#محرم_98
#شب_ششم
#زمینه
بند 1️⃣
تا صداتو شنیدم
از تو خیمه دویدم
تا رسیدم کنارت بریدم
زمین خوردی رو خاک کربلا،واویلا
تنت رو دیدم زیر دست و پا،واویلا
گیر افتادی تو چنگ نیزهها،واویلا
واویلا،مث علی اکبرم شدی
واویلا،خیلی مث مادرم شدی
واویلا،شهید راه حرم شدی
واویلا پسر برادرم
بند 2️⃣
جسمتو خیمه بردم
روی سینه فشردم
کاشکی بالا سر تو میمردم
امون از این قوم دنیا پرست،واویلا
که چشماتو با تیر و نیزه بست،واویلا
غم سنگینت پشتم رو شکست،واویلا
واویلا، نمیدی جوابمو چرا
واویلا، پاشو تا بریم به خیمهها
واویلا، یه چیزی بگو تو رو خدا
واویلا پسر برادرم
بند 3️⃣
بی زره رفتی میدون
پیکرت شد پر از خون
باز دوباره صدام کن عمو جون
دارم تو خاک و خون میبینمت، واویلا
بمیرم واسه اشک نمنمت، واویلا
چه جور از رو زمین بردارمت، واویلا
واویلا، به غریبی مبتلا شدی
واویلا، اسیر غم و بلا شدی
واویلا، چه شبیه مجتبی شدی
واویلا پسر برادرم
شعر و سبک:رضا باقریان
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#محرم_98
#شب_ششم
#واحد
بند 1️⃣
با التماس به پات میوفتم
دستتو میبوسم عموجون
میخوام شهید بشم تو راهت
بزار منم برم به میدون
عموجونم اینقدر گریه نکن بخاطرم
آسمون که به زمین نمیرسه بزار برم
آرزومه که منم بشم مدافع حرم
قاسمو دست کم نگیر خون علی توی رگامه
برای تو فدا شدن خدا میدونه از خدامه
بند 2️⃣
روی لبم ان تنکرونی
بردم هجوم تو قلب لشکر
دوروبرم خیلی شلوغ شد
با یک سپاه شدم برابر
توی میدون زنده شد یاد علمدار جمل
تو رکابت عموجون شهادته خیرالعمل
رولب من حالا با دست خودت بزار عسل
منتظر امروز بودم باید که پس بدن تقاصو
میرم بگیرم از اینا انتقام غنچهی یاسو
بند 3️⃣
سرباز سیزده سالهی تو
حالا دیگه حاجت روا شد
تا نیزه ها خون گریه کردن
روضهی من حقش ادا شد
نتونستم که بیام تا خیمه حتی یه قدم
عموجون از زیر سم مرکبا صدات زدم
شده حالا شبیه ماه بنی هاشم قدم
مثل گل لاله شدم پرپر تو روخاک صحرا
منو گرفت توی بغل مادرتو حضرت زهرا
شعر و سبک:حسین نوری
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴