.
#شهادت_امام_حسن
#زمزمه #واحد #زمینه
#نوحه_مهدوی
خیمه به خیمه
روضه به روضه
دنبال تو می گردم ای منجی عالم
صاحب عزایی
امّا کجایی
بیا بخون روضه برا کریم خاتم
لَیْتَ شِعْری
أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى'
هستی کجای ذی طُوی'
به مجلس ما نوکرا
بیا امامم
لَیْتَ شِعْری
أیْنَ مُعِزُّالاولیا
امید قلب مجتبی'
منتقم آل عبا
بیا امامم
مهدی، أبانا العجل(3).....
یا
یابن الحسن آقا بیا(3)....
🌸🌸🌸🌸🌸
داری کنار ِ
یه قبر خاکی
خون گریه می کنی برا غریب زهرا
چرا مزارش
حرم نداره
نداره زائری چرا غریب زهرا
شد تداعی
تشتی پر از خون حسن
خونی شده لب و دهن
جونی نمونده تو بدن
کنار قبرش
شد تداعی
تیربارون تن حسن
کشیدن تیر از بدن
ای وای شده گلگون کفن
کنار قبرش
مهدی، أبانا العجل(3).....
یا
یابن الحسن آقا بیا(3)....
🌸🌸🌸🌸🌸
داری می بینی
در وقت تدفین
خمیده قامت حسین از شدّت غم
میگه حسن جان
ببین برادر
تیر از تن تو می کشم با اشک ماتم
رفتی داداش
راحت شدی از غصه ها
دیدی چهل تا بی حیا
زدن به مادر بی هوا
براش بمیرم
رفتی داداش
دیدی تو گوش پارَشو
شکستن ِ گوشوارَشو
اشک غم هموارَشو
براش بمیرم
مهدی، أبانا العجل(3).....
یا
یابن الحسن آقا بیا(3)....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
دل به نور امید باید داد/ پای پرچم شهید باید داد
آسمان سوخت چشم باران سوخت
پرچم ما نه، قلب ایران سوخت
آی بیگانه اشک، شبنم ماست
خون ما رنگ سرخ پرچم ماست
خوار و ارزان مبین غم ایران
کفن ماست پرچم ایران
راز تشنه لبی نخواهم گفت
گله با اجنبی نخواهم گفت
کربلا از صدا نمیافتد
علم از دست ما نمیافتد
#احمد_بابایی✍
.
.
◾ #شور
◾ #شهادت_امام_حسن(ع)
◾بنداول
ای اهل ولا حسنم و شاه کرمم
از غربتم این بس که امام بی حرمم
درکوچهی غم شاهد آه مادرمم(۲)
میان کوچه گشته بهار من خزانی
موی سرم سپید شد تو موسم جوانی
◾بنددوم
خواهر همهی مردای محلهمون بدند
گرد خونهمون با آتیش سوزان اومدند
در پیش چشام مادرم و تو کوچه زدند(۲)
خودم دیدم که روی مادرمون کبود شد
خودت دیدی ز آتش این خونه پر ز دود شد
◾بندسوم
مظلوم و غریب اگه که میون وطنم
من گریه کن شهید بی غسل و کفنم
میلرزه از این همه غم و اندوه بدنم(۲)
گریه ی من برای شهید کربلا شد
شهید سر جدای کشته ی از قفا شد
◾بندچهارم
تابوت مرا به طرف مادر مبرید
در سمت بقیع همره حسینم ببرید
از داغ غمم جامه ی صبرو ندرید(۲)
بزار برا حسینم تو کربلا که تنهاست
بالبتشنهسرشبرویخاکصحراست
#مرتضی_محمودپور✍
👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Shab29safar1400[03].mp3
3.86M
▪️مدینه زائر خود را به کربلا بخشید (#واحد #امام_حسن)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه #شهادت_امام_حسن (علیه السلام)
فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید
از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید
غریب بود ، اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود ، بدون سر و صدا بخشید
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید
ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید
دو ماه گریه برای حسین باعث شد
که رزق اشک حسن را خدا به ما بخشید
گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد
خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید
گمان دیگرم این است که دم آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید
شاعر: علی ذوالقدر✍
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه خوانی احمدبابایی به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص) در اجتماع عظیم مردم تهران
خبر آمد که فتنه چیده شده است/ پرچم ایل حق دریده شده است
اربعین بود و زخم ها گفتند/ روضه ای تازه آفریده شده است
خبر آمد که در خیابان ها رد چنگال گرگ دیده شده است
قصه تکراری است/ حرفی نیست، عقده درگیر با عقیده شده است
یا نبی بی وفا شد امت تو/ بهر قتل حسین هم پشتند
یا رسول الله بس که کردی سفارشش را به همه/ نوه ات را سفارشی کشتند
.
#روضه_امام_حسن
#میثم_مطیعی 🎤
اشک در دیدگان من تنهاست
ناله زندانی و سخن تنهاست
آسمان مدینه اشک بریز
ماه زهرا در انجمن تنهاست
ماهیان هم به بحر می گریند
بر غریبی که در وطن تنهاست
با توام ای مدینه پاسخ گوی
با که گویم امام من تنهاست
در و دیوار شهر می گویند
امّت مصطفی، حسن تنهاست
وارث غربت پدر حسن است
از برادر غریب تر حسن است
ای سراپا حسن، امام حسن
ماه هر انجمن، امام حسن
گریه بر قلب پارهپارۀ توست
حاصل عمر من، امام حسن
بعد جدّت به پیکر تو شدند
تیرها، بوسه ْزن امام حسن
بدنت، بس که تیرباران شد
شد یکی با کفن امام حسن
هر کجا خلق، عبد دنیایند
هادیان طریق، تنهایند
یا حسن! صبر چون پدر کردی
حفظ دین پیامبر کردی
مشتِ نابستهء معاویه را
در برِ خلق بازتر کردی
پیش تر از قیام کرب و بلا
تو به پا نهضتی دگر کردی
به محرّم حیات بخشیدی
تا به ماه صفر سفر کردی
صبر تو از قیام سخت تر است
شاهدم پاره پارهء جگر است
غیر پروردگار دادگرت
کس نداند چه آمده به سرت
بسکه زخم زبان زدند ترا
زهرناخورده، بود خون جگرت
سالها از جفای دشمن و دوست
خون روان بود از دو چشمِ ترت
آن ستمگر که مادرت را زد
باز دشنام داد بر پدرت
از شب دفن مادرت زهرا
همه دیدند ریخت بال و پرت
امشب از سوز سینه می گریم
در هوای مدینه می گریم
پدرِ اقتدار پرورِ تو
همسری داشت مثل مادر تو
یک جهان عاطفه رباب که بود
یار و هم سنگر برادر تو
این تویی ای غریب خانهء خویش
که تو را زهر داد همسر تو
طفل بودی که مادرت زهرا
گشت نقش زمین برابر تو
جگرت پاره شد دمی که شکست
گوشواره به گوش مادر تو
این تو بودی که سالها بنشست
جعده چون جغدِ شوم بر در تو
جگر شیعیان از این غم سوخت
که تو را بر یزید پست فروخت
خون دلهای عمر پرمحنت
دم آخر چکید از دهنت
پیکرت مثل شمع سوخته ای
آب شد در درون پیرهنت
جگر اهل بیت می سوزد
تا قیامت به یاد سوختنت
گه جفا در جواب مهر و وفا
گاه دشنام پاسخ سخنت
تیرها بر تو گریه می کردند
اشکشان بود جاری از کفنت
همه در حیرتم چگونه کشید
تیرها را برادر از بدنت
داغ بر داغ اهل بیت فزود
کاش عبّاس در بقیع نبود
دخت زهرا مه صفر دیده
داغ مرگِ پیامبر دیده
در کنار دو طشت، خونِ دلش
از دو چشمش روانه گردیده
در یکی دیده راس پاک حسین
در یکی پارهء جگر دیده
چوبهء خیزران به دست یزید
لب و دندان و طشت زر دیده
رنج از رنج بیشتر برده
داغ از داغ سخت تر دیده
او که در قتلگه ز پا ننشست
داد اینجا زمام صبر از دست...
شاعر: غلامرضا سازگار✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇