# عاشورا
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید
عشق از پرده ی اسرار بُرون می آید
این سوی معرکه آوای جنون می آید
آن سوی معرکه پیوسته قُـشون می آید
این حسین است که سَر سلسله ی مستان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
کربلا آینه در آینه حیران حسین
لشکر جن و مَلَک گوش به فرمان حسین
همه ی کُون و مکان دست به دامان حسین
زینب آواره ی گیسوی پریشان حسین
آنچه عشاق ندارند سَر و سامان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
ساقی امشب به قَدَح باده ی غم میریزد
عصر فردا همه ی عرش به هم میریزد
خون سقای ادب پای علم میریزد
دشمن از جانبِ هر سو به حرم میریزد
زینب از ماتم فردای حرم گریان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
بین دشمن پسر فاطمه بی یاور بود
شب مظلومیت عطرت پیغمبر بود
کربلا شاهد دل کَندن یک خواهر بود
بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود
شب عاشق کُشی و دلبریِ جانان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
حضرت فاطمه در کرب و بلا بود امشب
دل یاران پُر از ایمان به خدا بود امشب
بر لب اهل وِلا ذکر و دعا بود امشب
ذکر طفلان حرم وا عطشا بود امشب
شب پایانیِ آرامش این طفلان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
بعد سقا نکند از حرم عزت برود
از خِیام پسر فاطمه حُرمت برود
نکند دختر زهرا به اسارت برود
مَعجَـر عمه ی سادات به غارت برود
همه ی دشت پُر از عِطر خوش ایمان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
🥀🥀🥀
***
متن نوحه قدیمی
عزیزان، قتل شاهان است امروز/ حسین تا ظهر مهمان است امروز
سکینه سر برهنه دل پر از خون / به هر کس دست و دامان است امروز
گلوی نازک بی شیر اصغر / نشان تیر عدوان است امروز
به زینب زندگی دیگر حرام است / به هر کس دست و دامان است امروز
چه کربلاست امروز چه پر بلاست امروز
سر حسین مظلوم از تن جداست امروز
روز عزاست امروز جان در بلاست امروز
غوغای روز محشر در کربلاست امروز
بی آب مانده اصغر ناخورده شیر مادر آن طفل شهربانو پر خون چراست امروز
عباس بهر اصحاب میخواست تا برد آب آن شاه را دو بازو از تن جداست امروز
قاسم فتاده در خون با اقربا و اقوام اندر تنش جراحت بی انتهاست امروز :
چه کربلاست امروز چه پر بلاست امروز
سر حسین مظلوم از تن جداست امروز
روز عزاست امروز جان در بلاست امروز / فغان و شور محشر در کربلاست امروز
چه کربلاست امروز چه پر بلاست امروز سر حسین مظلوم از تن جداست امروز
روز عزاست امروز جان در بلاست امروز غوغای روز محشر در کربلاست امروز
گریید ای محبان بر ماتم شهیدان زاری کنید و افغان روز عزاست امروز
آن نازش پیمبر سرو ریاض حیدر بی یار و بی برادر در کربلاست امروز
فرزند شاه مردان افتاده در بیابان غلطان به خاک میدان این کی رواست امروز
آن دم که از سر زین افتاد سرور دین گفتند آل یاسین واحسرتاست امروز
زد نعره شهربانو از فرقت شه دین هر دم به ناله میگفت زهرا کجاست امروز
من بیکس و غریبم بییار و بینصیبم کز مونس و طبیبم از من جداست امروز
کلثوم تشنه در خون با چشمهای گریان هر دم به ناله میگفت بابا کجاست امروز
گر ما سیاهپوشیم زین واقعه عجب نیست عیسی به چرخ چهارم نیلی قباست امروز
گوش فلک سلیمی پر شد ز بانگ نوحه گویا تمام عالم ماتمسراست امروز
عـزای بـی گنـاهـان است امروز
حسین تا ظهر مهماناست امروز
عزیزان قتل شاهان سر رسیده/ عـزا بر جانـب دل ها وزیـده
نثار دیـده ها کن اشـکِ دیده/ به یـادِ لالـه های سر بریـده
حسین تنهاشده در خیمه گاهش/ دگر یاری نمانده در سپاهش
علمداری که باشد تکیه گاهش/ نشسته اشک خونین در نگاهش
زند غم در دلِ زینـب جوانـه/ بسـوزد در وداعـی غمگنانـه
حسین فاطمه خود عاشقانـه/ به میـدانِ بـلا گـردد روانـه
عزیـزان قتـل شاهاناست امروز حسین تا ظهر مهمان است امروز
وداع با خواهـرِ غمدیده گوید/ به چشمِ خون ، به اشکِ دیده گوید
برایش آنچه را نشنیده گوید/ سخـن از ماتـمِ نادیده گوید/
برادر را به خون دیـده شناور/ ز دستش رفته عباسی دلاور
نشسته در کنـار نعـش اکبر/ به آغوشش فدا گردیده اصغر
پیـاپـی پیکـر صدپـاره دیده/ کمان و حنجرِ شیرخواره دیده
به دورَش لشکری مکاره دیده
(عزیـزان قتـل شاهاناست امروز حسین تا ظهر مهمان است امروز)
رَود میدان به جنگ کینه توزان/ بجنگـد با دلِ خون ، قلبِ سوزان
امان از این سپاهِ تیره روزان/ که هردم غصه ای گردد فروزان
به رویَش تیر و سنگ و نیزه بارد/ دگر امـیـد برگشـتـن ندارد
تنش را دستِ قاتل می سپارد/
که رویِ حنجرش ، خنجر گذارد صدای جنگِ نای و خنجر آید/
فغـان از سینة زینـب بر آید/ که اشک از دیدة عالم در آید
به خیمه طاقتِ طفلان سر آید/
( عزیـزان قتـل شاهاناست امروز حسین تا ظهر مهمان است امروز)
به هرسویی گُلی گردیده پرپر/ حسین در قتلگاه افتاده بی سر
به ساحل ، نعش عبّاسِ دلاور/ جلویِ خیمه ها ، شهزاده اکبر
تمام خیمـه ها شد نیزه باران/ به دست کوفیـان و نابکاران
به صحرا مانده بر جا نعش یاران/ سرِ آنان به دستِ نیزه داران
بگو ای سـروری با ناشکیبی/ به پیش خواهرِ حسرت نصیبی
حسین را سر بریدند در غریبی/ چه روزِ سخت و مردانِ عجیبی/
(عزیـزان قتـل شاهاناست امروز حسین تا ظهر مهمان است امروز)
🏴#نوحه
#نریمان_پناهی
خداوندا علمدارم نیامد
یگانه یاور و یارم نیامد
کنار حلقمه بابا چه دیدی وای
عمو
حسین جانم وای حسین جان حسین جان
حسین جانم وای حسین جان حسین جان
نگهبان حرم عباس نگهبان حرم عباس
امید زینب ام عباس
تو را دارم چه غم دارم
تو را دارم چع غم دارم
ابالفضل علمدارام ابالفضل علمدارام
تو را دارم چه غم دارم
تو را دارم چه غم دارم
ابوفاضل علمدارم ابوفاضل علمدارم
تو را دارم چه غم دارم
تو را دارم چه غم دارم
نگهبان حرم عباس
امید کودکان عباس
تو را دارم چه غم دارم
تو رادارم چه غم دارم
آمده شاه کربلا
آمده شاه کربلا
آمده شاه کربلا
زخمه تن ام روی ریگ بیابان
زخمه تن ام روی ریگ بیابان
اشک دل و سوز آه یتیمان
خدا را از این غم چه چاره کنم
حسین جان ای آبرو دعا
حسین جان ای آبرو دعا
تا بالای نیزه راس تو رفت
تا بالای نیزه راس تو رفت
روی نامه ها خداحافظ ای برادر زینب
خداحافظ ای برادر زینب
حسین وای حسین وای حسین وای
برادر جان بی تو در دل صحرا
برادر جان بی تو در دل صحرا
چه شده تنها خواهرت، گل زهرا
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم جانم جانم حسین جانم
ای یار زینب سالار زینب
ای یار زینب سالار زینب
باز هم فلک داره سر آزار زینب
ای یار زینب سالار زینب
باز هم فلک داره سر آزار زینب
او می دویده و من می دویدم
او می رسید و من می رسیدم
خدا
در پیش چشم می بریدن و می بریدند
دلی که از کینه پر از دست مولا دلخوره
ببین چه جوری پیش من سر حسین رو می بره
حسین من حسین من حسین من حسین من
حسین من حسین من حسین من
#نوحه بسیار زیبا
کمی آهسته تر به كجا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین
دل من اسیر دام گیسوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
به زخم دل من یا اخا مرهمی
پس از تو برایم كو دگر محرمی
یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
به جای مادرم آمدم به سویت
تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا حسین
کمی آهسته تر به كجا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین
دل من اسیر دام گیسوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
به زخم دل من یا اخا مرهمی
پس از تو برایم كو دگر محرمی
یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
به جای مادرم آمدم به سویت
تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا حسین
#شب_یازدهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا
ای امید دل زینب...
یا بن الحسن.. بیا
شام غريبان جدتون حسینه...
از امشب دیگه مصیبتهای اهلبیت شروع ميشه...
از امشب دیگه مصیبتهای عمه جانتون زینب شروع ميشه...
یا بن الحسن... آقا...
از امشب دیگه تازیانه زدن ها شروع میشه...
سیلی زدن ها شروع ميشه...
ای منتقم... کجایی...
🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا... دل شیعه خونه...
یا بن الحسن...
ای... مرهم زخم های شیعه کجایی...
آقا... امشب چطوری قسمت بدم...
🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
امام زمان... به اون آقایی که امروز با لب تشنه سر از تنش جدا کردند بیا...
به حنجر بریده حسین بیا... بیا
🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا
به ناله های زینب کبری بیا...
یا بن الحسن...
خود حضرت فرمودند هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید...
خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
فرجم رو نزدیک کنه...
بگیم خدا...
امشب، شب غربت خانم زینب کبراست...
امشب، شب بی برادری زینبه...
به ناله های عمه جانمون، در این شام غريبان...
دیگه فرج آقامون رو برسان...
فرج امام زمانمون رو برسان...
حالا از سوز دلت صدا بزن...
🔸یا بن الحسن کجایی
🔸کی می شود بیایی
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
🕊﷽🕊
◼️#روضه_امام_حسین_ع
◾️#دفتری_وداع
▪️#دفتری_حسین ع 2
📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات
📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات
📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت
📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات
💠#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیالارواحالتیحلتبفنائکعلیکمنیسلاماللهابدامابقیتوبقیالیلوالنهار💠
🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم
🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم
🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2
🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل
🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم
🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم
🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم
🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم
⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ...
⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا..
دیدن بیبی داره گریه میکنه...
فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا...
فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه...
پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی)
صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا....
(مگه چی میگه زهرا جان)
بابا همش میگه انالغریب...
اناالمظلوم....
اناالعطشان....
اناالعطشان...
یعنی مادر من غریبم مادر...
من مظلومم... من تشنه ام....
من شهیدم....
بابا اینا چیه میگه...
جگرم رو آتش زده...
پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا...
اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند...
آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا...
یه وقت بیبی شروع کرد گریه کردن...
صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟...
نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره...
بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟
نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره.....
بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟
(نه دخترم برادرش حسن هم نیست)
آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ...
پس کی بر حسینم گریه میکنه ...
حسینم گریه کن نداره....
پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور...
عده ای از خوبان امت من جمع میشن...
مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند....
زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،،
مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند...
زهرا جان روز قیامت هم که میشه..
میای شفاعتشون میکنی..
⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ...
اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره...
امروز من بر حسینت گریه میکنم...
که تسلای دل داغدارت باشم...
⚫️روز عاشوراست امروز....
🔴کربلا غوغاست امروز ....
امروز امام زمان عزاداره ....
قربونت برم آقا جان....
امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه....
امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه.....
امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه....
قربون اون آقایی که فرمود...
یا جدا روز و شب برات گریه می کنم..
اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم
فرمود...
لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم....
تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم....
امروز بگو آقاجان سرت سلامت....
آجرک الله فی مصیبت جدک....
آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی......
قربون دل داغدارت برم آقا جان....
(روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا)
عجب روضه جانسوزیه روضه وداع...
سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست...
اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه....
صدا زد کلثوم خداحافظ...
سکینه خدا حافظ....
آخ زینبم خدا حافظ....
همه بیایید دورمو بگیرید...
آخرین دیدار من باشماست...
دیگه شمارو نمیبینم...
همه دورشو گرفتن...
ناله میزنند...گریه میکنند..
یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون...
همه رو آروم کرد..
اما اونی که آروم نمیشه زینبه...
زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه...
زینب نمیتونه از برادر جدا بشه...
🔘گفت با زینب، به آوای حزین
🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین
🔘زینبا روز جدایی آمده
🔘موسم عهد خدایی آمده
🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن
🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن
⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه....
زینبم چرا میلرزی..
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
نبینی داغ برادروو...
زینبم چرا میلرزی خواهر...
⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد...
بدون لحظات آخر عمر حسینه..
(دیگه حسینو نمیبینی)
همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ...
🖤مهلا مهلا....
🖤یا ابن الزهرا....