#مقتل_حضرت_علی_اکبر
زن ها به دور علی اکبر حلقه زدند و دست به دامان او شدند و گفتند: در این غربت به ما رحم کن،ما طاقت دوری تو را نداریم.
اما علی اکبر به آنها توجهی نکرد،چون می دید امام زمانش در محاصره دشمنان زیادی قرارگرفته و می خواهند او را به شهادت برسانند.
علی اکبر سوار بر یکی از اسب های امام حسین به نام "لاحق" شد.
"لیلا" مادر علی اکبر _دختر"میمونه" یعنی نوه دختری ابوسفیان بود.یکی از میان لشکر عمرسعد به همین جهت خطاب به علی اکبر گفت:
ای علی!تو با یزید،رحم و نسبتی داری و ما می خواهیم حق این نسبت و خویشاوندی را رعایت بکنیم،تو اگر بخواهی به ما پناهنده شوی در امان هستی.
علی اکبر(ع)فرمود:
"رعایت خویشاوندی با رسول خدا سزاوارتر است از خویشاوندی مورد نظر شما"
📚مقتل مقرم،ص۳۱۹
📚فضل الخیل،عبدالمومن دمیاطی،ص۱۷۸
📚الاصابه،ج۴،ص۱۷۸
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه زمینه هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام سبک داداش خوبم....
الله اکبر
چی به سرِ موذنِ کربلا اومد
الله اکبر
پیغمبرِ خیمه ها با بوریا اومد
اذان بگو به افق کربلا
اذان بگو این دفعه رو بوریا
اذان بگو که آروم بشه بابا
علی علی'۲'
علی ولدی ولدی ولدی'۴'
الله اکبر
دق می کنه اگه تورو ببینه لیلا
الله اکبر
چقدر علی اکبر دارم رو خاک صحرا
زخم سرِ پسرم حیدریه
پهلو و پَرْ روضه یِ فاطمیه
رو بدنت جای تیغ و قیچیه
علی علی'۲'
علی...
الله اکبر
صدای وا محـمد از خیمه بلنده
الله اکبر
لشکر داره به اشکایِ عمه می خنده
بچه شیرِ.... غیرتیِ لشکرم
آتیش گرفت از غم تو جیگرم
پاشو خودت عمه رو ببر حرم
علی علی'۲'
علی..
#محرم_هشتم_علی_اکبرنوحه_زمینه
#حسین_ایمانی
نوحه واحد هشتم محرم علی اکبر علیه السلام سبک روز ازل....
پیمبرُو میشه دید تو نگـاهِ اکبر
مثل علی یک تنه یه سپاهه اکبر
صدای تکبـیرِ...
علیِ اکبر میاد
لشکر از هم می پاشه
میگن که حیدر میاد
علیِ اکبر حسین حیدرِ لشکر حسین'۴'
صف شکنه رجزهاش
مثل شیرِ خیبر
می باره با نفس هاش
آیه های کوثر
ساقی العطاشاست
مثل عموش اباالفضل
انگار آئینه گذاشته
روبروش اباالفضل
علی.....
الهی شب تا سحر
تو حرم بمونم
پایین پا روضه با...
دلبرم بخونم
خدا قسمت کنه
با روضه هات جون بدم
رو به روی ضریحت
پایین پات جون بدم
حسین حسین یا مظلوم'۴'
#محرم_هشتم_علی_اکبرنوحه_
#شاعر_بزر
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام سبک شکر لله....
ای خدا اِرباً اربا
روی خاکه اذونم
حق دارم دق کنم از...
داغ تازه جـَوونم
پُرشده کلِّ صحرا
از عـلی اکبرِ ما
روضه یِ امِّ لیلا
حسین جان'۲'
من لی غیرک حسین جان'۴'
بس که پاشیده از هم
رو حصـیر جا نمیشه
تیکه هایی که گم شد
دیگـه پیدا نمیشه
به اشک چشم بابا
می خنده لشکر اما...
زینب می گه یازهرا
حسین جان۲
من لی غیرک.....
رو دل مکه داغِ...
کرب و بلا گذاشتیم
چه علی اکبرایی
تو مِنا جا گذاشتیم
عاشق دم از خدا زد
رو به شاه وفـا زد
مثل تو دست و پا زد
حسین جان ۲
من لی غیرک....
#محرم_هشتم_علی_اکبرنوحه
#حسین_ایمانی
#روضه_حضرت_علی_اکبر
انتظاری که ندارم سرِ پا برخیزی
از علی اکبرِ من، هیچ نمانده چیزی
بدنت را زِرِه اینگونه نگهداشته است
گوشه اش باز شود روی زمین میریزی!!
حبیب نیازی
#روضه_حضرت_علی_اکبر
فروغِ چشم من از چشم نيزه ها افتاد
عصایِ پيری من زير دست و پا افتاد
به زخم نيزه ای از روی اسب از پهلو
مرا به خاک جگر گوشه ريخت تا افتاد
كسی كه بين مژه كرده ام بزرگ آيا
چنين ز هم شده پاشيده در عبا افتاد
زدم بهم كف افسوس و زانويم تا خورد
دلم شكسته و در ورطه ی بلا افتاد
نه قطعه قطعه فقط... نقطه نقطه ات كردند
تنت به پهنه ی اين دشت تا كجا افتاد
خدا كُنَد كه خطای نگاهِ من باشد
كه از تمام تنت چند تكه جا افتاد
ميان هلهله و خنده ها كم آوردم
به سانِ محتضری كه ز تن وَ پا افتاد
بلند شو پسرم كه دو چشم نامحرم
به خاکِ چادر ناموس كبريا افتاد
#روضه_حضرت_علی_اکبر
زینب ز خیمه آمده تا یاری ات کند
دستش نزن حسین,پراکنده میشود
علی صالحی
#روضه_حضرت_علی_اکبر
خودت بگو بدنت را چگونه جمع کنم
پُر از علی شده خاکِ تمام دور و برم
کنار جسم تو باید به داد من برسند
تو این همه شده ای! من هنوز یک نفرم
مصطفی متولی
#روضه_حضرت_علی_اکبر
از اکبرم چه ریخت و پاشی نموده اند
این تکه تکه در بغلم جا نمی شود
اشکم کفافِ این همه زخمش نمی دهد
جایی برای بوسه که پیدا نمی شود
یک نیزه از بلندیِّ اسبش زمین زده
جا کرده خوش به پهلو ی او پا نمی شود
افتاده بس که فاصله در این "فَقَطَعوا"
در یک ابا تمام تنش جا نمی شود
یک پیرمردِ داغ ِجوان دیده هیچ جا
اینگونه بین خنده تماشا نمی شود
یارم شوید ، آه ،رفیقانِ اکبرم
تا خیمه بردنش تک و تنها نمی شود
تا گیسوان عمه پریشان نگشته است
کاری کنید... اکبر من پا نمی شود
#روضه_حضرت_علی_اکبر
تو را بريده بريده صداكند ،ولدَی
اگر كه هلهله ها يک كمی امان بدهد
بغل گرفته تو را و تن تو می ريزد
خودت بگو كه چگونه تو را تكان بدهد
بلند شو پدرت را به خيمه برگردان
وگرنه پيش تن زخمی تو جان بدهد
محسن حنیفی
برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا..
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
پر کنم جام دلم را از سبوی کربلا
نه فقط من عاشق کرببلایم کزازل
انبیا راهم به سر بود آرزوی کربلا
هرشب جمعه ملایک با طبقهایی زنور
می زنند آزآسمانها پل به سوی کربلا
غرق اشک وزمزمه پهلو شکسته فاطمه
می نشیند تاسحر برخاک کوی کربلا
درنماز عاشقی شرط طهارت لازم است
خون ثارالله شد آب وضوی کربلا
کربلا یا کربلا درشادی وغم ذکر ماست
بگذرد عمر دلم در گفتگوی کربلا
بوی سیب از تربت پاک حسین آید کمیل
برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا...
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5940276787861782838.ogg
164.4K
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶
واحد حماسی امام حسین وحضرت عباس
➖➖➖➖➖
ارباب ای روح تنم
ارباب اینه سخنم
از تو دل نمی کنم ؛ یا ثارالله
عشقت بی نهایته
این نصّ روایته
برکت توی روضته ؛ یا ثارالله
با تو خوبه زندگی
لحظات بندگی
داره واسم تازگی ؛ هر دم روضت
تقدیرم تو دستته
می دونی وابستته
نوکری که مستته ؛ بین هیئت
لبیک یا سیدی ابی عبدالله حسین
➖➖➖➖➖
ارباب ای نوای عشق
ای صاحب لوای عشق
هستی خونبهای عشق ؛ یا ثارالله
خورشید هدایتی
میشم با تو قیمتی
ذکر بچه هیاتی ؛ یا ثارالله
عشق رویایی من
همه دارایی من
یار تنهایی من ؛ دنیای من
ای ارباب نازنین
بارمو بستم ببین
واسه یوم الاربعین ؛ آقای من
➖➖➖➖➖
عباس کانون ادب
عباس مرد حق طلب
شیر بیشه ی عرب ؛ یااباالفضل
عباس ممدوح علی
عباس مشروح علی
ای در تو روح علی ؛ یااباالفضل
وفاداری به حسین
کاشف الکرب حسین
مالک قلب حسین ؛ سرلشکر عشق
به شامِ قلبم بتاب
وزیر عالی جناب
همه امّید رباب ؛ آب آور عشق
➖➖➖➖➖
✍️به قلم:
#حسین_خدادی
#کربلایی_علی_قاسمی
#ارباب_ای_روح