.
#فهرست
.
.
#فهرست
برای دسترسی به روضه و نوحه محرم
لطفا #هشتک های زیر را دنبال بفرمایید
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#روضه_حضرت_عبدالله
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_حر
#روضه_اطفال_حضرت_زینب
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس
#روضه_حضرت_ابوالفضل
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_ع
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
#شب_عاشورا
#شام_غریبان
#امام_سجاد
#اربعین
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#شب_دهم_محرم
#شب_یازدهم_محرم
#شب_دوازدهم_محرم
#شب_سیزدهم_محرم
#زنجیر_زنی #زنجیرزنی
.
هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید.
.
.
|⇦•پرچم سبز افتخار....
#قسمت_اول#روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
*شبِ آقازاده ي امامِ مجتبي است، شبِ پنجم و شيشم از دو تا نازدانه ي يتيم ميخونن، به يادِ اون دستي كه عبدالله در راهِ امامش فدا كرد، دوتا دستامون رو به سر بذاريم، آقامون رو صدا بزنيم: يا صاحبِ الزمان! الغوث و الامان...*
پرچم سبزِ افتخارِ حسن
نور در نور یادگارِ حسن
روحِ بی باک ذوالفقارِ حسن
مردِ رزمِ جَمَلْ شکارِ حسن
چون پدر از سقیفه بی زار است
یازده ساله مردِ پیکار است
*امشب يكي از سخت ترين روضه هاست، چون روضه روضه ي گودالِ، آخرين شهيدِ قبل از اباعبدالله است، آخرين شهيد با چه خصوصيتي؟ دو تا شهيد تو آغوشِ حسين جان دادن، توي آغوشِ حسين بودن كه تير اصابت كرد، خيلي از شهدا رو ابي عبدالله بغل كرد و جان دادن، اما دو تا از شهدا تو بغلش بودن كه دست و پا زدن، يكيش عبدالله بن الحسن بود، يكيش هم يه شيش ماهه ي شيرخواره، امشب خيلي بايد برا عبدالله يتيم نوازي كنيم...*
عزتِ مجتبی ست عبدلله
روحِ قالو بلاست عبدلله
سپرِ نیزه هاست عبدلله
غرقِ خونِ خداست عبدلله
از لبش یا حسین می بارد
دست از این عشق بر نمی دارد
*هر شهيدي، هر دلاوري ميزد به دلِ لشكر، بالاخره يه وسيله دفاعي داشت، يه ابزارِ جنگي داشت، اما اين آقازاده هيچي نداشت رفت ميدان، يه بدن داشت يه تن داشت، همين رو سپر كرد برا امامش، الله اكبر، از ابتدا ابي عبدالله سفارشش رو كرد، ده سال تو بغل حسين بزرگ شده بود، يه ساله بود باباش حسن رو از دست داد، يازده ساله اومد كربلا، ابي عبدالله خوب ميشناخت اون رو، خودش بزرگش كرده بود، يه عبارتي هست تو مقاتل، به خواهرش زينب فرمود:"اِحبِسیه یا اُختي" نگهش دار، توي خيمه حبسش كن، اين از خيمه بيرون بياد منو ببينه مياد سمتِ من، اين آقازاده رو توي خيمه نگه داشته بودن، با اينكه زينب از اول صبح هي ميرفت همراهِ برادر بيرون خيمه، اما حواسش به اين آقازاده بود، مبادا اين آقازاده دستش رو از دستِ عمه رها كنه، آخه اين آقازاده هم امانت حسنِ، هم امانت حسينِ، خيلي برا زينب مهم بود تا حواسش باشه، اما حواس عبدالله به ميدانِ، آخرين شهيد يعني شهادت همه رو ديده، دو سه جا خونش به جوش اومد ميخواست از خيمه بيرون بزنه اما عمه نذاشت، اولين باري كه از جا بلند شد وقتي بود كه بدن علي اكبر رو آوُردن، ديد خيمه ها ريخت بهم، عمه دستش رو گرفت، دومين جايي كه خونش به جوش اومد آسمون رو سرش خراب شد، مي دونيد كي بود؟ پرده ي خيمه رو كنار زد، ديد عموش با قد خم داره مياد، فهميد ديگه عموش عباس رفته، ديگه بي عمو شده، ديگه خيمه ها علمدار نداره، سومين جايي كه ديگه نگه داشتنش سخت شد، ديد علي اكبر رفت، قاسم رفت، عون و محمد رفتن، ديد عمو عباسش رفت، ديگه كسي نمونده، يهو متوجه شد شيرخواره هم رفت، علي اصغر هم رفت، پس من چي؟ هي توي خيمه به خودش نهيب زد: خجالت نميكِشي، عموت تنها تويِ ميدونه؟ دست تويِ دستِ عمه است، يهو ديد عمه از خيمه زد بيرون، يه دستِ عمه آزاده، عمه با يه دست، دستِ عبدالله رو گرفته، زمين كربلا داره ميلرزه، عمه رفت رويِ بلندي، ديد يه دستي كه آزاده رفت رو سَرِ عمه، خودم ديدم زبالاي بلندي، عزيزِ مصطفي را سر بريدن، ديد عموش رو دارن ميكُشن...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_عبدالله
#روضه_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1402043103.mp3
36.27M
|⇦•از سر گذشتن......
#روضه_حضرت_عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنحم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری