eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.1هزار دنبال‌کننده
196 عکس
486 ویدیو
157 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
از امام صادق علیه السلام روایت شده: در روز قیامت برای زوار حسین بن علی علیه السلام بر سایر مردم فضیلت و برتری می‌باشد. عرض کردم فضیلتشان چیست؟ حضرت فرمودند: پیش از دیگران و ۴۰ سال قبل از آنها، به بهشت داخل می‌شوند در حالی که مردم در حساب و موقف می‌باشند. 📙 کامل الزیارات صفحه ۱۳۸ به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
بیا لگد بزن! به من،به تو،به او،به ما،بیا لگد بزن که تا دلت خُنَک شود مرا لگد بزن لگد مُد است، پس لگد پران محترم! عقب نمان! به "آرمان" ما لگد بزن برای قدردانی از شهید راه میهنت! تو نعل تازه کن، به لاله ها لگد بزن به خاطر بُتان به بُت شکن تبر بزن به نفع ساحران تو بر عصا لگد بزن هنر که داری و سلیقه در لگد زدن تو با سرود و شعر و سینما لگد بزن برای حق زن بیا لگد بزن به زن به و و بر لگد بزن زپشت،بسکه‌خنجر ازتو خورده‌ایم‌ آشنا! لگد چه درد دارد؟ آه! آشنا! لگد بزن رفیق‌ونارفیق،خوب‌و‌بد،چه‌فرق‌می‌کند؟ دو چشم خود ببند و با دو پا لگد بزن بکش خطی به روی دال نقد و نق بزن به دین و داد و دانش و دوا لگد بزن 🗣 سروده‌یکی از اعضای فعال دانشگاه حجاب به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
پانصد هزار نفر به تماشا آمده بودند... در نقلی آمده است: ... در دروازهٔ شهر شام سه روز اسرای آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيين‌ها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود. ثمّ استَقبَلتْهم مِْن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خمس مائة ألف مِن الرّجال و النّساء مَعَ الدّفوف، و خرَجَ أمراءُ النّاسِ مع الطّبولِ و الصّنوجِ و البوقات، ▪️قريب پانصد هزار مرد و زن با دف‌ها و اميران ايشان با طبل‌ها و بوق‌ها و دهل‌ها بيرون آمدند؛ و كانَ فيهِم ألوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّانِ و النّسوانِ يَرقصونَ و يَضربونَ بالدّفّ و الصّنج و الطّنبور، و قد تزيّنَ جميعُ أهلِ الشّام بِألوانِ الثّيابِ و الكُحل و الخَضاب . ▪️ چند هزار مردان و جوانان و زنان، رقص كنان با دف و چنگ و طبل‌زنان، استقبال كردند. همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباس‌های زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند. 📚كامل بهايى،ج۲ ص۲۹۲ 📚نفس المهموم،ص۴۳۲ شـام بـلا تیره‌تـر از شـام بود آل رســول و مـلاءِ عـام بود خنده و رقص و کف و دشنام بود فـرق سـر و سنـگ لب بام بود سلسلـه و عتـرت شیرخدا صوت حجاز و سر از تن جدا تار و نی و بَربَط و مضمار و چنگ سینـه‌ی آیینـه‌دلان چنـگ چنـگ روی خـداوند ز خـون گشته رنگ زخم زبان، زخم جگر، زخم سنگ حمله به هر طایرِ سرگشته بود زینب مظلومـه سپر گشته بود کوچه به کوچه است محیط بلا آل محمّـد همــه در ابتــلا شـام شـده سخت‌تـر از کربلا می‌رسد از چار طرف این صلا روسیهی سنگ دلی جارچیست جار زند این سر یک خارجیست اهـل عـزا شـام چراغان شده مشعـل آن رأسِ شهیدان شده شهـر پـر از جلوه‌ی قرآن شده سنـگ نثـار سرِ مهمـان شده سکینه و فاطمه را می‌زنند فاش بگویم، همه را می‌زنند (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
48.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نوحه عربی فارسی با مداحی محمد الجنامی (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها نبودم ندیدم که محشر به پا شد شنیدم دو دست، تو از تن جدا شد می دونم که خیلی خجالت، کشیدی صدای عمو آب رو وقتی شنیدی غم تو ابالفضل قرارم رو برده شنیدم سه شعبه به چشم تو خورده شنیدم سرت، را شکستند سرت، رو روی نیزه بستند من آروم ندارم شده گریه کارم الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری حسینم بدون تو یاور نداره براش من بمیرم که مادر نداره حسینم رو تنها غریب گیر آوردن به سمت، خیامش همه حمله بردن بمیرم که زینب تو مقتل چی دیده زده بوسه بر اون گلوی بریده تو رفتی جسارت، شروع شد تو رفتی و غارت، شروع اباالفضل نگارم شده گریه کارم الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری اباالفضل برا تو چشام خون میباره شنیدم که مشک تو شد پاره پاره نبودی که زینب رو بردن اسارت به آل پیمبر چقدر شد جسارت هنوزم دل من از این غم کبابه مگه جای زینب تو بزم شرابه به زخم دل تو نمک خورد نبودی رقیه کتک خورد ببین حال زارم شده گریه کارم الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
غزل حضرت رقیه (سلام الله علیها) خدایا چنان کن سرانجام کار که دیگر رهایم کند نیزه دار شبیه اسیران جنگی شدم رخم سوخته صورتم پرغبار به یک سمت زجر و به یک سمت شمر برایم نمانده ست راه فرار روی صورتم‌ چنگ محکم زدند همین پیرزنهای گوشه کنار دویدند روی تنت ده سوار دویدند دنبال من صد سوار گذر کردن از کوچه های شلوغ.. چه سخت است بر دختر با وقار! سرم روی گردن نمی ایستد تنم روی ناقه نشد استوار اگرچه نخورده لب من به آب.. ولی خورده ام سیلی آبدار فقط چوب خوردی به صبح و غروب فقط فحش خوردیم لیل و نهار عزیزم خداوند صبرت دهد! که دیدی مرا با دوصد می گسار! ملک بود خدمتگزارم ولی به من گفت آن مست خدمتگزار (س) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
دانستنی های اربعین (2).pdf
3.98M
📗کتاب دانستنی های اربعین (پاسخ به چهارده پرسش معرفتی درباره ی اربعین) ✍️ اثری از گروه تبلیغی خادمان ولایت رهروان شهادت... 🔸زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده چه ثواب و آدابی دارد؟ 🔸«زیدمجنون » کیست و چه داستانی برای او نقل شده است؟ 🔸در سفر معنویِ زیارت اربعین ، چه نکاتی را باید رعایت کرد؟ 🔸چه کار کنیم که سبک زندگی اربعینی داشته باشیم؟ 🔸و... (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 أُخْتی سَکِّتی اِبْنَتی 🎤 استاد میرزامحمدی (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
کیفیت ورود اسرای به و مجلس یزید المزار الكبير ـ في زِيارَةِ النّاحِيَةِ ـ : رُفِعَ عَلَى القَنا رَأسُكَ ، وسُبِيَ أهلُكَ كَالعَبيدِ ، وصُفِّدوا فِي الحَديدِ فَوقَ أقتابِ المَطِيّاتِ ، تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرُّ الهاجِراتِ ، يُساقونَ فِي البَراري وَالفَلَواتِ ، أيديهِم مَغلولَةٌ إلَى الأَعناقِ ، يُطافُ بِهِم فِي الأَسواقِ. المزار الكبير : ص ٥٠٥ ، مصباح الزائر : ص ٢٣٣ ، بحار الأنوار : ج ١٠١ ص ٢٤١ و ص ٣٢٢ . ترجمه: در «زيارت ناحيه مقدّسه» ـ : سرت را بر نيزه كردند و خانواده ات را مانند بندگان، اسير نمودند و با زنجير آهنين، به بند كشيدند و بر روى مَركب هاى بدون جهاز، سوار نمودند و باد داغ نيم روزى، صورت هاشان را مى سوزانْد. آنان را در دشت ها و صحراها مى راندند و دستانشان را به گردن هايشان بسته بودند و آنها را در بازارها مى چرخاندند. قرب الإسناد عن عبد اللّه بن ميمون عن جعفر بن محمد عن أبيه [الباقر] عليهماالسلام: لَمّا قُدِمَ عَلى يَزيدَ بِذَرارِيِّ الحُسَينِ، اُدخِلَ بِهِنَّ نَهارا مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ ، فَقالَ أهلُ الشَّامِ الجُفاةُ : ما رَأَينا سَبيا أحسَنَ مِن هؤُلاءِ ، فَمَن أنتُم ؟ فَقالَت سُكَينَةُ بِنتُ الحُسَينِ : نَحنُ سَبايا آلِ مُحَمَّدٍ . قرب الإسناد : ص ٢٦ ح ٨٨ ، الأمالي للصدوق : ص ٢٣٠ ح ٢٤٢ ، روضة الواعظين : ص ٢١٠ كلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ١٥٥ و ص ١٦٩ ح ١٥ . ترجمه: قرب الإسناد ـ به نقل از عبد اللّه بن ميمون از امام صادق عليه السلام، از پدرش امام باقر عليه السلام ـ: هنگامى كه خاندان حسين عليه السلام را بر يزيد وارد كردند روز بود و صورت هاى آنان باز بود. شاميان جفاكار گفتند: ما اسيرانى نيكوتر از اينها نديده ايم. شما كيستيد؟! سكينه دختر حسين عليه السلام گفت : ما اسيران خاندان محمّديم. به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
Shab03Moharram1395[02].mp3
13.84M
🎧 کیفیت ورود اسرای کربلا به شام و مجلس یزید (مقتل) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
شور پایانی رفیق جانمونی طاولی.mp3
10.11M
🎧 رفیق جانمونی ! (شور فوق العاده زیبا مخصوص اربعین) 🎤 کربلایی مازیار طاولی به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی کربلایی نریمان پناهی در اولین روز از ماه ( ورود کاروان اسرا به شام ) (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
روضه اربعین  اول به نبی حضرت خاتم صلوات دوم به علی شیر دو عالم صلوات سوم به گل وجودِ پاک زهرا چهارم به حسن خونجگر غم صلوات از بهر حسین آن شه کرب و بلا وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه چهل روز است حسینم را ندیدم بلایش را به جان و دل خریدم چهل روز چهل منزل اسیرم   دعا کن در کنار تو بمیرم چهل روز غم چهل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود همین جاغرق درغم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دل با ختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ز جا برخیز ای نور دو دیده  ببین مویم سپید و قد خمیده قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... آخ کاروان رسید کربلا.... این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن اما اما اما آی کربلائیا..... روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری در آغوش میکشید ناگهان بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب چه سازم یا کریم رو سوی قبر که باشم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جز دختر سه ساله ات ای مهربان من از من مپرس حال دل آن سه ساله را در گوشه خرابه برفت از کنار من صلی الله علیک یا ابا عبدالله (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
AudioCutter_4_5899852598621506943.mp3
9.06M
🎧 روضه و مرثیه حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🎤استاد عالی سلام الله علیها علیه السلام به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
سبک زمینه هرچی دارم و گرفتم از این در خونه چقَدِ خوبی خدا میدونه اگه کج رفتم می‌خوام از این به بعد عوض بشم به تو قول میدم ولی این دفعه رو مردونه اینه حرفای دلِ سینه‌زن به تو واسه این دو سه روز نیست، عشق من به تو از همون قدیم، عشقِ پچگیم روز و شب شدی، کُلِ زندگیم «عشق من حسین، عشق من حسین» روایت داریم شفاء میده و باور کردم دست کشیدم روی تربت و دوا شد دردم این دفعه اگه اجازه بدی کربلا بیام صد و ده دفعه دور ضریح تو می‌گردم یه جوازِ ، لازمم حسین میشه اربعین بگی، عازمم حسین شاه سر جدا، جان مرتضی اربعین ببر، ما رو کربلا «اربعین ببر، ما رو کربلا» دوری و دوستی برای قصه‌هاست نه بین ما خیلی تنگه دل من یه کاری کن تو رو خدا اگه آبرو ندارم دیگه پیش تو قبول قَسَمت میدم تو رو حُرمت امام رضا تو رو جون مادرت، کربلا بده آقاجون به نوکرت، کربلا بده جانِ فاطمه، دل پُر از غمه اربعین ببر ما، رو علقمه « ببر ما، رو علقمه » به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
Fadaeian_Moharam1400_Shab05_03.mp3
13.35M
🎧 زمینه | هر چی دارم و گرفتم از این در خونه 🎤 سید رضا نریمانی علیه السلام به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
اول اربعین سیدالشهدا(ع).pdf
4.42M
📚 تحقیق درباره اول اربعین سید الشهداء ✏️ نویسنده: سید محمدعلی قاضی طباطبایی 🇮🇷 ناشر: نشر دیجیتال قائمیه (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) آمدی از بین آتش تا گلستانت کنم با پریشانی نمی‌خواهم پریشانت کنم کاش می‌شد زخم‌هایت را بریزم در تنم تا فقط اندازه‌ی یک زخم، درمانت کنم سفره‌دارا! سفره‌ام خالی‌ست، اما دل پر است روضه‌ام شو تا دو کاسه اشک مهمانت کنم مقتلِ مکشوفه‌ی من! روضه‌هایم را نبین حیفِ چشمِ زخم‌دارت نیست گریانت کنم؟! از میان کوچه‌های سنگ‌باران آمدی تا منِ حسرت‌به‌لب هم بوسه‌بارانت کنم می‌بَرندت می‌زَنندت می‌کُشندت باز هم من کجای دنجِ این ویرانه پنهانت کنم؟! قاری سرنیزه‌ها و تشت، ألرّحمٰن بخوان تا مزارِ کوچکم را رحلِ قرآنت کنم جا نمی‌مانم، نمی‌خوابم، نمی‌گویم نرو من که می‌آیم، چرا باید پشیمانت کنم؟! 🗣 رضا قاسمی (س) (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
کرامات خواندن مرحوم حاج شیخ حسن فرید که داستان «سامرّاء» را از مرحوم حائری شنیده بود، به گرفتاری سختی مبتلا می‌شود، از روز اوّل به زیارت عاشورا شروع می‌کند، روز هشتم از برکت آن زیارت به صورت خارق العادّه‌ای مشکلش حل می‌شود. (1) بانویی که تا بیست سال بعد از ازدواج اولاددار نمی‌شد، با مداومت بر زیارت عاشورا ـ به مدّت چهل روز ـ صاحب فرزند شد.(2) مرحوم آقا نجفی اصفهانی می‌نویسد: دو چلّه زیارت عاشورا جهت مطالب مشروع خواندم و نتیجه گرفتم.(3) مرحوم حاج شیخ عبدالنّبی عراقی که کتاب ارزشمندی در کیفیّت مداومت بر زیارت عاشورا نوشته، انگیزۀ نگارش این کتاب را برآورده شدن حاجتی به برکت زیارت عاشورا معرفی می‌کند که به نظر ایشان محال عادی بوده است.(4) ➖در شیوه‌ای که ایشان بیان فرموده، سه روز روزه گرفته می‌شود، روز سوم غسل زیارت کرده، به صحرا رفته به خواندن زیارت عاشورا پرداخته می‌شود. 📚منابع........1. داستان‌های شگفت، ص 458. 📗2 زیارت و آثار شگفت، ص 32. 📕3. سیاحت شرق، ص 380. 📒4. نگارنده گوید: شیخ طوسی سه روز روزه را در زیارت وارث نقل فرموده است 📚مصباح المتهجّد، ص 717 به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
مدح حضرت رقیه(سلام الله علیها) خورشیدِ رویِ بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماهِ شب های حسینی باباست محوِ حُسنِ سیمای تو بانو یا اینکه تو گرمِ تماشای حسینی ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین زنها محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی إِنسیه ای اما شبیه به فرشته باید صدایت کرد «حَورای حسینی» عالم فدای طرز بابا گفتن تو دیدی دختر چهار ساله چطوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگه از ناقه افتاده باشه ... عالم فدای طرز بابا گفتن تو شیرین زبان ! یک عمر رؤیای حسینی دل میبرد چادر نمازت از ملائك دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره ... دل میبرد چادر نمازت از ملائك مأموم شبهای مصلای حسینی تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت پیداست در خوی تو تقوای حسینی بابا برای خود دو تا غمخوار دارد تو زینب کبری نه ، صغرای حسینی حبل المتین از ریشه های چادر توست تو گرمی بازارِ فردای حسینی روحی لطیف آکنده از احساس داری قلبی شکننده ، دلی حساس داری سیب دو نیمِ فاطمه هستی و حتما در هر نفس هایت شمیم یاس داری گلدسته هایت روی چشمم جای دارند دلواپسم این بارگاه محترم را قربانی راهت شدن مرزی ندارد .. مِهرت کِشانده هم عرب را هم عجم را من إرباً أربا هم شوم روزی به دشمن هرگز نخواهم داد کاشیِ حرم را ... 🗣 شاعر علیرضا خاکساری (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
1. شعر مدح.mp3
9.01M
🎧 مدح حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🎤 استاد حیدرزاده (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها) همیشه دنبال بود ، سرِ بابارو نگاه میکرد ، آرزو داشت ، این سر یک شب بیاد بغل دختر قرار بگیره ، التماس میکرد بابا بیا پیشم بابا بابا ، یه شب دعاش مستجاب شد ، اون شبی که سرِ بریده آمد توو خرابه ، بابا : برنیزه ها از دور می دیدم سرت را بابا تو هم دیدی دو چشم دخترت را چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق در خون رها وقتی که دیدم پیکرت را ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه یک بارمیشد من ببوسم حنجرت را دختر منتظره بابا برگرده ، با بابا دردل کنه اما این دختر با همه دخترها فرق داره ، چرا ؟ درداش رو با کسی نمیگه مثل مادرش فاطمه ی زهرا که به امیرالمومنین هم نگفت یاعلی پهلوم شکسته ، نگفت یاعلی بازوم وَرم داره ... این دختر هم مثل مادرش فاطمه ، نگفته بود به عمه سرم شکسته شده ...دلِ شکسته ی عمه مگرکه طاقت داشت ؟ اِ ی ی ی ... درداشو توو دلش نگهداشت به هیچ کسی هم نگفت ، اما اون شب که سرِ بریده ی بابارو دید ، تا نگاه به سرِ بریده کرد ، دردای خودش یادش رفت ، تا یه نگاه کرد ، دید پیشانی شکسته... من از شما سئوال میکنم ، دختر آیا طاقت داره سرِ بریده بابا رو ببینه ؟ دختر حتی طاقت نداره سرِ بریده ی سالم بابا رو ببینه ، چه برسه به اونجایی که دختر ببینه سرِ بابا شکسته ، ببینه بابا محاسنش خاکستریه ... من می بینم یه دختر خانم کوچولو اینجا ایستاده ، داره دل میبره ، مشکی سرش کرده ... من خواهش میکنم این دختر روبغل کن ، مردم ببینندش ، وقتی ببینی ، میفهمی سیلی با این صورت کوچولو چه کرده ، وقتی نگاه به این دختر میکنی ، اون موقع داد میزنی میگی تازیانه با این بدن چه کرد ؟ حسییین ...کسی هست امشب ناله نداشته باشه ؟ وقتی نگاه به پای کوچولوش میکنی ، وقتی رو خار مغیلان میدوید ، هی صدا میزد : بابا بابا بابا ... بابا جان ، باباجان ، باباجان ... سر رفته دیگه حوصله ، بابا پایم شده پُرآبله ، بابا رو نیزه ، تو خیلی سریع میری نمیرسم به قافله ، بابا بابا با پای خونین ، خودت میدونی پشت سرِ نیزه ی تو دویدم تا بابا گفتم ، از تازیانه حرف بد شنیدم تورو ندیدم ،توروندیدم ، توروندیدم اصلا تصور کن این دختر هی زمین بخوره وبلند بشه ، بگه بابا ، هی زمین بخوره بگه بابا ، من جا موندم ، عمه ، جا موندم ، عمه عمه عمه ... زخمی شده بال و پرش ای وای سپید شده موی سرش ای وای ( آخ آخ ... قربون بدنِ کبود شده ات خانم ، امشب با این اشک هاتون ، مَرهم زخمهای پای این خانم سه ساله باشید ) غسلِ تنِ کوچک تو سخته از بس کبوده پیکرش ای وای به یاد مادر ، با حال مُضطر زینب بریز آب روان ز دیده شبیه زهرا ، غریب و تنها شد دختر برادرت ، شهیده موهاش سپیده ، موهاش سپیده ... میگن وقت غسلش ، زن غساله پرسید : بدنش چرا کبوده ؟ ... گفتم همه چیزش مثل مادرش فاطمه است ، دردهاشو به کسی نمیگفت ... بدنش هم مثل بدن مادرش بود ، اما خیلی فرق داشت ، اون شبی که امیرالمومنین بدن مادر رو غسل میداد ، یه مرتبه بچه ها دیدند بابا دست از غسل دادن برداشت ، ... سیدا کجا نشستند ؟ ... دیدند بابا سرش رو روی دیوار گذاشت ، هی داره صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... اسماء ، اسماء ، اسماء ...اسماء دستم رسید به وَرم بازوی زهرا ... حالا هر کجا نشستی بگو : یازهرا ، یازهرا ... میشوید امشب پیکرِ مجروح زهرا با اشکِ چشم خود ، علی تنهای تنها حاجاتت رو مد نظر بگیر ، این خانم گِره باز میکنه ... (س) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
2. روضه.mp3
10M
🎧 روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🎤 استاد حیدرزاده (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
کرامت حضرت رقیه (سلام الله علیها) حاجاتت رو مد نظر بگیر ، این خانم گِره باز میکنه ها ، خیلی گِره باز میکنه ...گفت : توو حرمش بودم ، دیدم یه جوانی ، داره زار زار گریه میکنه ، مردم دورش رو گرفتند ، این جوان حرف میزنه ، مردم گریه میکنند ، مسئول حرمِ حضرت رقیه (سلام الله علیها ) نقل میکنه ، میگه دستِ این جوان رو گرفتم ، آوردمش توو دفتر ، گفتم : آقا چیه اینقدر گریه میکنی ؟ دیدم هی بازم گریه میکنه ، گریه بهش امان نمیده ...گفتم آقا چی شده ؟ خوب که گریه هاشو کرد ، سرشو بلند کرد گفت : حاج آقا ، من برادرم مریضه ، توو بیمارستانه ، از تهران به من گفته ، میری شام ، حرمِ حضرت رقیه ، شفای منو از خانم میگیری ، سه روزه من اینجام ، روز اول اومدم زیارت کردم ، به خانم عرض کردم ، بی بی جان ، من داداشم بیمارستان بستریه ، منو فرستاده ، شفاشو از شما بخواهم ... هر روز هم که از حرم میاومدم ، زنگ میزدم تهران ، بیمارستان ، حال داداشمو می پرسیدم ، میگفتند حالش بدتره ، روز دوم اومدم گفتند حالش بدتره ، روز سوم اومدم گفتم خانم ، اگه نمیخواهی شفاش بدهی ، بگو من برگردم برم ، دیگه مزاحمتون نشم ، امروز میرم زنگ میزنم ، اگه داداشم بهتر نشده بود ، برمیگردم میرم ، دیگه مثل اینکه قرار نیست داداشم شفا بگیره ... میگه روز سوم هم از زیارت برگشتم ، زنگ زدم ، گفتند حال داداشت بدتر شده ، همونجا زنگ زدم ، بلیطم رو اوکی کردم برای فردابرگردم ، اساسم رو بستم ، ساکم رو بستم ، جمع کردم ، گفتم یکی دوساعتی استراحت کنم و برم کارامو انجام بِدم ، برم ایران ... همینطور که خوابیده بودم ، دیدم درِ اتاق باز شد ، یه خانم کوچولو دست به دیوار گرفته ، اومد داخل اتاق ، بلند شدم سلام کردم ، گفت چیه فلانی ناراحتی ؟ عرض کردم : بی بی جان من از ایران اومدم ، سه روزه مهمون شمام ، برادرم سرطان داره ، گفتم بیام شفاشو از شما بگیرم ، مثل اینکه شما نمیخواهید شفاشوبدهید ،منم گفتم برگردم ، بی بی یه نگاهی کردند فرمودند : ما از خدا خواستیم ،ان شاءالله برادرت خوب میشه ... اما یک جمله ای موقع رفتن گفت ، جیگره منو آتیش زده ، من ازدیروز تاحالا دارم میسوزم، بی بی وقتی خواست بره ، گفت کسی با دختریتیم قهرنمیکنه ، من از زبون شما بگم ،کسی دختر یتیمو سیلی نمیزنه ، کسی به دختر بی بابا ، تازیانه نمیزنه ، امشب از خدا بخواهیم به حق این خانم سه ساله ، خدایا به حق این سه ساله ابی عبدالله ، داعش و اربابش آل سعود رو نابود کن ، خدایا به حق حضرت زهرا ، با نابودی دشمنای اسلام ، زیارت حرم حضرت رقیه را نصیب همه ما بفرما ... (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313