#حضرت_مسلم
ای داد بیداد از غریبی از اسیری..
من روی بام قصرم و تو درمسیری
منمَردم اما پیش هر نامرد رفتم
آواره شب تا صبح با پادرد رفتم
چه زود عهد خویش را با ما شکستند
یاد حسن کردم نمازم را شکستند
نان تورا خوردند و دنبال یزیدند
مثل علی من را به هرکوچه کشیدند
این زخم لب این کاسه ها اصلا بهانه ست
من تشنگی را دوست دارم عاشقانه ست!
اینها که میگفتند عبد خانه زادند..
از شیعیان مخلص ابن زیادند..
با چوب دستی زد به لبهای کبودم
اقا فقط من فکر لبهای تو بودم
اینقوم از کینه دلی لبریز دارند
در دستهاشان سنگهایی تیز دارند
دادم عقیقم را که فکر شر نباشند
تا بعد ازین دنبال انگشتر نباشند
خیلی مراقب باش این کوفه سراب است
هرکوچه اش مثل بنی هاشم عذاب است
پایین میوفتم تا که تو پایین نیوفتی!
از بام می افتم که تو از زین نیوفتی!
من شمر را دیدم که دنبال خطر بود
چشمم به آن خنجر که بسته بر کمر بود
آقا خلاصه من به جرم عشق مردم
یاد تنور افتادم اصلا نان نخوردم..
سید پوریا هاشمی
#حضرت_مسلم
از اعتبار حُرمَتِ گفتارهایشان
مغرب شکست بیعتِ بسیارهایشان
یک پیرزن فقط به سَفیرت پناه داد
ماندم چه شد تعارف و اصرارهایشان؟
کوفه مرا ز روی تو شرمنده کرده است
سر می زنم ز غُصه به دیوارهایشان
جای سلام، بر دهنم مشت می زدند
اینجا همه عوض شده رفتارهایشان
محصول باغ ها همه خرج سپاه شد
از خار و سنگ پر شده انبارهایشان
خرما فروش یک شبه خنجر فروش شد
تغییر کرده کاسبی و کارهایشان
سکه شده فروختن چکمه هایشان
رونق گرفته دکه يِ نجارهایشان
بر روی میخ جسم مرا پشت و رو زدند
لعنت به رسم کوفه و هنجارهایشان
اینجا سر ِ برادر ِتو شرط بسته اند
غوغا شده میان کماندارهایشان
اینجا برای غارت خلخال و روسری
خُرجین خریده اند خریدارهایشان
محمدجواد پرچمي
#حضرت_مسلم
یادش بخیر عطر خوشِ باغ سیبها
یادش بخیر شهرِ رسولِ نجیبها
دلتنگِ چشمهایِ قشنگِ توأم حسین
بستم دخیلِ اشک به أمن یُجیبها
کمتر کسی دلش ز غمت شور میزند
در کوفه اندکاند شبیه حبیبها
فتوا به قتل و غارتِ آل نبی دهند
بالای منبرِ پدر تو، خطیبها
مثل علی محاسنم از خون خضاب شد
در کوفه شُهرهایم به شیبالخضیبها
قتلم بهانهای شده تا متحد شوند
گودال میکَنَند برایم رقیبها
کار از هجوم نیزه و شمشیر هم گذشت
با سنگ میزنند مرا نانجیبها
با کشتنم به تجربههاشان اضافه شد
برگرد سویِ مکه امام غریبها
وحید قاسمی
#حضرت_مسلم
کم کم غروب شد همه رفتند خانه ها
پشت سرم چه زود درآمد بهانه ها
کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدند
در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدند
تا نیمه شب چقدر قدم میزدم حسین
من ماندمو دوتا پسر کوچکم حسین
در بین یک سپاه ازین مردهای پست
یک پیرزن به بی کسیم رحم کرده است
من سنگ میخورم به گناه محبتت
این صورت شکسته بقربان صورتت
افتاده ام زمین و بیاد تن توام
من غصه دار زیر لگد بودن توام
هرچند دست بسته شدم خواهرم که نیست
هنگام دست و پا زدنم مادرم که نیست
اینها که زیر نامه ات انگشت میزنند
فردا بروی زینب تو مشت میزنند
من ذبح میشوم زنم اما اسیر نیست
در کوفه دخترم ز غم و غصه پیر نیست
تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت
یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت
در کوفه هیچ کس جگرم را زمین نزد
در پیش چشم من پسرم را زمین نزد
هرچند سخت بود خزانم حسین جان
روی عبا نرفت جوانم حسین جان
سیدپوریا هاشمی
#حضرت_مسلم
قدم به راه بیابان نزن، به کوفه نیا
بیا به کوفه ولی بیکفن به کوفه نیا
من از خیانت این شهر کوهِ تجربهام
برای تجربه اندوختن به کوفه نیا
یتیمتر نکن این طفل را و حداقل
به اتفاق یتیمِ حسن به کوفه نیا
به خاطر دل زینب کمی تامل کن
برای حرمت و تکریم زن به کوفه نیا
من از جسارت و غارت زیاد میترسم
که کوفه پر شده از راهزن، به کوفه نیا
به گوش میرسد آهنگ کودکی محزون
"بس است عمهی من را نزن"، به کوفه نیا
نشستهاند به پای شُرِیح و بعد از آن
به فکر بردن سر از بدن، به کوفه نیا
تنت به کرب و بلا و سرت... خدا داند
خلاصه هر دو به دور از وطن، به کوفه نیا
هنوز در عجبم دست من چرا نشکست؟
نوشتهام که بیا جان من به کوفه نیا
مظاهر کثیری نژاد
#حضرت_مسلم
به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را
به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
لب عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را
به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را
که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را
به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوستتر دارم
که وقف خاک جانان کردهام خاکستر خود را
به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا
که گم کردم حساب زخمهای پیکر خود را
عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا
فرستادم به همراه سکینه دختر خود را
یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید
که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را
صدای نالهی زهرا به گوشم میرسد آری
که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را
الا ای یوسف زهرا میا کوفه که میترسم
به چنگ گرگها بینی علیِّ اکبر خود را
میا از کعبه ای مولای من در این منای خون
که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را
به دار عشق (میثم) تا زبان در کام خود داری
مگوئی جز ثنای عترت پیغمبر خود را
استاد حاج غلامرضا سازگار
#حضرت_مسلم
شکنجه دیده ام و خسته و پریشانم
از اینکه نامه نوشتم بیا پشیمانم
تو را به جان رقیه(س)؛ حسین(ع) کوفه نیا
فدای تو بشوم ای پسرعمو جانم
بیا و فرض کن اصلا که نامه ها گم شد
بیا و فرض کن اصلا که سست پیمانم
سرم به سردرِ دارالإماره نذر توست
ببین! فدای سرت که شکسته دندانم
نیا، تو را قَسَمت میدهم به جان رباب(س)
برای حالِ رقیه(س) عجیب حیرانم
برای طفلِ رضیع ِ تو حرمله(لع) امروز-
سه شعبه داده سفارش! اگر که گریانم
عصایِ کهنۂ پیرانِ کوفه نو شده است
دلیلِ این همه تغییر را نمیدانم
چه نقشه ها نکشیده برای پیکر تو
من از نگاه غضبناکِ شمر(لع) میخوانم-
که وعده داده به خنجر سرِ تو را ای وای...
خدا کند که نیایی! امیرِ عطشانم
به روی تل نزَند روی صورتش زینب(س)
به خون کشیده نبیند تو را... پریشانم!
مرضیه عاطفی
هر کس یه شب جمعه.mp3
2.95M
هر کس یه شب جمعه
بین الحرمین باشه
باید همه عمرش هم
دلتنگ حسین باشه
لطفت می مونه یادم
تو شلوغیا راهمو وا کردی
نزدیک تو ایستادم
آقا جونم حسین
بوسه به ضریح دادم
تو هم ایستادی ما رو نگاه کردی
پایین پات افتادم
آقا جونم حسین
هر شب اگه میخونم
شب جمعه ی کرب و بلا تو برم
چون اون شبو دوست دارم
آقا جونم حسین
لبیک اباعبدالله
امام_حسین #شب_جمعه امیر_برومند
🤚صلی الله علیک یااباعبدالله
حضرت #امام_حسین علیه السلام
کربلا
•
#روضه حضرت #مسلم گریز به #حضرت ابوالفضل
مسلمم من سفیر حسینم
بیشه حقده شیر حسینم
اهل کوفه کمنده سالوبلار
قاچمارام من اسیر حسینم
ای منیم سروریم یا حسین گل
حجت داوریم یاحسین گل
بی وفالر منی ئولدورولر
یولدادی گوزلریم یاحسین گل
گلمسن مسلمه کیم ویرر سس
قالمشام کوفه شهرینده بی کس
گردنیم قالدی جلاد الینده
ای باشیم صاحبی هارداسان گل
عاشق خسته دلداری سسلر
بی قرارم دلیم یاری سسلر
مسلم بن عقیل عاشقانه
جان ویرنده علمداری سسلر
آی منیم یاوریم آی ابوالفضل
قالمشام من غریب آی ابوالفضل
مسلمی قبلیه دوندرن یوخ
باشیوه گل دولانم ابوالفضل
(گریز به شهادت حضرت عباس و امام جواد(ع))
گوردی باش آچخ قولسوز آتدان یخلیر سقا
تاب ایتمدی بو حاله خاتون بهشت آرا
رد اولجاق آت اوستوندن عباسی دوتوب زهرا
گلدی عباس آدی سو صحبتی یاندی اورگیم
گوزده حی جلوه لنوب کرب وبلا میدانی
گوردی عباسی باسوب باغرنا اسلام علمین
مشکی ساقدی هله ایستیر چخا نخلستانی
چخدی امانجه چخماق نه صاق ال وار نه صول ال
نجه چخسون هارا گیتسون یارادی هریانی
حرمله ایتدی کمین گوردی عجب فرصتدی
اوخلارینان سچیب اوچ شعبه لی بیر پیکانی
سجده آثاری اولان آنی نشانه دوتدی
گوردی نه واردی حریفین الی نه قلخانی
اوخ دیوب قالدی هدفده یازیرام یازهرا
سن کی اوردیدون ئورون گورموسن اول بحرانی
ال اگر اولسا مین اوخ دیسه ده انسان چخادار
ال اگر اولماسا بیر اوخدا یخار انسانی
گوردولر ام بنین اوغلونی مشکلده قالوب
اشک آخور مشکه باخور ضعف دوتوب اعضانی
ایکی دیز دوتدی اوخی باشینه ویردی حرکت
دوشدی عمامه عیان اولدی سر عریانی
گور سپرسیز باشا نیلر دیه بیر آهن عمود
قالدی بیر حاله دولوب گوزلرزنه القانی
یل اسوب گوزلرینین قانینی پرچم سیلدی
گوردی مشکینده سویوخدی اوجالوب افغانی
دیدی گل سیدی شرمنده علمداریوی تاپ
یخلدی سقا یره باش یارالی قان گلور
اوسسلنور یاحسین داده اوخ وران گلور
یاحسین یاحسین گل هرایه هارداسان
گلدی زهرا ننم کربلایه هارداسان
گوزل آقام ئوز آقام واراورکده سوز آقام
من سنسیز دوزنمیرم سن بودرده دوز آقام
حیدر اوپن الره دوشمن وردی گوز آقام
آختاریردیم بوحالی هرگئجه گوندوز آقام
وای منه وای منه وای ربابه وای منه
گل یولون گوزلورم گوزلریم قربان سنه