eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی چشماتو ببند خیال کن که الان کربلایی وقتی عاشقی تو همون جایی چشماتو ببند اگه گذاشت گریه بی امونت چشماتو ببند چای عراقی بخور نوش جونت حالا که شده گریه مهمونت از ما که گذشت الهی هیچ کس از سفر جا نمونه از ما که گذشت الهی هیچکی دیگه تنها نمونه دلم بد جوری شکست هرکاری کردم نشد که برم آقا این همه زائر زیادی بودم نبردیم حرم آقام ... نبردیم حرم... .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌴اول هفته تون عالی 🌹🍃در اولین شنبه شهریور ماه 🌼🌴 از خدایا میخوام 🌸🍃بهترین هفته رو 🥀🌴پیش رو داشته باشید 🌺🍃یک هفته سلامتی 💐🌴یک هفته لبخند 🌼🍃یک هفته پیشرفت 🌹🌴یک هفته موفقیت و 🌼🍃یک هفته خیروبرکت 🌹🍃نصیبتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💓 دوباره صبح دلم تنگِ آفتـاب شده هواے بےحرمے بد شده، عذاب شده نسیم صبح، سلامم رسان بہ اربـابـم بگو ڪہ قلب من از دورےِ تو آب شده ❤🌤
⚫️ انا الله و انا الیه راجعون درگذشت حاج عبدالعظیم عطایی مقدم پدر شهیدسرفراز شهید سهراب وحمزه عطائی مقدم را به عموم مردم شهید پرور شهر وبخش پیربکران و خانواده محترمشان تسلیت عرض نموده و طلب مغفرت برای روح این پدر و تسلای خاطر بازماندگانش را از درگاه خداوند خواستاریم.
⚫️ انا الله و انا الیه راجعون درگذشت حاج عبدالعظیم عطایی مقدم پدر شهیدسرفراز شهید سهراب وحمزه عطائی مقدم را به عموم مردم شهید پرور شهر وبخش پیربکران و خانواده محترمشان تسلیت عرض نموده و طلب مغفرت برای روح این پدر و تسلای خاطر بازماندگانش را از درگاه خداوند خواستاریم.
. کاروان حضرت زینب(علیها السلام) به سوی شام پس از فاجعه کربلا، یزید بن معاویه از شنیدن شهادت امام حسین(علیه السلام)و یارانش شادمان گردید. او به عبیداللّه نامه نوشت که قافله اسیران را با سرهای شهدا به شام بفرستد. ابن زیاد با رسیدن نامه یزید، کاروان حضرت زینب(علیها السلام) را همراه سرهای شهیدان به شام فرستاد.77خاندان امام حسین(علیه السلام) به سوی شام روان شدند. کاروان اسیران در شام موقعیت حکومت یزید هنگام ورود اسرا به شام بسیار محکم بود. شهری که مردم آن سالها بغض خاندان علی(علیه السلام)را داشتند; چراکه سالها تبلیغات دودمان ابوسفیان را شنیده بودند، از اینرو، میتوان پیشبینی کرد که مردم فریبخورده این سرزمین چگونه از کاروان حسینی استقبال میکردند. بنابراین، شگفتانگیز نیست که «هنگام ورود اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) در شام، مردم لباسهای نو برتن کردند و شهر را زینت دادند و نوازندگان مشغول نواختن شدند و شادمانی چنان مردم را فرا گرفته بود که گویا شام یکپارچه غرق در سرور است.»78 ولی قافله اسیران در مدتی کوتاه، شرایط را به نفع خویش عوض کرد. خطابههای آتشین، که به وسیله خواهر داغدار امام حسین و زینالعابدین(علیهما السلام)در شام ایراد گردیدند و در آن جنایتهای ننگین بنیامیّه را آشکارا بیان کردند، از یکسو، دشمنی شامیان نسبت به اهلبیت(علیهم السلام) را به علاقه و محبت بدل نمود و از سوی دیگر، خشم عمومی را متوجه یزید ساخت و یزید مشاهده کرد که کشتن امام حسین(علیه السلام) به جای آنکه موقعیت او را بهتر کند، ضربههای کوبندهای بر پایههای حکومتش وارد آورد. حضرت زینب(علیها السلام) در کاخ یزید یزید از قتل امام حسین(علیه السلام) و پیروزی خود سرمست بود. از اینرو، مجلسی بیسابقه ترتیب داد، اشراف و سران کشوری و لشکری شام در آن شرکت نمودند و وی بر بالای تخت زرنگار خود نشست و قدرت خویش را نمودار ساخت. «در این هنگام، دستور داد سر مطهّر حسین(علیه السلام) را در برابر او حاضر سازند و زنان و فرزندان آن حضرت را وارد مجلس کنند.»79 در اینجا، آن ناپاکزاده، کینههای موروثی خویش را نسبت به خاندان علی(علیهم السلام)آشکار ساخت و گستاخیهای بسیار کرد; اشعار کفرآمیز خواند و درباره پیروزی خود، یاوهها گفت و آیات قرآن را به نفع خود تأویل کرد.80 یزید با چوبدستی، که در دست داشت، نسبت به سر بریده فرزند پیامبر(صلی الله علیه وآله) اسائه ادب کرد81 و کینه شدیدی را، که او و خاندانش در باطن نسبت به پیامبر عالیقدر و اسلام در دل داشتند، علنی ساخت و اشعاری را خواند که مضمون آنها این بود: کاش سران قبیله من، که در بدر کشته شدند، میبودند و میدیدند که طایفه خرزج چگونه از شمشیرهای ما به ناله آمدند، تا از خوشحالی فریاد میزدند: ای یزید! دست تو شل مباد! ما بزرگان بنیهاشم را کشتیم و آن را به حساب جنگ بدر گذاشتیم و این پیروزی را در برابر آن شکست قرار دادیم. هاشم با حکومت بازی کرد، وگرنه، نه خبری از آسمان داشت و نه وحی بر او نازل شد.82 من از نسل «خُندُف»83 نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم. یزید که نه ترتیب درستی داشت و نه از تدبیر و دوراندیشی برخوردار بود و نه ظاهر اسلام را رعایت میکرد، اینچنین گستاخانه به امام حسین(علیه السلام) اهانت نمود. فریاد حضرت زینب(علیها السلام) در برابر یزید سخنان کفرآمیز یزید، که در آن معتقدات اسلام را انکار کرد و انتقام گرفتن از پیامبر را به میان آورد و کشتن فرزندانپیامبر را در برابر شکستکفّار قریش در جنگ بدر قرار داد، با اینکه در مجلساثریبسیاربد بر افکار مجلسیان گذارد، ولی کمترین اعتراضی به وی صورت نگرفت. ناگهان زینب(علیها السلام) از گوشه مجلس با سخنان کفرآور یزید به مقابله برخاست! ایشان در برابر یاوهگوییهای وی، واکنش شدیدی نشان داد و با منطق کوبنده خود، آن مرد فرومایه را رسوا نمود. او حقایقی را که طی دهها سال به دست بنیامیّه بر مردم شام مخفی گشته بود، نمایان کرد تا رسالت تبلیغی و الهی خویش را عملی سازد. و با صدای رسا، خطبهای آتشین ایراد کرد و فرمود: «اَلحَمدُلِلّه رَبِّ العَالَمِین وَ صَلّی اللّهُ عَلی رَسُولِهِ و آلِهِ اَجمَعِین، صَدَقَ اللهُ، کذلِکَ یَقُولُ: (ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَی أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِؤُون)84 اَظَنَنتَ یا یَزیدُ! حَیثُ اَخَذتَ عَلَینا أقطارَ الَارضِ و آفاقَ السَّماءِ فَأصبَحنَا نُساقُ کما تُساقُ الاساری، اِنَّ بنَا عَلَی اللِه هَواناً... حَسُبنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکِیل»;85 حمد و ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است، و درود بر پیامبر و خاندان او باد! خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: سرانجام کار آنها که بد عمل کردند به جایی رسید که آیات خداوند را دروغ شمردند و بدانها استهزا میکردند. سپس فرمود: ای یزید! آیا گمان کردهای از اینکه ما را گرفتار ساختی و به صورت اسیر در
9. مرحوم مرشد زاده.mp3
4.39M
از لسان سلام_الله_علیها 🎤 از سر كويت عزيزم با رقيبان مي روم اين ره عشق است اكنون با دل و جان مي روم از كنار پيكر خونينت اي سالار عشق با دلي پرخون و هم با چشم گريان مي روم شاعر : به همت جواد افشانی ............................. حسین جان: گر به خون قانون، آزادی نوشتی در جهان‏ من هم آن را با اسیری رفتنم امضا کنم‏ تا شود ثابت که حق جاوید و باطل فانی است‏ زین زمین، تا شام غم، برنامه‏‌ها اجرا کنم‏ تا یزید دون نگوید فتح کردم زین عمل‏ می‌‏روم تا آن جنایت پیشه را رسوا کنم‏ و شاعر دیگر می‌‏گوید: پرچم تبلیغ بر دوش من از امروز شد بهر تبلیغ رسالت با یتیمان می‌‏روم‏ من به‏ دنبال سرت چون سایه تا شام خراب‏ بهر اثبات حق و تفسیر قرآن می‌روم