eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. زیبا ویژۀ و به نفسِ سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻👏༺⊱┄═┅ یا علی موسی الرضا ، مولا .. مولا .. گفتند بلا بلا بلا ، گفتم چشم از روزِ الست با رضا ، گفتم چشم من آمده بودم به ولایت برسم گفتی اَنا من شروطها ، گفتم چشم دیدم دلِ خسته در به در می گردد دنبالِ بهانۀ سفر می گردد برگشتمُ خاکِ طوس را بوسیدم هر چیز به اصلِ خویش بر می گردد ای شمس شموس عشق و امید تویی آن جلوه که از خدا توان دید تویی بردار حجاب از رُخ ماه بگو یک شرط زِ شرط هایِ توحید تویی گفتند بلا بلا بلا ، گفتم چشم از روزِ الست با رضا ، گفتم چشم من آمده بودم به ولایت برسم گفتی انا من شروطها ، گفتم چشم 👇
. |⇦•دوتا خورشید تو یک منظومه.. ویژۀ ایام ولادت حضرت معصومه (س) و دهۀ کرامت به نفسِ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ دوتا خورشید تو یک منظومه دوتا ساغر یکی پیمونه دیگه اینجا قافیه معلومه روحی فداکِ یامعصومه نون سر سفرۀ تو سیرم کرد شوری آب قم نمک گیرم گرد عنایتت زبون زد عوامه زخمه دلم، یه نیم نگات دوامه خواهر سلطان اومد ، روح ایمان اومد یه صدا ناگهون ، از خراسان اومد: «خوش اومدی فاطمۀ معصومه» حضرت موسی‌ابن‌جعفر امشب عیدی میده به نوکرای حضرت سلطان دلم امشب توی بین‌الحرمینه یا که حدفاصل قم و خراسان با نیم نگاش دلم مثل دریا شد قبر بی‌بی زهرا تو قم پیدا شد خنده روی لب رضا گل کرده امشبو این گدا توسل کرده دیدی براتم میده ، هرچی خواستم میده تو شب ولادت ، نقل و نباتم میده خواهرسلطان اومد ، روح ایمان اومد یه صدا ناگهون ، از خراسان اومد: «خوش اومدی فاطمۀ معصومه» پنجره فولادِ تو دوای دردم بی‌خط و سیاهیه با تو پروندم امشب اومدم سوءاستفاده کردم ساعت هشت بشه دورت بگردم سرخه کف دستامون از ارادت به ما بکن یه کربلا عنایت فدات بشم که حج مستمندی فدات بشم بهم علاقه مندی به‌به از این شور و شین ، شادی حورالعین نمکِ سفره‌ته ، اسم ارباب حسین «یه کربلا بهم بده یا سلطان» ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها 👇
. 🌹مدح بسیار علیه السلام_حاج محمود کریمی 🌹 🌟✨🌟✨🌟 گره ای سخت زد و بغچه ی خود را برداشت دلش اینبار هوای حرمی دیگر داشت روستایی ای فقیریست ولی باور داشت شوق دیدار غریب الغربا بر سر داشت چوب دستی به کف دست و قدم بر سر صحرا زده وپشت سر او کاسه ی آبی به زمین ریخت زنی پیر و به او گفت که مادر برسان از من افتاده سلامم به امامم و بگو قوت پا نیست بیایم به حضورت،به شفا خانه ی نورت برو فرزند گره زن پرِ این پارچه را کنج ضریحش به امیدی که شاید گشاید گره ها را،دل ما را راه طولانی و پر خار و خس اما می رفت در هوای حرم حضرت آقا می رفت زخمی و خسته و با تاول پاها می رفت تا خراسان نه! بگو خانه ی زهرا می رفت غرق در خویش قدم می زد و گاهی به لب آهی و گهی سوز جانکاهی و اشکی و لبش خشک چو می شد کف آبی و همان حال سلامی به فدای لب عطشانِ حسین گفته و می رفت به صحرا 🌟 گرچه رنج سفر و راه بیابان رادید عاقبت تشنه ای آرامش باران را دید چشمش از فاصله ای قبله ی ایران را دید برق گلدسته ی سلطان خراسان را دید گرچه شب بود ولی با قدم عشق دویدو به در معبد گم کرده رسیدو سر خود را به سر خاک نهاد آه که با حال غریبانه و با سجده ی شکرانه چه ها گفت سنگ فرش از مژه اش خیس کسی نیست پس از اذن دخول آمد و در پای ضریح آب شد و سفره ی دل باز شد و گفت ببین پای من از آبله سوزان و تنم خسته و رنجور بیابان و نه جانی و توانی و رسیدم به امیدم که سلامی برسانم به تو از مادر پیرم به خدا هیچ نداریم ولی عشق تو داریم و فقط عشق تو مولا ساده حرف از خود و از مادر و از کویش زد حرف ها با حرم ضامن آهویش زد ناگهان زخم کسی بر دل دلجویش زد خادمی آمد و با پای به پهلویش زد گفت بر خیز و برو که مژه هایم خسته اند نیمه شب آمد و در های حرم را بستند سخت آزرده ز جا خواست و نالید که این است پذیرایی تو خوان تماشایی تو مانده و مبهوت شدم اینکه چسان پیش تو آزرده کند خادم تو قلب گدا را 🌟 رفت بیرون حرم دل پر غم خادم از آنجا سر بالین خودش آمد و تا رفت به خواب آه که انوار خدا دید دید خادم که حرم نغمه ی هوهو دارد ازدحامی است و هر گوشه هیاهو دارد و رضا آمده و چشم به این سو دارد ولی ای وای چرا دست به پهلو دارد! گفت خاکم به سر آقا چه شده ای نفس حضرت زهرا چه شده؟! حضرت مولاش عتابش زد و فرمود: که امشب زده ای ضربه به پهلویم و آزردیم و از نفس انداختیم آه که امشب نه به مهمان رضا زائر دلخسته ی ما بلکه به من عرض جسارت کردی خیز مهمان مرا پیش من آور و بگویش که رضا قبل سفر کردن تو، پیش تر از نیت تو منتظرت بود به هر لحظه به هر اشک و قدم همسفرت بود، بیا وقت کَرَمهاست نه! این مرقد من خانه ی زهراست بیا ای دل تنها، مستجاب است دعا قبل دعا،نشنیده گوش این طایفه آوای گدا نشنیده 🌟✨🌟✨🌟 ما هم امشب سر خود پیش شما آوردیم و دل خویش به ایوان طلا آوردیم یک کبوتر به شبستان رضا آوردیم روی کن جانب ما،نام تو را آوردیم همه ی سر خوشی ماست همه ی دلخوشی ماست که در پیش شما در دل خویش بگوییم و بجوییم دل گمشده ی خویش، هم اهل خرابات شمائیم؛ خوشا آنکه چنین ساده به گلدسته تان،گنبدتان خیره نظر می کند هر مژه تر می کند و نام تو را می برد آقا... آخ که یادش میره هرکی تو دلش غم داره که نگاه تو هوای دلِ مارَم داره آقا جون راه درازی اومدم تا که بگم دل آواره ی ما کرب و بلا کم داره خوش بحال اونیکه کار و بارش دستِ توئه خوشی و زندگیش و اعتبارش دست توئه *یا امام رضا ۳ مولا...* شاعر : حسن لطفی 👇
4. روز ازل.mp3
2.96M
قسمت چهارم : روز اَزل مدیحه ی او را خدا نوشت نام وِرا به مُصحفِ خلقت رضا نوشت تطهیر را نوشت به قرآن به شان او در رتبه و جلالتِ او « اِنَّما » نوشت او را امامِ ثامن و ضامن ، رئوفِ عشق .. با خطِ نور در کُتبِ اولیا نوشت تا با دَمش به مُرده دلان جان عطا کند او را مسیحِ عترتِ آل عبا نوشت عیسی سزاست گل بفشاند به گُلشنش موسی عصا بدست بیاید به دیدنش اینجا حریمِ قدسی آن پاک گوهر است گلزاری از بهشتِ خداوندِ اکبر است این روضه ی مقدس و این آستانِ نور دارُالشِفایِ آینه های مُکدر است صحنِ عتیق و صحنِ جدید و قدیم او از نورِ لایزالِ الهی مُنور است عطر بهشت را همه جا پخش میکند این پرچمی که بر روی این گنبدِ زر است طوفش ، ز سینه رنگِ گنه پاک میکند دل را زِخاک راهیِ افلاک میکند ...
3. بار دگر.mp3
1.54M
قسمت سوم : بار دگر شمیم ولایت رسیده است عطر بهشت بر همه خلقت رسیده است جوشیده است کوثری از باغ اهلبیت یعنی که باز کوثر رحمت رسیده است موسی گرفته آینه ی موسوی بدست نوری بطورِ گلشنِ عصمت رسیده است این نجمِ ثاقب است که بر نجمه داده اند ؟ یا مِهری ازسپهرِ امامت رسیده است ؟ بنویس ای قلم که از این ها سرآمد است این جلوه نورِ عالِمِ آلِ محمد است به همت جواد افشانی
5. ای خادم.mp3
3.59M
قسمت پنجم : ای خادمِ سرایِ بهشتیِ تو ، خلیل گُلبوسه میزند به ضریحِ تو ، جبرئیل لب تشنگانِ جام وِلای تو ، می برند آب حریمِ قدس تو را جای سلسبیل ای رأفتِ مُدامِ خداوندِ بی مثال ای مهربان امامِ من ای مِهرِ بی بدیل صدها دلِ شکسته به امید یک نگاه بستند پشتِ پنجره فولاد تو ، دخیل ناگه صدا تمام فضا را فرا گرفت نقاره می زنند مریضی شفا گرفت یا ایهُا الرئوف کرَم دم به دم کنی دلهای خسته را تو رها از الَم کنی ما آمدیم موسمِ میلاد تو ، که باز با یک نگاه عیدی ما را کرَم کنی مثل غبارِ صحن و سرای مقدست ما را مقیمِ این حرمِ محترم کنی تا روز رستخیز تو ما را به راه خویش با زائران هم قسَمت همقدم کنی مانند سرو در رهِ تو راست قامتیم در انتظارِ بارش ابرِ کرامتیم عطر تو را نسیم پراکنده میکند گل با نسیم رحمتِ تو خنده میکند دل مُرده هر که میرسد آقا حضورِ تو او را شمیم مِهر تو دل زنده میکند شمس و شُموس هستی و نور خدایی ات دل را فروغ بخشد و تابنده میکند بار دگر وفاییِ شرمنده با امام مثل همیشه لطف تو شرمنده میکند مهمان شدم به رحمت عامت اباالحسن من غرق نعمتم زِ مَرامت اباالحسن ... .
2. از عرش.mp3
706.3K
قسمت دوم : 🎤 از عرش سلام ایزدی آوردند آئینه ی حُسنِ سرمدی آوردند با آمدنِ رضا ، از باغ بهشت یک دسته گل محمدی آوردند
. |⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به محضرت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم بر آستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنان که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگرچه در به رویم میگشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. رسید محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود ریان ابن شبیب میدونی امروز چه روزیه؟ گفت آقا نمیدونم میشه شما بفرمایید ! فرمود ریان ابن شبیب امروز اول محرمِ .. میخوام بگم یا امام رضا، از خواصِ شما نمیدونست اولِ ماهِ محرمِ .. میدونی این مردم از کی منتظرِ مُحرمند .. حسین .. من که در پیچ و خم جادۀ دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه ... من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیهم ... جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا، پای پیاده، چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر : این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم ک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم شاعر: نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه .. این گناه بی شمار را به زخم های بی شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری به چشم های بی قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن .. منم .. سکینه .. دخترت .. شناختی؟ شاعر: نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── خدا وقتی تجلی کرد با انوار پنهانش کشید او پرده از غیب الغیوبش از شبستانش خدا وقتی خودش را دید در آیینه بندانش علی را آفرید و رفت با اسماء تابانش به قربانش به قربانش به قربانش به قربانش علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار یعنی او امامُ الاِنس و جِنَه هزاران بار یعنی او وصی مصطفی تکرار در تکرار یعنی او فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او چگونه شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را تمام دلخوشی خانۀ موسی ابن‌جعفر را علی یعنی تپش یعنی نفس زهرایِ اطهر را علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی مدینه مکه قربانِ خراسانش دوباره رو به ایوانت امین الله های ما سلام الله های ما نگاه و آه های ما به درهای حرم خورده گره گر راه های ما سر سال است دور تو بگردد ماه های ما خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش پشیمان می‌شود هرکس ننوشد جام سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدای جذبۀ چشمی که سلطان شد سلیمانش چنان موری که خود را این همه پروانه گم کرده که هر زائر که می بینی دل دیوانه گم کرده چنان مجذوب این جایم که مستی خانه گم کرده کنار آب سقا خانه ات پیمانه گم کرده شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می آید هنوز از این ضریحِ نقره باره خوشۀ انگور می آید هنوز از کفشهای زائرانت نور می آید هنوز آن روستایی از مسیر دور می آید دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش تو عیدی رو به سوی تو نماز عید می خوانم زیارت نامه را در خانۀ خورشید می خوانم تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانم خیال ماست راحت تا که بی تردید می خوانم که پیش از عرض حاجت حاجتم را داده دستانش همیشه دیده‌ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید کنار بچه‌ای معلول ، مردی گریه‌هایش دید هنوز اشکش به چشمش که؛پسر را روی پایش دید من و دارالشفایی که نگفته نه به مهمانش بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را نگاهی نه به من بر مادر و بر دست لرزانش تویی تنها که می فهمی سلام آخری ها را تویی که دوست می داری دعای آذری ها را کنار کفشداری ها مقام پادری ها را به جان مادرت تحویل گیر این مادری ها را فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش شب جمعه حرم بودم کمی در پشت در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت رفته که از داغ پسر خواندم دو خط از روضه اکبر کنارت مختصر خواندم چه بد سر نیزه ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می‌آمد فقط تکبیر می‌آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر می‌آمد خدایا عمه از خیمه اگر که دیر می‌آمد پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. سبک آی قمر قمر قمر...... ( اگه بگی آی سه تا قمر اگه نگی چهار تا قمر ) آی قمر قمر قمر بختِ ما بیدار شده آی خبر خبر خبر ‌ نجمه پسردار شده بده عیدی مولا خمارم علی تو لب تَر کن من سر میارم علی نِمیاد این دنیا به کارم علی آی قمر قمر قمر...... آی قمر قمر قمر خورشیدِ خوشرو اومده آی خبر خبر خبر ضامنِ آهو اومده آی قمر قمر قمر مهتابِ ایران اومده آی خبر خبر خبر حضرتِ سلطان اومده علیِ ابنِ موسیٰ اِمامَ الرَّئوف تصدَّقْ علینا اِمامَ الرَّئوف ببرم کربلا اِمامَ الرَّئوف علیِ ابنِ موسیَ الرّضاَ المرتضی /۴/ آی مَلَک ملک ملک اومده مِهرِ نُه فَلک روحی و قلبی لَدَیک سلطان سلامٌ علیک امیرِ وادیِ خراسان علی رضا جانِ شیرین و جانان علی تولّایِ تو شرطِ ایمان علی آی سبو سبو سبو سرمست و هوایی‌ام آی بگو بگو بگو فقط امام رضایی‌ام‌ آی قمر ....... علیِ ابنِ موسیَ الرّضاَ المرتضی /۴/ تویی شمسُ‌الشّموس اَنیسَ‌النُّفوس تویی امپراطورِ قطعیِ طوس بزن امضاء اربعین برم پابوس آی گدا گدا گدا بشین سرِ راهِ آقا صله‌یِ امشبت چیه برگِ براتِ کربلا آی قمر....... علیِ ابنِ موسیَ الرّضاَ المرتضی /۴/ .👇
. سبک تو یه دریایی و کفره ...... حتّی از کفشداریایِ این حرم معجزه دیدم ضریحِ تو رو بغل گرفتم و .... روتو بوسیدم من برا رضایتِ امام رضا جونمو می‌دم غلامِ خورشیدم مثلِ کبوتر دلِ من پر می‌کشه تو حرم خورشیدِ محشر سایه‌یِ لطفِ شما رو سرم مشهدِ دلبر نجف و کربلایِ کشورم دستگیرِ بی‌دستیِ ما اَلسّلطان مُهرِ براتِ کربلا اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیِ الرّضا اَلسّلطان اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیِ الرّضا  اَلسّلطان /۳/ اَلسّلطان جبرئیل با مژه‌هاش حریمتو می‌زنه جارو با نَفَحاتِ خدایی می‌کنه صحنتو خوشبو روبه‌رویِ گنبدِ تو آسمون می‌زنه زانو یا ضامنِ آهو ضامنِ آهو می‌شه نوکروُ ضمانت کنی امسال اربعین آقا قسمتم زیارت کنی عاقبت‌به‌خیر منو با حکمِ شهادت کنی شاهِ سَریرِ اِرتضا اَلسّلطان یابنَ علیِ مرتضی اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیِ الرّضا  اَلسّلطان اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیِ الرّضا  اَلسّلطان /۳/ اَلسّلطان دهه‌یِ کرامته بارونِ عشق داره می‌باره کشورم با مشهد و شیراز و قم آبرو داره عیدیِ شادیِ مادرِ شما دیدنِ یاره‌‌‌ ذکرِ علمداره‌ اسمِ علمدار میاد و امام رضا شاد می‌شه‌ هر کسی امشب دخیلِ پنجره فولاد می‌شه حالِ خرابش با دَمِ حسین آباد می‌شه تو شاهی و منم گدا اَلسّلطان هوامو داری همهِ جا اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیِ الرّضا  اَلسّلطان اَلسّلطان علیِ ابنِ موسیِ الرّضا  اَلسّلطان /۳/ اَلسّلطان ‌👇
14000-MilademamREZA-kermanshahii-sorood.mp3
878.6K
|⇦•خبر بدید به امام رضاییا... علیه السلام اجرا شده به نفس حاج امیرکرمانشاهی ●━━━━━━─────── مشهدیا، تهرونیا، آذریا، گیلکیا، مازَنیا بلوچ و کُرد و لُر و اصفهانیا، شمالیا، جنوبیا خبربدید به امام رضاییا نور اومده علی نور اومده گره گشا برا، گره کور اومده سلطان اومده شاه ایران اومده «یا امام رضا یا امام رضا» خادما، کفشدارا، فراشا، فرش جمع کنا، نقاره زنا اونایی که لباس خادمی دارن قاریا، مُکبِّرا، مؤذِنا، مداحا، سخنرانا خبربدید به امام رضاییا جایی نرید آخه چه کاریه قربونش برم تَه سفره داریه سلطان منه جان جانان منه «یاامام رضا یا امام رضا.» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. |⇦•زمین و آسمون تو‌دستته.... علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── زمین و آسمون تو دستته دنیای بی کَرون تو دستته خونه ات آباد آقا اختیارِ سر و دلمون تو دستته دامنِ کبریاییت و صحن و سرایِ خداییتُ آقاییت و باوفاییتُ عشقه عشقه عشقه نگاه مهربون تو زائر پیر و جوون تو عاشقایِ بی نشونتُ عشقه عشقه عشقه عشقه عشقه جمالت وعشقه عشقه عشقه جلالت و عشقه عشقه عشقه کمالت وعشقه نعمتی که خدا به ما میده با دستایِ امام رضا میده بوسه به شبکه هایِ ضریحِ تو دلِ منُ شفا میده نور تو آیینه کاری هات دعایِ پاک دهاتیا اون همه شور و برو بیا عشقه عشقه عشقه صفایِ سقاخونه اتو نوایِ نقاره خونه اتو ضریحِ یکی یه دونه تُ عشقه عشقه عشقه عشقه شمیمت و عشقه عشقه عشقه نعیمت و عشقه عشقه عشقه مُقیمت و عشقه اونکه به حرفِ دل عمل کنه ضریحت و یه بار بغل کنه میتونه خودش و توی بی کرونه ی آغوشِ تو حل کنه خوبیِ بی نهایتت روایتای شَفاعتت بی تابی برای زیارتت عشقه عشقه مهربونیِ بی حدت خورشیدایِ روی گنبدت عِطرِ حسین توی مرقدت عشقه عشقه عشقه خادمات عشقن صحن و سرات عشقه عاشقات عشقن مُردن برات عشقه تو‌حرم عَطر کرب و بلات عشقه عشقه عشقه جمالت و عشقه عشقه عشقه جلالت و عشقه عشقه عشقه کمالت و عشقه ملائکه میان از هر طرف مثه یه خط نور همه به صف سلام عاشقا رو با هیاهو و هلهله می برند نجف سلام ای عشق عالمین تویی ضامن شهادتین آبروی حسن و حسین آیینه خدا، علی ضربان دل ما، علی همه فدای تو یا علی مولا مولا مولا... صراطِ مستقیم علی ولی الله جَنّاتُ النَعیم علی ولی الله ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . |⇦•آمده چشم روشنی دیگر.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج محمد طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آمده چشم روشنی دیگر می‌برم چشم روشنی دیگر باز کن در که شعر آورده ام بیت‌هایی نگفتنی دیگر به رسول خدا خبر بدهید آمده پارۀ تنی دیگر مادر یک امام شد نجمه باب حاجات شد زنی دیگر ماه ذالقعده‌اش خدا بخشید عرش خود را به دامنی دیگر ای بیچارگان کجا ماندید که بنا گشته مأمنی دیگر پره دلشوره‌ام امام رضا در صف حشر با منی دیگر از دل نور نور امده است باز موسی به طور امده است هرچه که شُبه ها فراوان شد پرسش سخت با تو آسان شد عاقبت هم به دست بد خواهت قلۀ علم تو نمایان شد هر که با علم تو جدل کرده آخرش از کرده اش پشیمان شد کافری در مناظره با تو زود با یک نظر مسلمان شد با نگاه تو مرد سلمانی فیض منا گرفت و سلمان شد و خدا مدح خاندانت را انقدر گفت و گفت قرآن شد خواست مامون که پادشاه شود تویی اما کسی که سلطان شد عرش در شأن بارگاهت بود افتخارش نصیب ایران شد عالم آل احمدی آقا به خراسان خوش آمدی آقا با همه عاشقان یک دله ات ما دویدیم پشت قافله ات نسل در نسل ما همه هستند بند در بند اسیر سلسله ات از نشابور رد شدی و هنوز در دل سنگ هاست ولوله ات هر کجای جهان اگر باشم از دلم دور نیست فاصله ات گاه هم ما گناهکاران را یاد کن در قنوت نافله‌ات از تو تنها عبا نمیخواهم که بهشت است کمترین صله ات وقت اذن دخول میمانم و برای تو شعر میخوانم در کنارت کلام یادم رفت بار دیگر دعام یادم رفت بیت دوم مرا ببخش آقا هول بودم سلام یادم رفت امدم پیش تو که درمانی دردهایم تمام یادم رفت نه فقط درد من خودم را هم بین آن ازدحام یادم رفت در حریمت به سجده افتادم در نمازم قیام یادم رفت خیره بودم به نور گنبد تو گردش صبح و شام یادم رفت تو به قولت وفا کن آخر کار من که عهدم مدام یادم رفت کار قبر و قیامتم با توست قول دادی شفاعتم با توست بر سرم منت امام رضا |ما همه رعیت امام رضا ضامن آبرویِ کشور ما کیست جز رأفت امام رضا! باز وا می کتد گره ها را نفس قدرتِ امام رضا ما همه ملت امام حسین ما همه ملت امام رضا رای ما خون حاج قاسم بود رای ما رائت امام رضا کاش از این بعد دولت ما بشود دولت امام رضا بر نگشتند مردم از این راه نوبت دولت است بسم الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. 🔘🔘 بند1⃣ وقت نزول رحمت بی پایانه باغ نبوت پر شده از پروانه بوی گلابه قمصر کاشانه یا این شمیم عطر حضرت سلطانه ..... حور و ملائک ،دارن میارن قنداقه ایی رو از پر طاووس نذر قدومه ،دلبر موسی حضرت جبریل اومده پابوس ..... اومده امید ،هردل بیچاره اومده درمونه ،اونی که بیماره اومده اونیکه ،انیس النفوسِ علی موسی الرضا ،شهنشاه طوسِ علی موسی الرضا 🌺🌺 بند2⃣ معتکفه دل یه عمره تو گوهرشاد به پات میمونم تا آخرش باداباد کوری چشم اون که اهانت کرده میزنم اسمت رو از ته دل فریاد ..... حرمت آقا، واسه گداها مقدسه مثل ملکوته جهانِ بی تو ،یه ویرونه اس که گوشه گوشش تار عنکبوته ..... هر کی مریض داره پی تو میگرده آب سقّاخونت مرده زنده کرده مثل خورشیدی و مهرت عالم تابه پنجره فولادت قصّه هاش جذّابه علی موسی الرضا به قلم : .👇
. |⇦•آهوها صف کشیدن و توسل ویژهٔ دهه کرامت و علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ سیدامیر حسینی ●━━━━━━─────── آهوها صف کشیدن تو راه تو همشون بنده ی سر براه تو کی میتونه حالا انکار بکنه معجزات شرقیه نگاهِ تو خورشید و طلا از نور گنبد تو زردن پدر و مادرِ من، منو فدایی تو کردن تو اجابت دعای مردمی حاجتارو بده با تبسمی جبرئیل گشت و تو رو پیدا نکرد بگو‌ که تو آسمون چندمی خود به خود ما به شما نمیرسیم سر کوچه ی خدا نمیرسیم قدمی جلو بذار مرد بزرگ تا ببینی کجاها نمیرسیم خورشید و طلا از نور گنبد تو زردن پدر و مادرِمن، منو فدایی تو کردن این دفعه رفتی بالا ما رو ببر موجی از غربت دریا رو ببر این دفعه که رفتی پابوس حسین همه ی اهل تولا رو ببر خورشید و طلا از نور گنبدتو زردن پدر و مادرِ من منو فدایی تو کردن .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•به‌کمند زلف ...... و توسل ویژهٔ دهه کرامت و علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمدرضا بذری ●━━━━━━─────── به کمند زلف سیاه او دل و جان اسیر می شود به زیارت حرمش ملک، ز بهشت سیر می شود   به خدا رسیده هر آنکه در ره او حقیر می شود به اشاره اش رخ شیر در پس پرده شیر می شود به بهشت و کوثر و زمزم و به سماء و ارض و قلم قسم چه در این جهان چه در آن جهان پرکاهی از کرمش بَسَم چو فقیر من که نشسته ام سر خوان جود و عطای او تر اگر کند لب خود دهم سر و جان و دیده برای او ز ازل نبوده وجود من، مگر از وجود دعای او زده پر دلم به هوای او، به امید صحن و سرای او ز ازل طلیعه حُسن او به ابد هبوط می کند به خدا که خضر پیش او ز ادب سکوت می کند منم آنکه از سر نوکری سر خود به خاک سوده ام به زبان اَلکن خود عطا و کرامتِ تو ستوده ام چه بهشتی ام چه جهنمی به خدا مُحبِّ تو بوده ام چو کبوتری پر خویش را ز محبت تو گشوده ام ز همان دمی که خدای من، گِل من سرشت یا رضا به میان لوح دلم نوشت،حرمت بهشت یا رضا غم و محنتت شده ثروتم، که تویی همای سعادتم نه قُعود من نه قیام من، که توئی تمام عبادتم چه شود که لحظهٔ مرگ من، تو قدم نهی به عیادتم چه خوش است آنکه سلام تو، بشود سلام شهادتم من پر شکستهٔ خسته را چو اسیر کنج قفس مگیر دُر مهر و گوهر عشق را ز من فقیر پس مگیر بفدای آنکه به طوف تو ز رهی دراز آمده بفدای زائر خسته ای که به صد نیاز آمده ز برت نرفته کسی مگر که دوباره باز آمده به شکوه و شوکت پرچمی که به اِهتزاز آمده نظری که خسته و مضطرم نظری که سائل این درم تو ردم کنی ز حریم خود نشود به حقِّ تو باورم تو که کاسه های دل مرا پُر اشتیاق میکنی نه شنیده ام نه که دیده ام سخن از فراق میکنی به نگاه مرحمتت قسم که به هر رواق میکنی چه زمان نصیب غلام خود سفر عراق میکنی عمر من اگر چه همه خطاست دلخوشی من نظر شماست ز فراق خسته ام رضا، دل من هوایی کربلاست : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•از راه دور میگم.. و توسل ویژهٔ و علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی حنیف طاهری ●━━━━━━─────── از راه دور میگم آقا اللهم صَلِّ عَلی، عَلی ابنِ موسیَ الرِّضا به پرچم سبز رو گنبد طلات به اشک زائرای صحن با صفات دلم داره پر می‌زنه بازم برا مشهد الرضات تو امیر کشور جانی تو پناه بی پناهانی به خدا شاه خراسانی که برازندته سلطانی عمری سر سفره‌ی اطعام توأم کبوتر جلدروی بام توام امام رضا من خاک پای تک تک خُدّام توأم یا هوَ الهو ضامن آهو می‌زنم من، محضرت زانو یعنی می‌شه بزنم روزی با مژه، صحن تو رو جارو «جانا جانا یارا یارا جان زهرا، دریاب ما را» اللهم صَلِّ عَلی عَلی ابنِ موسیَ الرِّضا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•علی یعنی مدینه.. و توسل ویژهٔ دهه کرامت و ولادت امام رضا علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ سیدمهدی حسینی ●━━━━━━─────── علی یعنی: بهشتی با بهار و باغ و بارانش علی یعنی: زمین با عطر گل های فراوانش علی یعنی: تبسم هایِ شرقیِ هزارانش علی یعنی: جهان‌درگوشه‌ای‌درخاکِ ایوانش «علی یعنی:علی یعنی به قربانش،به قربانش » علیٌ حُبُهُ جنّه، قَسیمُ النّار یعنی او امامَ الانسِ و الجِنّه، هزاران بار یعنی او وصیُ‌ المصطفی تکرار‌ در تکرار یعنی او فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او «چه گویم شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش » ببینید این‌ مُطَهر در مُطَهر در مُطَهر را تمام دلخوشیِ خانه‌ی موسی ابن جعفر را علی یعنی: تَپِش یعنی نَفَس، زهرای اطهر را علی یعنی: رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی: مدینه، مکه قربان خراسانش دوباره رو به ایوانت کند امین الله های ما سلامُ الله های ما نگاه و آه های ما به درهای حرم خورده گِرِه گَر راه‌های ما سرسال است‌ دور تو بگردد ماه های ما «خداوندا سلامش‌ گُل یک ایران است وسلطانش» پشیمان می‌شود هر کس ننوشد جام سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان‌ جام‌ چشمت‌ را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدایِ جذبه‌ی چشمی که سلطان‌ شد سلیمانش علی یعنی: علی، یعنی به قربانش به قربانش چُنان نوری که خود را این همه پروانه گم کرده که هر زائر که می بینی دلِ دیوانه گم کرده چُنان مجذوب اینجایم که مستی خانه گم کرده کنارِ آب سقاخانه ات پیمانه گم کرده «شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش» هنوز عِطر تو از شب های نیشابور می آید هنوز‌ از این ضریح نُقره باره خوشهٔ انگور می‌آید هنوز از کفش های زائرانت نور می آید هنوز آن روستایی از مسیرِ دور می اید «دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش» تو عیدی، رو به سوی تو نماز عید می خوانیم زیارتنامه را در خانه ی خورشید می خوانیم تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانیم خیال ماست راحت تا که بی‌تردیدمی‌خوانیم «که‌ پیش‌ از‌ عرض‌حاجت ،حاجتم‌ را‌ داده‌ دستانش» همیشه دیده ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش اینجا مریضی که شفایش دید زنی کنار بچه ای معلول مردی‌گریه هایش دید هنوز اشکش‌به‌چَشمش‌که پسر را روی پایش دید منو دار الشفایی که نگفته نه به مهمانش بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را کمی خرجِ دلِ ما کن نگاهِ گاه‌گاهی را نگاهی نه به من، برمادرم بر دستِ لرزانش تویی تنها که می‌فهمی سلام آخری ها را تویی که دوست‌می‌داری‌ دعایِ آذری ها را کنار کفشداری ها مَقامِ پادری ها را به جانِ مادرت تحویل گیر این مادری‌ها را فقط دستم به دامانت،فقط دستم به دامانش شبِ جمعه حرم بودم کمی در پشتِ در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت‌ رفته که از داغ پسر خواندم دو خط از روضه‌ی اکبر کنارت مختصر خواندم چه بدسرنیزه ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می آمد فقط تکبیر می آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً‌ اِربایی صدایی پیر می آمد خدایا! عمه از خیمه اگر که دیر می آمد پدر جان داده بود از غم همان جا با علی جانش چه بد سرنیزه ها کرده پریشانش پریشانش ای علی جان خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر این بیابان جای خوابِ ناز نیست ایمِن از صیاد تیرانداز نیست «صلی الله علیک یا ابا عبدالله یا بابَ نجاتِ المُذنبین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•سلطان یکیه... و توسل ویژهٔ دهه کرامت و علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── سلطان یکیه اونم برام همیشه سلطانه سلطان یکیه اونم همه کاره ی ایرانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه خونوادگی غلامِ خونوادشم همیشه دستم از دامن لطفش تا ابد جدا نمیشه کرم سلطان سایه ی سرم سلطان عشق مادرم سلطان یا امام رضا جان کرم سلطان صاحب حرم سلطان شاه محترم سلطان یا امام رضا جان «مولانا یا ابالحسن..» سلطان یکیه که رحمتش شبیه بارانه سلطان یکیه که تو خونه اش روزی فراوانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه زندگی قشنگه وقتی توی صحن سقاخونه روبروی گنبدی و یک نفر داره میخونه هیچکی تو این حرم آخر دست خالی نمیمونه برو مشهد روبروی اون گنبد باز بگو گدات اومد یا امام رضا جان برو مشهد میبینی که خوب و بد میخونن تو این مرقد یا امام رضا جان «مولانا یا ابالحسن» سلطان یکیه که دردا رو همیشه درمانه سلطان یکیه که واسه ی غم نقطه ی پایانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه دل به هیچکی توی عمرم جز امام رضا ندادم جار زدم همیشه هرجا بنده ی اباالجوادم وقت مردنم میاد و میرسه خودش به دادم فداییشم تا ابد هواییشم کاش امام رضایی شم با نگاه سلطان فداییشم مشغول گداییشم کاشکی کربلایی شم با نگاه سلطان «مولانا یا ابالحسن» ارباب یکیه که واسه نوکر سر و سامانه ارباب یکیه اونم خودش قدیم الاحسانه ارباب یکیه اونم فقط آقام حسین جانه من به لطف عشق ارباب تا همیشه زیر دِینم خاک پای نوکراشم سربلند عالمینم تا ابد سرم بلنده نوکر امام حسینم گدا داره کلی مبتلا داره آخ یه کربلا داره بهتر از بهشته گدا داره صحن با صفا داره ایوون طلا داره بهتر از بهشته «مولانا یا حسین مدد» مولا یکیه که تا همیشه شاه مردانه مولا یکیه که تا همیشه شیر یزدانه مولا یکیه اونم فقط آقام علی جانه هم علی مدار حق و حق هم از علی جدا نیست در مقام حیدر این بس که باید بگیم خدا نیست هدف عشقه شاه لوکشف عشقه تا ابد نجف عشقه یا علی علی جان هدف عشقه دُر تو صدف عشقه باشی هر طرف عشقه یا علی علی جان «مولانا یا علی مدد» ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•جونم ای جونم آقا... و توسل ویژهٔ و ولادت امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── اگه راهم دوره دلم اما پرنوره از نور گنبد دل من پر زد یار صبرم سراومد یار کی میرم مشهد آخه هم صحبت میخوام یه کنج خلوت میخوام گریه بشم ببارم غصه از یادم میره دلم آروم میگیره پاتو حرم میزارم «جونم ای جونم آقا بی تو سرگردونم آقا» خوشبخت دو دنیام که آقام آقای بهشته کی فکر بهشتم‌حرمش صدتای بهشته چه سبک بالم چه خوش احوالم تو سرای حضرت سلطان شاعر و خادم روز و شب دائم همه گرم ذکر رضاجان بی تو خیلی بیچارم زندگیمو از تو دارم «جونم ای جونم آقا بی تو سرگردونم آقا» باز امونم دادی سر و سامونم دادی ای مهربون یار شب میلاد اومد دلِ تنگ‌ من پر زد از شوق دیدار سفره ی دل وا کردم یه جایی پیدا کردم گوشه ی صحن و سرات یه بغل اشک و آهم باز آوردم همراهم درد و دلامو برات ماه و خورشیدم آقا آخرین امیدم آقا «جونم ای جونم آقا بی تو سرگردونم آقا» صحنت خونمونه جایی مثل خونه نمیشه آغوشتو وا کن به روی من مثل همیشه سحر اومد خبر اومد باز که شلوغه پنجره فولاد همه حیرونن همه گریونن یه مریضو آقا شفا داد چشمام خیس بارونه میزنه نقاره خونه «جونم ای جونم آقا بی تو سرگردونم آقا» ای که یک گوشه ی چَشمت دل عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•یم توحید گوهر آوردی... و توسل ویژهٔ دهه کرامت و علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── یم توحید! گوهر آوردی شجرِ نور ! نوبر آوردی مَه ذیقعده! چشم ما روشن که ز خورشید بهتر آوردی نجمه ایی! مادر امام رضا تو علی یا پیمبر آوردی پسری بهتر از همه دگران بهر موسی ابن جعفر آوردی حرمَ الله را چو بنت اسد حجةُ الله اکبر آوردی نام فرزند خود علی بگذار تا ببینند حیدر آوردی چهارده روحِ پاک را امشب در یکی پیکر باز آوردی این پسر مثل مادرش زهراست پاره‌ی پیکر رسول خداست آفرینش تن است او جانش پدر و مادرم به قربانش چشم حور و مًلک به ماه رُخش دست جن و بشر به دامانش می زند بوسه، موسی جعفر بر سر و پای همچو قرآنش گوهر هفت بحر نور هست این که بُود چار دُرِّ غلطانش پور موسی، که بهر عرض ادب آید از طوس طور عمرانش مُلک هستی بُود مدینه او قلب امکان بُود خراسانش پی عرض سلام ازدل کوه سنگ آید به سوی ایوانش می گریزد شتر ز قربانگاه تا که آرد بر این مزار پناه به چنین ماه و منظرش صلوات به جمال منورش صلوات نجمه آورده جان پاکی را که به جسم مطهرش صلوات هم ز خالق سلام برپدرش هم زخلقت به مادرش صلوات هم به ریحانه اش جواد درود هم به معصومه خواهرش صلوات جلوه ی ابتدا امام رضاست حُسن غیبِ خدا امام رضاست گشته دینش به نزد حقّ کامل هرکه را مقتدا امام رضاست هم خداوندی اش به مُلک خدا هم رفیق گدا امام رضا ست .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•دلم تنگه..... و توسل ویژهٔ و علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── دلم تنگه.. ساعتم با ساعتِ حرم امام رضا هماهنگه دلم تنگه.. برا من اینکه هر هفته بیام زیارتش یه فرهنگِ دلم تنگه.. اگه نبینمش یه حالی می شم که نگو، کارام لنگه دلم تنگه دل وامونده بهونه می گیره نگو پنجره فولاد که دلم می‌ره عاشق که بشی حرفمو می فهمی دنیایِ بدونِ عشق دل گیره بریم حرم دمِ چایخونه یکم صفا کنیم بریم حرم دمِ چایخونه یکم صفا کنیم بریم حرم در و دیوار و یکم نگاه کنیم رفیق به وقت نکنه رفیقاتو یادت بره بریم حرم برای هر کی نیومده دعا کنیم جانم به زائرای امام رضای خودِ خودم جانم به زائرای امام رضای خودِ خودم «جانم به زائرای امام رضای خود خودم » چقدر خوبه سایه‌ی یه بزرگتر رو سر آدم باشه چقدر خوبه ... عاشق تو مسیرِ زندگیش ،با عقلش هم‌ قَدم باشه چقدر خوبه قرارِ روزِ چهارشنبه‌ی همه‌ساله‌ی من حرم باشه کی مسیر خونه شو نشونت داد بیا قرعه بازم به نام تو افتاد می ریم و رو پای عشق می افتیم بیا این‌ بار از تو صحنِ گوهر شاد بریم حرم دل و زود نذر امام رضا کنیم بریم حرم خودمونو جلو پاش فدا کنیم دمِ ضریح یه قسم بدیم که ردخور نداره بریم حرم جواد الائمه رو صدا کنیم «جانم به زائرای امام رضای خودِ خودم » زندگیمو میدم برای یه ثانیه نشستن دمِ گوهرشاد امام رضا جانم الهی رعیتت فدات بشه که سلطانی برازَندته ای شاهِ خراسانم «جانِ جانِ جانانم دینم و ایمانم» نمازمو سمتِ تو می خونم ای قبله‌ی ایرانم آقایی فقط مختص توئه «جانم امام رضا جانم ...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•ای اونها که تشنه... و توسل ویژهٔ دهه کرامت و علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج علی جهانبخش ●━━━━━━─────── ای اونها که تشنه، برآب حیاتین مژده که رسیده، سلطان و السلاطین به غیرتو جانان نیست رو دست تو سلطان نیست اگه نباشی آقا، اسمی از ایران نیست ای قبله‌ی دعای من ضریح تو سلطان ندیدم به خدا شبیه تو آقای من، آقای من، آقای من «صل الله علیک یااباالحسن» دل با اسم زیبات، پر تا آسمون زد ای که مهربونیت، هست خیلی زبون زد بهشتِ آغوش تو تو دشتِ آغوش تو منم همون آهوی، مست و مدهوش تو امشب میون صحن تو به یاد ما نقاره میزنن دوباره خادما آقای من، آقای من، آقای من «صل الله علیک یااباالحسن » من قطرم تو قلبِ، دریا خونه دارم بازم میل آبِ، سقاخونه دارم یه دنیا حرف ناگفته یه عاشق آشفته میاد تو گوهرشادو، رو خاک تو میوفته اشکاش میریزه میگه یا اباالجواد دل تذکره‌ی کربلا ازت میخواد حالا با تو سلام به نور عین «صل الله علیک سیدی حسین» به من دلی مثل طلا دادی با دستای خودت جلا دادی پنجره فولادو که بوسیدم بهم برات کربلا دادی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇