فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 حسینِ فاطمه
🎥 بانوای: #حاج_مهدی_رسولی
بغض کرد و گفت مردم! شعلهها از در گذشت
بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت
زد به سینه، چند یازهرای اشکآلود گفت
بعداز آن از چند و چون روضهی مادر گذشت
روضهخوان رفت و به ظهر داغ عاشورا رسید
من همان جا ایستادم... شعلهها از در گذشت
من میان کوچه بودم، روضهخوان در کربلا
آه، آن شب بر دل من روضهای دیگر گذشت
تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود
تیغ پشت تیغ از جسم علیاکبر گذشت
شعله بود و محسن ششماهه و دیوار و در
تیری آمد از گلوی تشنهی اصغر گذشت
میخ در بر سینهی پرمهر مادر حمله کرد
آب دیگر از سر عباس آبآور گذشت
ریسمان بر گردن حبلالمتین انداختند
قافله از بین غوغای تماشاگر گذشت
ذکر حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد
ذکر حیدر داشت مولا از دل لشکر گذشت
درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست
تیر و نیزه از تن فرزند پیغمبر گذشت
من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت
روضهخوان از ماجرای خنجر و حنجر گذشت
روضهها اینجا گره میخورد، بابا رفته بود
هیچکس اما نمیداند چه بر دختر گذشت
#علی_سلیمیان✍
Shab2Fatemieh2-1402[02].mp3
13.4M
▪️حتماً دری که سوخته را میتوان شکست
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
نام تو را نوشتم پشت جهان شكست
آهسته از غم تو زمين و زمان شكست
پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين
گفتم كه فاطمه، كمر آسمان شكست
هجده بهار ديدي و در سوگ تو دلم
بعد از هزاروسيصدوچندين خزان شكست
اي دل بسوز و بشكن تا باورت شود
حتماً دري كه سوخته را ميتوان شكست
گفتم كه قل اعوذو بربٍ، خدا گريست
من شر حاسدٍ دلش از حاسدان شكست
بانوي نور در دلتان رنگي از خداست
زيباتر است بر قد رنگين كمان شكست
با هر دري كه بعد نگاه تو باز شد
انگار در گلوي علي استخوان شكست
شاعر: مهدی مردانی
Shab2Fatemieh2-1402[03].mp3
8.51M
▪️بدون روضهی گودال خاکتان نکنند (روضه)
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
به نام نامی او احترام بگذارید
پس از «حسین»، «علیه السلام» بگذارید
به غیر اسم «علی» روی نسل خود نگذاشت
به روی نسل خود اینگونه نام بگذارید
ز پا نشست، نمازی مگر به پا دارد
زمان برای قعود و قیام بگذارید
عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است
که فرق بین حلال و حرام بگذارید
اگر خدای نکرده دچار درد شدید
کمی ز تربت او بین کام بگذارید
شبیه سنت اجدادمان محرم را
نشانهی عَلَمی روی بام بگذارید
برای اینکه سلامی به محضرش بدهید
به سینه دستِ ادب صبح و شام بگذارید
بدون روضهی گودال، خاکتان نکنند!
برای ذریهی خود پیام بگذارید
لباس مشکیمان را میان خانهی قبر
فقط به نیت حُسنِ خِتام بگذارید
چنانچه کم بگذارید، خود ضرر کردید
قدم به مجلس روضه مدام بگذارید
شبیه ضجهزدنهای مادرش هرشب
برای مرثیه سنگ تمام بگذارید
به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید
کمی لباس برای امام بگذارید
گرسنه بود که شد ذبح، لااقل دیگر
برای طفل یتیمش طعام بگذارید
شاعر: #علیرضا_خاکساری
Shab2Fatemieh2-1402[04].mp3
13.43M
▪️مادرم مظلومه بود، یاور مظلومها
#زمینه #فاطمیه
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
مادرم معصومه بود، مادر معصومها
مادرم مظلومه بود، یاور مظلومها
اول مظلوم علی بود، اول مظلومه زهرا
مولا حامی مظلوم، زهرا حامی مولا
تنها یار حیدر، همدم و غمخوار حیدر
تنها یار حیدر، محرم اسرار حیدر، تنها یار حیدر
«زهرا یار حیدر»
بیت زهرا میشود، سنگر مظلومها
مادرم مظلومه بود، یاور مظلومها
وقتی ذکر لب ما، شد «لِلمظلومِ عَونا»
از جنگ با ستمگر، کی دارد شیعه پروا؟
داریم عهد دیرین، تا شکوه و عزت دین
داریم عهد دیرین، تا رهایی فلسطین، داریم عهد دیرین
«لِلمظلومِ عَونا»
شاعران: جمعی از مرثیهسرایان اهل بیت (علیهمالسلام)
#مادرم_مظلومه_بود_و_یاور_مظلوم_ها
.
#فاطمیه
#اللهم_عجل_وفاتی_سریعا
دیگه شبای آخره
صدای مادر نمیاد
مادر میخواد دعا کنه
ببینیم اینبار چی میخواد
*
یه عمریه مادر ما
وقتی خدا خدا میکرد
همیشه تو نماز شب
مردم و هی دعا میکرد
*
یه دستشو برده بالا
یه دست به پهلو میزاره
زیر لب آروم میخونه
تاب و توانی نداره
*
میگه بیاین با هم دیگه
دستا رو بالا بگیریم
من یه دعایی میکنم
همه با هم آمین بگین
*
دعای مادرم اینه
میگه خدای مهربون
منو ببر از مدینه
مرگ منو زود برسون
*
من از غریبی علی
خون جگر مدینه ام
ز بعد ماجرای در
هنوز میسوزه سینه ام
*
یه موقع دیدن خانم فاطمه زهرا , حسنین رو صدا کرد
گفت برید وضو بگیرید میخوام برا خودم دعا کنم
راوی میگه:امام حسن و امام حسین سریع وضو گرفتن
و اومدم کنار بستر مادر نشستند.
میگه دستاشونو بالا گرفتند
یه موقع خانوم صدا زد : "اللهم عجل وفاتی سریعا"
خدایا مرگ منو زود تر برسون
من دیگه طاقت خجالت های علی رو ندارم
یا علی مدد
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
3.56M
▪️کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
شاعر: #محمدحسین_ملکیان✍
Shab2Fatemieh2-1402[07].mp3
10.52M
#واحد #فاطمیه
آن دل که حرامیان شکستند، آیینهی من بود
آن شعله نه بر در و نه دیوار، در سینهی من بود
دیدم، دیدم
بین در و دیوار
آن شاخهی ارغوان من، جان من و جهان من
مانده میان شعله ها .... آه
دیدم، دیدم
با دیدهی خونبار
یک شاخه یاس و بار غم، سرو جوان و قد خم
سیلی ابر و صورت ماه
زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار
زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار
دیگر شب من سحر ندارد، بی رؤیت رویت
چشمم چه کند اگر نبارد، در حسرت رویت
ای کاش، ای کاش
می ماندی و می ماند
روی سر بچه هایمان، سایهی ماه مهربان
سایهی مادرانهی تو
ای کاش، ای کاش
لبخند تو می ماند
در خانهی سادهی علی، قسمت ما شده ولی
تربت بی نشانهی تو
زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار
زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
.
#روضه_متنی
#مناجات و #روضه_حضرت_زهرا
چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
____
شوریده دلیم و سر سودای تو داریم
با این دل سر گشته تمنای تو داریم
با خون جگر دیده بشوییم که عمری
ای پرده نشین میل تماشای تو داریم
سوگند به یک موی سرت هرچه که داریم
از برکت آن خاک کف پای تو داریم
ای کاش بر نامهی اعمال همه عمر
بینیم که خشنودی و امضای تو داریم
دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه
____
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین سحقوه عدوانا
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین طرحوه عریانا
عصر یازدهم محرم وقتی اهلبیت رو میخواستند از کنار شهدا عبور بدن امام سجاد منقلب شد،بی بی زینب به فریاد زین العابدین رسید،فرمود:"ما لی اراک تجود بنفسک یا بقیه الماضین؟
____
دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه
ما حسرت آن صوت دل آرای تو داریم
قدری بگو از غربت جان دادن مادر
ما چشم تر از ماتم عظمای تو داریم
کم کم کفن فاطمه را باز نماید
دلشوره ای از شدت غم های تو داریم
____
#زمزمه
بند اول
مادر به پشت درب خانه از نفس افتاد
جوری جسارت شد که گفتم مادرم جون داد
دار و ندار حیدر کراره این بانو
نامرد حیا کن بار شیشه داره این بانو
هستی خانواده در پشت در افتاد ، براش بمیرم
درِ آتش گرفته روی مادر افتاد ، براش بمیرم
شنیدم بین شعله ناله های آ ، تشینی را
صدای استغاثه نالهی فضه ، خذینی را
بند دوم
دستم تو دست مادرم بود و جسارت شد
یه ردّ خون دور و برم بود و جسارت شد
ثانی میان کوچه بود و حرف بد می زد
به پهلوی مادر جلو بابام لگد می زد
حرمت دختر پیغمبر و شکستند ، آه و واویلا
با یه ضربه پهلوی مادر و شکستند ، آه و واویلا
همین که صورتش نیلی شد از دستا ، یِ پُر کینه
یه جوری راه میرفت انگار که هیچ جا رو ، نمیبینه
بند سوم
با نالهی خلوا بن عمی کوچه غوغا شد
ریختن سر مادر ، مغیره تازه پیدا شد
مادر خودش رو روی خاکا می کشید ای وای
از زخم سینه رو زمین خون می چکید ای وای
مادر فقط ضجه میزد نبر مولا را ، وای از غریبی
ثانی نعره زد مغیره بزن زهرا را ، وای از غریبی
قلاف و بازوی انسیة الحورا ، بمیرم من
ز کار افتاد دست مادرم زهرا ، بمیرم من
____
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد این زنی که زدید بی پناه بود
دیگر کسی به چهرهی قبلش نمیشناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
____
در این مدینه بیا و ببر ز تن سر من
ولی قلاف نزن روی دست مادر من
حسن به گریه صدا زد نزن مغیره نزن
زدی و لرزه فتاده به جسم خواهر من
همین که محسن شش ماه سقط شد دیدم
رسید تیر به حلق علی اصغر من
به جای در که روی جسم مادرم افتاد
همه به چکمه بیایید روی پیکر من
____
یک مرد نبود تا بگوید قنفذ
این زن که تو میزنینش ناموس علیست
____
#حضرت_رقیه
عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست
____
تو پام خاره ، چشمام تاره
تو خرابه راه میرم ولی دستم به دیواره
مهمان سرایم بابا ، بنشین روی پایم بابا
به خدا ندارم خیزران قرآن بخوان بابا
____
سنگ و خار ها شد آن بستری که داشتم
یک زمان می بافتم موی سری که داشتم
با اشاره با تو صحبت میکنم شرمندهام
سوخت بین شعله تار حنجری که داشتم
گفت اسمت چیست گفتم فاطمه یک دفعه زد
دردسر ها داشت اسم مادری که داشتم
یا نمیبینی مرا که بوسه بارانم کنی
یا نمیبیند تو چرا چشم تری که داشتم
من نمیپرسم چه شد انگشتری که داشتی
تو نپرس از من چه شد انگشتری که داشتم
👇
35.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محتوایی (روضه)که گفته میشه باید با گوینده تناسب داشته باشه 💯
#دکتر_محمد_فراهانی🎤
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
.
#تک
#واحد #فاطمیه
#حضرت_زهرا
یاور شیر خدا
مادر کرب و بلا
دست تو را بوسه زده مصطفی
تو عصمت داوری
تو قدری و کوثری
باعث خلقِ احمد و حیدری
بر لب اولیا و انبیا زمزمه
ذکر یا فاطر و دعای یا فاطمه
حُجت بر حُجَج
کن دعا بر فَرَج
یا مولاتی
به نورحق ، نورعین
شافعِ در نَشأتِین
سَیِّدةُ النِّساءِ فِی الْعالمین
سِّرِ خدا در حجاب
ای سپر بوتراب
به یازده قمر تویی آفتاب
به قنوتت قسم به آن نماز شبت
رَب کند افتخار به نغمه ی یا رَب ات
حُجت بر حُجَج
کن دعا بر فَرَج
یا مولاتی
هم نفسِ ذوالفقار
عصتِ پروردگار
نام تو میدهد امانم زِ نار
بیت تو بیت خداست
زائر آن مصطفی ست
خاک روی چادر تو کیمیاست
به طهارت قسم ، قسم به پاکیِ تو
رزق عالم دهد چادر خاکیِ تو
حجت بر حجج
کن دعا بر فرج
یا مولاتی
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
.
#زمزمه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
صلاللهعلیکیا ام الائمة و النجباء
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
کاش صدای خندههاش بازم بپیچه توی خونه
مادر غم دیده من که دیگه قامت کمونه
کاش دیگه وقت نماز قنوت او نشه یه دستی
فک کنم میخواد ولی دست نحیفش نا توونه
خدای من
چیکار کنم با این تن تبدار
امون از این جراحت مسمار
امون از این غصه بسیار
خدای من
میمونه تا سحر همش بیدار
پا میشه دست میگیره از دیوار
رفتنیه مادرم انگار
میسوزه تو
غم بابا
نه نه زهرا ۲
...........................
پس چرا آروم نمیشه ای خدا لرزش دستاش
زانوهاش همش میلرزه وقتی که پا میشه از جاش
نمیدونم چی شده که رو میگیره توی خونه
نمیدونم چی شده کم سو شده چند وقته چشماش
بیا اسما
ببین باز این دلپریشونی رو
عوض کنیم لباس خونی رو
تا وقتی نیست تو خونه بابا
بیا اسما
ببین بازم پا شده ایستاده
بازم به یاد محسن افتاده
بیا الان میرسه بابا
میسوزه تو
غم بابا
نه نه زهرا ۲
...........................
#زمزمه_فاطمیه
#حضرت_صدیقه_کبری
شعر_سبک #نصیر_حسنی
.👇👇
.
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
شخصى به زنش گفت: پیش حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام برو و بپرس: آیا من از شیعیان اهل بیت هستم؟ ـ زن آمد و پرسید، حضرت فاطمه ذزهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمودند:
قُولى لهُ: اِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناکَ وَتَنْتَهى عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شیعَتِنا وَاِلاّ فَلا… ؛
به همسرت بگو: اگر به آنچه تو را فرمان داده ایم عمل مى کنى و از آنچه نهى کرده ایم پرهیز نموده اى از شیعیان خواهى بود و در غیر این صورت از شیعیان نیستى.
📚تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه السلام
*
#حضرت_زهرا
.
46.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرشتگان هم از این داغ گریانند. زمین شیون میکند و آسمان میگرید.
وای بر این دنیا که بعد از رفتن زهرای مرضیه هنوز هم باقی است.
عزاداری شهادت بی دوعلم در نماز خانه بنیاد شهید امورایثار گران شهرستان فلاورجان با حضور مسئولین شهرستان فلاورجان و بنیاد شهید و امر ایثارگران استان اصفهان در روز شنبه 25آذر1402ساعت 7صبح برگزار شد
#خبرگزاری_بسیج_شهرستان_فلاورجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_فلاورجان
فرشتگان هم از این داغ گریانند. زمین شیون میکند و آسمان میگرید.
وای بر این دنیا که بعد از رفتن زهرای مرضیه هنوز هم باقی است.
عزاداری شهادت بی دوعلم در نماز خانه بنیاد شهید امورایثار گران شهرستان فلاورجان با حضور مسئولین شهرستان فلاورجان و بنیاد شهید و امر ایثارگران استان اصفهان در روز شنبه 25آذر1402ساعت 7صبح برگزار شد
#خبرگزاری_بسیج_شهرستان_فلاورجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_فلاورجان
افتتاح پایگاه بسیج بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان فلاورجان و معرفی فرمانده پایگاه توسط جناب سرهنگ پاسدار محمد کریمیان فرمانده ناحیه بسیج شهرستان فلاورجانجناب آقای نیکبخت معاون توسعه ومنابع انسانی بنیاد شهید استان اصفهان وآقای توسلی رئیس اداره مالی و ذی حسابی ومسئول اقامه نماز بنیاد شهید استان اصفهان و آقای معطری ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان فلاورجان انجام شد و آقای کریمی به عنوان فرمانده پایگاه بسیج بنیاد شهید معرفی شد
#خبرگزاری_بسیج_شهرستان_فلاورجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_فلاورجان