eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. [بند اول] علی همان است که دست خود را از پرده ی غیب بیرون کشیده کون و مکان را با اذن الله شخصا خود حیدر آفریده خاک او گیراست اطفال نجف وقت بازی جای زو هو میکشند اعتقادات قدیمم آرزوست کودکان تمثال از رو میکشند قل هو الله احد حیدر بود ستون مسجد پایه ی منبر بود نمی‌گویم از بازوان او شاهد زورش قلعه ی خیبر بود (علی مولا) [بند دوم] زده دل لشگر شدن همه مضطر سکوت این میدان میشود نفس گیر یلای دشمن شدن فراری چون دل میدان آمده یک شیر روبهان اینک در حال فرار میرسد از راه یک دلدل سوار رعشه افتاده بر جان همه امده مولا علی با ذوالفقار به میمن میزد به میسر میزد عدو مثل مرغ سرجدا پر میزد دلاور میزد به لشگر میزد میشِست روی دلدل و فقط سر میزد (علی مولا) به قلم: رضا جعفری،محمد محمدی ✍ مداح: کربلایی محمد عطایی‌نیا 🎤 👇
. [بند اول] مردن و خاک شدن برام بهترِ بی تو بودنه دنیا می خوام چکار تا که کربلا دنیای منه خوبی یکی از اون هزار پیرایه ی توعه اقا سایه تو از سرم نگیر سایه ی رحمتِ خدا کسی مث تو برام یار نمیشه کاری مث نوکریت کار نمیشه تو زمونهای که دور شدن همه من سگ توام برام عار نمیشه تو پرِ پروازمی نقطه ی اغازمی اصول دینِ منو تو همه ی نیازمی تو سوز وساز منی محرم راز منی تویی ک قشنگترین صدای اواز منی (حسین جانم حسین) [بند دوم] اشک چشام روونه و بهارِ من شده خزون تشنه ی دیدارِ توام آقای خوب و مهربون رحمت به عشقو عاشقی،رحمت به بختو سرنوشت به اون خدا که عشق تو ، تو سرنوشت من نوشت تا ذکر حسین حسین توی گوشه تورگ من عشق تو هی میجوشه دلخوشی من شده حرم فقط باعطر حرم دل مست و مدهوشه مال و منالِ منی بخت و اقبال منی همه ی ارزومو تو احسن الحالِ منی عشق ایده آل من ذکر بی مثال من تا میگم اسم تو رو حالی میده ب حال من (حسین جانم حسین) [بند سوم] دوس داشتن تو عمریه،ک شده تنها کار من خلاصه حرفم و بگم زندگیمی نگار من دردونهٔ خدا تویی پشت و پناهِ زندگیم روشنیِ شبای من تنها دلیلِ بندگیم میدونی که این دلم باتو جوره تو ظلمت من عشقت مثل نوره به جهانی تو سلیمان و ارباب نوکر تو محضرت مثل موره شور و شیدای منی دین و دنیای منی چراغِ هدایتی امیدِ فردای منی تویی لیلایِ منو سرو طوبایِ منو تو روز قیامتم میگیری دستای منو (حسین جانم حسین) به قلم: ✍ .👇
. علیه السلام بند1⃣ از خونه ای، بالا میره، آتیش و دود این اولین دفعه نبود بی حرمتی، زخم زبون، چشم حسود این اولین دفعه نبود ریختن توی خونه شبونه، از در و دیوار انگار واسه کشتن آقا، اومدن این بار وقتی که با دستای بسته، بردن آقا رو شد روضه ی غربت حیدر، دوباره تکرار در میسوخت، حیدر میسوخت وقتی که، مادر میسوخت قرآنه، ناطق میدید آیاته، کوثر میسوخت بند2⃣ از طعنه ها، درد و غمش، شد بی حساب دستاشو بستن با طناب لطفش رو با، ظلم و ستم، دادن جواب دستاشو بستن با طناب با پای برهنه پیاده، بردنش اما یک لحظه نرفت، تن پاکش، زیر دست و پا هر بار که میفته با گریه، زیر لب میگه ای وای چی کشیده رقیه، تو دل صحرا تو صحرا، خسته تنها رقیه، افتاد از پا از خولی، سیلی میخورد هر بار که، میگفت بابا بند3⃣ دلخون شده، از این همه، رنج و بلا گریونه واسه کربلا میخونه از، لب  تشنه ی، رو نیزه ها گریونه واسه کربلا آقایی که یاد حسینه، شصت و چند ساله حالا خودشم غریبونه، بین جنجاله وقتی میریزن رو سرش با، نیزه و شمشیر داغش دوبار میشه تازه، یاد گوداله مضطر بود، بی یاور بود تنها و، بی لشکر بود نامردی، توی گودال دنباله، انگشتر بود شعر و سبک: .👇
. علیه السلام بند1⃣ ای معیار ایمان الگوی عبادت صاحب کمال و علم بی نهایت قال الصادق علیه السلام مبنای فقاهت فقیه و عالم و عامی همیشه مهمون توان حکیم و عارف و زاهد بی سر و سامون توان مسیح و نوح و ابراهیم همه مسلمون توان مذهب من حیدریه منصب من نوکریه با افتخار اینو میگم مکتب من جعفریه بند2⃣ نطق تو با قرآن از یک خونواده نور تو به اسلام جون تازه داده قال الصادق علیه السلام معراج السعاده دلیل و منطق و برهان زانو زدن محضر تو زمین و آسمون و عرش گدای پشت در تو نجوم و کیمیا و طب نتیجه ی منبر تو مذهب من حیدریه منصب من نوکریه با افتخار اینو میگم مکتب من جعفریه بند3⃣ آشناترینی به علم غریبه درسِت بی نظیر و علمت بی رقیبه قال الصادق علیه السلام نقش رو کتیبه نماز و مسجد و محراب با دم تو زنده شدن هشام و جابر وصفوان به عشق تو بنده شدن حدیث و حکمت و دانش با تو درخشنده شدن مذهب من حیدریه منصب من نوکریه با افتخار اینو میگم مکتب من جعفریه شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
4_5792004659853923233.mp3
7.05M
📌 📌 📌کربلایی امیر ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ عمو عباس قل هو الله میخونم به قد و بالات عمو عباس عموم عباس فکرشم خوبه سرم باشه رو شونهات عمو عباس عمو عباس عموعباس دنیامه عمو به خود خدا قسم رویامه عمو وقتی که بابام نباشه بجای بابامه عمو دنیامه عمو دنیامه عمو دنیامه عمو تو مرد میدانی و،شیر دلیرانی و دریای طوفانی ،یا ابالفضل ابالفضل تو مرد میدانی و،تمثال احسانی و بَه بَه چه سلطانی و،یاابالفضل ابالفضل یا قمرالعشیر یا عباس... 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 چشام دریاست وقتی میافته نگاه من به چشم های عمو عباس چشام دریاست، وقتی فهمیدم که هستم همه دنیایه عمو عباس چشام دریاست ۳ رو دوشه عمو ؛ همه حرفامو میگم به گوش عمو آروم و قرارمن بود فقط آغوش عمو رو دوش عمو ۲ تو مرد پیکاری و،شیر جگر داری به به علمداری،یا ابالفضل ابالفضل سردارو سالاری و، پیر سپه داری کرار وقهاری، یا ابالفضل ابالفضل ◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
. 🏴 یا شهادت حضرت علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول بازم حرفه هجومه،عده ای تو مدینه است بازم حرفه هیزم و،دود و آتیش کینه است میشه انگاری تکرار،قصه ی فاطمیه درِ اون خونه ای که،برا شیخ مدینه است مدینه،شده باز،فتنه ای دیگه بر پا ولیکن،ایندفعه،واسه فرزند زهرا شکسته،حرمته،آقایی تو کوچه ها بُردنش از تو خونش،آقامونو شبونه جلو اهل و عیالش،زدنش تازیونه نمیگن پیرمرده،واجبه احترامش سن و سالش زیاده،ضعیفه،نیمه جونه غریب آقام یا صادق 🏴بند دوم نفسش بند اومده،آقا زیر دست و پا میکِشید از دلش آه،وقتی میشنید ناسزا بی عصا پا برهنه،میدُوید از رو خاکا تا زمین میخورد پامیشد و میگفت یا زهرا به حاله زار و مضطره آقا خندیدن به اشکای چشماش بی حیاها خندیدن تا اومد،رو لبهاش،نام زهرا خندیدن بمیرم که رو گونش،نشسته گرده کوچه جونشو رو لب آورد،هوای سرده کوچه میخونه روضه هربار،از غم و رنج کوچه واسه این خونواده،پُره از درده کوچه غریب آقام یا صادق 🏴بند سوم تا شدی روبرو با،شخصه ملعونه منصور سه بار اون بی حیا به،روی تو شمشیر کشید هر سه بارم میدید که،شده ظاهر پیمبر خشم پیغمبرو دید و اون از ترس میلرزید یا رسول الله کاش بودی آقا کربلا تو بودی،نمیشد،که حسینت سر جدا نمیرفت،چهل منزل سرش رو نیزه ها نبودی که بُریدن،لبه تشنه سرش رو نبودی که به غارت،بُردن انگشترش رو نبودی که زدن به،اسباشون نعل تازه تو نبودی که پامال،کردن اون پیکرش رو غریب آقام حسین جان ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇