کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه (گروه محبان اهل بیت (ع) )
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه (گروه محبان اهل بیت (ع) )
@rozevanoheayammoharramsoghandi
ارتباط با مدیران👈
@msoghandi
@y_a_m_h
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
سلام علیکم مادحین بزرگوار برای مطالب محرم عضو کانال بشین کامل بارگذاری شده
توجه👆👆👆👆
|⇦• #قسمت_ابتدایی روضه و توسل اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
نه آب بودُ نه آتش ، نه خاک بودُ نه باد
معلم ازلی حسین یادم داد ..
*شب اول محرمِ ، دیگه منتظر نباش خواننده بهت بگه بگو حسین .. اگر با گوشِ جان گوش کنی الان مادرش زهرا میگه حسین .. همه عوالم دارن میگن حسین .. بابا برایِ تسلایِ دل فاطمه هم شده آروم نباش بگو حسین ...
یارالی آقام .. آقام .. آقام ..
بگو ممنونم ارباب سیاهی و پرچم های عزاتُ دیدم .. خیلیا بودن جاشون خالیِ ..پیرغلاما و شهدامون فیض ببرن ..*
اگر که خاکِ درِ آستانِ او نشوم
تنم غبارِ هوا و سرم رود بر باد
لبی که از تو نگوید زِ هم نگردد باز
دلی که بر تو نسوزد خوراکِ آتش باد
*هر چقدر میتونی بگو حسین .. شب اولِ .. اگرچه هممونم بگیم حسین یک حسین گفتن فاطمه نمیشه ..
هی میگه غریبِ مادر حسین حسین .. جوان، میبینی اشک داری قدر چشمتُ بدون .. حیف این چشم جای دیگه خرج بشه .. به چشمات بگو برای حسین بارونی شو .. این شبا تا میتونید برا آقاتون بلند گریه کنید .. چون تو کربلا تو گودال بهش بلند خندیدن .. ماها که نبودیم کمکش کنیم حالا براش بلند ناله بزنیم .. حسین جان ...*
هنوز شیر ننوشیده ، دیده نگشوده
به بزم روضهی تو گریه را گرفتم یاد
*یعنی هنوز اسم خودمم بلد نبودم ، مادرم میگفت بگو حسین .. (یادته کوچیک بودی) می گفت پسرم ان شاءالله بزرگ شدی خوب نوکری برای امام حسین شی .. اگه بابات نیست براش امشب تو گریه کن .. اگر مادر نداری گریه کن .. انقده محرما بیاد منو تو زیرِ خاکا خوابیده باشیم .. میگمُ رد میشم :*
چگونه بر لب دریات تشنه لب کشتن
زیاد باد به دوزخ عذابِ آلِ زیاد ...
*حسین .. شاید بعضیاتون بگید چه اصراری داری شبِ اول محرمِ بزار یاد کنم خدا رحمت مرحوم نادعلی کربلایی رو .. قدیمیا اینجوری عشق بازی میکردن با ارباب .. هی اصرار میکرد میگفت زبون بگیرید برا حسین .. پدرِ سه شهید بود این مرد بزرگ خودش میگفت یه شب تو عالم رویا بی بی دو عالم حضرت زهرا رو دیدم .خانم جان تو روضه هایِ حسینت میای؟! فرمود میام ، شرکت میکنم .. کدوم قسمتِ روضه رو خانم بیشتر دوست دارید؟! میگه بی بی فرمود اونجایی که سرهاتون رو کج میکنید صداتونُ تو هم میندازید همه تون با هم میگید حسین ...*
حسین .....
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
|⇦• #قسمت_دوم توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
برایِ غربت مسلم همین بس
یه زن تنها پناهِ من شد اینجا
دیگه آب از سر مسلم گذشته
خداحافظ عزیزِ قلبِ زهرا ..
چی میاد اینجا به سرت
پیشِ چشایِ مادرت
غارت میشه پیرُهنت
اسیری میره دخترت ..
*اگه میای دیگه رقیه رو نیار .. اینا دستاشون سنگینِ حسین .. اگه میای دیگه شیرخواره رو نیار .. حرمله سه شعبه هارو آماده کرده حسین .. بازار آهنگرا شلوغه ..*
میا کوفه که زینب خار گردد
اسیر کوچه و بازار گردد
میا کوفه که اکبر نوجوان ست
علیِ اصغرت شیرین زبان ست
صدام میارزه زانوهام میلرزه
چشام از غصهی چشم تو دریاست
میاد روزی که بین چندتا نامرد
سر پیراهن و عمامه دعواست ..
جسم تو زیر دست و پا
کنجِ تنور میره سرت
با دست بسته عاقبت
تنها میمونه خواهرت
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
|⇦• #قسمت_پایانی توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
*حسین جان .. هی رقیه میگه بابا کی میرسیم مهمونی ... بابا اینهمه نامه نوشتن ، گفتن باغ هامون پر از میوه ست ، نهرهامون پر از آبِ .. چرا هرکسی مارو میبینه از ما فاصله میگیره ؟!..
گفت حسین :*
حاضرم غربت ببینم بیشتر ، اما تو نه
دربه در باشم در این کوه و کمر ، اما تو نه
حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین میرود
در تنور خانه باشم تا سحر ، اما تو نه
حاضرم وقتی که در بازار کوفه غلغله است
داغ ناموسی ببینم بر جگر، اما تو نه
حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند
پیکرم در خاک باشد بی سپر ، اما تو نه
شاعر : سید پوریا هاشمی
*آوردنش بالا دارالعماره .. همه صورتش خون آلوده .. لب و دندان پرِ خونِ .. اما تو آب خواستی آوردن برات ، قسمت نشد بنوشی .. نه دخترات دیدن ، نه پسرات دیدن .. دلا بسوزه برای اون آقایی که تو گودال .. وقتی ذوالجناح اومد دم خیمه .. هشتاد و چهار زن و بچه از خیمه بیرون ریختن .. زیارت ناحیهی مقدسه میگه این زن و بچه پشت ذوالجناح راه افتادن .. درست لحظه ای رسیدن که شمر روی سینه نشسته ...*
آنقدر محو جمال احدیت بودی
که در آوردن پیراهن تو آسان شد
نعل تازه به سم اسب زدن کار که بود
که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد
آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما
که به بازارِ طلا نرخ طلا ارزان شد
شاعر : سعید خرازی
🍃🍂🍂🍃🍂🍂🍂🍃🍂🍂
سیدمحمدجوادی- شب اول.mp3
2.03M
#روضه و توسل به امید دفع بلا و شفای همه مریضان خصوصا بیماران درگیر با #ویروس_کرونا شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
جایِ مُهر بر روی پیشانی هایشان بود!
قُربهالیالله آمدند بـرای کُشتن حسین
سید محمدجوادی-شب اول.mp3
1.17M
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام به امید دفع بلا و شفا مریضان خصوصا بیماران درگیر با #ویروس_کرونا اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
جایِ مُهر بر روی پیشانی هایشان بود!
قُربهالیالله آمدند بـرای کُشتن حسین...
سیدمحمدجوادی- شب اول.mp3
2.03M
#روضه و توسل به امید دفع بلا و شفای همه مریضان خصوصا بیماران درگیر با #ویروس_کرونا شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
جایِ مُهر بر روی پیشانی هایشان بود!
قُربهالیالله آمدند بـرای کُشتن حسین
سید محمد جوادی شب اول.mp3
1.09M
|⇦• #قسمت_پایانی
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام به امید دفع بلا و شفا مریضان خصوصا بیماران درگیر با #ویروس_کرونا اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
جایِ مُهر بر روی پیشانی هایشان بود!
قُربهالیالله آمدند بـرای کُشتن حسین...
#کشتهی_جهل_امت🖤
|⇦• #روضه و توسل به عبدالله ابن حسن علیه السلام شب پنجم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾•
این کیست از خورشید مولا ماه رو تر
بی تاب تر عاشق تر عبدالله رو تر
میگفت من دست از عمویم برندارم
الا شود بازویم از خونِ وضو تر
میگفت ای شمشیر ها دستم مگیرید
مرگ ار جگر دارد بیاید رو به رو تر
میگفتُ با دست عمویش عهد میبست
چشم زمین از حسرت این گفت و گو تر
وای آن گلوی ناز سیراب عطش بود
شد عاقبت از دست آن صاحب سبو تر
*همه حواسش میدونه ، دید گرد و خاک شد اوضاع به هم ریخت ، بدن داداشُ آوردن (من دارم کد میدما) دید بدن علی اکبر رو آوردن ، دید عمو هی میره میدان بدن بغل میکنه میاد هی میومد تو خیمۀ دار الحرب .. هی نگاه به بدنا میکرد لااله الا الله هی لحظه به لحظه اشتیاق شهادت بیشتر میشد میدونی از کجای؟ از کدوم لحظه شوق رفتنِ به میدان تو قلب این بچه دیگه جرقه خورد فهمید دیگه سن و سال مهم نیست باید رفت عمو تنهاس میدونی از کی صدای غربت عمورو شنید دید عموش وسط میدون میگه هل من ناصر ینصرنی؟ دید بچه تو گهواره داره دست و پا میزنه علی اصغر و بردن دیگه نیاوردن .. از وقتی فهمید علی اصغر هم رفت فهمید دیگه جای موندن نیست .. عبدالله بن حسن آخرین شهیدِ قبل از حسینِ .. ببین مقامُ دید همه رفتن گهواره خالیه خیمه خالیه همه رفتن دیگه جای موندن نیست هی دستشُ از دست عمه میکشید هی میومد از خیمه بیرونُ نگاه میکرد عموم کجاس یهو از دور یه صحنه ای دید دلشو داری بگم ..
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر قتال طاقت داشت
هوا ز جور مخالف چو غیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
دید عمو از اسب افتاد .. دور عمو شلوغه هی عمه جلوی چشماشُ میگیره دیگه نتونست نگهش داره کشید دستشُ یه نوجوان یازده تصور کن بین اسبا بدوه هی میخورد زمین بلند میشد .. هرکاری کردن جلوشو بگیرن نتونستن رسید وسط معرکه یک نگاه کرد گرد و خاک خوابید میخواست عمو رو پیدا کنه یک صحنه ای دید میکشه آدمُ .. گرد و خاک خوابید دید موهایِ عمو تو دستایِ قاتلِ بحر ابن کعبِ بی حیا شمشیرُ بالا برده سر و جدا کنه یه بچۀ یازده ساله چقدر صدا داره نوشتن نهیب زد ان تنکرونی فانا ابن الحسن میخوای عموی منو بکشی؟ نمیذارم دستشو آورد جلو شمشیر اومد پایین دست به پوست آویزان شد بچه افتاد تو بغل عمو اینجوری بغلش کرد تا افتاد تو بغل عموش گفت آخ مادرم .. وا اماه .. تا گفت وا اماه حسین رفت مدینه .. وا اماه اباعبدالله خودش پر از تیر و نیزه و زخمه بچه رو آروم بغل کرد گرفت تو بغلش یه نگاه کرد آرومش کرد خون داره از بدن میره از دست میره خدایا چجوری این چندتارو بخونم این زبونِ حالِ بیاید از این به بعدشو آروم باشیم میتونی؟حالا تصور کن عبدالله افتاد تو بغل حسین تو گودال نگاه کرده به عمو*
خدا کنه که عمه جون نبینه
که صورت عمو روی زمینه
ببین که راه نفسش رو بستی
بی حیا پاتو بردار از رو سینه
تو معرکه هلهله بود و فریاد
تیر سه شعبه که سمتت افتاد
اونی که عمامه رو از تو دزدید
برا چی وایساده دیگه چی میخواد
عجب قیامتی تو قتلگاهته جماعتی
هنوز تو زنده ای ولی شروع شده چه غارتی
هوا نمونده که نفس بگیرم
باید تنت رو روی دست بگیرم
عمو اجازه بده تا از اینا
عبای پیغمبرُ پس بگیرم
رسیده مادرت
نشسته بالاسر کنار پیکرت
رسیده قاتلت
میخواد چیکار کنه با حنجرت
دعوا شده بالاسرت
*میخواستم یه حرف دیگه بزنم لال بشم بهتره سختمه ولله عبدالله آخرین لحظه ها با عمو تو گودال بوده هیچ نقلی ننوشته که کسی این جنازه رو برگردونده باشه عقب .. (بگیر حرف منو) نه حسین دیگه جونی داشت این بدنُ برگردونه نه زینب تونست بیاد این بدنُ برداره .. چیه کجا رفتی این بدن رو سینهی حسین موند تا کی؟ تا وقتی که این بدن زیر سم اسب ها با بدن عمو زیر سم اسب ها .. ای حسین ..*
🥀◾️🥀◾️🥀◾️🥀◾️🥀🥀◾️
شب پنجم.mp3
6.74M
|⇦• #روضه و توسل به عبدالله ابن حسن علیه السلام شب پنجم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾•
کُلُّ اَرضٍ کَربَلا...
هدایت شده از ترحیم خوانی
مطالب کامل مجلس ترحیم از ابتدای مجلس تا انتهای مجلس بار گذاری شده
مادحین ترحیم خوان حتما عضو بشن
کانال عالی هست
ترحیم خوانی
👇
@tarhimkhaniy
ارتباط با مدیران کانال 👇
@msoghandi
@y_a_m_h
https://eitaa.com/tarhimkhaniy