.
#اربعین
«نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»
دلی آشفته و حیران نمیخواهی؟
خدا را شکر..نوکر کم نداری، لیک
غلام و نوکر از ایران نمیخواهی؟
برای اینهمه زوارِ دربارت
مگر شاها بلا گردان نمیخواهی؟
به خیلِ کاروانِ اربعین امسال
سیاهی لشکر و اعوان نمیخواهی؟
برای مرهم زخم دل زینب
دو دیده از غمت گریان نمیخواهی؟
به جاده از نجف تا کربلا ، جانا
دمِ موکب، مگر دربان نمیخواهی؟
میان کشتی ات گر پر شد از آدم؛
الا ای نوحِ من،حیوان نمیخواهی؟
به پیش پای زینب ، آن زمانی که
میاید از سفر ، قربان نمیخواهی؟
خلاصه...اربعین نزدیک و ره بسته
«نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»
........................................
اوّل دفتر سالم بنویسید حسین
برکت روزی و مالم بنویسید حسین
رازق مردم عالم؟؟ بنویسید حسین
نام ارباب حلالم... بنویسید حسین
چه حسینی که جهان عرصهء یکتازیِ اوست
چه حسینی که گهی خلق ملک بازیِ اوست
چه حسینی که قتیل العبراتش خواندند
فَلَک و مُلک و مَلک ، فُلک نجاتش خواندند
جاودانهای جهان آب حیاتش خواندند
بی سبب نیست که اعلا درجاتش خواندند
سجدهء آخر او را چه مقامی دادند
که سماوات ازین سجده به خاک افتادند
به خداوند قسم! روح معاد است حسین
به کرامات حسن! باب مراد است حسین
کفر اگر ظلم کند اذن جهاد است حسین
گرچه امروزه در این شهر زیاد است حسین...
أحدی مثل جگر گوشهء زهرا نشود
مرد و مردانه نگردید که پیدا نشود
مثل آقا ضربان دل ماهم زهراست
نقش دیوار و در منزل ماهم زهراست
سربلندیم همه.. حاصل ماهم زهراست
بهترین گریه کن محفل ماهم زهراست
زیر آن دشنه چو خورشید درخشید حسین
هرکسی گفت «بُنَیَّ» ... بنویسید : حسین
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
🥀🥀🥀🥀
▪️🎤 سینه زنی روز سوم.حضرت رقیه
⬛️⬛️⬛️➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
____________________
عمه تو گفتی باب من در سفر رفته
گفتی در این ره باب تو بی خطر رفته
از دوریش جان از تن من بدر رفته
کو مهربان بابای من عمه جان عمه
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
____________________
عمرم به سر آمد دراین کنج ویرانم
بابا نیامد دیدنم مونس جانم
چشم انتظارم بهر او زار و نالانم
کو داروی دردهای من عمه جان عمه
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
____________________
باشد چه خوش بابا بیاید برم عمه
بر زانویش یکدم گذارد سرم عمه
دستی کشد بهر نوازش سرم عمه
کو آن مه زیبای من عمه جان عمه
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
____________________
در شام ظلمت ناگهان نور ماه آمد
گفتا رقیه عمه جان باب ما آمد
کنج خرابه در تبق رأس شاه آمد
آمد گل رعنای من عمه جان عمه
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
____________________
بنشین کنارم ای پدر درد دل گویم
شمر لعین سیلی زده بر مه رویم
فرصت نداده همچو گل نعش تو بویم
بشنو وصیتهای من عمه جان عمه
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
____________________
غساله گو شوید تنم نرم وآهسته
ازتازیانه این تنم عمه جان خسته
پیکر کبود ازکعب نی بازو بشکسته
این آخرین آوای من عمه جان عمه
عمه چه شد بابای من /عمه جان عمه
کو مونس شبهای من /عمه جان عمه
شاعر:جناتیان
🏴🏴🏴🏴🏴➖➖➖➖➖➖➖
*آثار مداحی کربلایی میلادباباجانپور
بروزترین اشعار مداحی باسبک_بابل
🥀🥀🥀🥀
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
🍁🥀🍁🥀🍁🥀
🥀🍁🥀🍁🥀
🕊﷽🕊
# السلام علی الطفل الرضیع
الصغیر
#روضه_ علی_ اصغر(ع)
گهواره بی تابی چرا؟ علی نمیخوابی چرا؟
پر شده از صدایِ تو تموم دشت کربلا ...
ترک ترک شده لبات،الهی بارون بگیره
غنچه نشکفتۀ من،دوباره باز جون بگیره
😭😭😭
*آخه راوی میگه:" اَخرَجَه اَبوه..." باباش بچه رو بیرون آورد ...(همه داشتن نگاش میکردن) "و اِنّه عَطشانٌ..." بچه تشنه بود...*
علی بودن سخته برات، وقتی تو خیمه ها باشی
هِی دستُ پا میزنی تا، فداییِ بابا باشی
(با دست و پا زدن گرهی وا نمیشود
تشنه لبم،عزیز دلم، دست و پا نزن ...)
😭😭😭
حرمله در کمینِ تِ ، حرمله نامرده علی
*بچه میترسه. ،خوف میکنه ... سر و صدا که میشه میلرزه ...*
حرمله در کمینِ تِ ، حرمله نامرده علی
گمون کنم تیرُ کمون، با خودش آورده علی
کسی بهت آب نمیده، آهِ همه بی اثره
نکن تلظّی پسرم، ببین بابا تشنه تره!
تشنه لب کربلا ، وای حسینم حسین
😭😭😭
راس تو بر نیزه ها ، وای حسینم حسین
رقیه میخونه برات "فاللهُ خیرٌ حافظا"
تو میری و پشت سرت،میشکنه قلب خیمه ها💔💔💔
*حالا مادرت سوال داره....*
گلوی نازکت مگه، سه شعبه رو تاب میاره ؟!
غصّه نخور عزیزکم، زهرا برات آب میاره
😭😭😭
بارون خون میباره از ، زمین به سمتِ آسِمون
حجت قبول شد پسرم، آخه نشون به این نشون
کاش بدونن که گردنت، طاقت نیزه نداره
کاش بدونن تو کاروان، یه مادره یه مادره
شونه به شونه با عمو، حرومیا دور و برت
برو که مادر میخونه، "و إن یکاد" پشت سرت
خدا کنه که بعد تو، بچّۀ کوچیک نبینه
غنچه ای رو دستِ کسی،از روی شاخه نچینه
✍شاعر: معصومه اسکندری
*هر کجا شیرخواره ای دیدم
بی قرار غم رباب شدم ...*
لا لا لا لا یه کم دیگه دووم بیار ...
یه کم دیگه دندون رویِ جیگر بذار ...
مَشکُ یکی برده که برمیگرده زود
وقتی میرفت همه ش به فکر خیمه بود
نده با اشک زندگیمو به باد
آب میرسه اگه خدا بخواد
عمو رسید کنار علقمه
صدای تکبیرش داره میاد ....
لالایی ... عموش رفته آب بیاره ...
😭😭😭
لا لا لا لا مادر تو بشه فدات
خون میبارن فرشته ها با گریه هات
سوخته دلم رو نفسایِ داغ تو
آهی بکش شاید که بارون بگیره
خدا تو رو نمیبره ز یاد
خونده برات بابا وَ اِن یَکاد
الهی که سپیدیِ گلوت
به چشم حرمله نیاد ...
لالایی ... الهی بارون بباره ...
😭😭😭
لا لا لا لا منو نکن خونه خراب
چیزی نمونده عموجون بیاره آب
بابات رفته به یاری آب آورش
داره میاد چرا خمیده کمرش ...
علی م داره میزنه دست و پا
بچه م داره می میره ای خدا
ببین هنوز به سمت علقمه ست
نگاه مضطر بابا ...
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
🍁🥀🍁🥀🍁🥀
🥀🍁🥀🍁🥀
🏴 #محرم۱۴۰۰ #شهادت
#امام_سجاد علیه السلام
#رضا_قاسمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سجاده را پُر از غزلِ سجدهدار کرد
محراب را به شعرِ رکوعش دچار کرد
از آسمان به ذکرِ لبش خیره میشدند
تسبیح را ستارهی دنبالهدار کرد
با اشک، در بهشتِ مناجاتِ تائبین
در هر قنوت، شیرِ اجابت شکار کرد
بر شانههای غرقِ گِلِ تربتِ حسین
تا سر گذاشت، گریهی بیاختیار کرد
با لرزههای شانهی زخمش؛ مدینه را
با کربلای روزِ دهم همجوار کرد
آنقدر روضهی عطش از چشمِ تشنه ریخت
تا ابرِ دیر آمده را سوگوار کرد
کشتی شکستخوردهی طوفان کربلا
هر روضهای که دید، به دوشش سوار کرد
یعقوبِ کربلاست، ولی نامِ او علیست
ابری که کارِ صاعقهی ذوالفقار کرد
این مردِ غرقِ درد، زمانی شراب را
با خطبهاش به مِیزدهها زهرمار کرد
در شام، باز هم درِ خیبر شکسته شد
حیدر به حیدربنِحسین افتخار کرد
.
🕊﷽🕊
#روضه_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیایید حسنم داره جون میده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥الهی که عالم برا حسین گریه کنه ولی حسین گریه نکنه... کسی اشک حسین رو نبینه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن