eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
در عزای امام بی کفنم رَختِ مشکی نموده ام به تنم شاهد غصه های پنهانی اشک و اندوه و شیوَن و مِحَنَم حالْ دارم به گریهٔ حَسرَت غربتی آشکار در سخنم بِشنو آوای قلب بِشکسته یارب ای کردگارِ ذولمَنَنم از لباس محرّم و صفرم بارِالها چگونه دل بِکَنَم در چنین روز من عزادار هم نبی،هم رضا و هم حسنم در عزای پیمبر و دو گُلَش بلبلی خونجگر در این چَمَنم بااجازه زِ مصطفی ز رضا حسنی میشود دگر سخنم یاحسن کاش جای تابوتت تیر ها می نشست بر بَدنم من بلای وصالِ کویت را می خرم سَیّدی به جان و تنم با مِدادِ وِلا نِویسَم من مشق نامت به دفتر کفنم گرچه گریه کنِ حسینم من نه فقط دم ز عشق او بِزَنم تا شود فاطمه زِ من راضی هم غلام حُسین و هم حَسَنَم 🔴 سروده شده در سال ۸۴ موضوع شعر : وداع با ماه صفر و توسل به ساحت مقدّس امام مجتبی علیه السلام ناب ترین کانال اشعار،روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @rozevanoheayammoharramsoghandi
این دنیا که حسین رو ازم گرفتن، اگه اون دنیا هم، زبونم لال، اعمالم باعث بشه حسین رو ازم بگیرن ...؟! این دنیام که فقط شده اشک و آه، اگه اون دنیا رو هم سیل حسرت خراب کنه ...؟! این دنیام که شده سوختن و ندیدنش، اگه اون دنیامم بسوزمو نبینمش ...؟! این دنیام که همش شده به تو از دور سلام، اگه اون دنیا هم ... ... 😭😭😭 چیکار کنم خسرالدنیا و الاخره نشم، حسین؟! ... 🍃🙏
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها منم که بَحرِ اشک را زِ هِجرِ دوست ساحلم منم که برق عشق او بسوخت زاد و حاصِلَم فدایِ خطّ و خالِ او ؛ زِ لطفِ بی مثالِ او به مقصدِ وِصالِ او ؛ بیا اَجَل که نائلم شدم به عاشقی مَثَل ؛ هزار شکر کَز اَزَل به فضل ربِّ لَم یَزَل ؛ مدینه ای شده دلم زِ هر چه بود و هر چه هست ؛ خوشی مَرا بِشُد زِ دست که ذات سرمد از اَلَست ؛ سِرِشت با مِحَن گِلَم منی که تاج سر بُدَم ؛ اگر چه در به در شدم پیام عشق با خودم ؛ زِ کویِ یار حامِلَم به رَغمِ جُورِ مُنجَلی؛ وَ ظلم ظالمان ولی عزایِ زاده ی علی ؛ جز این نبود قاتلم گذار تا در این عزا ؛ زَنَم به سَر زِ غَم دِلا میانِ این خرابه ها ؛ به حالِ خویش واهِلَم خدای من!شَوَد دَمی ؛ عطا کنی مرا کَمی! به چشم خود ببینمی ؛ که بر مراد واصِلَم ترنُّم و سُرور را ؛ به چشمِ بسته نور را ضیافت حضور را ؛ مگر که من نَه قابِلَم؟ به جان بلا،به دل شرر ؛ به شام کودکی سحر از ابتدای این سفر ؛ به طِیِّ این مراحلم!!! به خاک غم نشسته ام ؛ زِ غصّه دلشکسته ام گواهِ جانِ خسته ام ؛ قد خم و حَمایِلَم حزینه ام به عالمین‌ ؛ که بَهرِ دیدنِ حسین فروغ گوهر از دو عین ؛ شده حجاب و حائلم به شوقِ وصل رویِ او ؛ صبا به حفظ آبرو به تازیانه ها بگو ؛ که بر نَبَرد مایلم 🔴 این شعر در سال ۸۴ سروده شده
تقدیم به محضر حضرت رقیه سلام الله علیها سپهر آرزوهایم ز وصلت پر قمر گردد شب اندوه دل با دیدن رویت سحر گردد ببین از جور گلچینان ظالم بر گلستانت گل آلاله ات پرپر ز طوفان شرر گردد چو اسرافیل گونه دم زنم،از ماتم بابا فلک از نغمه صور غمم زیر و زبر گردد به قصد دیدن دختر اگر آیی ز طشت زر ببین حال پریشانم ز اِکسیرِ تو زر گردد به ویرانه غریبانه ؛ به رسم عشقِ پروانه ز سوز نازت ای گل خرمن جان شعله ور گردد تو را از دردهای جسم خود آگه نخواهم کرد از آن ترسم اگر گویم دلت آزرده تر گردد بیا با ذالفقارِ غیرت از عُدوان بیافکن دست مشو راضی که عمه دستِ عدوان را سپر گردد 🔴 این شعر در سال ۸۳ سروده شده
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها مرا ز کوی فغان روی اجتناب نباشد که در دلم به جز اندوه و اضطراب نباشد از این مصیبت عظمیٰ که روی داده الهی به چشمه سار طرب تا به حشر آب نباشد سه ساله طفل یتیمی است در میان خرابه چرا به چهره ی زینب ز غم نقاب نباشد خدا کند که به فردوس شاهد غم عترت رسول و بنت رسول و ابوتراب نباشد شبی ستاره شامات میزبان کسی شد که میهمان ستاره جز آفتاب نباشد همه سوال کنند ای رقیه کو پدر تو که جز اشاره به طشتی وِرا جواب نباشد خرابه کرببلا شد زناله های رقیه به جسم بی رمقش از فراق تاب نباشد کسی نبود که گوید به زجر ظالم و ملعون که طفل را زدن ای بی حیا ثواب نباشد اگر چه خستگی راه طاقتش بِرُبوده ولی ز هجر پدر لحظه ای به خواب نباشد به بزم میکده ی عشق روی یوسف زهرا به جام عاشقی اش جز شراب ناب نباشد گل سه ساله زهرا چنان اسیر خزان شد که در عصاره جانش دگر گلاب نباشد «عیال پیر خراباتیان خرابه نشین شد چرا که حال خراباتیان خراب نباشد» 🔴 این شعر در سال ۸۷ سروده شده
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها مرا ز کوی فغان روی اجتناب نباشد که در دلم به جز اندوه و اضطراب نباشد از این مصیبت عظمیٰ که روی داده الهی به چشمه سار طرب تا به حشر آب نباشد سه ساله طفل یتیمی است در میان خرابه چرا به چهره ی زینب ز غم نقاب نباشد خدا کند که به فردوس شاهد غم عترت رسول و بنت رسول و ابوتراب نباشد شبی ستاره شامات میزبان کسی شد که میهمان ستاره جز آفتاب نباشد همه سوال کنند ای رقیه کو پدر تو که جز اشاره به طشتی وِرا جواب نباشد خرابه کرببلا شد زناله های رقیه به جسم بی رمقش از فراق تاب نباشد کسی نبود که گوید به زجر ظالم و ملعون که طفل را زدن ای بی حیا ثواب نباشد اگر چه خستگی راه طاقتش بِرُبوده ولی ز هجر پدر لحظه ای به خواب نباشد به بزم میکده ی عشق روی یوسف زهرا به جام عاشقی اش جز شراب ناب نباشد گل سه ساله زهرا چنان اسیر خزان شد که در عصاره جانش دگر گلاب نباشد «عیال پیر خراباتیان خرابه نشین شد چرا که حال خراباتیان خراب نباشد» 🔴 این شعر در سال ۸۷ سروده شده