eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂▪️ ابالفضل العباس علیه السلام🍂▪️ دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست تو در این معرکه ی درد مرا یاری کن تیر! در چشم برو، لیک سوی مشک میا به هوای سر زلفش تو هواداری کن تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند قطره ی اشک تو در غربت من جاری کن بانوی تشنه لبان! دست روی سینه مَنِه لااقل بهر من سوخته دل کاری کن آب را تا به در خیمۀ اصغر برسان بعد آن بر من بی دست عزاداری کن   (سید محمد جوادی)
🥀 ابالفضل العباس علیه السلام🥀 دل داده ام به نغمه ی ادرک اخای تو با من چه کرد شور برادر بیای تو ای مسجد وفا بدنت، روی خاک ها گلدسته است یا که دو تا دست های تو دست تو روی دست من و جبرییل هم آورده است بال پریدن برای تو با تو چه کرد دیدن قد دوتای من با من چه کرد دیدن فرق دوتای تو هارون من چگونه شکافد در این دیار دریای غصه های دلم بی عصای تو دیگر بس است گفتن روحی لک الفدا دیدی که مستجاب شد آخر دعای تو در پیش خیمه گفته ام" إرکب بنفسی انت" یعنی که بی مبالغه جانم فدای تو یک چشمه آب اگر که میان خیام بود صد چشمه خون نبود کنون زیر پای تو از خنده ها بلند شده های های من از گریه ام بلند شده های های تو   (عطیه سادات حجتی)
4_5927161422323648505.mp3
4.03M
🏴•بلند شو علم رو.. ◾️روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شب تاسوعا محرم ۹۸ نفس سید رضا نریمانی
🏴بلند شو علم رو.. ◾️روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی میگه همچین که بی‌بی روشو از علی میپوشوند، علی خیلی خجالت میکشید.. (من قصد مدینه رفتن نداشتم ..) آخه این مشکُ که از خیمه ها برداشت، همه بچه ها گفتن عمو داره میره با آب برمیگرده؛ عمو میره دست خالی برنمیگرده.. همچین که این تیر به این مشک خورد؛ دید این آب ها داره از مشک میریزه .. ای مشک مریز آبرویم .. حرف از مدینه زده شد امشبم که شب تاسوعاست ، این که گفتم خدا آبرو هیچ مردی رو نبره ' خیلی زشته ، خیلی بده مردی قولی بده به هر دلیلی نتونه اون قول رو برآورده کنه .. همچین که تو دل شب داشت این بدن و غسل میداد، هی میگفت: حلالم کن... علی رو حلال کن واسه زخم بازوت علی رو حلال کن واسه درد پهلوت بمیرم اباالفضل، که نقش زمینی نه میتونی پاشی، نه این‌که بشینی کو اون چشم دریا، کو اون مهجبینی نمیتونی حتی، حسین و ببینی دو دستت کنارم، تنت روبرومه چه بغض عجیبی، میون گلومه بلند شو علم رو، بلند کن اباالفضل بلند شو که حرفِ، من و آبرومه رو خاکی تحمل، ندارم ندارم علم رو رو دوشِ، کی باید بذارم تو این قوم کافر، ندارم یه یاور صد آه و صد افسوس، شدم بی‌برادر تو رفتی و حالا، میگن بی‌سپاهه بلند شو نفهمن، حرم بی‌پناهه بلند شو ببینن، هنوز یه نفر هست نیان سمت خیمه، تا وقتی قمر هست به اشکم میخندن، به اشک غریبیم به این اضطرابم, به این بی‌شکیبیم تو رفتی و حالا، حرم میشه غارت میپوشه سکینه، لباس اسارت بدون تو خیلی، برا خیمه بد شد زدن دخترام و، غرورم لگد شد همین که سه سالم، دیگه بی‌عمو شد ببین خواهرم رو، با کی روبرو شد بلند شو برادر، قرارم رو بردی همین که بمونی، یعنی آب آوردی همچین که دید ابی‌عبدالله داره میاد؛ خدای ادبِ .. هیچ جا نداریم حتی بعضیا میگن، حتی تو کربلا هم نگفت اَخا با ذکر اباعبدالله صدا زد داداششُ. بعضیا میگن یبار گفتن اونم کربلا، بعضیا میگن همون یبارم نگفت. یه همچین آقاییِ ... _از کی درس گرفته؟! _از امام حسن چون میدید امام حسن نسبت به برادرش حسین جوری رفتار میکنه انگار حسین بزرگتر از حسنه... چنان قربون صدقه حسین میرفت امام حسن، فَلذا هیچوقت نگفت داداش. حالا یه همچین آقایی ببین سی و چندسال تاحالا به حسین نگفته داداش، همش گفته مولا، یااباعبدالله، سیدنا... حالا دراز به دراز خوابیده از دور دید ابی عبدالله داره میاد... هی این بازوهارو میخواد یه جوری تقلا کنه یه جوری خودشو بنشونه، از دور ابی‌عبدالله گفت: عباسم تکون نخور عباسم؛ خیلی باوفاست... بیاین مثل عباس برا امام زمانمون باوفا باشیم. وفای عباس اگه بخوام فقط یه نمونه‌شو بگم، همچین که این غنیمت‌هایی که گرفته بودن رو یزید لعنت الله میخواست پس بده به اهلبیت، همه رو که پس داد رسیده به یه عَلمی،همچین که این عَلم رو نگاه کرد یهو همه دیدن سه مرتبه باصدای بلند فریاد زد: "الله اکبر ، الله اکبر ، الله اکبر" _چی دیدی؟! _گفت:« علمدار این پرچم کی بوده»؟! گفتند: این پرچم عباسه گفت عجب یاری داشت... تاآخرین لحظه هم زمین افتاد این عَلم دستش بود عَلم نیفتاد، علم بیفته یعنی سپاه حسین بی‌عَلمدار شده... اینجوری علم و محکم گرفته بود، حاضر نبود یه ذره، خشی، یه تیری به ابی عبدالله بخوره... از کی یاد گرفته؟! همچین که کمربند مولا رو گرفته بود، گفت نمیذارم علی رو ببرین... فلذا امام صادق فرمودن:« انقد نامرد قنفذ با این تازیانش به بازوی مادر ما زد». که امام صادق میفرمایند:« علت شهادت مادر ما فاطمه، همون ضرباتی بود که دست زهرا از کمربند علی جدا نمیشد»... اینقدر زد تا این دست جدا شد. ◾️◾️🌾◾️◾️🌾◾️◾️🌾◾️◾️🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5870857566463984487.mp3
1.28M
‍ 🥀✨ 🥀▪️ 🍂▪️ ✨🌾▪️ 🎧 وقتی خبر شهادت جناب حمزه رو به پیامبر دادن ، میگن پیغمبر اشک ریخت .... وجود حمزه کنار پیغمبر ، خیلی نشان دهنده ی قدرت اسلام بود .... الله اکبر .... مریض دارا ... گرفتارها ... لحظه ، لحظه ی استجابت دعاست... چی میخوام بگم ؟!! میخوام بگم وقتی خبر شهادت رو به پیغمبر دادن ، قلب رسول خدا شکست ... اما دلش خوش بود یه علی هست.... تکیه گاه پیغمبر علی بود ... تا علی هست کسی جرات نداشت به پیغمبر آسیبی برسونه ... میخوام یه جمله بگم ... میخوام بگم وقتی خبر شهادت اباالفضل رو به ابی عبدالله دادن ... وقتی رسید کنار علقمه ... یه نگاه کرد دید همه رو خاک افتادن ... دلش به کی خوش باشه حسین ...؟! ... یه علی داشت اربا اربا رو خاک ... (حالا که خیلی خیلی گرفتاری ، بگم و ناله بزنی ... ) اما حسینم یه علی داشت ... پیغمبر علی ، امیرالمومنین رو داشت ، حسینم کنار علقمه دلش خوش بود یه علی داره .... کدوم علی ...؟!! وقتی تکیه داد به نیزه ... صدا زد هَل مِن ناصر یَنصُرنی ؟ .... دیدن یه علی تو گهواره دست و پا میزنه .... یعنی بابا من هستم .... حسین ... 🍀🌾🍀
غریب تنها سلام ما به حسين و به کربلاي حسين سلام ما به علمدار با وفاي حسين سلام ما به فرات و به موج سوزانش سلام ما به ابالفضل و چشم گريانش سلام ما به جبين شکسته زينب سلام ما به نماز نشسته زينب سلام ما به دعاي توسل عمه به اشک مادر قاسم به گوشه خيمه سلام ما به بدن هاي مانده در صحرا سلام ما به ملاقات زينب و زهرا سلام ما به لب چوب خيزران خورده به آن خرابه نشيني که نيمه شب مرده سلام ما به نماز سه ساله اي که سحر به سجده رفته به لبهاي پر ز خاکستر
غریب تنها با خدا جا در دل اهل ولا دارد حسین هر طرف روی آوری صد کربلا دارد حسین ما به دشت کربلا از او مزاری دیده ایم در دل هر شیعه یک صحن و سرا دارد حسین قتلگاهش کعبه و آب فراتش زمزم است بلکه صد زمزم روان در چشم ما دارد حسین این شنیدی هست قرآن زینت هر خانه ای جا چو قرآن در تمام خانه ها دارد حسین جای قرآن و حسین در سینه ی پیغمبر است بلکه جا بر روی دوش مصطفی دارد حسین تشنه لب شد کشته و جاری ز چشم شیعیان تا قیامت چشمه ی آب بقا دارد حسین در هجوم نیزه ها حق را عبادت می کند به چه خوش در موج خون حال دعا دارد حسین شمر را در قتلگه قول شفاعت می دهد تا چه حد آقایی و لطف و عطا دارد حسین زیر چوب خیزران آوای قرآن بشنود گفتگو با دوست در طشت طلا دارد حسین قتلگاهش مروه و سعیش چهل منزل تمام بین طشت زر صفایی با صفا دارد حسین ذره ای از تربتش درد دو عالم را دواست بهر درد عالم خلقت دوا دارد حسین
دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا بودم   به دنبال یوسف زهرا در به در سوی کوچه ها بودم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا دلم می خواست در شب جمعه با امام زمان کربلا بودم به دنبال یوسف زهرا در به درسوی کوچه ها بودم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا دلم میخواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه میخواند و میزدم من خود بر در و دیوار به یاد ان صورت نیلی میزدم اندر صورتم سیلی بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا
🥀بعد مرگ من اگر تربت ارباب نبود 🥀خاک ری را... بتکانید بروی کفنم
-409002238_-211691.mp3
7.68M
✨🍁 امروز: حضرت ام البنین سلام الله علیها 🥀🍃هر روز زیارت عاشورا بخونیم و روضه گوش کنیم. ✨🍃امام زمان: یا جدّاه، هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه‌ها شعر خداست که ردیفش غربت جمعه را باید خواند، قافیه گر مِحنت جمعه‌ها می‌شکفد در دلم دلِ تنگم با خود می‌شود هم صحبت روز آدینه عجب روز پر معنایی‌ست جمعه‌ هم رنگ دعاست با نسیم رحمت جمعه‌ها چشم دلم مات بر رویایی یک جهان دیده به ره، منتظر با حسرت روز آدینه نگر در پس پرده‌ی غیب عدل وعده داده می‌رسد با عزت