#غزل_امام_زمانی
#یا_صاحب_الزمان
#شاعر_جناب_سازگار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
وصف تو شنيدم دريغا نشنيديم
رخسار تو ديديم ولي حيف نديديم
خال لب تو دانه ما بود و صد افسوس
كاندر طلب دانه بهر دام پريديم
صد بار شده غافل و عهد تو شكستيم
يك مرتبه انگشت به دندان نگزيديم
روي تو گل انداخت زشرم گنه ما
ما از گل روي تو خجالت نكشيديم
رفتيم و دويديم همه عمر و نگفتيم
دنبال كه رفتيم به سوي كه دويديم
تو سينه صد چاك زما خواستي و ما
حتي زفراق تو گريبان ندريديم
تو هم چو شبان در پي ما روي نهادي
ما چون رمه از دامن لطف تو رميديم
بوديم مقيم سر كوي تو و صد حيف
يك عمر دويديم و به كويت نرسيديم
چشم تو نديديم ولي چشم نبستم
دل از تو شكستيم ولي دل نبريديم
عالم همه جا بود محيط كرم تو
افسوس كه ما قطره اي از آن نچشيديم
بوديم سرافراز به مهر تو هماره
هر چند زبار گنه خويش خميديم
«ميثم» همه جا شاخه طوبي ببر ماست
ما بي خردان ميوه از اين شاخه نچيديم