#مرثیه نوجوانان زینب(س)
#محرم ۱۴۰۱
دید زینب چون حسین بن علی تنها شده
شد بلا گردان ، دوباره یاور مولا شده
گفت آقا من نباشم همدم غمها شوی
خواهرت زینب نمرده تا که تو تنها شوی
ای برادر بهر مظلومیِ تو حیران شدم
با غم تنهایی تو دم به دم گریان شدم
دسته گلهایم همه قربانیِ یک موی تو
دلبر من ، هَستیَم بادا فدای روی تو
این دو گل را یا حسین از عشق تو پرورده ام
هستی خود را همه نذر نگاهت کرده ام
گرد شمعت این دو را پروانه کردم یا حسین
جان نثار و خادم این خانه کردم یا حسین
هر دو گل را ای حسین آورده ام در محضرت
هدیه های من فدای روی ماه اکبرت
دل پریشانم نکن آقا به جان مادرت
می نمایم هر دو را نذر علیِ اصغرت
تا پرستوهای زینب پر زدند در خاک و خون
گفته زیر لب حسین اِنّا اِلیهِ راجعون
خواهرش زینب نمی آید بُرون از خیمه ها
تا نگردد شرمسار مولا از او در کربلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#عبدلله بن حسن(ع)
#محرم ۱۴۰۱
لاله ی باغ کرامت ، یادگار مجتبی
کودک اما غیرت الله از تبار مرتضی
نام او عبدلله است و وارث شیر جَمَل
نوجوان اما دلاور ، مرد میدان عمل
گفته دیگر طاقت ماندن ندارم اِی عمو
ناله های غربتت بُرده قرارم اِی عمو
آمدم در کربلا تا جان کنم قربان تو
گر چه طفلم اِی عمو هستم بلا گردان تو
نغمه ی هَل مِن مُعینَت تا شنیدم اِی عمو
از حرم تا قتلگه با سر دویدم اِی عمو
چون رسیده جان من از غُصه بر لب یا حسین
پس کشیدم دست خود از دست زینب یا حسین
از غریبیِ تو دارم سینه ای پر سوز و آه
تا شوم یارت ، شتابان آمدم در قتلگاه
تا که بالا برده قاتل تیغ خود از روی کین
کرده دست خود سپر بر آن امام نازنین
دست عبدلله جدا گشت و شد آویزان به پوست
دست خود را هدیه داده در مسیر عشق دوست
این دَم آخر حسین او را در آغوشش گرفت
مثل بابایش حسن سر را به زانویش گرفت
چون که غمخوار عمو بود آخرش پرواز کرد
با شهادت قتلگه را مَنظَری غمساز کرد
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#هدیه به حضرت زینب صلوات الله علیها
◾️◾️▪️🍃◾️◾️▪️🍃
واحد حماسی.
نائبةُ الزهرا زینب
ملیکةُ الدنیا زینب
انسیةُ الحوراء زینب
صدیقةُ الصغریٰ زینب
خطبه های تو بی نظیر شده
پیش تو دشمنت حقیر شده
سر بلند دو عالمین میشه
هر کی پیشه تو سر به زیر شده
ضربانم زینب.
تاب و توانم زینب
شب و روز نام شما ورد زبانم زینب
خواهر سقایی
. حافظ عاشورایی
وقتی خطبه می خونی همه می گن مولایی
یا زینب یا رینب
غیرت حیدر تو رگهات
عفت زهرایی داری
ملک سخن تحت خطبت
مثل علی تو سرداری
سجده بر تو نماز کاملم
خاک پات قاطی با آب و گلم
افتخارم همینه تا ابد
نوکر خونه ی شما منم
هیجانم زینب
، خط امانم زینب
جسم و جون و زندگیم ، روح و روانم زینب
مظهر توحیدی
، شما یمِ امّیدی
واسه سر شکستنم تو مرجع تقلیدی
یا زینب یازینب
ورد لبه حیدر زینب
عشق شه خیبر زینب
شبیه زهرا یی خانوم
شفیعه ی محشر زینب
نوکرت با تو محترم شده
کنج قلبش برات حرم شده
این بساط محرم و صفر
از وجود شما علم شده
کس و کارم زینب.
دارو ندارم زینب
غم ندارم به خدا. تا تو رو دارم زینب
ساکن دلهایی
، ملیکه ی دنیایی
تو علیمه عالمه نائبة الزهرایی
یازینب یازینب
#سبک رضا نصابی
#به قلم
رضا نصابی. جواد بور بور
#نوحه #شب #چهارم
(جناب حر)
حر شرمنده منم،بر حسین بنده منم
یا گل زهرا از،غمت آکنده منم۲
آمدم جان سکینه تو مرا راهم ده
تو جوابی به من و ناله و بر آهم ده
یا حسین یا مولی یا مولی یا مولی۲
مادرت فاطمه است،دستگیر همه است
ذکر نام تو حسین،بر لبم زمزمه است۲
من که شرمنده ی احسان توام یا مولی
میزبانی تو و مهمان توام یا مولی
یا حسین یا مولی یا مولی یا مولی۲
من ز زینب خجلم،حل نما تو مشکلم
با وجودی که بدم،من به لطفت مایلم۲
چون گدا بر سر راه تو نشستم مولی
از همه اهل حرم من خجل هستم مولی
یا حسین یا مولی یا مولی یا مولی۲
حر ز غم گشت رها،جان خود کرد فدا
در دم آخر بود،بر لبش یا زهرا۲
پیکر پاک حر آمد ز سوی میدانش
در کنار بدنش گشته حسین گریانش
یا حسین یا مولی یا مولی یا مولی۲
#رضا_یعقوبیان
#حر
يـابنزهرا منم حر گنه كار تو
شـده در كـربلا دلم گرفتار تو
بر درت بندهام از تو شرمندهام
مولا حسين جان(2)
*
من بـه دشت بلا راه تو بستم حسين
خجل از مادرت فاطمه هستم حسين
دارم اين زمزمه پسـر فـاطمه
مولا حسين جان(2)
*
سيدي سيدي عزيـز زهـرا حسين
مظهر رحمت خدا تويي يا حسين
به علياكبرت به علياصغرت
مولا حسين جان(2)
*
من كه پا تا سر از شرم تو آبم حسين
داغ لـبهاي تـو كـرده كبـابم حسين
در حرم از عطش اصغرت كرده غش
مولا حسين جان(2)
*
آمـدم تـا دعا كني ز لطف و كرم
كـه كند گريه در عزاي من مادرم
حجـت كبريا التمـاس دعـا
مولا حسين جان(2)
*
خارم و آمدم چو گل زهم وا شوم
اذن جنگم بـده كـه حر زهرا شوم
جان نثار توام بيقـرار تـوام
مولا حسين جان(2)
*
كرمت عازم دشت قتـالم كند
تا مگر زينبت دگر حلالم كند
سر به خاكت نهم در رهت جان دهم
مولا حسين جان(2)
اي لشكر كفار، منم حر ولايت
با نور ولايت، شدم امروز هدايت
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
*
قربان حسين ابن علي بوده و هستم
بگرفت از اول، كرم فاطمه دستم
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
*
هر چند كه شرمنده ز اولاد رسولم
والله قسم فاطمه! كرده است قبولم
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
*
لطف پسر فاطمه داده پر و بالم
هم توبه پذيرفته و هم داده مدالم
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
*
داده پسر شيرخدا، اذن نبردم
تا دور سر حضرت عباس بگردم
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
*
اي مردم كوفه، جگر آب، كباب است
لب تشنهتر از، اهلحرم، طفل رباب است
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
*
من خاك قدمهاي علمدار حسينم
جانم به سر دست و خريدار حسينم
من يار حسينم، گرفتار حسينم (2)
اي حر تو دگر حر فداكار حسيني
آزاد شدي ز آنكه گرفتار حسيني
نفروختي آخر شرف و عزت خود را
اجر تو همين بس كه خريدار حسيني
ديروز به خواري نگهت كرد زمانه
امروز عزيز سر بازار حسيني
شرمنده نباشي ز گناهت كه پس از اين
هم ياور زهرايي و هم يار حسيني
اولاد علي بهر تو آغوش گشودند
در سايه عباس ،علمدار حسيني
ما روز ازل دل زتو برديم كه برديم
ديديم تو از زمره ي انصار حسيني
جناب حبيب بن مظاهر
نام مرا حبيب نهاده است مادرم
پرورده با محبت آل پيمبرم
بيدوست بر نياورم از سينه يک نفس
گردد هزار بار گر از تن جدا سرم
در آستان خويش غبارم کن اي حسين!
بنشان به روي خاک، قدمهاي اکبرم
با زخم سينه، ناز شهادت کشيدهام
شايد که وقت مرگ بگيري تو در برم
مقتل بهشت و زخم بدن، بوستانِ گل
حوريه مرگ و خون گلو آب کوثرم
با آنکه پيرمردم و سنم بود فزون
انگار کن فداييِ ششماهه اصغرم
مثل دو چوب خشک مجسم بوَد مدام
لبهاي خشک کودک تو در برابرم
من زنده باشم و پسر فاطمه غريب
اي کاش از نخست نمي زاد مادرم
بر سنگ قبر من بنويسيد دوستان
من جاننثار يوسف زهراي اطهرم
«ميثم» تو ياد ميکني از من به نظم خويش
من نيز دستگير تو در روز محشرم