✍
روضه حضرت عباس (علیه السلام)
آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
من امروز با ابالفضل کار دارم
من امروز از ابالفضل توشه گیرم
وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
#امام_حسین (ع)
#حضرت_عباس (ع)
#محرم
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
سلام به حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ، لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَیهِ یَزیدَ بنَ الرُّقادِ الحیتى وحَکیمَ بنَ الطُّفیلِ الطّائِىَّ .
ترجمه: سلام بر ابوالفضل عبّاس ، فرزند امیر مؤمنان ؛ از خود در گذرنده با جان برای برادر، برگیرنده از دیروزش برای فردایش، فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده برای رساندن آب به او، وکسی که دست هایش بُریده شد! خداوند قاتلانش یزید بن رُقاد حیتی وحَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند!
منبع: الاقبال سید بن طاووس، ج۳ ص ۷۳ و المزار الکبیر مشهدی، ص ۴۸۶
#امام_حسین (ع)
#حضرت_عباس (ع)
#محرم
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
مقتل حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام)
لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟
وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من مىدهى؟
فبكى الحسين ع بكاء شديدا
امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد
ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از
اين منافقین خونخواهى كنم.
فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم
ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.:
فرجع إلى أخيه فأخبره
عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.
فسمع الأطفال ينادون العطش العطش
ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!
فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات
حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.
فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات
تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
و رموه بالنبال فكشفهم
او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت
و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء.
و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.
فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء
وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.
و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة
پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمهها گرديد.
فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من كل جانب
دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.
فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها
حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد.
فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند
آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.
فحمل القربة بأسنانه
حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.
فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها
ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت
ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره
سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت!
فانقلب عن فرسه
پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد
و صاح إلى أخيه الحسين أدركني
و فرياد زد: يا اخا ادركنى.
فلما أتاه رآه صريعا فبكى
وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد
و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي.
امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چارهام قليل و اندك شد .
#امام_حسین (ع)
#حضرت_عباس (ع)
#محرم
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
روضه سقایی حضرت ابالفضل (علیه السلام)
فسمع الأطفال ينادون العطش العطش فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات و رموه بالنبال فكشفهم و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء. فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من كل جانب فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند فحمل القربة بأسنانه فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره فانقلب عن فرسه و صاح إلى أخيه الحسين أدركني فلما أتاه رآه صريعا فبكى و حمله إلى الخيمة.
ترجمه: ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند: العطش! العطش! حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد. تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگمرد را محاصره و تير باران كردند. ولى او لشكر را شكافت و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد. وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت آمد و آب را ريخت. پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمهها گرديد. دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند. حضرت عباس عليه السلام با آنان كارزار كرد تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد. آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد. حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت. ناگاه تيرى به طرف آن بزرگمرد آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت. سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد و فرياد زد: يا اخا ادركنى. وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد و عباس را بخيمه برد.
منبع: بحارالانوار؛ علامه مجلسی: ج45 ص 41
#امام_حسین (ع)
#حضرت_عباس (ع)
#محرم
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
دودمه حضرت اباالفضل (علیه السلام)
مَشک دارد روی دوش و نعره دارد یاعلی
لعن حق بر منکرش
اَشهدُ ان لا امیرالمومنین الا علی
لعن حق بر منکرش
🗣 حسن لطفی
#امام_حسین (ع)
#حضرت_عباس (ع)
#محرم
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
نه دستی به تن نه مشکی به دوش.m4a
6.3M
نوحه
"نه دستی به تن نه مشکی به دوش"
"حسین جان مرا سوی طفلان مبر"
حسین آفتاب درخشنده ام
من از هر چه غیر تو دل کنده ام
مبادا مرا سوی خیمه بری
که پیش رقیه سر افکنده ام
رها کن مرا به دشت بلا
مرا سوی طفلان عطشان مبر
حسین جان مرا سوی طفلان مبر
عطش شعله ور کرده جان ترا
که سوزانده لعل لبان ترا
حسین ای گل گلشن فاطمه
مبادا ببینم خزان ترا
بسوی حرم بسوی حرم
مرا با خود ای یار قرآن مبر
حسین جان مرا سوی طفلان مبر
رسید انتظارآخر ای سرورم
مهیای دیدارپیغمبرم
اگر مادرم نیست در کربلا
بود روی دامان زهرا سرم
علم مانده جا به دشت بلا
مرا سوی زینب شتابان مبر
حسین جان مرا سوی طفلان مبر
#امام_حسین (ع)
#حضرت_عباس (ع)
#محرم
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
سینه زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها
بی پناهم ، غرق آهم در مدینه
شرمندم، از ربابُ و از سکینه
دل شکستم زار و خستهم دل حزینم
من همان اُم البنینم ..
آه ، اَیْنَ عثمان ، اَیْنَ جعفر ..
آه ، چه شد عباس آب آور ..
آه ، مادر ای مادر ..
اباالفضل ، بر دردم تسکینی
گل باغِ اُم البنینی
شنیدم ، رجز خواندی
اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
اباالفضل ، سقای طفلانم ..
کربلا و قحط آب و مشکِ پاره
کشته من را روضه هایِ شیرخواره
بی قرارم، گریه دارم
سر پیری یک پسر هم من ندارم، در کنارم
آه، روضه میخوانم روز و شب
آه، پسرانم نذر زینب
آه ، جان شده بر لب
تو رفتی ، تشنه لب برگردی
جدا کرد ، دستت را نامردی
اباالفضل ، شیرم حلالِ تو
امان نامه را پاره کردی
اباالفضل ، سقای طفلانم ..
ای بشیر از عصر عاشورا نگفتی
از حسینِ یکه و تنها نگفتی
نیزه باران شد تنی که زار و زخمی زیر مرکب
مانده بی سر در بیابان
آه ، در بیابانِ طف دیده
آه ، پیکرش را زینب دیده
آه ، لب خشکیده ..
نبودم من همراهِ زینب
فدای اشک و آه زینب
شنیدم در تنور خولی
سیه شد روی ماه زینب
حسین جان، جانم جانم جانم ..
#روضه_حضرت_ام_البنین (س)
#حضرت_عباس (ع)
#ام_البنین (س)
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
درباره بی بی ام البنین سلام الله علیها
✔️ نام (فاطمه) و کنیه اش (ام البنین= یعنی مادر پسران) است.
✔️ اسم پدرش حزام و مادرش ثمامه است. ایشان از تیره بنی کلاب بن ربیعه از قبیله نامدار عرب بنام بنی عامر بن صعصعه هستند.
✔️ شجره ایشان با چند واسطه به عبد مناف، جد اعلای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، می رسد.
✔️ خواستگاری از ایشان توسط عقیل برادر امیرالمومنین که دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود انجام شد.
✔️ خود بی بی فرمودند قبل از ازدواج با امیرالمومنین در عالم رویا دیدم: در باغی هستم که ناگهان ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع شد به شکلی که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند.
(ماه و ستارگان اشاره به چهار فرزند شهیدش دارد).
✔️ ایشان چهار پسر به نامهای عباس، عبداللّه، عثمان و جعفر تربیت کرد که همه در کربلا به شهادت رسیدند.
✔️ ایشان مانند حضرت زینب سلام الله علیها پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، ندای مظلومیت و حقانیت راه شهدای کربلا را به گوش نسلهای آینده رساند.
✔️ زمان دقیق رحلت ایشان مشخص نیست. بعضی تاریخنگاران 64 ق و بعضی 70 گفته اند.
✔️ مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه نوشته اند که (بنی امیه) بی بی ام البنین سلام الله علیها را با عسل زهرآگین (مسموم) و به (شهادت) رساندند.
✔️ قبر ایشان در قبرستان بقیع است.
#حضرت_ام_البنین (س)
#حضرت_عباس (ع)
#ام_البنین (س)
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها
از اول هرکجا که حرفی از مادرترین بوده
همیشه بعد اسم فاطمه، ام البنین بوده
کنیزی کرد زینب را؛ مقامش رفت بالاتر
اگر ام البنین، ام البنین شد؛ اینچنین بوده
خودش را روز اول، پای زینب روی خاک انداخت
کسیکه پیش اقوام خودش، بالانشین بوده
ادب را شیر کرد و نوشجان بچههایش کرد
که بیشک همسر شیرخدا، شیرآفرین بوده
برای بچه های فاطمه، مادر شدن کم نیست
فقط او لایق این مرتبت روی زمین بوده
*کسی دیگه نمی تونست برا حسین مادری کنه .. لذا وقتی از مدینه میخواست بیاد بیرون ابی عبدالله خداحافظی کنه ، گفت اُماه .. *
اگر او را بخواهم در عناوینی بگنجانم
علی تاج ولایت بود و این بانو، نگین بوده
اگر نانی به سائل داده، گفته یادتان باشد
که نان سفرهاش، نان امیرالمؤمنین بوده
*اومد دم خونه ام البنین بعد از واقعه کربلا .. گفت من هر سال از این خانه خرجی سالم رو میگیرم .. بی بی براش بهش خراج داد گفت یه آقایی بود که هر سال به من این عنایت رو داشت ، حضرت فرمود به خدا اون آقا رو تو کربلا شهید کردن .. سائل نشست شروع کرد گریه کردن ..*
هزار عباس اگر میداشت، تقدیم علی میکرد
نخوان ام البنین او را که ام العارفین بوده
از اینکه عالمی حاجت گرفت از دست پرمهرش
یقین دارم، خودش دست خدا در آستین بوده
شبیه کربلاییها بخواه اول از او حاجت
چرا که پیش از عباسش به فکر زائرین بوده
امام دین در عاشورا به عباسش پناه آورد
از این منظر ببینی، زیر دینش رکن دین بوده
علمدارش زمین افتاد اگرچه روز عاشورا
علمدارِ بساط روضه، بعد از اربعین بوده
*همه جا روضه به پا میکرد بعد اربعین .. طوری گریه میکرد که دشمن به گریه می افتاد ، مروان لعنت الله از کنار بقیع رد میشد از سوز
به داغ شیرخواره، گریه کرده؛ نه به شیرانش
فداکاری ببین؛ انگار امِّ بیبنین بوده
به سینه میزد و میگفت: ای تنهای بیمادر
تمام فکر و ذکرش لحظهی هَل مِن معین بوده
نبایستی برایش از حسین اینگونه میگفتند
که ساعاتی به زیر زانوی شمر لعین بوده
#روضه_حضرت_ام_البنین (س)
#حضرت_عباس (ع)
#ام_البنین (س)
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله
السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع
یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه
المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته.
🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
امشب از همینجا...
سلام بدیم به بی بی ام البنین...
ان شاء الله وعده همه ما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
خیلی آبرو داره این خانم...
خیلی احترام داره...
امام باقر (ع) فرمودند...
و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى
خانم ام البنین مادر چهار شهید هست...
میدونی کدوم شهدا...
شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس...
مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند...
خیلی عظمت داره این بانو...
🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی
🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی
آی اونی که گفتی مریض دارم...
گرفتارم...
امشب مجلس بنام مادر عباسه...
مطمئن باش ابالفضل العباس...
به گریه کن های مادرش نظر داره...
مواظب باش دست خالی از این مجلس نری...
🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین
🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین
مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته...
بعد واقعه کربلا...
وقتی بشیر وارد مدینه شد...
اومد محضر بی بی ام البنین...
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
🔸تمام زندگیم مال حسینه
🔸دلم همواره دنبال حسینه
بشیر همه بچه هام فدای حسین...
به من بگو...
الان آقام حسین کجاست...
یدفعه بشیر صدا زد...
بی بی جان...
حسینت رو...
با لب تشنه سر از تنش جدا کردند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین
🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین
🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت
🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین
#روضه_حضرت_ام_البنین (س)
#حضرت_عباس (ع)
#ام_البنین (س)
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313
حضرت ام البنین س ی(2).mp3
113.1K
حضرت ام البنین (س)
گلی از گلشن عترت،ولی ام البنینی تو
صفای خانه ی مولی،امیرالمؤمنینی تو
واویلا آه و واویلا ²
پس از زهرا گل حیدر،شدی بر مرتضی همسر
خودت گفتی که من هستم،کنیز خانه ی حیدر
واویلا آه و واویلا ²
ز الطاف خداوندی،شدی بر مرتضی داور
تو گشتی بعد زهرایش،برای زینبین مادر
واویلا آه و واویلا ²
برای نوگلان یاس،همیشه بوده ای حساس
به پاس این همه خوبی،خدا داده به تو عباس
واویلا آه و واویلا ²
ز سوز داغ تو گشته،مدینه کربلا امشب
از این ماتم همه عالم،شده ماتمسرا امشب
واویلا آه و واویلا ²
شب داغ تو مولاتی،به یاد کربلا هستم
بسوزم زان مصیبت ها،دوباره در عزا هستم
واویلا آه و واویلا ²
اگر چه چار فرزندت،شهید راه دین گشتند
برای شیعه ی حیدر،همه حبل المتین گشتند
واویلا آه و واویلا ²
گل حیدر همه عمرت،تو غرق شور و شین بودی
تمام روز و شب یاد،غریبی حسین بودی
واویلا آه و واویلا ²
شنیدی که به دشت خون،علی صد پاره پیکر شد
ندیدی که ز تیر کین،بریده حلق اصغر شد
واویلا آه و واویلا ²
شنیدی که فدایی شد،تمام هست عباست
ندیدی از ره کینه،جدا شد دست عباست
واویلا آه و واویلا ²
شنیدی که میان خون،حسینت دست و پا می زد
ندیدی لحظه ی آخر،که مادر را صدا می زد
واویلا آه و واویلا ²
شنیدی که حسین تو،میان خاک و خون افتاد
ندیدی در کنار آب،حسینت تشنه لب جان داد
واویلا آه و واویلا ²
شنیدی که ز ظلم و کین،زدند آتش به هر خیمه
ندیدی رأس سالار،شهیدان را روی نیزه
واویلا آه و واویلا ²
#حضرت_ام_البنین (س)
#حضرت_عباس (ع)
#ام_البنین (س)
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇
🆔 ➺ @madahi313