eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا بقیه‌الله الاعظم اغثنی بحق جدک الغریب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صل‌الله عیلک یا بقیه الله تو کلید هر در بسته‌ای، تو امید هر دل خسته‌ای تو انیس بی کسی همه، تو دوای قلب شکسته‌ای به فدای عارض ماه تو، به فدای گوشه نگاه تو که نشسته‌ام همه عمر خود، همه جا به ذیل پناه تو تو معین و یاور و یار ما، تو بهشت ما تو بهار ما همه جا تو مونس حال ما، تو طبیب ما تو قرار ما منم و گدایی کوی تو، همه جا روم پی بوی تو چه کنم که بسته شده دلم، ز ازل به حلقه‌ی موی تو بنما نظر به فقیری‌ام، وَ ترحمی به اسیری‌ام چه کنم اگر تو برانی‌ام؟ چه شود اگر نپذیری‌ام؟ تویی از سلاله‌ی "إِنَّمَا"، تویی نور و کوثر و "هَل أَتی" به کجا روم به که رو کنم، که شدم هوایی کربلا من اگر که خوب و اگر بدم، به حریم لطف تو رو زدم به غریب تشنه‌ی بی کفن، نکنی ردم نکنی ردم به کسی که با همه حرمتش، به شهی که با همه عزتش وسط هجوم حرامیان، شده غرق خون سر و صورتش شه تشنه لب به روی زمین، نه به تن رمق نه کسی معین وُ در آن شلوغی و ازدحام، چه کند عقیله‌ی دل‌غمین که نشسته رو سوی قتلگاه، وَ در آن میانه کند نگاه چه کند ضربات خنجری، ز قفا به کشته بی پناه؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇
. یا قاهـــــــــرالعَدُو یا والی الولی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام فاتح خیبر زدم دل را به این جاده به نام ساقی کوثر به میخانه زدم باده دلم شاده مسیرم سمت علی افتاده کرامت کرده منو راه داده نگام کرده تو جمع مستا صدام کرده صدا کرد و دعام کرده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منم عبد و علی مولا منم قطره علی دریا تمام عزتم اینه شدم خاکی به زیر پا یه مجنونم همه عمرم از علی میخونم شبای مستی نجف مهمونم غزلخونم زمانی که مست زیر ایوونم میگیره دستم رو من میدونم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منم خاک در حیدر غلام قنبر حیدر نمیرم از در خونه‌ش دخیلم بر در حیدر دخیلم من یه عمری بر چادر زهراش رو لبهامه ذکر بی همتاش نمیفروشم یه تار موش‌و به این عالم خوشم به این آقا دل دادم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇
.. یا قاهـــــــــرالعَدُو یا والی الولی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر میذارم به صحرا ـ دل میزنم به دریا (2) به عشق عشق عشق عشق مولا (2) فخرم اینه تو دنیا ـ نون حلال بابا (2) کرده منو اسیر عشق ناب و پاک مولا (2) علی علی همیشه آوای منه ذکر علی مدد رو لبهای منه عشق علی لذت دنیای منه فقط علی امیر و آقای منه با منکر علی ـ با دشمن علی (2) همیشه در ستیز و در جدالم محبت علی ـ ولایت علی (2) تو روز محشرم میشه مدالم علی علی علی (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آب و گل من حیدر ـ عشق دل من حیدر (2) تو اوج طوفان جنونه ساحل من حیدر (2) منم غلام حیدر ـ محشره نام حیدر (2) مشسته مرغک دلم به روی بام حیدر (2) پرچم مرتضی علی بالاتر از هر پرچمه هر چی بگم علی علی علی علی بازم کمه به زیر ایوون نجف مستی ما فراهمه بدون ذکر یاعلی هر نفسی جهنمه بی عشق مرتضی ـ بی حب مرتضی (2) نماز ما یه مشت لاتا الاته محبت علی ـ ولایت علی (2) راز قبوله حجه و صلاته علی علی علی (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇👇
. صل‌الله‌علیک‌یااباعبدالله‌الحسین به هوای، حرم تو، دل من محتاجه به نگاه، کرم تو، دل من محتاجه امام حسین من، تموم زندگیم تویی برای من، اصول بندگیم دیوونه‌ی توأم، از عهد بچگیم من از همون بچگیام دیوونه‌ی توأم غلام خونه‌زادم و تو خونه‌ی توأم یه عمریه آواره‌ام میون روضه‌ها هر جا میرم فقط پی نشونه‌ی توأم حسین آقام آقام آقام حسین آقام آقام __________________________ خاک پای، تو حسین جان، سرمه‌ی چشمامه حرم تو، یابن زهرا، همه‌ی دنیامه امام حسین من، هر چی دارم فدات تا وقتی جون دارم، میخونم از غمات دوباره کاش بشه، بیام پائین پات تموم عزتم اینه که نوکر توأم خدا رو شکر همیشه من در به در توأم تا وقتی پای پرچم تو سینه می‌زنم تحت حمایت و نگاه مادر توأم حسین آقام آقام آقام حسین آقام آقام __________________________ توی روضه، با رفیقام، همگی با ناله میخونم از، غربت و غم‌های، زهرای سه ساله امام حسین من، به حق دخترت بذار باشم آقا، فقط دور و برت نذار جایی برم، بجز خاک درت همین که سینه می‌زنم یا اهل گریه‌ام همین که لطمه می‌زنم یا گرم مویه‌ام خدا رو شکر همیشه زیر سایه‌ی توأم غلام زینب تو و عبد رقیه‌ام حسین آقام آقام آقام حسین آقام آقام __________________________ ✍ 👇👇👇
. یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای حضرت قمر ـ که به دستت علم حیدریونه ای سلطان ادب ـ که دو دستت تکیه‌گاه آسمونه مات علمداری تو زمین و آسمون گرد و غبار حرمت دوای دردمون وقت گرفتاری میان سراغ پرچمت ارمنیای با صفا توی محله‌مون یابن ابوتراب ـ آواره تو آب ـ عشق اهل یقین ای جانان حرم ـ پاسبان حرم ـ یابن ام بنین می‌لرزه آسمون ـ وقتی که علم‌و ... ـ می‌کوبی به زمین یا کاشف الکرب (4) ______________________ ای نجل مرتضی ـ که پنـــاهِ خیمه‌ی آل حسینی مقصد سعی و صفا ـ برای ما توی بین الحرمینی به این دل سیاه من بیا جلا بده خیلی دلم تنگه بهم یه کربلا بده توی شلوغی حرم میون زائرات آقا به این بی سر و پا یه ذره جا بده باصولت علی ـ هی زَهره می‌دری ـ عباس ابن علی ماه عشیره‌ای ـ بین شریعه‌ای ـ عباس ابن علی لطف تو بی حساب ـ ای امیّد رباب ـ عباس ابن علی یا کاشف الکرب ______________________ .👇👇
. یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای حضرت قمر ـ که به دستت علم حیدریونه ای سلطان ادب ـ که دو دستت تکیه‌گاه آسمونه مات علمداری تو زمین و آسمون گرد و غبار حرمت دوای دردمون وقت گرفتاری میان سراغ پرچمت ارمنیای با صفا توی محله‌مون یابن ابوتراب ـ آواره تو آب ـ عشق اهل یقین ای جانان حرم ـ پاسبان حرم ـ یابن ام بنین می‌لرزه آسمون ـ وقتی که علم‌و ... ـ می‌کوبی به زمین یا کاشف الکرب (4) ______________________ ای نجل مرتضی ـ که پنـــاهِ خیمه‌ی آل حسینی مقصد سعی و صفا ـ برای ما توی بین الحرمینی به این دل سیاه من بیا جلا بده خیلی دلم تنگه بهم یه کربلا بده توی شلوغی حرم میون زائرات آقا به این بی سر و پا یه ذره جا بده باصولت علی ـ هی زَهره می‌دری ـ عباس ابن علی ماه عشیره‌ای ـ بین شریعه‌ای ـ عباس ابن علی لطف تو بی حساب ـ ای امیّد رباب ـ عباس ابن علی یا کاشف الکرب ______________________ .👇👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم        
. السلام علیک یا شریکه الحسین، یا جبل‌الصبر __________________ شکر خدا از این که هستم گدای حضرت عقیله کاش جونم‌و بدم یه روزی به پای حضرت عقیله تموم زندگیم ایشالله فدای حضرت عقیله به هر کجا، قدم زده معرکه‌رو، به هم زده به لحن مر، تضی علی علم زده، علم زده دختر پادشاه لافتی علم زده به قلّه‌ی حیا به خطبه‌های حیدری شده مبلّغ نهضت کربلا یازینب یازینب __________________ نائبه‌ی حضرت زهرا عقیله‌ی هاشمیونه مُلَقَبه به جبل‌الصبر عمه صاحب‌الزمونه آینه‌ی شکوه حیدر پیمبر نهضت خونه به وقت در، د و ابتلا به موج طو، فان بلا شد ناخدا، یِ کشتی شکسته‌ی، کرب و بلا دختر زهرا و ابوتراب خواهر آئینه و عطر و آب بانویی که یک نخ معجرش شرحه برای آیه‌ی حجاب یازینب یازینب ___________________ 👇👇
. السلام علیک یا اباعبدالله ______________ همه دنیامه حسین ذکر رو لب‌هامه حسین از همون بچگیام دوای دردامه حسین عشق زندگیم حسین شور بندگیم حسین رفیقِ قدیمیِ... دوره بچگیم حسین همه‌ی اهل و عیالم به فدای غم تو لذت زندگی‌ام نوکری پرچم تو اسم اعظم بخدا نیست برای نوکر هیچ الّا وسط هروله‌ها جز دم تو ای دل بگیر دامن سلطان اولیا یعنی حسین ابن علی شاه کربلا حور و قصور و کوثر از آن بهشتیان ما را کفایت است رخ انور حسین ثارالله ثارالله ______________ مستی علی‌الدوام ذکر زیبای آقام لحظه‌ی مرگم میاد پا میذاره رو چشام نفسای آخرم بخدا منتظرم تا نیاد جون نمیدم حاجتیه که دارم همه‌ی جوونیم‌و دادم برای یک نگاش همه‌ی دار و ندار و بچه‌هام بشن فداش الهی با صورت غرق به خون ببینمش الهی منم باشم میون خیل شهداش ای آرزوی سینه‌ی شیدای من حسین ای دلبر همیشه و آقای من حسین دستم به دامن تو که شاه کرامتی ای عزت همیشه و هر جای من حسین ثارالله ثارالله ______________ 👇👇
. السلام علیک یا ابامحمد، یا حسن ابن علی، ایها الکریم __________ جان و جانان حسنه مظهر ایمان حسنه ما همه خیل گدا شاه کریمان حسنه سبط اکبر حسنه زاده‌ی حیدر حسنه اولین گل پسرِ... زهره‌ی اطهر حسنه سفره‌ی جود حسن عجب صفایی دارد دست پر مهر حسن لطف خدایی دارد سائل سفره‌ی او باش که خوان حسنی در صف ریزه‌خوران حاتم طائی دارد شهزاده‌ی کریم دو دنیا تویی حسن فرمانروای کشور دل‌ها تویی حسن مثل علی عالی اعلا تویی حسن تنها انیس حضرت زهرا تویی حسن جانم حسن جانم حسن __________ نور زهرا حسنه زاده‌ی مولا حسنه توی طوفان بلا ساحل دریا حسنه دُرّ و یاقوت حسنه جلوه‌ی ناثوت حسنه قبله‌گاه همه‌ی.... عالم لاهوت حسنه دلم از روز ازل بوده گرفتار حسن می‌شناسید مرا عاشق بیمار حسن من گدایم که همه عمر نشستم هر روز در پی گوشه نگاهی زیر دیوار حسن ای آسمانیان همه مبهوت روی تو جمع بهشتیان همه مجنون بوی تو جایی نمی‌رود دل دیوانه‌ام حسن وقتی که هست میل دل من به سوی تو جانم حسن جانم حسن __________ .👇👇
. السلام علیک یا علی ابن الحسین، یا زین العابدین ادرکنی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای من که چشم‌هایت روضه‌خوان بود قلب شریفت همچنان آتفشان بود غم‌های تو هم بی‌قرین هم بی‌کران بود اشک غریبی از نگاه تو روان بود چل سال بعد از کربلا را گریه کردی آن ماتم بی انتها را گریه کردی اشک تو بر سجاده در محراب می‌رفت اشک از دو چشمت همچنان سیلاب می‌رفت تا آب می‌دیدی دلت از تاب می‌رفت از فرط غم‌ها پیکر تو آب می‌رفت حق داری آقا جان اگر دل بی‌قراری حق داری آقا جان اگر که سوگواری چشمی ندیده مثل تو درد و بلا را طوفان اشک و آه و خون و ابتلا را شرحی بده آن دردهای برملا را آقا بخوان غمنامه‌های کربلا را وا کن کتاب مقتلی که در دلت هست آن روضه‌ی مکشوفه‌ای که بر دلت هست هر چه شنیده گوش ما، تو دیدی آن را قحطی آب و آب آب کودکان را دیدی ترک‌های لب پیرو جوان را دیدی تو مشک خالی و لب تشنگان را زان تشنگان فریاد تا عیّوق می‌رفت اندوه این بیداد تا عیّوق می‌رفت چشمان تو دیده تمام صحنه‌ها را در بین آن جنجال ردّ کینه‌ها را قحطی احساس و هجوم فتنه‌ها را اوج و فرود نیزه‌ها و دشنه‌ها را طوفان غم بود و شما بیمار بودید در بین خیمه با تنی تبدار بودید دیدی تنی از سُمّ مرکب قد کشیده تیری سر طفل رضیعی را بریده بین عبایی پیکری در هم تنیده بابای پیری که کنار او خمیده وقتی صدا زد از ته دل او پسر را دیدند هُرم شعله‌ی غم بر جگر را وای از غروبی که زمین و آسمان سوخت هم عرش و فرش و جای‌جای کهکشان سوخت از آن بلا قلب همه افلاکیان سوخت از آه پیغمبر دل پیغمبران سوخت می‌گفت با حالی حزینه یا بُنَیَّ می‌گفت بانوی مدینه یا بُنَیَّ تا چکمه‌پوش بی حیا آمد به گودال تیغ از کمر برداشت، برپا کرد جنجال ای وای بر من، پیکرش را کرد پامال او روی سینه بود و جسم شاه بی‌حال از عمه‌ی غم دیده‌ات شرمی نکرد او هِی پشت هم، از پشت سر، با ضربه زد او گودال شد دریای خون ای داد و بیداد قاتل شد از مقتل برون ای داد و بیداد تیغ و دو دوستش لاله‌گون ای داد و بیداد غمنامه شد از حد فزون ای داد و بیداد آقا ببخش این شاعر بی دست و پا را لطفی کن و گوشه نگاهی کن گدا را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. السلام علیک یا علی ابن الحسین یا زین العابدین ______ گریه‌های چهل ساله بعد کرب و بلا داری پای غصه عاشورا مثل ابری که می‌باری خون تو دل مطهرت، از غصه‌ی اسارته چه شکفه‌هایی تو دلت، از غربت و جسارته با تن تبدارت آقا، بودی امیر قافله چقد گلایه داری از، زخم عمیق سلسله آقای من، فدای اون، دل پر از داغ و غمت خونِ دل، سینه‌زنات، از غصه‌ی محرمت ______ رو لبت گله‌ی بی حد تو دلت روضه‌ی شامه دل تو پُرِ درد آقا برا طعنه و دشنامه تو کوچه‌های کوفه بود، بارون سنگ و شعله‌ها نمی‌رسید تو هلهله، آقا صدای ناله‌ها کِل می‌کشیدن پیشتون، تو اون شلوغی شامیا می‌زدن و می‌رقصیدن، محله‌ی یهودیا محله‌ی، یهودیا، چه خونی کرد به دلتون چه محشری، بود آقا جون، توی دل قافله‌تون ______ .👇👇
. السلام علیک یا علی ابن الحسین، یا زین العابدین ادرکنی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای من که چشم‌هایت روضه‌خوان بود قلب شریفت همچنان آتفشان بود غم‌های تو هم بی‌قرین هم بی‌کران بود اشک غریبی از نگاه تو روان بود چل سال بعد از کربلا را گریه کردی آن ماتم بی انتها را گریه کردی اشک تو بر سجاده در محراب می‌رفت اشک از دو چشمت همچنان سیلاب می‌رفت تا آب می‌دیدی دلت از تاب می‌رفت از فرط غم‌ها پیکر تو آب می‌رفت حق داری آقا جان اگر دل بی‌قراری حق داری آقا جان اگر که سوگواری چشمی ندیده مثل تو درد و بلا را طوفان اشک و آه و خون و ابتلا را شرحی بده آن دردهای برملا را آقا بخوان غمنامه‌های کربلا را وا کن کتاب مقتلی که در دلت هست آن روضه‌ی مکشوفه‌ای که بر دلت هست هر چه شنیده گوش ما، تو دیدی آن را قحطی آب و آب آب کودکان را دیدی ترک‌های لب پیرو جوان را دیدی تو مشک خالی و لب تشنگان را زان تشنگان فریاد تا عیّوق می‌رفت اندوه این بیداد تا عیّوق می‌رفت چشمان تو دیده تمام صحنه‌ها را در بین آن جنجال ردّ کینه‌ها را قحطی احساس و هجوم فتنه‌ها را اوج و فرود نیزه‌ها و دشنه‌ها را طوفان غم بود و شما بیمار بودید در بین خیمه با تنی تبدار بودید دیدی تنی از سُمّ مرکب قد کشیده تیری سر طفل رضیعی را بریده بین عبایی پیکری در هم تنیده بابای پیری که کنار او خمیده وقتی صدا زد از ته دل او پسر را دیدند هُرم شعله‌ی غم بر جگر را وای از غروبی که زمین و آسمان سوخت هم عرش و فرش و جای‌جای کهکشان سوخت از آن بلا قلب همه افلاکیان سوخت از آه پیغمبر دل پیغمبران سوخت می‌گفت با حالی حزینه یا بُنَیَّ می‌گفت بانوی مدینه یا بُنَیَّ تا چکمه‌پوش بی حیا آمد به گودال تیغ از کمر برداشت، برپا کرد جنجال ای وای بر من، پیکرش را کرد پامال او روی سینه بود و جسم شاه بی‌حال از عمه‌ی غم دیده‌ات شرمی نکرد او هِی پشت هم، از پشت سر، با ضربه زد او گودال شد دریای خون ای داد و بیداد قاتل شد از مقتل برون ای داد و بیداد تیغ و دو دوستش لاله‌گون ای داد و بیداد غمنامه شد از حد فزون ای داد و بیداد آقا ببخش این شاعر بی دست و پا را لطفی کن و گوشه نگاهی کن گدا را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت __ .
. روضه‌شهر شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد که می‌داند چه‌ها با جان ما این شامیان کردند چه غم‌‌هایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی به قلوه سنگ بی‌رحمی به سوی تو اشارت کرد برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر چگونه بوته خــــار شعله‌ور ما را زیارت کرد میان ازدحــــام چشم‌های خیره‌ی مردم عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ... به پیش چشم‌هایم لعل و دندان تو غارت کرد نمی‌دانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظه‌ی شومی که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم نگاه زخمی‌ات آنجا دل من را عمارت کرد __ .
. روضه‌شهر شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد که می‌داند چه‌ها با جان ما این شامیان کردند چه غم‌‌هایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی به قلوه سنگ بی‌رحمی به سوی تو اشارت کرد برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر چگونه بوته خــــار شعله‌ور ما را زیارت کرد میان ازدحــــام چشم‌های خیره‌ی مردم عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ... به پیش چشم‌هایم لعل و دندان تو غارت کرد نمی‌دانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظه‌ی شومی که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم نگاه زخمی‌ات آنجا دل من را عمارت کرد __ .
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت __ 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. روضه‌شهر شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد که می‌داند چه‌ها با جان ما این شامیان کردند چه غم‌‌هایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی به قلوه سنگ بی‌رحمی به سوی تو اشارت کرد برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر چگونه بوته خــــار شعله‌ور ما را زیارت کرد میان ازدحــــام چشم‌های خیره‌ی مردم عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ... به پیش چشم‌هایم لعل و دندان تو غارت کرد نمی‌دانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظه‌ی شومی که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم نگاه زخمی‌ات آنجا دل من را عمارت کرد __ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. السلام علیک یا بقیه‌الله غرق دردیم خدایا تو دوا را برسان داروی این دل آشفته ما را برسان ما کجا دست دعای فرج آل عبا یوسف گمشده‌ی آل عبا را برسان پای تا سر همه زخمیم، ولی مستحکم صاحب صبح فرج، روح دعا را برسان وای در دوره‌ی این هجر چه‌ها بر ما رفت باراللها سحر شام جفا را برسان بی‌وفایی است اگر بی شهدا گریه کنیم طالب خون تمام شهدا را برسان من مریضم همه جا در پی دارو رفتم به گدا تذکره‌ی کرب و بلا را برسان دوش در حلقه‌ی ما گیسویی بود ... وارث گیسوی بر نیزه رها را برسان به سری که سر نی آیه تلاوت می‌کرد حضرت منتقم رأس جدا را برسان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .
. السلام علی ساکن کربلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دلم بریده شده در بلای تو از بار غم کمان شده‌ام در هوای تو من بی تو بی پناه شدم ای معین من آتش گرفت سینه‌ام از ماجرای تو یک اربعین گذشت که بی سر شدی حسین ناله زدم ز عمق وجودم برای تو یک اربعین گذشت و نرفته ز یاد من یک لحظه از مصائب کرببلای تو یک اربعین گذشت که من را به ضرب و زور بردند از کنار تو با بچه‌های تو یک اربعین گذشته از آن لحظه‌ای که شد خورشید بی غروب، سر نیزه جای تو یک اربعین گذشته از آن ساعتی که من دیدم ربوده‌اند خلائق ردای تو یک اربعین گذشته از آن ضربه‌های سخت از ضربه‌های خنجر کین بر قفای تو یک اربعین گذشته از آن سرخی غروب وقتی عزا گرفت برایت خدای تو گم کرده بودمت وسط رمل و تیغ و نی ناگه رسید بر دل خواهر صدای تو گفتی «إِلَیَّ...» خواهر مظلومه‌ام بیا... پر باز کردم ای گل من در هوای تو دیدم هزار و نهصد و پنجاه چشمه خون سر باز کرده در همه‌ی جای جای تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. السلام علی جبل الصبر، زینب کبری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتم و آمدم ای سایه‌ی بر روی سرم یار من! خوب نظر کن به من و بال و پرم کاش تو پاک کنی اشک دو چشمان ترم آمدم باز صـــدا کن تو جوانان حــرم کاش یک بار دگر دور و بـرم را گیرند دست من با همه‌ی اهل حرم را گیرند نَفَسم را که پر از شعله‌ی غم هست ببین قد من را که ز هجران تو خَم هست ببین طاقتم را که ز دوری تو کم هست ببین این همه درد که در خاطره‌ام هست ببین بعد چل روز ببین خواهر تو آمده است خواهر غم‌زده و مضطر تو آمده است این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت چه بگویم که چگونه به چه منوال گذشت؟ هیچ کس نیست بداند به چه احوال گذشت لحظه‌هایم همگی با غم گودال گذشت به خدا غصه‌ی گودال ز دل پاک نشد رفتم و ماندی و جسم تو ولی خاک نشد آن قَدَر ناله زدم هیچ کس اما نشنید در شلوغی که کسی ناله‌ی من را نشنید ناله‌ی فاطمه را هم کسی آنجا نشنید آب کردی تو طلب، هیچ کس آقا نشنید بین آن همهمه و ولوله و آمد و شد هر چه کردم نبرد رأس شریف تو، نشد رفت در کیسه سرت پیکر تو آنجا ماند قطعه قطعه به روی خاک تنت بر جا ماند جسم عریان و پر از حفره‌ی تو تنها ماند همه رفتند فقط مادر تو زهرا ماند هی صدا زد پسرم تشنه شهیدت کردند با لب لب‌پَر آن دشنه شهیدت کردند لشگر آماده‌ی آغاز شرارت شده بود دست‌هاشان همه مأمور به غارت شده بود وقتی یک دشت پر از میل جسارت شده بود چه قَدَر نعل محیای زیارت شده بود دیده‌ی اهل حرم را نگرانت دیدم ماه من! زیر سُم فتنه‌گرانت دیدم بعد تو قافله‌ای سوخته دل با من بود که چهل منزلمان یکسره در شیون بود صبح و شام اشک روی گونه و بر دامن بود جای تو همسفر ما همه جا دشمن بود از روی نیزه خودت دیده‌ای اقبال مرا با سنان و شبث و حرمله، احوال مرا دم دروازه کوفه جگرم ریخت به هم جگرم ریخت به هم بال و پرم ریخت به هم دیدمت بر روی نیزه بصرم ریخت به هم از تماشای سر تو نظرم ریخت به هم گیسویت را به سر نیزه رها دیدم من روی پیشانی تو زخم جفا دیدم من مردم شام به بی یاری من خندیدند لات‌های سر کوچه همه من را دیدند سنگ از بام به روی سر من باریدند عده‌ای سرخوش و خوشحال همه رقصیدند رد شدم از وسط کوچه‌ی بی‌رحمی‌ها رد شدم از گذر سختی و بی‌شرمی‌ها شام خود اوج بلا بود نمی‌دانی که ... همه جا ساز و نوا بود نمی‌دانی که ... چشم‌شان خیره به ما بود نمی‌دانی که ... درد ما قحط حیا بود نمی‌دانی که ... به خدا از همه بهتر تو خودت میدانی چه کشیدم من از این غصه سرگردانی ✍ .
. سلام الله علیک، یا بنت امیرالمؤمنین و حسینی ـــــــــــــــــــــــــــــ صبر تو بانو _ اصل ایمانه بردن نامت _عین عرفانه حضرت قدیسه بنت الحیدر نائب زهرا ثانی کوثر پیش شکوهت ای بی‌قرینه دل زده زانو تمام‌ هستی گدای صبرت حضرت بانو عمه جانم [۲] عمه جان قد کمانم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آنچه تو دیدی _ چشمی ندیده مقابل تو _ رأس بریده تو دیده‌ای از بالای آن تل قیامتی را در دل مقتل در جذر و مد شمشیر نیزه چه‌ها که دیدی از بین صحرا تا دل گودال خون دویدی عمه جانم [۲] عمه جان قدکمانم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمل عریان _ با دل سوزان هلهله بود و _ دل پریشان در پیش چشمت کف می‌زدند و ... مقابل تو دف می‌زدند و ... به روی نیزه قرآن بخواند برادر تو قرآن بخواند محض دل تو برابر تو عمه جانم [۲] عمه جان قدکمانم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــ جگرم آتیش گرفته از شرار زهر کینه مادرم زهرا میاد که لحظه‌‌های آخرینه خاطرات کودکی‌ها می‌گذره از پیش چشمام خاطراتی که یه عمره از غمش دلم حزینه خدای من دلم یه پارچه درد و آتیشه که خاطر من پُرِ تشویشه درد دلم آروم نمیشه خدای من توی دلم یه دنیا غم دارم خاطره‌ی یه قد خم دارم درد دلم آروم نمیشه دیگه میرم ـ از این دنیا به پیش ما درم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی میره از خاطر من ماجرای روز کوچه برا هیچ کسی نگفتم غصه‌های روز کوچه تیره شد پیش چشام وقتی که بستن راه ما رو مبتلا شد دل من به اون بلای روز کوچه خدای من دیدم میون کوچه باریک آسمون حیا شده تاریک که راه ما رو بسته ثانی خدای من بالا سرم یه پنجه‌ای غُرّید صدای سیلی تو کوچه پیچید شد قامت مادر کمانی دیدم می‌گرده تو خاکا خدا یا مادرم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه دور و بر من این لحظه‌های آخر من موقع وداعِ و بارونی چشم تر من بسته‌ام بار سفر دارم میرم ولی می‌سوزم یاد کربلا و تنها شدن برادر من خدای من حسین من می‌مونه تو گودال به زیر دست و پا میره از حال امون از اون لحظه‌ی آخر خدای من یکی میاد با بغض و با کینه وقتی نفس تنگه توی سینه امون از اون ضربه‌ی آخر توی گودال ـ میشه دعوا جسینم وا ـ حسینم وا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇
. مهدوی (مناجاتی) سلام الله علیک یا صاحب الزمان چشمم اگر که لایق دیدارتان نشد یعنی دلم اسیر و گرفتارتان نشد هرچند در هوای شما پر کشیده‌ام اما دلم هوایی دیدارتان نشد وقتی گنه محبت‌تان را ، ز من گرفت جایم به زیر سایه‌ی دیوارتان نشد بر هر دری زدم بجز از خانه شما دل مستحق تابش انوارتان نشد دلگیرم از خودم که نشد نوکری کنم دلگیرم از خودم که دلم یارتان نشد تا که شدم مریض شما با خلوص دل این دل ، اگرچه لایق دربارتان نشد آقا! نظر به حالت این کمترین کنید بر این کسی که شامل بسیارتان نشد آقا! دلم هوایی شب‌های کربلاست رفت از دلم قرار که زوارتان نشد .
. السلام علیکـَ یا یا علی ابن موسی الرضا المرتضی (ع) --------------------- می‌آید و بر سر عبایش را کشیده انگـــار رنگ صورت آقا پریده حالش مساعد نیست پاها نا ندارد می‌سوزد و دارد نفس‌هایی بریده در راه کوچه دست می‌گیرد به دیوار دستش به دیوار است با قدی خمیده یک بار دیگر کوچه و اولاد زهرا این طایفه از کوچه‌ها خیری ندیده آتش‌گرفتــه پیکرش از زهر انگار این شعله‌ها با جان او در هم تنیده دارد می‌آید حالتش تغییر کرده گویی که درد زهر تا جانش رسیده خواهد که تنها بین حجره بر روی خاک یادی کند از تشنه کامی سر بریده هر چند می‌پیچد به خود از درد اما دور و بر خود ناسزایی، کی شنیده؟ بر خاک می‌غلتد ز دردِ زهر و دارد می‌سوزد از گودال و یک جسم دریده صد شکر اینجا نیست گودال و ندارد نعل نو و اسبان بر پیکر دویده . . . . ✍ .
. صَلَ‌اللهُ‌علیکِ یا امـ الائمه و النجباء ــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ــ ام‌ُالحسن / امُ‌الحسین / ستاره‌ی خونه‌ی حیدر (2) ای ــ روح دعا / اصل حیا / تفسیر آیه‌های کوثر (2) سایه‌ی چادرت به روی سرمونه دلامون از داغ تو مادر پریشونه عرش خدا از غم تو سینه‌زنونه گریه برا تو واجبات دینمونه ای مادر غریبم رخصت بده که پای این عَلَم بمونم رخصت بده تا جون دارم برات بخونم پای شما بمیرم و بریزه خونم ای وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ــ آیه‌ی نور / نور مستور / مایه‌ی روشنی دنیا (2) ای ــ سرّ صلات / باب نجات / شفیعه‌ی محشر کبری (2) محبت شما میون قلبمونه اسم شما بسته بی‌بی به جونمونه الهی بی شما دل ما وانمونه رو دلمون مهر و غم شما بمونه ای مادر غریبم نباشه بی شما یه لحظه زندگی‌مون که بی شما رنگی نداره بندگی‌مون ناقصه بی شما بی‌بی آزادگی‌مون ای وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما ــ فاطمیه / نوکری‌مون / عین محرمه به والله (2) ما ــ گشایش / حاجتامون / با تو فراهمه به والله (2) روضه‌ی تو عین نماز و روزه‌مونه تو غم تو اشک چشای ما روونه از روز ماجرای کوچه تا به حالا انگار هنوز قد رشید تو کمونه ای مادر غریبم تو که به وحدانیت خدا دلیلی بشکنه دستی که به روتون زده سیلی از اثرش صورت ماهت شده نیلی ای وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇