eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
ای باجی زینب بو یر کرب و بلا دور آگه اول 🏴🏴🍁🏴🏴🍁🏴🏴 . مرحوم زایر عمو . ای باجی زینب بو یر کرب و بلا دور آگه اول هر بلا گلسه بو یرده سن منیله همره اول . . عالم معناده بو صحراده وار شأن و شرف گلمیشم من بو منای اهل عشقه جان بکف حقّه قربان اولماقا وار مندہ چوخ شور و شعف ویر رضا سنده قضایه ناظر قربانگه اول . . نایبه سنسن آنام زهرایه بانوی حیا باشه ویردی عمرینی غمله او خاتون جزا بو دیار غمده صبر ایت گلسه هر درد و بلا غصّه و غم چکماقا زهرایه سنده اَشبَه اول . . گورسن اعوانیم اگر یکسر بویاندى قانینه آخدیلار اولدوز کیمی کرب و بلا میدانینه تک تکی جانین نثار ایتدی گوزل جانانینه صبریله سیر ایت سپهر صبره سنده بیرمه اول . . حضرت جانانیله عهد ایتمیشم روز الست ترک سر قیلّام او عهدی قویمارام اولسون شکست جان ویرر منله لب عطشان عاشقان حق پرست بزم رازیم دی بو یر سن شاهد خلوتگه اول . . قطعه قطعه دوغرانار بوردا تمام آل رسول آل طاها شوکتین تاراج ایدر قوم جهول شمر اسیر و دستگیر ایتسه سنی اولما ملول اوز آتان شیر خدا تک دستگیر روبه اول . . من شهنشاه حجازم تاجدار عزّتم فوج غم گلسه دایانّام داشمارام باهمّتم صبریمیله فایق درد و بلا و محنتم زینبیم صبر ایله سنده تابع شاهنشه اول . . جامۀ صبری وجودیندن وفالی سویما سن شدّت درد و بلادن جانه هرگز دویما سن شمر علیل اوغلوم علینی ئولدورنده قویما سن ظلم بی پایان اهل شرّه مانع گه گه اول . . چکسه لر شامه قطارِ اهل بیتی کوفیان کوفه ده ویر اوّلین منزلده اجدادون نشان محمل بی پرده ده ایله گوزل خطبه بیان صحبتونده رهنمای کوفیانِ گمره اول . . ذبح اولان باشیم کئچر نوک جدای دشمنه من باخوم نوک جدا اوستن سنه سنده منه بو باخشدا قوّت دل ایلیوم احسان سنه سندہ یوللاردا امید و مونس آل الله اول . . زایرا عمرین تمام اولدی گلور پیک اجل محضر جان آفرینه یوخ الونده خیر عمل آغلا دائم بو حسینون دامنیندن چکمه ال نوحه یاز ایسته شفاعت سائل بو درگه اول . @rozevanoheayammoharramsoghandi
سلام الله علیها 🥀🥀🥀🥀🥀 تن من را به هوای تو شدن ریخته اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته اند جلوۀ واحده را بین دو تن ریخته اند این حسینی است که در غالب من ریخته اند ما دو تا آینه رو به روی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکر تو پیکرها ای به قربان موی خاکی تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری حاضرم دست به گیسو بزنم- رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم- رد نکنی حرف از سینه و پهلو بزنم- رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم- رد نکنی؟! تن تو گر که بیفتد تن من می افتد تو اگر جان بدهی گردن من می افتد دلم آشفته و حیران شد و... حرفی نزدم نوبت رفتن یاران شد و... حرفی نزدم اکبرت راهی میدان شد و... حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و... حرفی نزدم بگذار این پسران نیز به دردی بخورند این دو تا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خون جگرت باد، جگر داشتنم سپر سینه ی تو "سینه سپر" داشتنم خاك پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم مکن ای شاه به سر داشتنم سر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی ام این دو گلم پرپر تو برگردند به حرم بر روی بال و پر تو برگردند له شده مثل علی اکبر تو برگردند دست خالی اگر از محضر تو برگردند... دستمال پدرم را به سرم می بندم وسط معرکه چادر، کمرم می بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگس چشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جگردار ترم امتحان کن که ببینی چه قدر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بگذارم بروی، باز شود حنجر تو؟! یا به دست لبه ای کند بیفتد سر تو جان انگشت تو افتد پی انگشتر تو می شود جان خودت گفت به من خواهر تو؟ طاقتم نیست ببینم جگرت می ریزد ذره ذره به روی نیزه سرت می ریزد علی اکبر لطیفیان @rozevanoheayammoharramsoghandi
سلام الله علیها 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 با تمامِ هستی‌ات خود را ندیدن مشکل است سخت‌تر از خود زِ اولادَت بُریدن مشکل است نیمه شب از خوابِ طفلانت پریدن مشکل است بعدِشان یک لحظه حتی آرمیدن مشکل است یک شبه  یکباره  یک‌دَم  قَد خمیدن مشکل است از جگر از جان مگو وقتی که مادر نیستی از غمِ طفلان مگو وقتی که مادر نیستی از دلی سوزان مگو وقتی که مادر نیستی آه از باران مگو وقتی که مادر نیستی داغِ مادر را فقط قدری چشیدن مشکل است از همه از هرکسی او بیشتر آورده است هرکه با سر آمده خانم سه سر آورده است او فقط خود را نه بلکه دو پسر آورده است دو پسر نه دو سپر نه دو جگر آورده است قبلِ قربانی شدن شانه کشیدن مشکل است داد اول بازهَم روزیِ میکائیل را بعد از آن خانم تَفَقُد کرد عزرائیل را بعد لطفی کرد با پا بالِ جبرائیل را بعد هم آورد از خیمه دو اسماعیل را آه ابراهیم این غم را شنیدن مشکل است زینب آمد یا که نه می‌آمد آنجا فاطمه زینب است این یا حسن یا که علی یا فاطمه گفت عباس از ادب این کیست آیا فاطمه؟ لافتا الا علی لا سیف الا فاطمه کربلا را بی حضورش آفریدن مشکل است در شُکوهِ او علی را حق تعالی ریخته در حجابِ او خودش را نیز مولا ریخته تشنه است اما به زیرِ پاش دریا ریخته کاسه آبی پُشتشان با گریه زهرا ریخته گفت پیشِ محضرش  با سر رسیدن مشکل است با برادر گفت آقاجان دو جانم را ببین پیشِ رویِ خود تمامِ خانِمانم را ببین پیرمردِ این حرم  دو نوحه خوانم را ببین ای جوانمُرده  کمی دو نوجوانم را ببین بعدِ اکبر ماندن و جامه دریدن مشکل است چادرِ مادر به سر کرد و از این غم گریه کرد گریه کرد و پیشِ او اربابِ عالم گریه کرد گریه کرد و پشتِ او عباس یکدَم گریه کرد زیرِ لب تا گفت مادر ، مادرش هم گریه کرد گفت بی سوگند  از اینجا پریدن مشکل است بِینِ خیمه بود و می‌آمد صدایِ بچه‌ها مادر است و کاش میرفت او بِجای بچه‌ها حیف آبی نیست ریزد پُشتِ پای بچه‌ها وای می‌آمد زِ میدان ناله‌های بچه‌ها دیدنش که هیچ مادر را ندیدن مشکل است اینکه هردَم با شهیدان بود حالا نیست نیست اینکه با اکبر پریشان بود حالا نیست نیست با حسینِ خویش نالان بود حالا نیست نیست زیرِ تیر و سنگ‌باران بود حالا نیست نیست از میانِ نیزه‌ها مادر شنیدن مشکل است ناله‌ها می‌آمد و زینب صدا میزد حسین حالشان بَد میشُد و زینب صدا میزد حسین یک نفر سَر میزد و زینب صدا میزد حسین گفت عونَش اَشهدُ... و زینب صدا میزد حسین سمتِ او در بِینِ نامحرم دویدن مشکل است حسن لطفی @rozevanoheayammoharramsoghandi
قالان گل پیکری بی سر حسین وای 🌱▪️🍀✨🌱▪️🍀✨ محرم جوشی زنجیر مرحوم دلسوز . قالان گل پیکری بی سر حسین وای جلالیندن کیچن یکسر حسین وای . . نه ماتمدور گونی خلقون قرادور باتوب یاسه ، جهان ماتم سرا دور بو ماتمده خدا صاحب عزادور ورار باشینه پیغمبر حسین وای . . نه ماتمدور باتوب عالم قرایه گلوب پیر و جوان یکسر عزایه گیوبلر قاره شاه کربلایه غمینده اودلانوب دللر حسین وای . . ویرن جان تشنه لب عطشان آقام وای قالان گل پیکری عریان آقام وای اولان امت لره قربان آقام وای او گون هاردایدی بس حیدر حسین وای . . اولان تالان هر مال و منالی پوزولان ظلمیله جاه و جلالی گیدن شامه اسیر اهل و عیالی تمامی گوزده اشک تر حسین وای . کسن اللّرینی اؤز ساربانی اولان غسل و حنوطی پاک قانی قویان آغلار غمینده ماسوانی یانان احوالینه کافر حسین وای . . نه ماتمدور اولوب (دلسوز) نواخوان اولوب دنیا نواسندن هراسان دلینده اوزگه ذکرى یوخ محبّان شهید نیزه و خنجر حسین وای . . @rozevanoheayammoharramsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام الله علیها 🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️ تا ناله ات زبانه میانِ حرم کِشَد آهِ توشعله بر همه‌ی پیکرم کِشَد آخر غمِ غریبی تو می کُشد مرا بارِ غریبی تو دو چشمِ ترم کِشَد لازم نکرده رو بزنی بر حرامیان شمشیر بهرِ یاری تو لشگرم کِشد دارو ندارِ خواهرِ خود را قبول کن مگذار ،کار، بر قسمِ مادرم کشد این دو زنسلِ حیدر واز خونِ جعفرند خیلِ سپاهِ مِنّت تو دلبرم کشد وقتی صدا زدند که«ابناءِ زینبیم» دستِ غرور شانه به بال وپرم کشد من فاطمه نژادم و ناموسِ حیدرم ای وای اگر که کار ،به مویِ سرم کشد مثلِ مدینه کرببلا ،زیر ورو کنم دستم اگر گِرِه ز نخِ معجرم کشد یک چشمه ای زغیرت حق را ببین حسین صوتِ علی حجاب بر این حنجرم کشد بیرون نیامدم که مبادا به یک نگاه خجلت ز اشک دیدة من دلبرم کشد بی کس شدی ولی تو بزرگِ قبیله ای جانم فدایِ تو ،تو عزیزِ عقیله ای حالا که مادرِ دوشهید است خواهرت گردیده رو سپید دگر پیش مادرت رخصت اگر دهی نگذارم در این دیار کم گردد ای عزیز دلم موئی از سرت با نجمه یادِ ناله ی لیلا کنیم ما فرزندهایِ ماهمه قربانِ اکبرت اذنِ جهاد گر بدهی ای امیرِ عشق طوفان به بپا کنم چو علمدارِ لشگرت با گوشه ای زچادرِ خود پاک می کنم هر قطره ای که می چکد از دیده ی ترت کمتر نیَم به جان تو از مادرِ وهب شمشیر می کشم دمِ خیمه برابرت پروانه زاده ترس ندارد ز سوختن جاری بُود میانِ رگم خون مادرت امروز من به روی تو این غم نیاورم فردا توهم سراغ نگیری زدخترت قاسم نعمتی @rozevanoheayammoharramsoghandi
سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قامت كمان كند كه دو تا تیر آخرش یك دم سپر شوند برای برادرش خون عقاب در جگر شیرشان پر است از نسل جعفرند و علی این دو لشكرش این دو ز كودكی فقط آیینه دیده‌اند آیینه‌ای كه آه نسازد مكدرش واحیرتا كه این دو جوانان زینب‌اند یا ایستاده تیر دو سر در برابرش؟ با جان و دل دو پاره جگر وقف می كند یك پاره جای خویش و یكی جای همسرش یك دست، گرم اشك گرفتن ز چشم‌هاش مشغول عطر و شانه‌ زدن دست دیگرش چون تكیه گاه اهل حرم بود و كوه صبر چشمش گدازه ریخت ولی زیر معجرش زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت تا كه خدا نكرده مبادا برادرش... سیدحمیدرضا برقعی @rozevanoheayammoharramsoghandi
سلام الله علیها 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 وقتی که در دور و برت لشگر نباشد وقتی برایت یک نفر یاور نباشد وقتی که هَل مِن ناصر تو بی جواب است وقتی که شرم از سبط پیغمبر نباشد خواهر اگر جان را نریزد زیر پایت دیگر به جان تو قسم خواهر نباشد باید که قربانی شوند این دو جوانم باور بکن راهی از این بهتر نباشد وقتی که عبدالله هم داده رضایت عذری نمانده صحبتی آخر نباشد وقتی وهب را مادرش تقدیم کرده از یک مسیحی خواهرت کمتر نباشد بگذار تا کامل شود عشق من و تو بگذار بین ما کسِ دیگر نباشد کاری بکن ای عشق من در روز محشر تا خواهرت شرمنده از مادر نباشد من هر چه را دارم اگر ریزم به پایت جبران یک موی علی اصغر نباشد هستند اولاد من ، اما خون اینها رنگین تر از خون علی اکبر نباشد گفتی همیشه خواهرت را دوست داری حالا نباید روی حرفش نه بیاری از غربتت مولا خبر دارند هر دو بر حال امروزت نظر دارند هر دو تنهایی ات اینجا درآورد اشکشان را از غصه ات چشمان تر دارند هر دو پوشانده ام بر تن لباس رزمشان را بنگر چه تیغی بر کمر دارند هر دو من که حریف بی قراری شان نبودم شور عجیبی بین سر دارند هر دو از لحظه ای که گفته ای "نه" ای برادر حال و هوای محتضر دارند هر دو از بسکه شوق پر زدن تا دوست دارند بر تن به جای دست پر دارند هر دو از نسل ابراهیم و اسماعیل هستند در دستشان تیر و تبر دارند هر دو وقت رجز خواندن شبیه شیر هستند وای از دمی که نیزه بر دارند هر دو مانند خورشیدند و آتش می فشانند شیران جنگند و شرر دارند هر دو با خونشان آمیخته شور شجاعت مانند عباست جگر دارند هر دو بگذار اینها سوی میدان پر بگیرند من راضی ام هر دو به پای تو بمیرند مجتبی شکریان @rozevanoheayammoharramsoghandi
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🌿بگوشم میرسد آوای زنگ قافله 🥀🌿این قافله تاکربلا دیگر نداردفاصله.. ✨🍃▪️صلی الله علیک وعلی روحک و بدنک یااباعبدالله الحسین... @rozevanoheayammoharramsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا