eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
معصیت بود که سوزاند عبادات مرا بر نگرداند به من حس مناجات مرا نا گزیر است گدا ، دم ز عطایت بزند نیمه شب عبد گنه کار صدایت بزند خسته و بی کسم و غربت یک شهر بس است بی پناه آمده ام طرد نکن قهر بس است با امید آمده ام شاه ، فقیرم، چه کنم ترسم این است گنه کار بمیرم چه کنم من شب اول قبرم چه حسابی دارم گر بپرسند چه داری چه جوابی دارم منم و وحشت قبری که ز هر سو برسد کاش آن لحظه فقط ضامن اهو برسد یاد دادند به ما وقت دعا سجده کنیم غافر الذنب بخوانیم تو را سجده کنیم مهر تو در دل ما هست نمی سوزانی تو سری را که به سجدست نمی سوزانی پوستی را که لطیف است نمی سوزانی بدنی را که ضعیف است نمی سوزانی تو پشیمان شده ها را که نمی سوزانی جلو حرمله ما را که نمی سوزانی هر سحر ورد زبانی تو الهی العفو رب شهر رمضانی تو الهی العفو
باز کن آغوش با پشیمانی و با عفوِ اساسی آمده باز کن آغوش خود را؛ عبدِ عاصی آمده باز کن آغوش خود را یا رَجاءالمُذنبین” سائلِ بی سرپناه و آس و پاسی آمده رفته از یادش! فراموشی گرفته سالهاست اهلِ نسیان است و غرقِ بی حواسی آمده شُکرِ نعمت رفته از یادش، حواسش نیست که با اجابت رفته و با ناسپاسی آمده دردِ عصیان بیقرارش کرده! حالش را ببین... تا شود بخشیده با چه التماسی آمده دعوتش کردی به مهمانی که درمانش کنی در دلِ شیطان عجب هول و هراسی آمده رختِ تقوا بر تنِ خوبان دلش را برده است گوشه ای کِز کرده! با کهنه-لباسی آمده دوست دارد از صمیم جان، عزیزانِ تو را بندهٔ ناقابلِ گوهرشناسی آمده میشناسد مادرسادات را... یارب نگو: پشتِ در” امشب گدایِ ناشناسی آمده جانِ آن مادر ببخش این بندهٔ آلوده را حال که با توبهٔ ناب و اساسی آمده! مرضیه عاطفی
یا الله از ما جفا بسیار دیدی و وفا نه تو یاد ما بودی ولی افسوس ما نه حالا که در دنیا مرا رسوا نکردی بی آبرویم می کنی روز جزا؟ نه از سفره ی جودت اگر محروم باشد جای دگر پر می شود دست گدا؟ نه آنگونه که میخواستم بودی همیشه آنگونه که میخواستی دیدی مرا؟ نه هر طور میخواهی بسوزانی بسوزان اما برایت سود دارد؟ نه خدا نه این یاعلی گفتن کم از یا ربنا نیست اصلا مگر فرقی است در نام شما نه جنت برای شیعیان زیباست اما زیباتر از راه نجف تا کربلا نه موکب به موکب اربعین عشاق جمعند امسال آیا قسمت من هست یا نه ای کاش ارباب مقاتل می نوشتند سر را جدا کردند اما از قفا نه علی ذوالقدر
رخ، زرد و مو سفید و همه نامه‌ام سیاه ره، دور و قد خمیده ز سنگینی گناه اشکی نیامد از بصرم وای! وای! وای! سوزی نمانده در جگرم آه! آه! آه! بی‌اختیار، راه سپارم سوی جحیم گر افکنم به نامۀ اعمال خود نگاه یک مصرع است روز جزا کل نامه‌ام یک لحظه توبه کردم و یک عمر اشتباه از بس گناه، پرده به چشمم کشیده است تشخیص راه را ندهد دیده‌ام ز چاه عمری گناه کرده‌ام و توبه می‌کنم با این زبان که ذکر تو را گفته گاه‌‌گاه هرچند نیست در خور بخشش گناه من مولای من! به عفو تو آورده‌ام پناه فریاد از آن زمان که گناهان من روند در پیش دیده‌ام رژه مانند یک سپاه فردا که مادر از پسر خود کند فرار "میثم" به خاندان پیمبر بَرَد پناه ✍️
از ما جفا بسیار دیدی و وفا نه تو یاد ما بودی ولی افسوس ما نه حالا که در دنیا مرا رسوا نکردی بی آبرویم می کنی روز جزا؟ نه از سفره‌ی جودت اگر محروم باشد جای دگر پُر می‌شود دست گدا؟ نه آن‌گونه که می‌خواستم بودی همیشه آن‌گونه که می‌خواستی دیدی مرا؟ نه هر طور می‌خواهی بسوزانی بسوزان اما برایت سود دارد؟ نه خدا نه این یاعلی گفتن کم از یا ربنا نیست اصلا مگر فرقی‌ست در نام شما؟ نه جنت برای شیعیان زیباست اما زیباتر از راه نجف تا کربلا نه موکب به موکب اربعین عشاق جمع‌اند امسال آیا قسمت من هست یا نه؟ :: ای کاش ارباب مقاتل می‌نوشتند سر را جدا کردند اما از قفا نه ✍️
يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت، به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آن‌که طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم، دمادم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه می‌کنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نمی‌برد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، می‌خرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه‌هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو؛ گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد ✍️
بسته شد روز ازل قول و قرارم با حسین شکرُ لله! شد مبارک روزگارم با حسین من گنهکارم! قبول! اما می‌آیم روضه‌اش شک ندارم آخرِ سر رستگارم با حسین هرکجا که می‌روم مردم سلامم می‌کنند پیش مردم این‌همه بااعتبارم با حسین! کربلا یعنی هرآنجا که سلامش می‌کنند! السلام ارباب! حالا همجوارم با حسین روضه رفتن‌های ما تجدید بیعت کردن است روضه روضه دستِ بیعت می‌فشارم با حسین حاجت من را نداده! ناز شَستش که نداد بهر حاجت‌ها مگر من‌کار دارم با حسین؟! دوست دارم مرگ را، چون‌ وقت مرگم می‌رسد کیف دارد لحظه‌های احتضارم با حسین اول ایمان حسین و آخر ایمان حسین من فقط سر را به سجده می‌گذارم با حسین :: دخترش هم سوخته، هم زخمی و هم بی‌کس است آمدم در روضه‌اش حالا ببارم با حسین ✍️
امشب پناه داده، بر جمع ما رقیه ما آمدیم یا رب، همراه با رقیه حس کرده‌ایم جودت، بیش از همیشه بوده هر بار در مناجات، گفتیم یا رقیه بخشیدن گناهِ، ما را به او سپردی امشب تمام ما را، کرده سوا رقیه با پای لنگ لنگان، در راه مانده بودیم ما پا شکسته‌ها را، داده عصا رقیه دردیم و اوست درمان، کفریم و اوست ایمان ما را ز دام شیطان، کرده رها رقیه دلتنگ های صحنِ، کرب و بلا کجایید؟! امشب دهد براتِ، کرب و بلا رقیه یک یا علی بگو تا، دست تو را بگیرد از بس که دوست دارد، این ذکر را رقیه غیر از حسین نامی، روی لبش نیامد این است "عشق" این است، صد مرحبا رقیه بعد از حسین او شد، بیگانه با محبت با زجر و ضرب دستش، شد آشنا رقیه در گوشه‌ی خرابه، حق داشت جان سپارد سر را که دید بینِ، ظرف غذا رقیه ✍️
در بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی سنگین شده‌ست بارم، العفو بالرقیه از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه دستان کوچک او، صدها گره گشاید امید قلب زارم! العفو بالرقیه یک کربلا در این شب، روزی این گدا کن خورده گره به کارم، العفو بالرقیه از تو به غیر خوبی، چیزی دگر ندیدیم آری امیدوارم، العفو بالرقیه ✍️
شکر خدا که فیض فراوان به ما رسید یعنی عزای شاه شهیدان به ما رسید ما وارثان مکتب حفظ شعائریم وقتی اقامه‌ی غم جانان به ما رسید روز الست، موقع تقسیم رزق‌ها منت گذاشت، دیده‌ی گریان به ما رسید :: گریه برای ماتم تو اصل دین ماست با اشک در عزای تو ایمان به ما رسید دنبال وعده‌های دروغین نمی‌رویم تا زیر خیمه‌های تو عرفان به ما رسید محتاج هیچ کسی به غیر از تو نیستیم از سفره های پاک شما نان به ما رسید بر روی نیزه باد به زلفت که می‌وزید از آن به بعد موی پریشان به ما رسید :: با گریه گفت رقیه، به جای ناز بابا ببین که خار مغیلان به ما رسید حتی برای مرکبشان سایه‌بان زدند! گرمای ظهر گوشه‌ی ویران به ما رسید ✍️
در شمیم عفو خدا بر مشام می‌آید برای زخم گناه التیام می‌آید اگر چه بندگی‌ام ناقص است و ناچیز است ز سوی حضرت حق، فیض عام می‌آید بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم دوباره مرغ اجابت به بام می‌آید ملائکه همه چشم انتظار ما بودند ز عرش و فرش، طنینِ سلام می‌آید اگرچه طُعمه‌ی شیطان برای مؤمن هست اگرچه نفس به همراه دام می‌آید... بناست پاک شود نامه‌ی گناهانم اگر که از منِ شرمنده نام می‌آید شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی برس به داد خدایا! صِدام می‌آید؟... چه روشن است دل من در این شب تاریک برات رفتن تا کربلام می‌آید و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه گریز مرثیه از سمت شام می آید :: گرسنه است به ویرانه دختری اما ز خانه‌ها همه بوی طعام می‌آید... ✍️
خدایا در دل شب چشم بیدار به تو رو می زند عبد گنهکار دوباره روز از نو روزی از نو... ببخشا بار دیگر خیر بسیار خدایا آمدم با دست خالی گرفتارم گرفتارم گرفتار ... الهی یا الهی یا الهی... بیا بگذر از این عبد خطاکار الهی آمدم قلب شکسته دلم از دست دنیا دیده آزار شده پیچیده در هم روزگارم دری بگشا که ماندم پشت دیوار زمین خوردم بَسی محتاج گشتم نشد غیر از خودت این بنده را یار الهی بی کسان را یاوری کُن... بحقّ دست مقطوعِ علمدار... بگیر دستم بلندم کُن خدایا... خلاصم کُن ز غم ها ای وفادار قسم بر حیدر و زهرای اطهر... ز روی شانه هایم بار بردار الهی راز دل را با تو گفتم... خودت دانی و این عبد گرفتار
دستی اگر دارم به دامان تو دارم چشمی اگر دارم به احسان تو دارم از سفره‌ای جز سفرۀ تو نان نخوردم من هرچه دارم از سرِ خوان تو دارم این زندگی با پای تو مردن می‌ارزد جانی اگر دارم به قربان تو دارم از معجزات گریه بر شاه غریب است جایی اگر در بینِ یاران تو دارم تا کِی بگویم العجل؟ پس کِی می‌آیی؟ عمری‌ست در دل، داغ هجران تو دارم هجران دلم را بُرد تا کنج خرابه این روضه را از چشم گریان تو دارم :: بابا شبیه تو پُر از دردم، کجایی؟! برگرد که امید درمان تو دارم قرآن بخوان اینجا که دیگر خیزران نیست که خاطره از صوت قرآن تو دارم دیدم به دست شمر، تار گیسویت را مرثیۀ موی پریشان تو دارم چشمم دوباره خوب می‌بیند؛ عزیزم! امشب که نور از روی تابان تو دارم ✍️
سلام بر تو امامی که نفسِ تطهیری سلام بر تو که چون رحمتی، فراگیری سلام بر تو زمانی که غرق طاعاتی سلام بر تو زمانی که روزه می‌گیری بدون شمسِ پُر از خیر و برکت رویت به ما رسید عجب روزگار دلگیری گذشت و چشم به‌راهت جوانی‌ام طی شد نیامدی و رسیده‌ست موسم پیری نشد مقدمه‌سازِ ظهورتان باشم منِ خراب، دعایم نداشت تأثیری چقدر گریه و توبه به جای من کردی حلال کن که نکردم هنوز تغییری من از زمان ورودم به قبر می‌ترسم بیا و ناجی من شو در آن سرازیری اجازه هست کمی از زبانِ عمه‌ی‌تان بخوانم از غم ویرانه و زمین‌گیری؟! :: پدر شبی که رسیدی برای من قدر است رقم زده‌ست برایم خدا چه تقدیری ببخش این همه امشب به لکنت افتادم ببخش از رخ سابق نمانده تصویری به تابِ زلف تو دستم نمی‌رسد دیگر شکسته بازوی من در میان درگیری بدون هیچ دلیلی مرا کتک زده‌اند بدون هیچ دلیلی و هیچ تقصیری ✍️
لطفی که کرده است خجل بارها مرا برده‌ست تا دیار گرفتارها مرا رؤیای یوسفانۀ دیدارت ای عزیز آواره کرده در دل بازارها مرا با یک کلافِ کهنه از این عبد روسیاه قابل بدان میان خریدارها مرا ای گل! ببین که دوری از نرگسِ رخت یک عمر کرده هم‌نفس خارها مرا در ساحل نجات تو پهلو گرفته‌ام سیل گناه برده اگر بارها مرا این هفته هم گذشت چنان هفته‌های قبل بی‌تاب کرده قصۀ تکرارها مرا :: یاد لبان خشک ترک خورده‌ای مدام برده به کربلا دم افطارها مرا ✍️
|⇦•وصل برخوبان رسید... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ...الهی العفو..." وصل بر خوبان رسید آه !گرفتاری به ما و میرسید ای کاش گاهی وقت دیداری به ما مال بد را بیخِ ریش صاحبش انداختن کی می اندازد نگاهش را خریداری به ما دلبری گداها دل شکستن بوده است تا بیفتد نیمه ی شب، راهِ دلداری به ما عیبِ چشمِ پر خطا را اشک ما پوشانده است چون گنه کاریم می آید فقط زاری به ما هر طرف رفتیم اما مجلست کم آمدیم خب کم آورده‌ایم آقا جان بده یاری به ما سفره را انداختی ما زیر و رویش کرده ایم یوسف زهرا ! نداری پس چرا کاری به ما ای که خونِ چشمت از پروندهٔ سنگین ماست بی وفا هستیم اما تو وفاداری به ما آبروی رفته ی ما را بده دست علی از نجف مولا توجه کرده مقداری هر غروبی یاد آن ارباب عطشان کرده‌ایم زَهر شد از غربتش انگار افطاری به ما آخرش با نوکری و خاک بوسی دَرش میرساند دختر او تاج درباری به ما آن سه ساله درد پهلو را تحمل کرد و گفت: کی رسانده چکمه های زجر آزاری به ما نه کسی آتش زده پشت درِ ویرانه را نه هجوم آورده میخ از کنج دیواری به ما این سحر مویی ندارم که ببافم پیشِ تو خورده چنگ مردمان کوچه بازاری *بابا دیگه موی سری ندارم برات شونه کنم ببافم ......* من سه سالم هست اما چون زن صد ساله ام میدونی بابا نه برای ضربات بدنی طعنه های بد زدن این بار بسیاری به ما *به حق این سه ساله رقیه خانم وبابای عزیزش الهی العفو،الهی العفو...*
enc_16797885549308149216890.mp3
13.29M
|⇦•وصل بر خوبان رسید... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•بی تاب وشعله ورم... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه رمضانِ ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بی تاب وشعله ورم اصلا خبرداری؟؟ بابا ازدوریت دربه درم اصلا خبرداری؟؟ بابا محبوب من! تو شمعی و من در وصال تو پروانه نه! خاکسترم اصلاً خبر داری؟ اززخمهای صورتت بابا خبردارم اززخمهای پیکرم اصلا خبرداری؟ گفت: بابا! من هم شبیه توبه زیردست وپاماندم زخمی شده بال وپرم اصلاخبر داری بابا بگو ازجانب من به عمو عباس از روسری و معجرم اصلا خبرداری؟؟ انگشترت رامن به دستِ ساربان دیدم ازگوشوار و زیورم اصلا خبرداری ؟ سنگی به چشمت خورد و پیش پایم افتاد خون شد دو چشمان ترم اصلا خبر داری؟ افتاد جای آن گلو بندکه غارت شد زنجیر دور گردنم اصلاً خبرداری ؟
202030_764486481(1).mp3
16.67M
|⇦•بی تاب و شعله ورم... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
20240312_144325-AudioConverter.mp3
2.08M
▪️زمزمه مناجات با خدا در ماه رمضان و گریز به روضه حضرت رقیه وَ اسْمَعْ دُعائی، دعام و بشنو وَ اسْمَعْ نِدائی، صدام و بشنو اَقْبِلْ عَلَیَّ، من و نگا کن الهی العفو، ببخش و از غم، من و رها کن ماه رمضون اومده حیف، من توشه ای ندارم بوی گناه گرفتم و، سیاهه روزگارم لطفت گذاشت تو مهمونیت، دوباره پا بذارم یا ربّنا یا ربّنا العفو العفو.. وَ قَدْ سَتَرتَ، رسوام نکردی اَفْنَیْتُ عُمری، رهام نکردی وَ عُدْ عَلَیَّ، ترحمی کن اَطْلُبُ عَفوَک، به روی بنده‌ت، تبسمی کن اومده اون که صد دفعه، شکسته توبه هاش‌ و نمی‌دونم که دوست داری، باز بشنوی صداش‌و ؟ روت و نگردون بشنو این، صدای ربّناش‌ و یا ربّنا یا ربّنا العفو العفو... این نفس سرکش، تا میتونست تاخت آخر من و از، چشم تو انداخت امّا غمی نیست،حسین و دارم با اشک و روضه،دلت رو امشب، به دست میارم خدا نیاره دختری، آتیش بگیره موهاش آبله کاری کنه که، نتونه وایسه رو پاش بفْرسته از پائینِ نی، بوسه برای باباش یا ابتا یا ابتا بابا بابا... 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
387K
سلام آیه‌های نور، سلام ماه استغفار سلام سحر پرشور، سلام سفره‌ی افطار من سراب اومدم، میِ نابم کن تشنگی می‌کشم، تو سیرابم کن مهمونیت اومدم، مهمون سفره‌ی اربابم کن با لبای تشنه میگم السَّلامُ عَلَی العَطشان ای امام تشنه‌ی من، ای تن بی‌سر عریان حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم . سلام فصل بخشیدن، سلام همه خوبی‌ها سلام بِکَ یاالله، سلام شبای احیا کوله‌باری پر از گناه آوردم من به لطفت خدا پناه آوردم من برا خوب‌شدن، قلب خسته‌م رو‌ به راه آوردم یا اِلهَ العالمینم! تکیه‌گاه غریبایی من‌کویرخشک‌وبی‌آب،توتمنای‌دریایی تو مولایی، تو مولایی، تولایی. برا بندگی‌کردن، دعا بهترین رمزه سلام افتتاح عشق، سلام بر ابوحمزه از هوای بهشت چه سرشارم من واسه دلتنگیام تو رو دارم من زائر آسمون، زائر حیدر کرارم من ازهمین‌جاکه‌نشستم‌تانجف‌می‌زنم‌فریاد ممنونم‌ازاون‌کسی‌که‌اسم‌حیدررویادم‌داد نجف رفتم دلم از غم شد آزاد شاعر و نغمه‌پرداز 🆔‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
➣‌﷽➣ ~ نام اثر : میبخشی 💯 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️علی حاجیان فر♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 حالم خرابه/دلم شکسته اومدم اینجا/با پای خسته با گردن کج /باز اومدم من بروم نیاری /خیلی بدم من تو خدای مهربونی معصیت هامو میدونی حرفای دلم رو یارب از توی چشام میخونی میبخشی/بنده ی بدکارو واسطه آوردم / حضرت زهرارو میبخشی/ منو امشب یارب قسمت میدم باز/ تو رو حق زینب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️یا الله/یا الهی العفو♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 قبول دارم که / خیلی خرابم ولی خدایا / بده جوابم ببین تو امشب/ اشک چشامو بده براتِ/کرببلامو تو خودت هوامو داری منو تنها نمیزاری من یه کربلا میخامو میدونم صدامو داری میبخشی/بندَتو یاالله اربعین روزیم کن/حرم ثارالله میبخشی/بنده ی بی تابو اربعین میبینم/حرم اربابو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️یا الله/یا الهی العفو♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 دوباره امشب /میخونه نوکر الهی العفو/ بحق حیدر میون قلبم /فقط یه درده دلم هوای / نجف رو کرده لطفت از سرم زیاده باز میخونم بی اراده قسمتم کن از نجف تا کربلا پای پیاده میبخشی / گدای مضطر رو واسطه آوردم/حضرت حیدر رو میبخشی/ بدیِ این سائل قسمت میدم به/آقام ابوفاضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️یا الله/یا الهی العفو♦️ ـــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5845908651197335354.mp3
10.44M
«درِ خونه‌ت یه گدای سرِ راهی اومده» 🎤 حاج میثم مطیعی ✍️ درِ خونت یه گدای سرِ راهی اومده با دو دستِ خالی و با روسیاهی اومده اون گدا که حالا از همه بریده شهرو گشته تا درِ خونه‌ت رسیده شهری که تُو هر کوچه‌ش بوی شهیده درو وا کن، درو وا کن به گدات یه نیم‌نگا کن منو این شبای رحمت، راهی کرببلا کن رو به قبله‌م ولی انگار، توی بین‌الحرمینم بذار رو راست بگم اصلاً خیلی دلتنگِ حسینم خدایی کردی و از من بندگی که ندیدی دست خالیمو گرفتی و دلم رو خریدی حالا که گدا رسیده سر به زیر و... کوله‌باری که آوردم و بگیر و از لبم نگیر دمِ «أنَا الفقیر»و گله دارم گله دارم، گره افتاده به کارم غرقِ در چاه گناهم، شده سنگین کوله‌بارم پُرِ از عطش که میشم، پُرِ از یه قلب بی‌تاب تشنه میشم و میفتم یاد شش‌ماهۀ ارباب شاعر و نغمه پرداز: حمید رمی
. بهار دل شده خزون،دردام و از چشام بخون نشسته ام یه بار دیگه،پا سفره ی ماه رمضون خدا خدا خدا خدا... تو گیر و دار زندگی،عادی شده برام خطا با این همه رو سیاهی،بازم به من گفتی بیا ای خالق بنده نواز،میخوام که از تو دور نشم خیلی داره دیر میشه ها،یه کاری کن عوض بشم ببین دارم داد میزنم،گناه من و بیچاره کرد تو صحرای هوای نفس،دل من و آواره کرد ای که تویی به هر زمان،قرار قلب بی قرار گناهای این بنده ات و،رو حساب جهلش بذار به زیر بار معصیت،قد کمون اومدم خدا به محضرت یه بار دیگه،پشیمون اومدم خدا ببین پاسفره ی دعا،اشکای این سینه زن و میگه میون گریه هاش،ببخش من و،ببخش من و ای خالق آلاله ها،ببر من و یه شب حرم از در خونه ی حسین،کجا رو دارم که برم آی عاشقا مثل شما،این همه ی حرف منه فقط امید ما همین،گریه و سینه زدنه مرثیه خونی کارمه،مثل تموم عالمین میون گریه هی میگم،حسین حسین حسین حسین آقا شنیدم که یه روز،خون به دل شما شده میون گودال بلا،سر از تنت جدا شده آقا شنیدم سرت و،به روی نیزه ها زدن با کعب نی حرومی ها،بر تن بچه ها زدن بین زمین و آسمون،با اشک جاری از دو عین یه مادری ناله میزد،غریب مادر یا حسین...