eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. مُحرم آمد و خونین جگر من سیه پوشیده ام با چشم تر من مُحرم آمد و صد شعله افروخت زدم از شعله اش بر دل شرر من مُحرم آمد و با یاد داغش نمودم رَخت ماتم را به بَر من به ثارُالله کردم اقتدا لیک مواجه گشته ام با صد خطر من خطر دیدم ولی تا حال ای دل ندیدم در ره عشق اش ضرر من نهادم رو به دشت بی قراری شدم با اهل ماتم همسفر من بسوزم مثل قلب داغداران بگریَم مثل شمعی تا سحر من زنم بر جان و دل آتش ز ماتم رسم در کربلای غم اگر من عزای عترت طاها رسیده چو مرغی زین عزا بی بال و پر من ز آه شعله ساز خویش ای دل زنم بر هستی عالم شرر من خبر آمد شقایق ها خزانند سراپا سوختم از این خبر من به صحرا بنگرم ، صحرا پر از غم در این صحرای ماتم دربدَر من پسر در خون فتاد و سوخت بابا شدم خونین جگر بر این پسر من برای ماتم فرزند گریم وَ یا آن که بسوزم بر پدر من ندارم جز فراق یار خود غم ندارم جز غم او در نظر من به یاد ساقی عطشان بسوزم چو هر شب بنگرم روی قمر من سراپا غرقه در خون گشت مولا ازین داغ گران بی پا و سر من جهان «یاسر» گرفت آتش ، عجب نیست که گفتم از غم وی مختصر من ** حاج محمود تاری «یاسر» ✍ .__________________________ .👇
. وا کن یه بار دیگه چشاتو می‌خوام که بشنوم صداتو زمین نزن روی باباتو ای وای اینا از اسم علی کینه دارن ای وای از چشات یه بغض دیرینه دارن ای وای ای وای ای وای صورتت کبوده مثل مادرم ای وای چه طوری تو رو تا خیمه ببرم ای وای ای وای رحمی نکردن به جوونم دیگه چه طور زنده بمونم بعد تو ای عزیز جونم ای وای مگه داغ تو سبک میشه یه. روز ای وای نیزه توی بدنت مونده هنوز ای وای ای وای ای وای دشمنم خندید به گریه های من ای وای شده تابوت تنت عبای من ای وای ای وای از داغ رفتنت شدم پیر شدم بابا دیگه زمینگیر کشتن تو رو هزار تا شمشیر ای وای ریخته انگاری یه لشکر سرتو ای وای هر طرف پر شده از پیکر تو ای وای ای وای ای وای همه جا پر شده از خون تنت ای وای اربا اربا شده حتی جوشنت ای وای ای وای .👇
. کجا بشینم؟ میخوام بیام پیشت ولی ای نازنینم! هر جا که چشم میچرخونم علی میبینم کجا بشینم؟ خواستی بشی عصا برا این پدر پیر ببین حالا کنار تو شدم زمین‌گیر جوون برای پدرش خیلی عزیزه میخوام نوازشت کنم (تنت میریزه) ۳ جوونِ بابا با سرِ زانو اومدم ای ارباً اربا چیزی برام نذاشتن از اون قد رعنا جوونِ بابا تو که با ناله‌ت منو تا اینجا کشیدی خونو گرفتم از گلوت جواب نمیدی پاشو ببین کی اومده، پاشو جَوون‌مرد فکر بابات نباش فقط (با عمه برگرد) ۳ برو جَوونم تو با جَوونا برو ای وصله‌ی جونم عموت منو کمک نده من نمیتونم برو جَوونم هی بر میگردم چون بابا دل نگرونه ... از جسم تو چیزی رو خاکا جا بمونه چهل نفر اگه شدن قاتل مادر چهل قبیله کشتنت (با تیغ و خنجر) ۳ ✍ .👇
. یوسفم دیدی چطور کار تو هم کشید به صحرا... دستِ شمشیر با سخاوت جسمت و بخشید به صحرا! مثل یه تسبیح پاره از زمین باید جَمِت کرد! روز و شب گریه به وضعیت جسمِ مُبهمِت کرد! تورو کشتن جلو چشام با اینهمه شمشیر زدن دوتا هدف رو با یک تیر! هم تو زمین خوردی و هم من می‌دونستن می‌سوزه از غم جگرش بابا می‌میره بعد از پسرش بابا که وحشیانه تو رو کُشتن می‌میره مادرت لیلا علیِ اکبر بابا علی جانم علی جانم یوسفم گرگای صحرا کردن آخر اربااربات میشه تعداد یه لشکر رو شمرد از روی زخمات! دست خالی برنگشته یک نفر از پیش جسمت از تو هیچ چیزی نَمونده دیگه بابا غیرِ اِسمت! با اینکه تو شبیه ترین بودی به پیغمبر ریختن سرت تموم این لشکر برای غارت و تَصَرُّف مثِ خیرات جلو چشای گریون بابا تن تو رو میون این صحرا به هم دیگه کردن تعارف امان از این غم عظمی علیِ اکبر بابا علی جانم علی جانم .👇
۱۷ عباس من جان حسینی و علی صولت داری تو بر اهل حرم غیرت برادر تو مانده در غربت برادر من،دست تو جداست برادر من،جان تو فداست برادر من،با عمود کین فرقت بشکسته و ز هم جداست آه و واویلا عباس حسین۴ عباس من یار و مددکار منی عباس یار وفادار منی عباس میر و علمدار منی عباس برادر من،ای نور امید برادر من،گشته ای شهید برادر من،با شهادتت گشتی نزد فاطمه روسپید آه و واویلا عباس حسین۴ عباس من کنار پیکرت قدم خم شد صبر حسین کنار تو کم شد نصیب من برادرم غم شد برادر من،قلب من شکست برادر من،فرق تو شکست برادر من،بر روی زمین از پیکر تو افتاده دو دست آه و واویلا عباس حسین۴ عباس من ز داغ تو خون دل زهرا شد برادرت غریب و تنها شد غریبی و اسیری امضا شد برادر من،پس کو علمت برادر من،سوزم از غمت برادر من،خون شد جگرم سوزانده قلبم دست قلمت آه و واویلا عباس حسین۴