.
#امام_زمان
#زمینه
۱۰۷۴
یابن الحسن ای یوسف زهرا کجایی
مدینه ای یاکه نجف یا کربلایی
بیا که من مردم از این درد جدایی
نوای من یا صاحب الزمان
دعای من یا صاحب الزمان
ندای من یا صاحب الزمان
آه
کی میشه ببینمت آقاجان
میسوزم من از فراق و هجران
****
برای ما روضه بخون عزیز زهرا
بگو ز جسم غرقِ خون عزیز زهرا
بگو ز موی پریشون عزیز زهرا
کاشکی یه بار ای هستیِ خدا
ناحیه رو بشنوم از شما
کاش بمیرم از غم کربلا
آه
والشمرُ جالسٌ علیٰ صدره
خاکی شد مویی که شب قدره
****
#محمود_اسدی_شائق
👇
............
#طلیعه_محرم
#زمینه
۱۰۷۵
محرم اومدو غمی عظما بپا شد
مادر ما فاطمه باز صاحب عزا شد
پیرهن جدم پرچم عرش خدا شد
یابن شبیب دل غرقِ در غمه
عمهی ما اسیر ماتمه
چندروز دیگه دورش نامحرمه
آه
به رسم و شیوهی جاهلیّت
کشتن جد مارو توو سه ساعت
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
#زمینه
۱۰۷۶
پشیمونم چجور بگم میا به کوفه
نزدیک میشی قدم قدم میا به کوفه
شرمندهی روی توام میا به کوفه
مسلم آقا جونش فدای تو
دلواپسم فقط برای تو
کاش نریزه به هم رگای تو
آه
میسوزم برا لب خشکیدت
میگریم برا تن پاشیدت
****
وصیته مسلمت اینه از روی دار
برگردو دختراتو تو مدینه بگذار
یا لااقل بیا زیاد پوشیه بردار
برگرد آقا وگرنه دیر میشه
توو این سفر رقیه پیر میشه
خواهرته اینجا اسیر میشه
آه
ناموست بزم جسارت میره
میبینی معجرا غارت میره
****
#محمود_اسدی_شائق
.................
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
#زمینه
۱۰۷۷
بوی جدای میآد از اینجا حسین جان
به قتلگاهت اومدی شدم پریشان
چیکار کنم اگه تنت بمونه عریان
روباه برا طفل تو شیر میشه
دخترت از غصه ها پیر میشه
بی تو دیگه زینب اسیر میشه
آه
من و تو از کودکی هم دردیم
بیا با هم مدینه برگردیم
****
خیمه زدی و دل من به پیچ و تابه
دلشورهی من واسهی طفل ربابه
شیش ماهه جون بده اگه برام عذابه
خیمه بزن توو دل خواهرت
اونجا نمیان روی پیکرت
خنجری نیست اونجا رو حنجرت
آه
موهات توو پنجهی شمر میمونه
قصد داره رو خاک برت گردونه
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#زمینه
۱۰۷۸
یه سر زتو برگشته اما کمه بابا
رگای خونینت چقد درهمه بابا
یه وقتی اومدی که خوابن همه بابا
بر روی نیزه بردنت چجور
سر نمیرفته زدنت به زور
مهمون شدی چرا توی تنور
آه
چشمای من به چش تو دوختهست
نصف صورتت چرا که سوختهست
****
شبای بی کسی یه روزی سر میآدش
دندونم افتاده ولی باز درمیادش
عمه همش به من میگفت پدر میآدش
گفت که میای اما نه بی بدن
گفت که میای سر میزنی به من
حالا با من یه ذره حرف بزن
آه
دستامو روی گوشام میذارم
شرمنده که گوشواره ندارم
****
#محمود_اسدی_شائق
..............
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#زمینه
۱۰۷۹
بذار برن بشن فدای علی اصغر
بذار برن تا که نبینن بین لشگر
یه عده میرن سراغ خلخال و معجر
میدم قسم تو رو به مادرم
تا که باشن دو گل پرپرم
رو نیزه ها سایه بون حرم
آه
نبینن تو قتلگاه افتادی
نبینن زیر لگد جون دادی
****
بیار بالا سرت رو ای غریب مادر
دو تا شهید من فدای تو برادر
خجالت از خواهر نکش عزیز خواهر
سر تا به پا شدی دچار درد
ممنون که آوردیشون از نبرد
تو تنشون که نیزه گیر نکرد
آه
رو دستت بر نمیگشتن ایکاش
جسمشون عبا نمیخواست داداش
****
#محمود_اسدی_شائق
........
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#زمینه
۱۰۸۰
با دیدن وضع تنت شدم پریشان
خون رفته از تنت چقد ای شاه عطشان
من اومدم یه کم نفس بگیر عموجان
هر کی رسید یه زخم به تو زده
تیراشونو به سینه جا نده
از کمرت نیزه دراومده
آه
باورکن که دل نداره عمه
که تیرا رو در بیاره عمه
****
از خیمه اومدم عمو جان در بر تو
خاکم به سر خاکی شده چرا سر تو
سپر کنم دستم رو واسه پیکر تو
دستای من آویزونه به مو
این نفسای آخره عمو
قاتل که اومده روبرو
حرمله گلومو از هم پاشید
به دست و پا زدنم میخندید
****
#محمود_اسدی_شائق
.............
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#زمینه
۱۰۸۱
یکی اومد چنگ زدو موهاتو کشیده
تو جون دادی و عمه زینبت خمیده
امانت حسن زیر پا قد کشیده
حالا چجور بگیرمت بغل
میزدنت با کینهی جمل
بر روی نی میری تو ماه عسل
آه
تا که تیر باران شدی دامادم
به یاد بابات حسن افتادم
****
میریزه اشک چشم من شبیه خونت
شدی پریشون و عمو شد پریشونت
صدای استخوون میاد از هر تکونت
روی تنت برو بیا شده
خون رو موهات مثه حنا شده
بند بند جسمت نخ نما شده
آه
یه لشگر از روی سینهت رد شد
شرمنده که پیکرت لگد شد
****
#محمود_اسدی_شائق
#دهه_محرم
............
.👇
.
#زمینه
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا_زمینه
زانوی سقا خم شده حالا وقت اطرقه
تا بیاد پایین عمه سادات از روی ناقه
اباالفضل علم رو دوشش
رقیه توی اغوشش
از چشا معلومه-که دلا ارومه
هنوزپوشیده-محمل خانومه
امون از دل زینب…
ساقی خیمه رفته پُر کرده مشک ابش رو
اومده ارباب تا بگیره دست ربابش رو
علی اصغر-توی گهواره
سرجاشه-هنوز گوشواره
شدنفسها تازه-لحظه پروازه
هنوز این روزا-دست زینب بازه
امون از دل زینب…
آه و واویلا تو دل صحرا خیمه برپاشد
لمظه اول تو دل زینب شور و غوغا شد
علی اکبر کنار لیلا
دلش وا می شه می بینش بابا
خنده لشکر نیست-صحبت زیور نیست
هنوز صحرا پُر-از علی اکبر نیست…
#علی_زمانیان✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
ای آسمان خون گریه کن/زینب رسیده کربلا
این جا تمام هستی اش
درخون شناورمی شود
این جـا تمـام بـاغ او
یکبـاره پرپرمی شود
غرق غـم ومـاتم شده/ درایـن زمیـن پـربـلا
این جا به شمشیرستم
چیده شودیاس حسین
این جا جداگرددزکین
دست علمــدارحسین
این جامکّـدر می شود / آئینــه ی ایــزد نمـا
سعی وصفـای اوبود
ازخیمـه گه تاقتلگـاه
گاهی کنـد اوهـروله
بـانـالـه های آه وآه
ای وای ازآن وقتی که اوچشمش بیفتـد برمنا
بانگ گلی گم کرده ام
این جـا نشیند برلبش
این جا صدای فاطمه
آیـد به گوش زینبش
با فـاطمـه نـالـه زنـد واویـلتـا ، واویـلتـا
رومی کنـد برقلب او
دردتمــام عـالمیـن
این جازندگلبوسه بر
رگ های خونین حسین
بـا ضـرب تـازیـانه او / گـردد زجـان خودجدا
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
این جا کجاست ای گل زهرا به ما بگو
گر کـربلاست، بامن غم مبتلا بگو
سـرتاسـر وجـودِ مرا غم گرفته است
از این زمیـن محنت و درد و بـلابگو
داری دعـا بـه زیـرلب و آه می کشی
زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو
درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول
من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو
این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا
بامـن ز وصل دوست برای خدا بگو
با آن که گفته اند برایم زماجرا
من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو
صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها
یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو
یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا
ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو
کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش
دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو
تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی
بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو
بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر
از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
کربلا ،کاروان گلشن نور
عطر شهرمدینه آوردند
نکهت بوستان زهرا را
با رباب و سکینه آوردند
ای زمین، همره مه وخورشید
آسمانی ستاره آمده است
کربلا حضرت رباب اکنون
همره شیرخواره آمده است
کربلا ،یاد داری آن وقتی
که علی پا دراین زمین بگذاشت
ازغم غربت حسین گریست
بذر گریه به خاک تو می کاشت
کربلا ،زینب آمده سویت
همره دوگلی که بس خوشبوست
این دودسته گلی که آورده
به حضور امام هدیه ی اوست
گرکویر تو می شود گلزار
گل یاسین و یاسمن دارد
بهر ایثار در ره توحید
دو گل از گلشن حسن دارد
عجبی نیست گرکه این وادی
غرق غم گشت ودرخروش آمد
این ابوفاضل است عباس است
که دراین جا علم به دوش آمد
هاشمعی طلعتی که آمده است
وجناتش بود چو پیغمبر
می رسد آن زمان که می گردد
ارباٌ اربا تن علی اکبر
دربیابان روشنت از دور
یک سیاهی سوار می بینی
بهر چندین گل و صنوبر و یاس
این همه نیزه دار می بینی
گرچه زینب تمام غم ها را
درمسیر اله می بیند
وای ازآن لحظه ای که دراین جا
گودی قتلگاه می بیند
چه بگویم که هجمه ی غم ها
به «وفایی» نمی دهد مهلت
تا که زینب کند عزادری
تازیانه نمی دهد فرصت
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شب_دوم_محرم
۳۶
تو آمدی در کربلا،ای روح با ایمان
ای وای برادرجان
غم در دل زینب نشست،گردیده ام حیران
ای وای برادرجان
بوی جدایی آید از،کرب و بلای تو
جانم فدای تو
از این همه غربت حسین،خواهر شده نالان
ای وای برادرجان
ترسم شوی تنها در این،صحرا حسین جانم
ای ماه تابانم
جانت به راه دین دهی،تو بر سر پیمان
ای وای برادرجان
تو بگذری از جان و سر،حضرت ثار الله
جان رسول الله
از این همه ایثار تو،عالم شود حیران
ای وای برادرجان
ترسم ببینم گشته است،حریم تو بی آب
طفلان تو بی تاب
می سوزم از داغ تو و،العطش طفلان
ای وای برادرجان
ترسم در این صحرا شوی،بی یار و بی یاور
بی اصغر و اکبر
ترسم به دست دشمنان،این جا شوی قربان
ای وای برادرجان
ترسم کنار علقمه،ای روح با احساس
بی دست شود عباس
روی کنار پیکرش،با دیده ی گریان
ای وای برادرجان
گردد در این دشت جنون،ظلم و ستم افزون
خواهر شود دلخون
بینم تو را غلتان به خون،با ناله و افغان
ای وای برادرجان
ترسم تو را نقش زمین،بینم به روی خاک
با پیکر صد چاک
با پیکر در خون شنا،روی سوی جانان
ای وای برادرجان
ترسم زنند از ظلم و کین،آتش به هر خیمه
سرها روی نیزه
همناله گردد زینبت،با ناله ی طفلان
ای وای برادرجان
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#ورودیه
#زنجیر_زنی
.👇
.
#نوحه
#شب_اول_محرم
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
_________________
بین کوچه و بازار ، تکیه داده به دیوار
مرغ نامه بر تو ، بی کس و یار
ای وای از غریبی و ، ای وای از بی خبری
تنها توی کوچه ها ، ای وای از در به دری
سر گشته و حیران تو ، گشتم در بین کوچه ها
دلواپس طفلان تو ، گشتم ای شاه کربلا
سیدنا الغریب یا حسین
____________
روی دارالاماره ، تنها تشنه آواره
شد قلبم با یاد تو ، پاره پاره
دستانم که بسته شد ، گفتم من علی مدد
تا گفتم یا فاطمه ، هی سیلی به من میزد
میمیرم از داغ تو و ، داغ معجر خواهرت
از دستان کوفی و از ، روی نازک دخترت
سیدنا الغریب یا حسین
............
#نوحه
#شب_دوم_محرم
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
____________
چاووش نوحه خونا ، شد حیّ علی العزا
آمده یک قافله ، تا کربلا
همه اولاد مصطفی ، همگی پور مرتضی
پسر فاطمه شده ، خیمه نشین کربلا
پیچیده به صحرای خون ، عطر و بوی آلاله ها
اعوذُ باللهِ مِن ال ، سرزمین کرب و بلا
سیدناالغریب یا حسین
____________
میکوبه علم زمین ، سقّای دشت بلا
شده چه تماشایی ، در کربلا
چشمان اهل حرم ، به سقّای کربلا
ای وای از روز دهم ، وای از یاس و لاله ها
ای وای از آقای غریب ، ای وای از زنهای اسیر
شد سقّای کرب و بلا ، روی نیزه از غصه پیر
سیدنالغریب یا حسین
...............
#نوحه
#شب_سوم_محرم
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
__________________
خرابه غوغا شده ، رقیّه زهرا شده
با اشک و خون زائرِ ،بابا شده
ویران شد شام بلا ، شد وقت آه و عزا
با رأسِ حسین شده ، ویرانه کرب و بلا
غم و هجران به سر رسید
بابا حسین با سر رسید
رقیّه شد جانش به لب
دیگر شام آخر رسید
سیدنا الغریب یا حسین
_________________
پر از درده پیکرم ، میسوزد چشم ترم
بابا ببین خون گشته ، بال و پرم
آمده چه بر سرم ، تا ببینم سر تو
میسوزونه قلبمو ، اشک چشم تر تو
نبودی ای بابای من ، شد کارشان آزار من
خون نشسته بر روی این، پیراهن گلدار من
سیدنا الغریب یا حسین
.............
#نوحه
#شب_چهارم_محرم
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
_____________
حالا که شد نوبتم ، دست رد بر مزن
طفلان من با عشقِ ، تو اومدن
دو طفلم فدای تو ، ای شاه شهید من
هر دو جان نثار تو ، ای تنها امید من
اشک غربت و غم نریز ، من هستم کنارت حسین
این دو هدیه های منن ، هر دو جان نثارت حسین
سیدنا الغریب یا حسین
________________
این دل من از داغت ، شد بی قرار و بی تاب
از خجلت تو داداش ، خواهر شد آب
هستیزینب به فدات ، فدای یک گوشه نگات
این دو یل خواهر تو ، هر دو به قربون چشات
ای برادر من حسین ، از مهر کن نگاهم حسین
هر دو تا مثل حیدرت ، دو شیر سپاهم حسین
سیدنا الغریب یا حسین
شعر و سبک : رضا پرورده
#محرم ۱۴۰۰
👇
.
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#سنتی #سه_ضرب
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی ..
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلا
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
بیا آقا که جدّ تو
به دشت کربلا آمد
میان اشک و ناله ها
ببین عمّه صدایت زد
قرار از سینه اش رفته
شروع گریه های اوست
تو را خوانده، بیا آقا
ظهور تو دوای اوست
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب.....
🌸
قدم بگذار به روی خاک
دلت کربوبلایی کن
دگر ای خواهرم اینجا
صبوری بر جدایی کن
به سمت خیمه گاه خود
برو اما نکش هی آه
که بعد از قتل ِصبر من
شود عمر تو هم کوتاه
شوی تو خون جگر خواهر
جدا بینی سر از پیکر
امان از داغ تو زینب.....
🌸
خدا را شکر کسی امروز
ندیده سایه ات خواهر
ولی عصر دهم گردی
میان دشمنان مضطر
نداری چاره ای خواهر
میان ازدحام شام
جواب ناله ات گردد
دمادم طعنه و دشنام
میان کوچه و بازار
شوی از زندگی بیزار
امان از داغ تو زینب.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#سه_ضرب_یزدی
.👇
#ورود_به_کربلا
چه بلایی قراره سرم بیاد؟
نمیخوام اشک برادرم بیاد!
چرا باید وسط خیمه زدن
صدای ناله مادرم بیاد؟
نگا کن بچه ها ترسیدن حسین
همشون تو شک و تردیدن حسین
اینا از برگ گلم لطیف ترن
تا حالا رو خاک نخوابیدن حسین
هنوزم دیر نشده بیا بریم
هر جایی به غیر کربلا بریم
با تو از اینجا بریم درست تره؟
یا با نامحرما از اینجا بریم
خودتم میدونی پا به پات میام
مثه سایه دنبال عبات میام
مگه زینب میتونه رهات کنه؟
قتلگاهم که بری باهات میام
حاضرم سرم بره سر تو نه
پیکرم کبود شه پیکر تو نه
مگه ترسی دارم از تازیونه
بزنن ولی برابر تو نه
خاک اینجا بوی خون میده حسین
آخر کارو نشون میده حسین
نمیخوام تو باشی اون کشته ای که
زیر سم اسبا جون میده حسین
#علی_ذوالقدر✍
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
.
📖 #متن_روضه
🔊 نقل حکایت و روضه حضرت زینب سلام الله علیها
🔘 شب دوم محرم
**
...اللهمَّ صلِّ علي صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبَويَّةِ، والصّولَةِ الحَيدَريّةِ، والعِصمَةِ الفاطِميَّةِ، صَلابَةِ الحسَنيَّةِ، والشُّجاعَةِ الحُسَينيَّةِ
ای دیده، خون ببار، نیامد نگار ما
آخر سحر گشت، شب انتظار ما
یا ذالکرم، به غربت عشاق رحم کن
منو از در رحمتت باهام رفتار کن، بیچاره میشما، به من اینقدر سخت نگیر میرما، من مال این همه اذیت و آزار نیستم، به من رحم کن، درسته به درد نخورم، اما می بینی که اومدم، از سر شبم اومدم، من اکثر اینها رو میشناسم، اینا با یه روضه درسته سیر نمیشن، از صبح میگردن، خیلیا رو سراغ دارم، یه ساله کارشونو مرخصی نمیره، ده روز محرمو میگیره، از صبح یا علی مدد، کجا میری؟ میرم روضه، الان روضه تموم بشه کجا میری؟ میرم فلان جا سینه بزنم، با ما به از این باش، که با ....
یا ذالکرم، به غربت عشاق، رحم کن
کی میرسی، به داد دل بیقرار ما
اباصالح، دلم برات پر میزنه (اگه راست میگی بگو ها)
اباصالح، دلم برات پر میزنه (صدای شما نیست)
اباصالح، گدات داره در میزنه
ابا صالح، نذاری پر پر بزنی
دیشب جواب داد، امروز اینقدر دلم شاد بود، اینقدر پیام زدن حاجی، بابا و مادرمو میفرستم، یکی زده بود حاجی ده بار میتونستم برم به خاطر بابام نرفتم، گفت تو روضه بگو بابا و مادرا یکم کوتاه بیان، گفت چند ساله میخام ازشون نمیرن، حالا دیگه من گله ام به پدر مادراست، بیاید این همه به بچتون لطف کردید یه بار دیگه خجالتش بدین، چیزی تو دلش نیست میخاد تو بری حرم ، میخاد بره به رفیقاش پُز بده، بابامو فرستادم کربلا، الهی بمیرم برا شما که پدر مادر ندارین، عیب نداره نیت کن جا مادرت جا بابات برو کربلا، رفتی حرم بگو آقا بابام داغش به دلش موند، این دورو میزنم به نیت بابام، خیلی راضی ام از این اتفاقی که افتاد خیلیا به تلاطم این افتادن، جون همتون ده تا هم برن بستمه، من تا ابدم دیگه نخونم، نوکری نکنم، همین یدونه رو فردا قیامت جلو ارباب میگم ما یه رو زدیم به رفیقامون، باباشو فرستاد کربلا، شاید خیلیام یادتون نبوده وا، اما هنگامه ای میشه ان شاالله رفقا یه کاروانی راه بندازن جوونا، چ خبره؟ باباهامونو داریم میفرستیم، بابا همیشه اینا آب پشت سر ما میریزن، ما اومدیم پشت سر پدر مادرمون آب بریزیم، رفتی حرم سلام برسون، امشب راحت ولت نمیکنم، شب ورودیه است میخام ببرمتون وارد کربلاتون کنم، امشب میخام از همتون، دیگه دلتون شور بزنه، دیگه از فردا پریشونی رو تو صورتت ببینما، بیچاره زینب، پریشان... آواره....، (بگو با من جوابشو میدم)، معنی آوارگی یعنی چی؟ دستاشو که بستن نمیدونست کجا، هی میگفت عزیز برادرم، کجا میخای بری؟، گفت خانم کوفه میریم، نترس، تا گفت کوفه بند دلش، گفت بگو هر جا میبرن ببرن، کوفه نه، چرا خانم؟ یه روزی من خانم کوفه بودم، بازاری ها بابامو میشناسن، با این سرو وضع، من کوفه نمیام، حسیــــــــــن
گفت پیرمرده، ازون حسین چی ها بدرد بخور پولو پله دار، حجره دار بازار یزد، صبح اومد بره مغازش، کف بازار دید هفت هشت تا بچه هفت هشت ده ساله، یه سینی تو دستشونه، یه پارچه مشکی، نگاشون کرد گفت، دید دارن میرن دم مغازه ها، آقا نذری داری؟ آقا به هیئت کمک میکنی؟ گفت تا بیرونشون میکنن، یکی میاد یه چیزی میندازه، رفت در مغازش، یه یک ربع بیست دقیقه ای یه ساعتی دید اینا اومدن تو مغازش، چتونه بازارو بهم ریختین، چند روزه میام شماهارو میبینم، بزرگتره اومد جلو، گفت حاجی روضه داریم، گفت روضه تون مگه چیه چند روز؟، اون یکی اومد گفت روضه مون بزرگه خودمون بچه ایم، هر شب شام به مردم میدیم، (ای به دل این نشست) گفت خرجیتون چقدره ؟ گفت خیلی، گفت مگه من مُردم میرید تو بازار گدایی ، پس سال بعد هم صاف میاید اینجا میگیرید و میرید، (اینو برا اونا میگم، که دو زار میخان در خونه امام حسین بدن اینقدر بالا پایین میکنن)، گفت چقدر بدم؟ این دسته چکشو گذاشت جلو اینا....
#شب_دوم_محرم
#روضه_حضرت_زینب
#حکایت_لوتی_بازار_یزد
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کانال متن روضه مجمع .Mp3
11.07M
#شب_دوم_محرم
#روضه
🎤حاج حیدر خمسه
۳۴
(#ورودیه امام حسین ع به کربلا)
آنان که در عالم همه امیدند
از زندگی خویش دل بریدند
اهل حرم در کربلا رسیدند
آمده نور عین
جان زهرا حسین
مانده حسین در عهد و پیمان
زینب بود سر در گریبان
جانم حسین جانم حسین جان۲
اکبر شده از اسب خود پیاده
پا بر زمین کربلا نهاده
همچون عمو آماده ی جهاده
در کنار پدر
درخشد چون قمر
آمده او بی ام لیلا
تا که شود او اربا اربا
جانم حسین جانم حسین جان۲
علی اصغر بغل رباب است
بر روی دست مادرش به خواب است
او کودک اما پای در رکاب است
پرپر از کین شود
فدای دین شود
بر دست بابا علی اصغر
شود ز کینه پاره حنجر
جانم حسین جانم حسین جان۲
عباس علمدار حسین آمده
محور ایثار حسین آمده
سقا و سردار حسین آمده
می شود جانفدا
دستش از تن جدا
از کین شود فرقش شکسته
با تیر کینه دیده بسته
جانم حسین جانم حسین جان۲
ذکر لب اهل حرم یا رب است
جان گلان فاطمه بر لب است
از این سفر خونین جگر زینب است
در دل او شرر
ریزد اشک بصر
این جا شود بی یار و یاور
این جا بگردد بی برادر
جانم حسین جانم حسین جان۲
چشم حسین به حالت خواهر است
فرزند زهرا و خدا باور است
کرب و بلا منزلگه آخر است
خواهرم غیوری
نما تو صبوری
این جا بود خیمه گه من
این جا شود قتلگه من
جانم حسین جانم حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
#ورود_به_کربلا
#نوحه_مسجدی
#شب_دوم_محرم
.