#نوحه سنتی علم افراز عباس
#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
به پاخیز و علم گیر و علم افراز عباس
در این غوغای بی یاری نما اعجاز عباس
ندارم جز تو یاری در دل صحرای خونین
بزن شمشیر و دشمن بر زمین انداز عباس
نه وقت خفتن و ماندن به روی خاک باشد
در این صحرا نباشد جای خواب ناز عباس
علمدار دلیر لشکرم از خاک میدان
به پاخیز و دوباره حمله کن آغاز عباس
ای علمدار حسین ، عباس علمدار حسین
**
تو که عمری وفاداری نمودی بر حسینت
وفایت بر برادرها شده احراز عباس
میان بی کسی هایم امید لشکری تو
چه زیبا همتّت را کرده ای ابراز عباس
فراقت پرچم ماتم درون خیمه بسته
تلاشی تا نمایی قفل ماتم ، باز عباس
تمام دلخوشی های صغیران بر دو دستت
برای کودکان تشنه شو دمساز عباس
ای علمدار حسین ، عباس علمدار حسین
**
هراس افکنده نامت بر سپاهی بی نهایت
تویی در عرصة رزم آوری ممتاز عباس
علم افتاده بر خاک بیابان پیش پایت
نموده مرغ جانت سوی آن پرواز عباس
نگاهت خیره بر مشک و علم مانده برادر
دو چشمت با دو دستانت شده همراز عباس
تن صد پاره ات دیدم شکستم ای دلاور
تویی جان برکف و جان داده و جانباز عباس
ای علمدار حسین ، عباس علمدار حسین
**
مرا خواندی برادر ، پایة جانم بلرزید
چگونه از دو چشمانت کنم اغماض عباس
ندارد خیمه هایم بعد ماه تو صفائی
مکن ساز جدایی از برادر ساز عباس
شده کوتاه اگر چه قامتت از ضرب شمشیر
منم سازم سخن را زین جهت ایجاز عباس
شفاعت کن به فردای قیامت میر بی دست
مرا با سروریِ مرثیه پرداز عباس
ای علمدار حسین ، عباس علمدار حسین
**
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#زمینه#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
#سید مهدی میرداماد
یه دست به عنان ذوالجناح یه دست بابا بر کمره
خدا کی به خیمه رباب میخواد این خبر رو ببره
یا جده سادات عمو افتاد یا جده سادات علم افتاد
یا جده سادات رقیه تو حرم افتاد
همین که روی خاکا علم افتاد
نگاه دشمن سمت حرم افتاد
****
خبر اومده تو خیمه ها بابام دیگه سقا نداره
چرا عمه از گوش همه داره گوشواره در میاره
یا جده سادات حرم غوغاست
یا جده سادات ببین بلواست
یا جده سادات حالا دیگه حسین تنهاست
اونی که قلب ما رو میسوزونه
دو تا دست رو خاک عمو جونه
*******
خبر وقتی سنگینه خدا قد ادم و خم میکنه
یکی گره رو سریش و دیگه داره محکم میکنه
یا جده سادات تو این غوغا
یا جده سادات تو این محشر
یا جده سادات همه دارن غم معجر
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#سبک واحد#نوحه حضرت#عباس علیه السلام
بنداول
عمو عباس
علقمه رفته برامون آب بیاره
عمو عباس
خود دریــا رو برای ما میـاره (۲)
چشم به راهند همه خیمه ها
پیچیده ناله ای از وا عطاشا (۲)
زد به دریـــــا
دیگه سقـــــا
با دم أنَ ابنُ الزهـــرا (۲)
جانم یاابوفاضل...ابوفاضل...ابوفاضل(۲)
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
بند دوم
من بمیرم
بین راه هردوتا دستاشو بریدن
من بمیرم
چشمــای نازو قشنگشو دریـدن (۲)
شد دوتا فرق سقّـــــا ز کین
ظرفای آب همه خورد زمین (۲)
غرق مـــــاتم
شده عـــــالم
کمرِ حسین شد خَــــم
جانم یاابوفاضل...ابوفاضل...ابوفاضل(۲)
شاعر : علی اصغر رفیعی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#بحر طویل سنتی#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
#سید مهدی میرداماد
میزنم دم ز علمدار رشید حرم عشق
شه با کرم عشق مه محترم عشق
صفای قدم عشق همان یار که گشته صنم عشق
چکد از لب او بر لب پیمانه نم عشق
همان شاه که باشد سر دوشش علم عشق
نگار دل زارم صفا بخش مزارم
به جز عشق جمالش به دل خویش ندارم
قرارم بهارم شعارم همه دار و ندارم
که باشد شب اول دل قبرم به کنارم
دلم عاشق رویش شدم بنده کویش
دلم بسته به مویش قدح نوش سبویش
شتابان دل زارم همه شب جانب کویش
چنان برگ خزانیست روان در دل جویش
ندارم به خدا جز هوس دیدن رویش
مرا کشته به و الله علی واری خویش
ذکر بازوی یل ام البنین در کار زار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
ابالفضل امیرم امیر بی نظیرم
صفا بخش ضمیرم که جز عشق رخش در دل خسته نپذیرم
چه خوش باشد اگر باز زند با دو سه تیرم
که صیدش شوم و زیر قدم هاش بمیرم
ز غیرش همه سیرم دل از مهر خدایی ابالفضل نگیرم
علمدار ابالفضل
سپهدار ابالفضل
جهان گیر و جهان دار ابالفضل
بود دلبر و دلدار ابالفضل
مرا یار ابالفضل
تپش های دل حیدر کرار ابالفضل
شده در حرم فاطمه پرگار ابالفضل
زنم جار ابالفضل
بود عشق شرر بار ابالفضل
بگوبد دل دیوانه سر دار ابالفضل
سرم پر ز هوایش دلم جای ولایش
غلامم به سرایش
همه هستی و دینم به فدایش
بود محور عرش ازلی دست جدایش
حسین ابن علی سوره توحید بخواند ز برایش
کسی نیست به پایش به قربان نوایش
به قربان دعایش دلمن گشته خریدار ولایش
به قربان گره بند قبایش
بود چادر زهرا به دم حشر عبایش
لقب باب حوائج نسب باب حوائج
خداوند نجیبی و ادب باب حوائج
دلم غرق کمالش پریشان وصالش
دو ابروی هلالش نگاه پر جلالش
که حق داده تعالش رخ
خورشیدی و اما بی زوالش
چنین داده مدالش
بود زینب کبری همه جا محو جمالش
دلم بنده نامش گرفتار مرامش
که افتاده به دامش
نه حاتم نه سلیمان و نه لقمان
که موساست غلامش
حسین است کلامش
به زهراست سلامش
قیامت متجلی شود از وقت قیامش
تمامیه بهشت است به نامش
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#واحد (فارسی – عربی)
#حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
#حاج میثم مطیعی
شده ولوله، گوییا این بار
به میدان زده حیدر کرار
یلی چون علی، یا علی بر لب
علی رو، علی خو، علی پیکار
رخش: والقمر، موی او: واللیل
چو القارعَة ضرب شمشیرش
نفس بر نمی آید از دشمن
بنازم به رزم نفس گیرش
به این رزم حیدری، به پا کرده محشری
از او هر عدویی به سویی گریزد
" حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَة" که "فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَة"
نگر مظهر اسم قهار ایزد
یابن الحیدر / شاه وفا اباالفضل
ای معنای / صدق و صفا اباالفضل
ای سقای /کرب و بلا اباالفضل
(ای سقای کرب و بلا ابالفضل)
هُنا حَیثُ تَنحَبِسُ الأنفاسْ
در اینجا که نفس ها در سینه ها حبس می شود
هنا ثُقِبَت قِربةُ العباس
مشک عباس سوراخ شد
و صارتْ فُراتاً جدیداً فی
و به فرات جدیدی پُر از
ثَرَى الطَّفِ قد فاضَ بالإحساس
احساس در صحرا تبدیل شد
هنا قد أحاطَتْ بهِ الأرجاس
در اینجا، نانجیبان او را احاطه کردند
هنا بالعَمُودِ أُصیِبَ الرّاس
در اینجا، نیزه به سر (عباس) اصابت کرد
هنا کُلُّ طِفلٍ یُنادیهِ
در اینجا همه کودکان او را صدا می زنند
هنا الکُلُّ یَصرُخُ " یا عباس "
در اینجا همه فریاد "یا عباس" سر میدهند
العلمُ و الکُفُوفْ، أروَعُ ما فی الطُّفوف
علم و دو دست علمدار، زیباترین معانی در کربلا هستند
اباالفضلِ قد حارَ فیکَ الوفاءُ
ای ابافضل، وفا در وفاداری تو حیران است
مِن خیلِه قدْ وَقع، لکنَّما اِرتَفَع
از اسبش سرنگون شد، اما بالا رفت
هناکَ دَعتْهُ إلیها السَّماءُ
آسمان او را به سوی خود دعوت کرده بود
مِن بعدِکَ حَلَّ هنا الدَّمارُ
پس از تو، ویرانی بر اینجا سایه افکند
عباسُ یَنتَظِرکَ الصِّغارُ
عباس، کودکان منتظرت هستند
عباسُ قُمْ فَفِی الخِیامِ نارُ
عباس! برخیز که آتش به خیمه ها افتاده ست
(عبّاسْ عبّاسْ یا قَمرَ العَشیرة)
عباس عباس، ای ماه بنی هاشم
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#تک ضرب حضرت#ابالفضل العباس علیه السلام
نفسی امون نمیدن / برسه به خیمه آبی
من و مشک خالی از آب/ چه غمی چه اضطرابی
لب خشک علی اصغر
دوباره جلوی چشامه
ولی از پا نمی شینم
که خون علی تو رگامه
دل رقیه / اسیر اشک و آهه
به اهل خیمه / بگو عمو تو راهه
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل یا عباس
می رسم به خیمه کم کم / اگه نیزه ها بذارن
لاله های تشنه ی من/ دیگه طاقتی ندارن
خداحافظ حسین من
رسیده نفسم به آخر
به دستم مشک بی آبه
شکسته دلم ای برادر
تمام جانم / فدای تو حسینم
دلم گرفته / برای تو حسینم
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل یا عباس
شاعر : وحید نادری
@rozevanoheayammoharramsoghandi