eitaa logo
مداحی های ذخیره شده .
15هزار دنبال‌کننده
495 عکس
1.7هزار ویدیو
10 فایل
* ومَاالجَنَّة‌غَیرُکَربلاء ؟ : ) - عمریست می‌خوانند به‌ عشق‌ حسین‌ُ ؛ میگریَند‌ به‌ حال‌ حسین . مگراینکه‌همین‌دوقطره‌اشک‌ازآتش‌دوزخ‌نجاتمان‌‌ دهند :) گروهمون @group_chanel التماس‌دعا ؛ والسلام . -- - - - ----- - ----- - - ---- [ شرایط : @tab_madahi ]
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم . امیدوارم که همتون خوب بوده باشید .
امشب اومدم ادامه داستان ها و خاطرات عمو حسن را بگم براتون .🤍
امشب قراره خاطره " آخرین بوسه " را از عمو حسن براتون بگم .
خاطره‌ی " آخرین بوسه " گفته شده از مادر عمو حسن هستش .
مادر شهید میگفت وقت اعزام بود و قرار بود که عمو حسن ما بعد از این اعزام و برگشتش‌ دیگه نره جبهه .
مداحی های ذخیره شده .
مادر شهید میگفت وقت اعزام بود و قرار بود که عمو حسن ما بعد از این اعزام و برگشتش‌ دیگه نره جبهه .
دَم اتوبوس بودیم و وقتش بود که جگر گوشم را بفرستم جبهه ولی بهم قول داده بود بعد از برگشتش زن بگیره .
رفتم که گردن پسره رشیدم را بوس کنم .
مداحی های ذخیره شده .
رفتم که گردن پسره رشیدم را بوس کنم .
ولی یک لحظه چشمم افتاد به یکی از آشنا هایی که اونجا بود و بسیار فردی سختگیر و . . بود .
مداحی های ذخیره شده .
ولی یک لحظه چشمم افتاد به یکی از آشنا هایی که اونجا بود و بسیار فردی سختگیر و . . بود .
از ترس اون آشنامون نرفتم گردن پسرم را بوس کنم و بدون بوسیدن اعزام شد و رفت . .
خیلیه به خاطر حرف مردم حسرت بوسه به گردن بچت به دلت بشینه ‌‌. . ❤️‍🔥
https://harfeto.timefriend.net/17066384915976 دوست دارم نظرتون را درمورد عمو حسن بدونم . ادامه بدم یا نه ؟!
امشبم تموم شد ؛ اگر عمری بود فرداشب براتون بقیه‌ی خاطرات شهید ک مشخصاتشون‌ را میگم .
مݩ بـے طُ صَغیـڔ ابـݩ فقیـڔ ابݩ حَقیـڔݦــ حُـسیـݩ🍃️
روز قدس روز وجدان، انسانیت و شرافت...✌️🏻 @madahi_chanel
بسم الله الرحمن الرحیم . سلام علیکم .
بریم که خاطره بازی از جنس شهدا و عمو حسن را شروع کنیم 🤍 .
امشب قراره راجب ازدواج شهید صحبت کنیم .
عمو حسن ما قرار بود آخرین اعزامش باشه که در آخرین اعزام خبر شهادتش اومد . 🥺 ❤️‍🔥
قول داده بود ایندفعه که رفت جبهه و برگشت دیگه نره و حتی قوا داده بود ازدواج کنه .
حتی مادر شهید براش چندتا دختر هم نشون کرده بود . .
و حتی پدرش براش فرش هایی که طبق رَسم‌ رسوم باید به دوماد می‌دادند را هم خریده بود 🤍 .
اما هیچوقت اون یکی از اون دخترا با عمو حسن ازدواج نکرد . .💔 .
اما انگار قرار نبود هیچوقت اون فرش برای عمو حسن باشه و برای خونش استفاده بشه 🖤 .
عمو حسن ما هیچوقت از جنگ بر نگشت و هیچوقت ازدواجی نکرد . . 🖤 🙂
عمو حسن ما رفت تا هیچی دختری بی امنیتی را احساس نکنه . .🙂
عمو حسن ما و امثال این شهید رفتند که ما الان داریم این پیام را با خیال راحت می‌خونیم .🙂