eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
138 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram ارتباط با مدیریت👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) چاره ندارم خدا غصه شده بی امان کردن دلم را غمین العطش کودکان با مدد فاطمه عازم میدان شوم تاکه در این قحط آب ساقی طفلان شوم در خیمه اصغر عطشان شده مادرش از غم گریان شده طاقت ندارم ببینم آه و گریه کشته مرا لب عطشان رقیه یا ابالفضل یا ابالفضل _____________________________ بر لب آب فرات فکر علی اصغرم مشک پُر از آب خود تا به حرم میبرم راهی خیمه شوم با مدد مادرم میکشد آخر مرا ناله ی اهل حرم هر دو دستانم گشته جدا اشک خون میبارم ای خدا بر روی خاک افتاده هر دو دستانم آخر گیرم مشک آبم بر دندانم یا ابالفضل یا ابالفضل _____________________________ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج .👇
۱ توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ يا ربَّ الحُسَين بِحَقِّ الحُسَين اِشفِ صَدرِ الحُسَين بِظُهورِ الحُجَّة یا ربَّ الحُجَّة بِحَقِّ الحُجَّة اِشفِ الحُجَّة بِظُهورِ الحُجَّة *سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور وَ لِسانَها الشَّكور .. السَّلامُ عَلیکِ یا شریکه الحسین یا کعبه الرّزایا.. شب چهارمِ بریم در خانه عقیلۀ بنی هاشم فرزندانش بخونیمُ چون دیگه هرچی نزدیک به عاشورا بشیم روضه ها سخت تر میشه* ای مادرِ پیامبران در مقام صبر تا حشر صابرانِ جهان را امام صبر *این خانم دخترِ کسیِ که زین العابدین تو خطبۀ شام فرمود أَنَا ابْنُ أَصْبَرِ الصَّابِرِينَ فرمود من پسر کسی ام که تو صبر سرآمد همۀ صبر کنندگان بایدم دخترش بشه اسوۀ صبر* اخت الحسین عمۀ سادات عالمی تو افتخار اشرف اولاد آدمی ذات خدای لم یزلی میشناسدت زهرا حسن حسین علی میشناسدت *تو این عالم اگه کسی شناخت زینبُ این پنج نفرن ..* تو کیستی فروغ چراغ هدایتی تو در مقامِ صبر و رضا فوق آیتی ای پنج تن خلاصه شده در وجود تو حتی نماز فخر کند بر سجود تو *تو کی هستی خانم جان .. تو همونی هستی که امام زمانت شبِ عاشورا بهت فرمود خواهرم فردا شب منو تو نماز شبت دعا کن .. همۀعالم به امام زمان التماس دعا دارن اما مقامُ ببین ابی ‌عبدالله میفرماید خواهرم برادرتو دعا کن* وصفِ تو در کتاب خداوند عالم است مدح تو کار شخص رسول مکرم است بین دو آفتابِ ولایت ستاره ای در چشم اهل بیت حسین دوباره ای زهراست کوثر نبی و کوثرش تویی شهر شهادت است حسین و درش تویی *جانم فدات خانم جان .. با همین یه بیت وصل بشم به روضه* ای پاسدار خون شهیدانِ کربلا هستی شریک داغ شهیدانِ کربلا *امام صادق علیه السلام میفرماید: رَحِمَ اَللَّهُ شِيعَتَنَا، شِيعَتُنَا وَ اَللَّهِ اَلْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَ اَللَّهِ شَرِكُونَا فِي اَلْمُصِيبَةِ بِطُولِ اَلْحُزْنِ وَ اَلْحَسْرَةِ رحمت خدا بر شیعیان ما که تو عزا شریکِ غم ما میشن با آه کشیدن .. با اشک ریختن .. با همین پیرهن مشکی پوشیدن .. با همین محرم آمدن و رفتن .. امام صادق فرمود شماها شریک غم ما میشید شریک میشید با امام صادق (الله اکبر).. آقا ما کجا شریک غم شما شدن کجا ؟!.. قربونت برم آقاجان ما سراپا ضعف و حقارت و گناهیم .. شریک غم حسین شدن فقط کار یه نفره ؛ درسته؟فقط یه نفر تو عالم میتونه بگه من شریک غم حسینم اونم زینبِ .. مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است یک نفر تو عالم میتونه ادعا کنه که من شریکه الحسینم جانم فدات خانم .. کار این خواهر و برادر به جایی رسید روایت میگه یه روز مادرش نگران رفت محضر پیغمبر ، بابا نگرانم.. چرا دخترم؟ بی بی فرمود بابا از شدتِ علاقۀ حسین و زینب نگرانم .. بعضی از نقل ها نوشتن از روزنۀ حجره نگاه میکرد بی بیِ دو عالم میدید این خواهر و برادر روبه روی هم دیگه دو زانو میشینن هی تو چشمای هم نگاه میکنن .. ساعت ها به هم خیره خیره نگاه میکنن بی بی دوعالم فرمود بابا ، کافیه حسینم بخواد از خونه بره بیرون خواهر میاد تا دم در حسینُ بدرقه میکنه میگه حسین تو دهلیز خانه میشینم تا تو برگردی تا نیاد حسین برنمیگرده تو خونه .. بابا میخواد نماز بخونه زینب قبل نماز اول میاد یه دل سیر حسینشُ نگاه میکنه بعد قامت میبنده تا حسینشُ نبینه غذا نمیخوره تا حسینشُ نبینه نمیخوابه تا حسینشُ نبینه نماز نمیخونه چه علاقه ایه؟! بذار بالاترشُ بگم سید جعفر بحرالعلوم تو کتاب تحفه العالم و ذيل التحفه یه اشاره ای میکنه میگه ابی عبدالله مشغول قرآن خواندن بود یه مرتبه خواهرش وارد شد نوشتن ابی عبدالله قرآنُ بست ، ایستاد به احترام زینب .. با احترام استقبال کرد این عظمت زینبِ .. ببخشید خاک به دهنم نگاه نکن بردنش تو بازار یهودیا نگاه نکن وارد شد به کسی که (دهنم نمیچرخه بگم زینبُ کجا بردن) میخوام بگم با این علاقۀ حسین به این خواهر ، کربلا کار به جایی رسید که دوتا نوجوون اومدن جلو ابی عبدالله .. 👇
۲ توسل به دو سلام الله اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بچه های زینبن .. ببین چقدر حسین علاقه داره به زینب حالا تو تاریخُ ببینید به این راحتی اجازه نداد دلیلش همینه .. ای سلام خدا به این دو شهیدِ غریب .. امام هادی تو زیارت ناحیۀ شهدا به این دوتا آقازاده اینجوری سلام میده امام هادی به بچه های حضرت زینب اینطوری سلام میده السَّلَامُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّيارِ فِي الْجِنَانِ حَلِيفِ الإيمان|الْإِيمَانِ وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَانِ النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ التَّالِي لِلْمَثَانِي وَ الْقُرْآنِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قُطْبَةَ النَّبْهَانِي .. آخرش میفرماید لعن الله قاتل سلام به برادر بعدی اینجوریه السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَكانَ أَبِيهِ وَ التَّالِي لِأَخِيهِ وَ وَاقِيهِ بِبَدَنِهِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِيمِي این دوتا آقازاده با این عظمت که امام معصوم اینجوری سلام بده عون و محمد اومدن مقابل ابی عبدالله من یه چیزی یه روز دیدم خیلی به هم ریختم اصلا مبنای روضه م همینه .. این دوتا آقازاده هم نوۀ حضرت زهران از مادری از پدری نوۀ اسماء بنت عمیس .. این اسم براتون آشنا نیست؟ اسماء بین عمیس کیه؟ شماها بزرگ شدید تو روضه اینا مادربزرگشون اسماءِ ، اسماء کیه؟ اسماء همون کسیِ که شب غسل آب میریخت امیرالمومنین بازوی ورم کرده رو غسل میداد .. (حالا چرا این حرفُ میزنم دلیلشُ الان میفهمی) اینا از مادربزرگشون حتما خیلی روضه هارو شنیدن .. حتما از مادربزرگشون اون شبایِ آخر اون فاطمه ای که هی ازین پهلو به اون پهلو میشد اینا حتما از مادربزرگشون شنیدن شب آخر کی این صحنه رو دیده غیر اسماء؟ حتما شنیدن وقتی بابا گفت یتیمایِ فاطمه بیایید حسنین دویدن خودشونُ رو سینۀمادر انداختن .. میدونن داییشون چه علاقه ای ، چه محبتی لذا وقتی چند بار رفتن و اومدن دیدن دایی اجازه نمیده برگردید با عتاب گفت برگردید برید کنار مادرتون مادرتونو تنها نذارید .. بار آخر دیدن دیگه تیر آخره گفتن یه جوری میریم رو پاش میوفتیم راضیش میکنیم ما از مادربزرگمون شنیدیم رفتن خودشونُ انداختن رو پای ابی عبدالله هی گفتم دایی تورو جان مادرت بذار ما بریم .. اسم بی بی رو آوردن این قسم رو خوردن الله اکبر ابی عبدالله اجازه داد گفت میخواید برید یه حرفی زدید دیگه نمیتونم نه بگم .. اونایی که خیلی گره به کار دارید امشب به ابی عبدالله بگو جان مادر پهلو شکسته ما هم گرفتاریم آقا ..(حالا دل بده) خوشحال دویدن تو خیمه مادر مژدگانی بده مادر برگُ جهادُ گرفتیم ..* نه به اندازۀ علی اکبر ولی انقدرها جگر داریم تو به روی خودت نیاوردی ما که از قلب تو خبر داریم به همین ذکر یا علی مادر که نوشتیم روی پیشانی همۀ آرزویمان این است بر تن ما کفن بپوشانی *خودش با دست خودش کفن تنشون کرد ای جانم فدات* تو به خیمه بمان مراقب باش دایی ما غم تورا نخورد آنقدر غصه خورده حداقل غصۀ ماتم تورا نخورد دو برادر کنار هم بهتر میتوانند یاورش باشند میتوانند در مقابل سنگ روی نی حامی سرش باشند آنقدر تیر و نیزه میبارد خم به ابرویمان نیاوردی مادرم تو دعا کن آخر کار لااقل تکه تکه برگردیم *نوشتن هردو باهم رفتن میدان هر دو باهم جنگیدن اول عون افتاد رو زمین عون قاریِ قرآن بود ..نوشتن اول شروع کرد لشکرُ نصیحت کردن الله اکبر با لشکر حرف زد نصیحت کرد حرفشُ گوش ندادن سنگ بارانش کردن .. تیراندازی کردن .‌. هردو برادر دوشادوش هم کنار هم میجنگیدن عون افتاد رو زمین محمد اومد جلو (الله اکبر) کار محمد سخت شد چرا سخت شد؟! دیگه دوتا کار داشت یکی جنگیدن بود یکی هم مواظب بدن برادرش بود .. دشمن نیاد بدنُ غارت کنه .. مواظب بود کسی سمت بدن داداشش نیاد .‌ هم میجنگید هم مواظب بدن بود .‌. ببرمت گودال .‌. کاش وقتی حسینم رو زمین افتاد یه برادر داشت مواظبش باشه .. کسی بدنشُ غارت نکنه .. اما نه برادری نه پسری نه یاوری افتاد رو زمین یه خواهر داشت چادر سرش کرد هی خورد زمین از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین رسید بالاسر بدن اما دیر رسید وقتی رسید دید سر و بالای نیزه ها .‌. حسین ..* ــــــــــــــــــ 👇
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - مدح سلام الله علیها به نامِ نامیِ اُمُّ البُکاء به نامِ عقیله منم غلامِ حسین و منم غلامِ عقیله قرارِ قلبِ منِ بی قرار بوده سلامی... به آستانِ پر از حُرمتِ امامِ عقیله مَلیکه یِ حرمُ اللهی و پناهِ دو عالم شد افتخارِ علمدار احترامِ عقیله‌ به پیشِ پایِ تو زانو زده امیرِ دلاور وَ آرزوی علی اکبر اِلتیامِ عقیله نوای یا ربِ زینب دوای دردِ حسین و... رضا شدن به رضای خدا مرامِ عقیله فدای قاریِ قرآنِ خیمه های وِلایی تمام قد شده بر پا پس از قیامِ عقیله مدافعانِ حریمش مُقرّبانِ مُحرّم دعای ندبه دمِ روضه خوانِ شامِ عقیله .
1_27669573.mp3
4.1M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام _اجرا شده شب هفتم محرم 1397_ حاج محمود کریمی از بینِ دار الحرب راس اکبر آوردند بعد از سر اکبر رئوسِ دیگر آوردند بر نیزه سرها شمردند و یکی کم بود گشتند و از سِّر همان سر ، سر درآوردند در پشتِ خیمه نیزه ها در خاک رفتُ آنگاه از زیر تلِ خاک ، جسم اصغر آوردند سر را به نی بستندُ مادر را به پشت سر بردندُ مادر .... هی صدا میزد : علی مادر ....... سر روی نی میرفت و در صحرا بدن جا ماند شاید که غارت شد قماط (قنداق) و بی کفن جا ماند گهواره در بازار کوفه چوبِ قیمت خورد جسم لطیفِ صاحبش دور از وطن جا ماند نوزادِ مظلومی که نبش قبر شد آخر حتی به دور از جسم هفتاد و دو تن جا ماند میگشت زین العابدین در خاک ها میگفت ای وای علیِ اصغر من جان من جا ماند پیدا شد و قبر شریفش سر اسراء شد تا روز آخر خواب در آغوش بابا شد ..... خدایا می دونی دارم می میرم خدایا پریشونم و سرگردون خدایا شده اگه حتی یک بار علی مو به من برگردون .... تو دلمه مادر ، راز نهفته همش میترسم سرت از نیزه بیافته ... حتی اگه من بمیرم گهواره تو پس میگیرم وای جواب خدا رو چی میدن سر شیرخوارمو بریدن امون امون ای دل .....
4_326505307922497600.pdf
306.4K
اشعار شب هفتم محرم الحرام - روضه ی حضرت علی اصغر علیه السلام التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
babolharam sazvar 7moharam (3)_556979832915755932.mp3
1.09M
‍ ⏺روضه حضرت علی اصغر علیه السلام _شب هفتم_محرم_حاج حسین سازور_قسمت پایانی⏺↘️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ زبونت رو نگردون دور لبهات ببین از غصه خونه قلب بابات بمیرم آخه نیمه باز ه چشمات لالایی اصغر من بخواب ای پسر من روی دست ها می کنی تا بی قراری چشماتو بی رمق روی هم می ذاری می خوای گریه کنی جونی ندا ری لالایی اصغر من بخوا ب ای پسر من *مختار خروج کرد وقتی به امام سجاد خبر دادن گفتن آقا جون مختار خروج کرده،قتله ی کربلا را می کشد حضرت نپرسید کی؟ کجا ؟چه کار کرده ؟گفت: حرمله کجاست؟حرمله را گرفتن یا نه؟!گفت:نمی دونی چه داغی به دل ما گذاشت،اشک بابا م را در آورد،شما نمی دونی حرمله بابام را خجالت زده کرده، قتله ی کربلا را گرفت مختار بهش گفت: نا نجیب جایی هم بود دلت برای حسین بسوزه؟ گفت: امیر، امان ! گفت: یه جا دلم برای حسین سوخت، دیدم قنداق خون آلود علی را رو دست گرفته،هی چند قدم رو به خیمه میره سر تکان میده بر میگرده دیدم حسین مستاصله ‌..." خدا هیچ که را مستاصل قرار نده..." حسین جان تو این جا مستاصل شدی" یه راه پیدا کرد پشت خیمه باغلاف شمشیرش زمین رو کند قنداق را میان خاک گذاشت ....* یه نفر دوید تو خبمه،گفت رباب بیا ...." برا آخرین باز بچه تو ببین ...." حسین داره بچه تو دفن می کنه ..." یه وقت دید بالا سرش یه خانمی داره موهاشو می کنه..." بزار من یه بار دیگه علی مو ببینم ..." حسین ....... روضه جانسوز حضرت علی اصغر علیه السلام 🎤🍃 ✅ التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
babolharam arzi 7moharam_5810138205051159362.mp3
1.1M
روضه جانسوز حضرت علی اصغر علیه السلام حاج منصور ارضی🎤🍃 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
‍ ‌⏺ذکر توسل و روضه_شب هفتم محرم روضه حضرت علی اصغر علیه السلام _استاد حاج منصور ارضی⏺↘️ "السلام علیکم یا اهل بیت نبوه" هزار شکر بنای شما به دعوت ماست شب محرم تو لحظه‎ی قیامت ماست کسی که آمده روضه بهشت را دیده هر آن کجا که عزای شماست جنت ماست به جفت کردن هر کفش روضه می‎بالیم که نوکری حسینیه‎ها ریاست ماست لبی که اسم تو را برد اهل تقوا شد دم حسین خودش باعث طهارت ماست حساب گریه برای تو با خود زهراست و فاطمه به قیامت پی شفاعت ماست به خاطر تو همه محترم شدیم حسین همین دو قطره‎ی اشکی که هست عزت ماست هزار شکر که سادات زینبی شده‎ایم لباس مشکی ما مظهر سعادت ماست روایت است که هر روضه شعبه‎ی حرم است بهشت کرب‎وبلا پس میان هیئت ماست همیشه ما شب هفتم ز گریه می‎میریم شب مصیبت اصغر شب شهادت ماست *یه وقت دید تو خیمه ها شلوغ شد" دستور گریه ی آهسته داده بود" حالا همه دارن داد میزنن" برگرد زینب جان چرا گریه ی بلند می کنی،علتش چیست؟فرمود داداش این بچه خودشو از تو گهواره انداخته زمین ..." از تشنگی داره بال بال میزنه ..." لالایی لای لای .... لالایی لای لای .... علی لای لای .... دم ظهرست زیر آفتابی به فکر آبی و اما نیست آبی ... چقدر از صبح لالایی خوانده ام من دهانم زخم شد ، شاید بخوابی ... برایت گریه تاثیری ندارد .... 2 علی ... مادر که تقصیری ندارد ... ای .... به لرز افتاد جسم نیمه جانت ترک افتاد بر جان لبانت دعا کردم سرت آرام باشد همیشه پیکرت آرام باشد الهی تیرها دورت نگردن الهی حنجرت آرام باشد مبادا باد مویت را ببیند نگاهی رنگ و رویت را ببیند فقط دلواپس اینم عزیزم کمانداری گلویت را نبیند میان خیمه ماندم،گریه کردم تو رفتی پای این غم گریه کردم خودت که پیش بابایی ولی من لباست را گرفتم گریه کردم ..... علی ....... 📚روضه جانسوز ویژه📚 شب هفتم محرم 🔴حضرت علی اصغر علیه السلام 🔴 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا