#مقتل_ورود_اهل_بیت_ع_به_کربلا
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
پس از آن که حر نامه ابن زیاد را مبنی بر سخت گرفتن بر امام و سکنی دادن ایشان در زمینی خشک و بیآب و علف دریافت کرد، بر امام سخت گرفتند. زهیر گفت تا عدهای قلیلند با ایشان بجنگیم، اما امام فرمود: ما هرگز جنگ را آغاز نمیکنیم تا اینکه مرکب امام در نقطهای مشخص از حرکت باز ایستاد. حضرت نام آن محل را پرسید.
جناب زهیر اسامی مختلف آنجا را اعم از طف، قاضریه و نینوا ذکر کرد، اما حضرت هر بار میفرمودند: «آیا نام دیگری هم دارد.» تا این که گفتند: «کربلا». سپس فرمود: «اعوذ بالله من الکرب و البلاء» و فرمود: همینجا توقف کنید و بار بگشایید که این سرزمین، خوابگاه شتران ما و محل قبور ما خواهد بود؛ همانجایی که جدم رسولالله (ص) به من فرمود و وعده داد.
حضرت مشتی از خاک کربلا برداشت و بو کرد و با خاکی که همراه داشت، مقایسه کرد. آنگاه فرمود: این همان خاک است که ام سلمه گفت: جبرئیل نزد رسول خدا بود و تو هم بودی. پس گریستی. پیامبر فرمود: فرزندم را رها کن. بعد، شما را در دامان خود نشاند. جبرئیل گفت: او را دوست داری؟ پیامبر فرمود: آری. گفت: امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی قتلگاهش را نشانت دهم. پیامبر فرمود: آری. پس زمین کربلا را نشان داد و جبرئیل مقداری خاک آنجا را به پیامبر داد.
آنگاه تمام یاران و اهل بیت (ع) خود را جمع کرد. به آنان نگاه میکرد و میگریست. آنگونه که با گریه امام، تمام یارانش گریان شدند. سپس امام فرمود: خدایا! ما اهل بیت پیامبر توییم که از حرم جدمان اخراج و طرد شدهایم و بنیامیه به ما تعدی کرد. خدایا! حق ما را بستان و ما را بر کافران پیروزساز. سپس فرمود خیمهها را برپا کنند؛ خیمه زنان در میان خیمهها و خیمه بنیهاشم در اطراف. سپس امام حسین (ع) برای لشکریان خطبهای خواند و نصیحت کرد.
حضرت ام کلثوم عرض کرد: ای برادر! احساس عجیبی در این سرزمین دارم و اندوه زیادی بر دلم سایه افکنده است. امام، خواهر خود را تسلّی داد.
برخی گفتهاند امام برای عدهای که همراهش بودند، خطبه خواند و فرمود: آن روز که از مدینه و مکه با من آمدید، تصور بر این بود که کوفیان از ما حمایت میکنند، اما بدانید که از ما حمایت نمیکنند و تصمیم بر قتل من و اسارت اهل بیتم دارند. نیرنگ در فرهنگ ما اهل بیت نیست و خواستم مطلع باشید. هرکس از این سفر کراهت دارد، میتواند برگردد و از تاریکی شب استفاده کند. جدم فرمود: ولدی الحسین قتیل بطف کربلا غریباً وحیداً عطشانا فمن نصره فقد نصرنی و نصر ولده القائم و لو نصرنا بک نه فهو فی حزبنا یوم القیامه.
عدهای نوشتهاند: زهیر، بریر، نافع بن هلال و ... برخاستند و اظهار وفاداری کردند.
بعضی مورخان از قول سکینه بنتالحسین نقل میکنند که سخن امام که به اینجا رسید، مردم گروه گروه پراکنده شدند و امام را ترک کردند. اشک بر چهرهام نشست و به تنهایی پدرم گریه کردم. به سمت خیمه زنان برگشتم و چون عمهام ام کلثوم مرا دید، گفت: چرا اینگونه گریانی. شرح ما وقع گفتم. ناله عمهام بلند شد: واجدا، واعلیا، واحسنا، واحسینا، وا قلّه ناصراه أین الخلاص من الأعداء
امام در حالی که گریه میکردند، آمدند و خواهر را تسلّی دادند و فرمودند: خواهرم! چارهای نیست و باید تسلیم امر خدا بود. من حجت را بر مردم تمام کردم و ایشان جز قتل من به چیزی نیندیشند و این همان است که جدم به من خبر داده است. شما ناچار باید کشته مرا بر خاک و خون نظاره کنید؛ ولیکن وصیت میکنم شما را به صبر و بردباری.
👈 منابع:
بحارالانوار/ مجلسی/ ج44
لهوف/ سید بن طاووس
مقتلالحسین/ مقرم
ارشاد/ شیخ مفید
وقایعالایام/ خیابانی
عوالم/ بحرانی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
@rozeh_daftari1_300722234828.mp3
4.07M
#نوحه_سینه_زنی_شور_امام_حسین_ع
#شور
#شب_دوم_محرم
#ایام_محرم
مداح:#کربلایی_سید_رضا_نریمانی👌😭
#ویس_کوتاه
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
باز یه سلام بدیم ، برسه کربلا
الهی این نسیم ، برسه کربلا
کربلا کاری کرد ، دلم آروم بشه
به تو رو میزنم ، باز اگه روم بشه
به تو سلام میدم ، السلامُ عَلَیک
سیدی یا حسین ، روحی قلبی لدیک
❤️"حسین جانم ، یاحسین روح و ریحانم"
همه ی زندگیم ، شده امام حسین
باز چی میخوای به جز ، خودِ امام حسین
خاطره های خوب ، داری تو کربلا
عکس دم غروب ، داری تو کربلا
مگه یادت میره ، رفتی پایینِ پا
گفتی سلام رسوند ، آقام امام رضا
❤️"حسین جانم ، یاحسین روح و ریحانم"
چقده سایهی ، تو به سرم میاد
وسط روضههات ، بوی حرم میاد
همه اسیرِ اون ، صحن و سرات شدن
عده ای از مَلَک ، کبوترات شدن
زندگی بهتر از ، این نمیشه حسین
زندگی میکنم تو بین الحرمین
❤️"حسین جانم ، یاحسین روح و ریحانم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
@rozeh_daftari1_300722203708.mp3
2.69M
#نوحه_سینه_زنی_شب_دوم_محرم
#ورودیه
مداح:#کربلایی_محمود_سلطانی👌😭
#سبک: زیر بار ستم نمی کنیم زندگی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
یا حسین آمده کربلا قافله
گشته با عرشیان همصدا قافله
رنگ ماتم گرفت
نینوا یا حسین
😭 یا حسین یا حسین .....
اشک زینب شده از دو دیده روان
غرق اندوه و غم آمده کاروان
این من و این عزا
واویلا یا حسين
💔یا حسین یا حسین .....
در مسیر عطش خیمه ی اصغر است
مهد طفل صغیر آغوش مادر است
لعل خود تر کند
در بلا یا حسین
😭یا حسین یا حسین .....
چشم سقا شده چشمه ی آسمان
می زند موج غم در ره تشنگان
دارد این اشک و آه
خونبها یا حسین
💔یا حسین یا حسین .....
در تجلی اذان از بنی هاشم است
وقت قَد قامت اکبر و قاسم است
کربلا در جلا
زین صلا یا حسين
😭یا حسین یا حسین .....
محمود تاری «یاسر»
٠١/۵/٨
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
#مرثیه
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
#محرم_۱۴۰۱
🖊 #به_قلم_امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️
لشکر کوفه عیان است خدا رحم کند
فاطمه گریه کنان است خدا رحم کند
نیزه در دست سنان است خدا رحم کند
دل زینب نگران است خدا رحم کند
"زینب از غصه اگر جان بدهد جا دارد
زیر لب زمزمه ی وای حسینا دارد"
◾️◾️◾️
نکند کرببلا وادی آخر باشد
نکند مقتل خونین برادر باشد
دیدن واقعه ی خنجر و حنجر باشد
دیدنِ هلهله ی قوم ستمگر باشد
"ای همه هستیِ زینب نگرانم چکنم
داغِ تنهایی ات افتاده به جانم چکنم"
◾️◾️◾️
ترسم اینست درین دشت کمینت بزنند
وسط معرکه ناگاه زمینت بزنند
سنگ برداشته و سوی جبینت بزنند
نکند حرمله ها تیر به سینه ت بزنند
"ترس دارمکه تو را بین هیاهو بزنند
بی هوا باشی و با نیزه به پهلو بزنند"
◾️◾️◾️
نکند گوشه ی گودال بیفتند بدنت
غرق در خون شد از نیزه ی لشکر دهنت
برسد قاتل و با چکمه رود روی تنت
غارت دست حرامی بشود پیرهنت
"نکند جسم تو زیر سُم مرکب برود
یا سرت بر سر نی سایه ی زینب بشود"
◾️◾️◾️
وای اگر راس تو نیزه پدیدار شود
هدف سنگ سر کوچه و بازار شود
خیزران خورده ی این قوم ستمکار شود
آسمان روی سر زینبت آوار شود
"من که از غصه ی تو میروم از حال ، حسین
گر ببینم بدنت گوشه ی گودال ، حسین"
◾️◾️◾️
کاش میشد که بگیرم رهِ این لشکر را
تا که عریان نکنند این بدن بی سر را
تا ندزدند ز انگشت تو انگشتر را
یا که از قتلگهت دور کنم مادر را
"من که بی نام خداوند نبردم اسمت
حال ، باید بروی خاک ببینم جسمت"
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
4_5918230196745404788.mp3
6.22M
#زمینه_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_اول_محرم
مداح:#حاج_محمود_کریمی👌😭
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب اول رسیده گل ماتم دمیده
نیگاه مادر تو من و اینجا کشیده
میدونی زندگیم شده غم غمت
میدونی خونمه سایه ی پرچمت
چه بی قرار بودم برا محرمت
داغ غم تو کرده پیرم آقا
امسال بزا که پر بگیرم آقا
بین سینه زنات بمیرم آقا
تب بارون عشق چشا گریون عشقه
تب سرخیه چشما اثر خون عشقه
میدونی من کجا پریشونت شدم
میدونی که چرا دوباره اومدم
من و صدا زدی تو رو صدا زدم
اشکم شبونه روز روونه آقا
داغت دلم و میسوزونه آقا
اسمت رو پیشونیم میمونه آقا
روز عالم سیاهه فاطمه چشم براهه
دل من پیش زهراست کنار قتلگاهه
کنار قتلگاه ناله ی مادرت
فدای زخمای بدن بی سرت
فدای زخمای سر منورت
پیراهن تو میشه غارت آقا
وای از کفن پاره پارت آقا
زینب میمونه و اسارت آقا
با این روضه ها وای میریم کربلا وای
میگیم یا حسین وای میریم کربلا وای
غمت درد بی درمونه
این کیست این این ذکر طوفانیست این
این روح ربانیست این آیات قرآنیست این
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
@rozeh_daftari1_310722085252.mp3
2.67M
قدم سوم:
مناجات 1👇
#شب_سوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
❤️پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز
🤲دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
یابن الحسن...
💔رو از من شکسته مگردان که سالهاست
😭رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز
آقا... یه عمره دارم صدات میزنم...
یه عمره میگم یابن الحسن...
یادم میاد از بچگی هام...
پدر و مادرم...
اسم شما رو بهم یاد دادند...
😭وادی به وادی آمده ام از درت مران
🤲وا کن دری به روی گدا ایها العزیز
آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم...
خیلی بی حرمتی کردم...
اما...
امشب اومدم بگم شرمنده ام...
امام زمان علیه السلام. ..
منو از در خونت ردم نکن آقا...
آخه من جز در خونه شما جایی ندارم...
یابن الحسن...
❤️چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
🤲این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز
شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی...
😭خالیتر از دو دست من این چشم خالی است
🤲محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ...
(شاعر: سقلاطونی)
امشب اومدم بگم آقا...
با همه بدی هام دستمو بگیری آقا...
یک عنایتی هم به ما کنید
(یا صاحب الزمان...)
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
@rozeh_daftari1_310722090217.mp3
2.07M
قدم دوم:
نمونه شروع👇
#شب_سوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد
🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
@rozeh_daftari1_310722090316.mp3
535.4K
قدم اول:
صلوات
اول مجلس👇
#شب_سوم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان، حجت ثانی عشر، امام الجن و البشر، امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه، سلامتی وجود نازنینشون، تعجیل در فرج مقدسشون...
عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
قدم چهارم:
متن روضه 1👇
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
😭مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
😭به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
💔نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
😭دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
💔به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
😭اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
😭عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
😭بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
💔بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
❤️یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
💔شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
😭عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
💔زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
😭پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
😭صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
😭بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
💔ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
😭بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🙏تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
😭جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 22
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram