331816707_-211687.mp3
2.33M
🌾▪️ #روضه امروز: حضرت زینب سلام الله علیها
🍃هر روز زیارت عاشورا بخونیم و روضه گوش کنیم.
🍃✨امام زمان:
یا جدّاه، هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم.
کانال امام حسین ( 7.mp3
8.53M
🔸✨🍃 السلام کرببلا
🌹✨🍃#یااباعبدالله
قَلَبم اَزکار کِهاُفْتادبِهمَنشُوکنَدَهید
اِسمِ اَرْبابْ بیایَد،ضَرَبان میگیرَد..
مداحی آنلاین - آرزو داشتم بمیرم اربعین کربلا - مهدی رعنایی.mp3
3.72M
🥀🍂یه سلام میدم با حسرت طرف کربلا
🥀🍂آرزو داشتم بمیرم اربعین کربلا
#مهدی_رعنایی
#شور
🍃✨صل الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
#دوبیتی
🍂✨🥀#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام🍂✨🥀
دیگر نداشت ساقی لب تشنه مست، دست
یعنی که شسته بود وفا را، ز دست، دست
آن مشک تیر خورده به دندان چنان گرفت
انگار نیست زخمی و انگار هست، دست
از رود و چشمه ناله روان شد که آب! آب!
از سنگ و صخره بانگ برآمد که دست! دست!
هر دست او به گوشهای افتاد و مرد را
حتی به دست دیگر خود دل نبست، دست
میگفت داغ خجلت این مشک پاره را
بر تن اگر که بود کنون، میشکست، دست
عمری به روی سینه به نزد حسین بود
حالا به خاک پای برادر نشست، دست
در کار عشق، عرض طلب، بیوسیله است
کز دست شسته بود، به بزم الست، دست
بیدست، خوشتر است شهید ره وفا
در عاشقی مگر که ز پا کمتر است، دست؟
در بزم عشق، محرم ساقی نمیشود
از هست و نیست تا نکشد میپرست، دست
دستی طلب که بال بهشتی شود تو را
آسان به راه عشق نیاید به دست، دست
سقای کربلایی و ساقی است، نام تو
تا آب هست و آینه باقی است نام تو
(محمد سعید میرزایی)
#دوبیتی
🍁✨▪️#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام🍁✨▪️
شرم مرا به خیمۀ طفلان كه مى برد؟
مشك مرا به خیمۀ سوزان كه مى برد؟
ادرك اخا سرودم و نالیده ام ز دل
این ناله را به محضر سلطان كه مى برد؟
سقا به خون نشست و علم بر زمین فتاد
با دختران خبر ز مغیلان كه مى برد؟
دستم فتاد و پنجۀ دشمن گشوده شد
این قصه را به موى پریشان كه مىبرد؟
دشمن به فكر غارت و معجر كِشى فتاد
این شرح را به طفل هراسان كه مى برد؟
این غصه سوخت جان مرا صد هزار بار
سادات را به ناقۀ عریان كه مى برد؟
(محمد سهرابی)
#دوبیتی
🌾🥀#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام🌾🥀
خوردی زمین و حیثیت لشکرم شکست
اصلی ترین ستون خیام حرم شکست
فریاد های «انکسری» بی دلیل نیست
در اوج درد تکیه گه آخرم شکست
از ناله های «یا ولدی» در کنار تو
معلوم شد که باز دل مادرم شکست
درد مرا فقط پدرم درک می کند
دیدم چگونه بال و پر جعفرم شکست
ساق عمود در سر تو گیر کرده است
نعره زنم که وای سر حیدرم شکست
تو در میان علقمه از پا نشستی و
در بین خیمه ها سپر خواهرم شکست
وقتی عمود خیمه کشیدم سکینه گفت:
دیدی غرور ساقی آب آورم شکست
آن شب که سوخته ها همه دور زینب اند
گوید عمو کجاست ببیند سرم شکست
وقتی شتاب سیلی و مرکب یکی شدند
هر جفت گوشواره، زیر معجرم شکست
(قاسم نعمتی)
#دوبیتی
🍂▪️#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام🍂▪️
دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن
گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن
مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست
تو در این معرکه ی درد مرا یاری کن
تیر! در چشم برو، لیک سوی مشک میا
به هوای سر زلفش تو هواداری کن
تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست
عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن
چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند
قطره ی اشک تو در غربت من جاری کن
بانوی تشنه لبان! دست روی سینه مَنِه
لااقل بهر من سوخته دل کاری کن
آب را تا به در خیمۀ اصغر برسان
بعد آن بر من بی دست عزاداری کن
(سید محمد جوادی)
#دوبیتی
🥀#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام🥀
دل داده ام به نغمه ی ادرک اخای تو
با من چه کرد شور برادر بیای تو
ای مسجد وفا بدنت، روی خاک ها
گلدسته است یا که دو تا دست های تو
دست تو روی دست من و جبرییل هم
آورده است بال پریدن برای تو
با تو چه کرد دیدن قد دوتای من
با من چه کرد دیدن فرق دوتای تو
هارون من چگونه شکافد در این دیار
دریای غصه های دلم بی عصای تو
دیگر بس است گفتن روحی لک الفدا
دیدی که مستجاب شد آخر دعای تو
در پیش خیمه گفته ام" إرکب بنفسی انت"
یعنی که بی مبالغه جانم فدای تو
یک چشمه آب اگر که میان خیام بود
صد چشمه خون نبود کنون زیر پای تو
از خنده ها بلند شده های های من
از گریه ام بلند شده های های تو
(عطیه سادات حجتی)
4_5927161422323648505.mp3
4.03M
🏴•بلند شو علم رو..
◾️روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شب تاسوعا محرم ۹۸
#به نفس سید رضا نریمانی
🏴بلند شو علم رو..
◾️روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی
میگه همچین که بیبی روشو از علی میپوشوند، علی خیلی خجالت میکشید.. (من قصد مدینه رفتن نداشتم ..)
آخه این مشکُ که از خیمه ها برداشت، همه بچه ها گفتن عمو داره میره با آب برمیگرده؛
عمو میره دست خالی برنمیگرده..
همچین که این تیر به این مشک خورد؛ دید این آب ها داره از مشک میریزه ..
ای مشک مریز آبرویم ..
حرف از مدینه زده شد امشبم که شب تاسوعاست ، این که گفتم خدا آبرو هیچ مردی رو نبره '
خیلی زشته ، خیلی بده مردی قولی بده به هر دلیلی نتونه اون قول رو برآورده کنه ..
همچین که تو دل شب داشت این بدن و غسل میداد، هی میگفت: حلالم کن...
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
بمیرم اباالفضل، که نقش زمینی
نه میتونی پاشی، نه اینکه بشینی
کو اون چشم دریا، کو اون مهجبینی
نمیتونی حتی، حسین و ببینی
دو دستت کنارم، تنت روبرومه
چه بغض عجیبی، میون گلومه
بلند شو علم رو، بلند کن اباالفضل
بلند شو که حرفِ، من و آبرومه
رو خاکی تحمل، ندارم ندارم
علم رو رو دوشِ، کی باید بذارم
تو این قوم کافر، ندارم یه یاور
صد آه و صد افسوس، شدم بیبرادر
تو رفتی و حالا، میگن بیسپاهه
بلند شو نفهمن، حرم بیپناهه
بلند شو ببینن، هنوز یه نفر هست
نیان سمت خیمه، تا وقتی قمر هست
به اشکم میخندن، به اشک غریبیم
به این اضطرابم, به این بیشکیبیم
تو رفتی و حالا، حرم میشه غارت
میپوشه سکینه، لباس اسارت
بدون تو خیلی، برا خیمه بد شد
زدن دخترام و، غرورم لگد شد
همین که سه سالم، دیگه بیعمو شد
ببین خواهرم رو، با کی روبرو شد
بلند شو برادر، قرارم رو بردی
همین که بمونی، یعنی آب آوردی
همچین که دید ابیعبدالله داره میاد؛ خدای ادبِ .. هیچ جا نداریم حتی بعضیا میگن، حتی تو کربلا هم نگفت اَخا با ذکر اباعبدالله صدا زد داداششُ. بعضیا میگن یبار گفتن اونم کربلا، بعضیا میگن همون یبارم نگفت.
یه همچین آقاییِ ...
_از کی درس گرفته؟!
_از امام حسن
چون میدید امام حسن نسبت به برادرش حسین جوری رفتار میکنه انگار حسین بزرگتر از حسنه...
چنان قربون صدقه حسین میرفت امام حسن، فَلذا هیچوقت نگفت داداش.
حالا یه همچین آقایی ببین سی و چندسال تاحالا به حسین نگفته داداش، همش گفته مولا، یااباعبدالله، سیدنا...
حالا دراز به دراز خوابیده از دور دید ابی عبدالله داره میاد... هی این بازوهارو میخواد یه جوری تقلا کنه یه جوری خودشو بنشونه، از دور ابیعبدالله گفت: عباسم تکون نخور عباسم؛ خیلی باوفاست...
بیاین مثل عباس برا امام زمانمون باوفا باشیم.
وفای عباس اگه بخوام فقط یه نمونهشو بگم، همچین که این غنیمتهایی که گرفته بودن رو یزید لعنت الله میخواست پس بده به اهلبیت، همه رو که پس داد رسیده به یه عَلمی،همچین که این عَلم رو نگاه کرد یهو همه دیدن سه مرتبه باصدای بلند فریاد زد:
"الله اکبر ، الله اکبر ، الله اکبر"
_چی دیدی؟!
_گفت:« علمدار این پرچم کی بوده»؟!
گفتند: این پرچم عباسه
گفت عجب یاری داشت...
تاآخرین لحظه هم زمین افتاد این عَلم دستش بود
عَلم نیفتاد، علم بیفته یعنی سپاه حسین بیعَلمدار شده...
اینجوری علم و محکم گرفته بود، حاضر نبود یه ذره، خشی، یه تیری به ابی عبدالله بخوره...
از کی یاد گرفته؟!
همچین که کمربند مولا رو گرفته بود، گفت نمیذارم علی رو ببرین...
فلذا امام صادق فرمودن:« انقد نامرد قنفذ با این تازیانش به بازوی مادر ما زد». که امام صادق میفرمایند:« علت شهادت مادر ما فاطمه، همون ضرباتی بود که دست زهرا از کمربند علی جدا نمیشد»...
اینقدر زد تا این دست جدا شد.
◾️◾️🌾◾️◾️🌾◾️◾️🌾◾️◾️🌾