eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
ذاکرین الحسین‌‌‌.mp3
3.41M
🎤 علمدار حضرت ولی قاسم سلیمانی سراپایت نور منجلی قاسم سلیمانی نگاهت شمشیر صیقلی قاسم سلیمانی ای الگوی شیعه علی قاسم سلیمانی رمز انتقام قاسم سلیمانی ذکر یا علی قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی تو تصویر دین و غیرتی قاسم سلیمانی تو مجموع عشق و عزتی قاسم سلیمانی تو شاگرد خوب نهضتی قاسم سلیمانی تو با خونت رمز وحدتی قاسم سلیمانی جان ملت و روح امتی فدایی های تو هم قسم قاسم سلیمانی به دست ظلم میشود قلم قاسم سلیمانی نمی افتد بر زمین علم قاسم سلیمانی سپاه قدس میرسد حرم قاسم سلیمانی خواب ظالمان میزند به هم ناصر الحسین قاسم سلیمانی جهان محو اقتدار تو قاسم سلیمانی همه یاران در مدار تو قاسم سلیمانی همه خوبان در مدار تو قاسم سلیمانی شهیدان در جوار تو قاسم سلیمانی اعتبار ما افتخار ما قاسم سلیمانی به نام خشم تمام ما قاسم سلیمانی به شمشیر بی نیام ما قاسم سلیمانی به دشمن گفته امام ما بترسد از انتقام ما انتقام سخت شد پیام ما ناصر الحسین قاسم سلیمانی
. قمر العشیره باران که می بارد پریشانم حال خودم را خوب می دانم ابری ترین باران پنهانم من روضه خوانم روضه می خوانم در بین ساحل موج غم افتاد در علقمه مشک و علم افتاد دستی قلم نذر حرم افتاد همناله با ذکر عمو جانم بغضی میان هر گلو لرزید در دست ساقی تا سبو لرزید با العطش قلب عمو لرزید من هم به فکر داغ طفلانم تا بر سرِ فرقش عمود آمد روی لبش ذکر سجود آمد از خیمه ها تا بوی دود آمد فریاد زد میسوزد این جانم روی زمین بال و پرش می ریخت ذره به ذره پیکرش می ریخت با تیرها چشم ترش می ریخت یاد خسوف ماه تابانم با سوز آهی آتشین از راه همناله با امّ البنین از راه زهرا رسیده دلغمین از راه مادر رسید و دید گریانم در گریه ام گل کرد لبخندم وقتی به من می گفت "فرزندم" خود را به پای مادر افکندم از راه آمد عید قربانم نور خدا دست هوَس افتاد شیر حرم کنج قفس افتاد عباس‌ آخر از نفس افتاد دیگر چه شد شاعر ؟؟ نمی دانم .
. نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش ز دوردست سواران دوباره می‌آیند که بگذرند به اسبان خویش از رویش کجاست یوسف مجروح پیرهن‌چاکم که باد از دل صحرا می‌آورد بویش کسی بزرگ‌تر از امتحان ابراهیم کسی چنان که به مذبح برید چاقویش نشسته است کنارش کسی که می‌گرید کسی که دست گرفته به روی پهلویش هزار مرتبه پرسیده‌ام ز خود او کیست که این غریب نهاده است سر به زانویش کسی در آن طرف دشت‌ها نه معلوم است کجای حادثه افتاده است بازویش کسی که با لب خشک و ترک‌ترک‌شده‌اش نشسته تیر به زیر کمان ابرویش کسی است وارث این دردها که چون کوه است عجب که کوه ز ماتم سپید شد مویش عجب که کوه شده چون نسیم سرگردان که عشق می‌کشد از هر طرف به هر سویش طلوع می‌کند اکنون به روی نیزه سری به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش ✍ .
. 🍁🍁🍁 ☑️بنداول منم ام البنین ام بنینِ بی بنین هستم کنیزخونهٔ امیرمومنین برای غزبت مولا شده دلم حزین 🌹 عجین شدم بازینبین وبادرد مِحَن مادرشدم برای غربت امام حسن بایادمادرش ناله میزد حسین من 🌹 چهارپسرخدابه من داده توعالمین که شیرشون دادم با ناله و باشور وشین انشاالله کربلا بشن فدا سرحسین ع 🌹 حسین من حسین 2 ☑️بنددوم قضایای بعدازکربلا 🌹 خداروشکرکه حاجت دلم شده روا تموم بچه هام شهیدشدن توکربلا شدن فداییِ حسین ذبیحاًبالقفا 🌹 شیرم حلالتون دلاورایِ نورعین شنیدم عباسم که توشدی قطع الیدین هرچی سرت اومدگفتی فداسرِحسین 🌹 توعلقمه کی زد باتیربه چشم اطهرت کدوم نامردی زد عمودآهن برسرت گل ام البنین برات بمیره مادرت حسین من حسین 2 .👇
33.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥ترس رژیم صهیونیسم با نماهنگ "سرود"چهار زبانه ابابیلیم و با سجّیل روان سوی سپاه فیل شبیه سیل، می‌آییم برای محو اسرائیل 🖍به مناسبت سومین سالگرد سردار حاج قاسم سلیمانی 👇 🎤 باصدای:گروه سرود ابن الرضا (ع) 📝تهیه کننده:حجت السلام روح الله فاطمی نسب 🎶 موسیقی: امیرسهیل سرافرازی تهیه شده در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین و صداسیمای مرکز قزوین 🔸➖انتشارحداکثری @samen_pirbakran
هدایت شده از قرارگاه
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅در راستای گنگره شهدای کارگر شهرستان فلاورجان افتتاح نمایشگاه دستاوردهای نظامی و صنعت شهرستان فلاورجان با حضور دکتر اله بداشتی ریاست سازمان بسیج کارگران و کارخانجات کل کشور و مسئولان استانی و شهرستانی در اردوگاه شهید بهشتی باغ ابریشم زمان بازدید:۱۱لغایت ۱۴ دیماه از ساعت ۹ الی۱۴
هدایت شده از قرارگاه
33.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅اجرای گروه سرود نورالمبین در یادواره شهدای شرکت باما 🔰 در راستای کنگره شهدای کارگر شهرستان فلاورجان (استان اصفهان) در روز پنجم از کنگره شهدای کارگر شهرستان با حضور دکتر اله بداشتی ریاست سازمان بسیج کارگران و کارخانجات کشور ، فرماندار،فرمانده ناحیه مقاومت،مسئولین استانی و شهرستانی یادواره شهدای کارگر در شرکت باما برگزار گردید. اگر تشنه معارف ناب شهدایی هستید به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 🆔 http://eitaa.com/falavarjanshohada
. سلام_الله_علیها به تیغی حیف گیسویت گُسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند **** انیس گریه‌هایم را گرفتند توانِ دست و پایم را گرفتند کمانی تر شدم از زینب افسوس سرِ پیری عصایم را گرفتند * بهارم را چِسان پاییز و کردند دلم را از غمت لبریز و کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز و کردند **** غمت راهِ نفس بر سینه بسته تَرَک بر چهره‌ی آئینه بسته زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته **** از آن سرو علی بنیاد و صد حیف از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد و صد حیف ✍ .
. قمر العشیره باران که می بارد پریشانم حال خودم را خوب می دانم ابری ترین باران پنهانم من روضه خوانم روضه می خوانم در بین ساحل موج غم افتاد در علقمه مشک و علم افتاد دستی قلم نذر حرم افتاد همناله با ذکر عمو جانم بغضی میان هر گلو لرزید در دست ساقی تا سبو لرزید با العطش قلب عمو لرزید من هم به فکر داغ طفلانم تا بر سرِ فرقش عمود آمد روی لبش ذکر سجود آمد از خیمه ها تا بوی دود آمد فریاد زد میسوزد این جانم روی زمین بال و پرش می ریخت ذره به ذره پیکرش می ریخت با تیرها چشم ترش می ریخت یاد خسوف ماه تابانم با سوز آهی آتشین از راه همناله با امّ البنین از راه زهرا رسیده دلغمین از راه مادر رسید و دید گریانم در گریه ام گل کرد لبخندم وقتی به من می گفت "فرزندم" خود را به پای مادر افکندم از راه آمد عید قربانم نور خدا دست هوَس افتاد شیر حرم کنج قفس افتاد عباس‌ آخر از نفس افتاد دیگر چه شد شاعر ؟؟ نمی دانم .
. نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش ز دوردست سواران دوباره می‌آیند که بگذرند به اسبان خویش از رویش کجاست یوسف مجروح پیرهن‌چاکم که باد از دل صحرا می‌آورد بویش کسی بزرگ‌تر از امتحان ابراهیم کسی چنان که به مذبح برید چاقویش نشسته است کنارش کسی که می‌گرید کسی که دست گرفته به روی پهلویش هزار مرتبه پرسیده‌ام ز خود او کیست که این غریب نهاده است سر به زانویش کسی در آن طرف دشت‌ها نه معلوم است کجای حادثه افتاده است بازویش کسی که با لب خشک و ترک‌ترک‌شده‌اش نشسته تیر به زیر کمان ابرویش کسی است وارث این دردها که چون کوه است عجب که کوه ز ماتم سپید شد مویش عجب که کوه شده چون نسیم سرگردان که عشق می‌کشد از هر طرف به هر سویش طلوع می‌کند اکنون به روی نیزه سری به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش ✍ .
. هر روز غروب توی بقیع می شکنه بغض آسمون ستاره ها داد می زنن ام البنین روضه نخوون هر روز صدای گریه هاش می رسه تا عرش خدا از سوز روضه خوندنش قیامتی میشه به پا مدینه کربلا میشه شهر فرشته ها میشه آدم و یعقوبم میان مدینة البکاء میشه فرقی نمی کنه براش کسی نیاد تو روضه هاش عالمُ بر هم می زنه بغض نشسته تو صداش به سینه و سر می زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه هاش "حسین غریب مادره"  رو خاکایِ  سرد بقیع صورت چار قبرکشیده طوری-غریب حسین- میگه انگارکه گودالُ دیده پایِ بساط روضه هاش عابرا گریه می کنن بلند بلند فرشته ها اون بالا گریه می کنن از پسراش نشد یه بار با کسی حرفی بزنه زمزمه ی لبش شده حسین من بی کفنه طاقت نداره، کارشه شبا می ره سئوال کنه با گریه می خواد از رباب عباسشُ حلال کنه طفلی سکینه رو بگو دل نداره نگاش کنه روُش نمیشه مثل قدیم ام البنین صداش کنه 👇