eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 🔷 4 ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 🌟در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 🌟می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تا برات کربلایم را کند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب ✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️ صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆 کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @rozevanoheayammoharramsoghandi
🥀▪️🥀 دفتری امام حسین علیه السلام 🌾✨بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات 🌾✨بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات 🌾✨برندبه های جمعه های منتظران 🌾✨بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🍃 الحسین علیه السلام ✨🥀 ✨🥀مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین ✨🥀 گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین علیه السلام سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. ✨السلام علیک یا ابا عبدالله!✨ زیارت عاشورا میخوند.. پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🍃✨ 🥀✨دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند عزاداری میکنند سبک میشن ▪️✨▪️✨▪️✨ اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ▪️الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 🥀امان از دل زینب 🥀چه خون شد دل زینب هر روضه ای میشه خوند صدا زد... 🌾▪️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند 🌾▪️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🌾▪️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران 🌾▪️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. 🍂▪️🍂 🍂▪️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب 🍂▪️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب 🍂▪️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر 🍂▪️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 🥀امان از دل زینب 🥀چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو ✨🍃 🍃✨هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها ✨صلوات
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 🔷 4 ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 🌟در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 🌟می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تا برات کربلایم را کند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب ✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️ صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹
🏴#دفتری 🌟برنام حسین وکربلایش صلوات 🌟برنام ابوالفضل و وفایش صلوات 🌟براهل حرم به‌حقّ زهرا س صلوات 🌟برجمله ی یاوران مولا صلوات () 🏁... 🏁..3 🏁ب_الحسین یبار دیگه هم ندا‌ با کاروانی که اربعین رسید کربلا... ... 🔘اربعين آمد دلم را غم گرفت 🔘بهر زينب عالمي ماتم گرفت 🔘سوز اهل آسمان آيد به گوش 🔘ناله صاحب زمان آيد به گوش 🔘جان‌اهل‌بيت عصمت برلب است 🔘کاروان سالار آنها زينب است 🍂میگه از نجف پای پیاده حرکت کردم برم کربلا...، دیدم یه مرد عراقی سایه به سایه دنبال من میا... هر جا که روی زمین میشینم میاد جلوی من می ایسته.. تعجب کردم،، ولی چیزی نگفتم به مسیرم ادامه دادم،دوباره خسته شدم نشستم،اومد جلوی من ایستاد.. گفتم آقا چه میکنی.. هدفت چیه..(  چرا دنبال من راه افتادی؟) گفت:کاری ندارم،..مزاحمت نمیشم،..گفتم پس هدفت چیه؟ گفت:راستش رو بخوای من حرکت کردم گفتم حسین جان پول ندارم به زائرات خدمت کنم.. حتی نمی تونم چند بطری آب بخرم دستشون بدم... حسین جان من راه میفتم تو این گرما سایه بون زائرات بشم... حسین جان آفتاب به من بخوره به زائرات نخوره.. 🔳میگه بلند شدم سر و صورتش رو بوسیدم،یه جمله بهش گفتم دوتایی شروع کردیم گریه کردن... ⬆️گفتم کجا بودی عصر عاشورا؟سایه بون تن بی سر حسین فاطمه بشی... 🍂ای حسین... حسین حسین.. ⬅️روز اربعینه.. چقدر دلت میخواست الان کربلا باشی... دلت تنگه کربلاست؟؟ خوش بحال اونایی که الان خودشونو رسوندند کربلا ... آقا جان ..اربعینت رسید آقا... آقا امروز باید کربلا بودیم.. اما آقا دستمون از کربلا کوتاست.. ▪️چه‌کربلاست که آدم به‌هوش می‌آید ▪️هنوز ناله زینب به گوش می آید ▪️چه‌کربلاست کزآن بوی سیب می‌آید ▪️صدای ناله ی مردی غریب می آید ▪️چه‌کربلاست کزاوبوی مشک می‌آید ▪️هنوز ناله ز لب های خشک می آید ▪️چه کربلاست که بوی گلاب می آید ▪️صدای گریه طفل رباب می آید ⬅️یاابا عبدالله ...آقا جان...مارو هم جزو زائرات قبول کن آقا.. آقا....عنایتی...نظری ...لطفی مرحمتی آقا... ⚫️آقا جان ما جامونده های اربعینیم... آقا جان ما دلشکسته ایم... دستمون از کربلات کوتاست... آقا ..اونی که امروز به زائرت میدی ..به ما هم بده آقا... *⃣امان امان 2 کاروان رسید کربلا .. قافله دلشکسته رسید کربلا... رسمه روز چهلم که میشه حلوا میبرن...گلاب میبرن..دسته های گل میارن... عزت و احترام میکنند..اشک چشمارو پاک میکنند.. اما.. امان از دل یتیمان حسین... امان از دل زینب..2 این زن و بچه تا چشمشون به این قبرها افتاد مثل برگ خزان زده...خودشونو از ناقه ها می انداختن زمین.. هر کسی سراغ قبری می‌گرفت.. یکی می‌گفت قبر علی اکبرم کجاست... یکی می‌گفت بابام کجاست... یکی می‌گفت..عمو م موند تو علقمه.. آخ... (دوباره عاشورا تکرار شد...) 🔲امان از دل زینب... چه خون شد دل زینب... الهی خواهری داغ نبینه.. الهی خواهر داغ دیده تو مجلسمون نباشه... ⬇️یواش یواش اومد.. کنار قبر حسین.. یه دفعه بغضش ترکید..افتاد رو قبر حسین... آخ اشک چشم امان نمیده... شروع کرد به درد دل کردن .. آخ ..برادر حسینم... برادر حسینم... ⚫️(دشتی) 🔳خدایا زار و مظطر گشته زینب 🔳به سیر باغ پر پر گشته زینب 🔳پریشان خاطر و قامت خمیده 🔳پس از یک اربعین برگشته زینب 🔳ببین جانا دل پر درد زینب 🔳چگونه با غمت خو کرده زینب 🔳 ببین ای یوسف صد پاره پیکر 🔳برایت پیرُهن آورده زینب 🍁 حسین جانم حسین 🍁جانم حسین جانم2 🍁جانم حسین جان (هااا زمزمه کن..) 🔳دلم را چون تنت صد چاک کردند 🔳سرشکم را به سیلی پاک کردند 🔳الهی خواهرت زینب بمیرد 🔳تو را با بوریا در خاک کردند 🍁 حسین جانم حسین 🍁جانم حسین جانم2 🍁جانم حسین جان () ⚫️یه وقت سکینه خانم دوید سمت علقمه... امان امان ..3 (آخه بعضی حرفا رو به باباش نمی تونست بگه) صدا زد عموجون... عمو خیلی جات خالی بود تو مجلس یزید.. عمو اون یهودی نانجیب با انگشت منو نشون داد.. عمو پاشو ..عمو دیگه خجالت نکش.. عمو دیگه ما آب نمیخاییم 🍂ناله داری به سوز دل زینب کبری س...به ناله های دل زینب س صدای نالتو‌بلند کن .. ناله بزن بگو یا حسین...یا حسین.. یا حسین 🌾ز داغ لاله ها زینب غمین است 🌾پریشان موی زین العابدین است 🌾دوباره کربلا شد عرصه ی غم 🌾شهیدان خدا را اربعین است (محمود تاری) ⚫️بدم المظلوم بکربلا ...به رٱس بریده ابی عبدالله ...ده مرتبه ....... اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
🏴#اربعین 🏴 2 🌟برنام حسین وکربلایش صلوات 🌟برنام ابوالفضل و وفایش صلوات 🌟براهل حرم به‌حقّ زهرا س صلوات 🌟برجمله ی یاوران مولا صلوات () 🏁... 🏁..3 🏁ب_الحسین یبار دیگه هم ندا‌ با کاروانی که اربعین رسید کربلا... ... 🔘اربعين آمد دلم را غم گرفت 🔘بهر زينب عالمي ماتم گرفت 🔘سوز اهل آسمان آيد به گوش 🔘ناله صاحب زمان آيد به گوش 🔘جان‌اهل‌بيت عصمت برلب است 🔘کاروان سالار آنها زينب است 🍂میگه از نجف پای پیاده حرکت کردم برم کربلا...، دیدم یه مرد عراقی سایه به سایه دنبال من میا... هر جا که روی زمین میشینم میاد جلوی من می ایسته.. تعجب کردم،، ولی چیزی نگفتم به مسیرم ادامه دادم،دوباره خسته شدم نشستم،اومد جلوی من ایستاد.. گفتم آقا چه میکنی.. هدفت چیه..(  چرا دنبال من راه افتادی؟) گفت:کاری ندارم،..مزاحمت نمیشم،..گفتم پس هدفت چیه؟ گفت:راستش رو بخوای من حرکت کردم گفتم حسین جان پول ندارم به زائرات خدمت کنم.. حتی نمی تونم چند بطری آب بخرم دستشون بدم... حسین جان من راه میفتم تو این گرما سایه بون زائرات بشم... حسین جان آفتاب به من بخوره به زائرات نخوره.. 🔳میگه بلند شدم سر و صورتش رو بوسیدم،یه جمله بهش گفتم دوتایی شروع کردیم گریه کردن... ⬆️گفتم کجا بودی عصر عاشورا؟سایه بون تن بی سر حسین فاطمه بشی... 🍂ای حسین... حسین حسین.. ⬅️روز اربعینه.. چقدر دلت میخواست الان کربلا باشی... دلت تنگه کربلاست؟؟ خوش بحال اونایی که الان خودشونو رسوندند کربلا ... آقا جان ..اربعینت رسید آقا... آقا امروز باید کربلا بودیم.. اما آقا دستمون از کربلا کوتاست.. ▪️چه‌کربلاست که آدم به‌هوش می‌آید ▪️هنوز ناله زینب به گوش می آید ▪️چه‌کربلاست کزآن بوی سیب می‌آید ▪️صدای ناله ی مردی غریب می آید ▪️چه‌کربلاست کزاوبوی مشک می‌آید ▪️هنوز ناله ز لب های خشک می آید ▪️چه کربلاست که بوی گلاب می آید ▪️صدای گریه طفل رباب می آید ⬅️یاابا عبدالله ...آقا جان...مارو هم جزو زائرات قبول کن آقا.. آقا....عنایتی...نظری ...لطفی مرحمتی آقا... ⚫️آقا جان ما جامونده های اربعینیم... آقا جان ما دلشکسته ایم... دستمون از کربلات کوتاست... آقا ..اونی که امروز به زائرت میدی ..به ما هم بده آقا... *⃣امان امان 2 کاروان رسید کربلا .. قافله دلشکسته رسید کربلا... رسمه روز چهلم که میشه حلوا میبرن...گلاب میبرن..دسته های گل میارن... عزت و احترام میکنند..اشک چشمارو پاک میکنند.. اما.. امان از دل یتیمان حسین... امان از دل زینب..2 این زن و بچه تا چشمشون به این قبرها افتاد مثل برگ خزان زده...خودشونو از ناقه ها می انداختن زمین.. هر کسی سراغ قبری می‌گرفت.. یکی می‌گفت قبر علی اکبرم کجاست... یکی می‌گفت بابام کجاست... یکی می‌گفت..عمو م موند تو علقمه.. آخ... (دوباره عاشورا تکرار شد...) 🔲امان از دل زینب... چه خون شد دل زینب... الهی خواهری داغ نبینه.. الهی خواهر داغ دیده تو مجلسمون نباشه... ⬇️یواش یواش اومد.. کنار قبر حسین.. یه دفعه بغضش ترکید..افتاد رو قبر حسین... آخ اشک چشم امان نمیده... شروع کرد به درد دل کردن .. آخ ..برادر حسینم... برادر حسینم... ⚫️(دشتی) 🔳خدایا زار و مظطر گشته زینب 🔳به سیر باغ پر پر گشته زینب 🔳پریشان خاطر و قامت خمیده 🔳پس از یک اربعین برگشته زینب 🔳ببین جانا دل پر درد زینب 🔳چگونه با غمت خو کرده زینب 🔳 ببین ای یوسف صد پاره پیکر 🔳برایت پیرُهن آورده زینب 🍁 حسین جانم حسین 🍁جانم حسین جانم2 🍁جانم حسین جان (هااا زمزمه کن..) 🔳دلم را چون تنت صد چاک کردند 🔳سرشکم را به سیلی پاک کردند 🔳الهی خواهرت زینب بمیرد 🔳تو را با بوریا در خاک کردند 🍁 حسین جانم حسین 🍁جانم حسین جانم2 🍁جانم حسین جان () ⚫️یه وقت سکینه خانم دوید سمت علقمه... امان امان ..3 (آخه بعضی حرفا رو به باباش نمی تونست بگه) صدا زد عموجون... عمو خیلی جات خالی بود تو مجلس یزید.. عمو اون یهودی نانجیب با انگشت منو نشون داد.. عمو پاشو ..عمو دیگه خجالت نکش.. عمو دیگه ما آب نمیخاییم 🍂ناله داری به سوز دل زینب کبری س...به ناله های دل زینب س صدای نالتو‌بلند کن .. ناله بزن بگو یا حسین...یا حسین.. یا حسین 🌾ز داغ لاله ها زینب غمین است 🌾پریشان موی زین العابدین است 🌾دوباره کربلا شد عرصه ی غم 🌾شهیدان خدا را اربعین است (محمود تاری) ⚫️بدم المظلوم بکربلا ...به رٱس بریده ابی عبدالله ...ده مرتبه ....... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)
🍁 جمعه صفارامی نویسم 🍁شکوه کربلا را می نویسم 🍁به لوح سینه خودای حسین جان 🍁فقط اسم شما را می نویسم. . 🍁سلام امشب شب جمعه و شب 🍁زیارتی امام حسین علیه السلام است. 🍁از هر کجا که هستید فقط با گفتن 🌾السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّه ✨🍃نام خود را در لیست زوارش ثبت کنید ✨🍃از دل و جان تو بگو «حسین اباعبدالله» 🍂🌾🍂 الحسین 🌿سلام می دهم و دلخوشم که فرمودید: 🌿هرآنکه دردل خود یاد ماست،زائر ماست 🥀الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِاللهِ وعلَى 🥀الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ 🥀مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ 🥀الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ 🥀مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن 🥀 وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، 🥀وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، 🥀وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🍃سلام_مولای_مظلومم لبیک_یا_حسین السلام علیک یااباعبدالله الحسین علیه السلام السلام علیک یاابالفضل العباس علیه السلام
سوم امام_حسین علیه السلام🖤 مرادقلی‌: بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات برندبه های جمعه های منتظران بر خاک ره سپاه مهدی صلوات مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 🔷 4 🔶 ع ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 🌟در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 🌟می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تا برات کربلایم را کند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب بعد از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: داداش! چی شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده (آرزوی همه ی من و شما اینه) 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیه؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته بوده ؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یه خواب عجیبی دیدم..جریان رو‌ بهش گفتم، تا جریان رو گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا؟؟ گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من باشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نباشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. کنار برید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکنه چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب رو کتک زدند.. آخ مان از دل زینب چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 🔷 4 🔶 ع ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 🌟در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 🌟می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تا برات کربلایم را کند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب بعد از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: داداش! چی شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده (آرزوی همه ی من و شما اینه) 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیه؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته بوده ؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یه خواب عجیبی دیدم..جریان رو‌ بهش گفتم، تا جریان رو گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا؟؟ گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من باشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نباشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. کنار برید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکنه چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب رو کتک زدند.. آخ مان از دل زینب چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو