#حضرت_حر_علیه_السلام
#محرم #باب_توبه_حر_بن_ریاحی
#سید_مهدی_میرداماد #روضه
دیشب صدایت میزدم ای حُر! کجایی؟
تو حُر مایی، حُر مایی،حُر مایی
*ای خدا! میشه آقا به من و تو هم بگه: شما مال من هستید..*
تو بین دشمن بودی و من با تو بودم
هر لحظه از تو دل ربودم، دل ربودم
حُر! آندم که گفتم مادرت گرید برایت
*نفرین کرد به ظاهر،" ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ"مادرت به عزات بشینه و گریه کنه، دیدن حُر سرش رو انداخت پایین،عرق شرم پیشانیش رو گرفت....ببین نفرین حُر، چه کرد به ظاهر با دلِ حُر*
حُر! آندم که گفتم مادرت گرید برایت
نفرین نکردم،بلکه می کردم دعایت
آنجا که گفت:چشم مادر بر تو گرید
می خواستم زهرای اطهر بر تو گرید
*یه جایی امام دست گذاشت که حُر به هم بریزِ، حُر اون ماهیت خودش رو نشون بده،ذات قشنگ خودش رو ، رو کنه،تا گفت: مادرت به عزات بشینه،سرش رو انداخت پایین،گفت:آقا! اگه هر کی غیر از شما اسم مادرمو آورده بود،زنده نمی موند، اما من چه کنم؟شما فرزندِ فاطمه اید،اسم مادرت زهراست...
حُر،حُر شد به خاطر ادبش،اگه دنبال عاقبت به خیری هستی،راهش همینه،احترام کرد به نام بی بیِ دو عالم..*
دانی که چون شد،دامن مارا گرفتی؟
تو احترامِ نامِ زهرا را گرفتی
می خواستم در این گلستان یاس باشی
می خواستم همسنگرِ عباس باشی
می خواستم زخم سرت را خود ببندم
بر زخم های پیکرت چون گُل بخندم
زهرا همان آغاز، هستت را گرفته
با چادرِ خاکیش دستت را گرفته
*حُر دشمنِ به ظاهر،الان مقابل امام ایستاده، تا اسمِ مادرش رو آورد،احترام کرد،گفت:مادرت زهراست،من جرأت ندارم حرف بزنم....
سادات منو ببخشن،میخوام بگم: دشمن شنید اسمِ مادرِ امام رو احترام کرد،ای نامرد مردمِ مدینه،دید فاطمه پشتِ دَرِ،دید صدای فاطمه پشت در میاد،حُر به نام مادر امام احترام کرد،اما نانجیب نوشت تو نامه اش: معاویه! اومدم برگردم،یاد علی افتادم،چنان لگدی به در زدم،صدای شکستن استخوان هاشو شنیدم....
شب حُر باید بری پشت در و دیوار،باید بری سر سفره ی حضرت زهرا...
حُر برگشت،چه برگشتنی، گفت:آقا! من اولین نفری بودم که راه رو بستم،میخوام اولین نفری باشم که جونم رو برات فدا می کنم،لَه لَه میزد برا شهادت،رفت میدان،خودش رفت،نوشتن:پسرش هم رفت،غلامش هم رفت،حق رو اَدا کرد،وقتی افتاد رو زمین،حُر یه لحظه به خودش نهیب زد..گفت:حُر! منتظر حسین نباش،حبیب باید منتظر حسین باشه،زهیر باید منتظر حسین باشه،تو همین که بهت اجازه داد جونت رو فدا کنی برات بسه،منتظر نباش،نوشتن فرق حُر شکافته شده بود،خون رو چشماش رو گرفته بود،یه مرتبه دید یه دست مهربون سرش رو از رو خاک برداشت،خون رو از چشماش پاک کرد،چشمش رو باز کرد دید آقاش حسینِ...کیا آرزو دارن موقع جون دادن آقاشون رو ببینن؟
به همه آرزوش رسید،اصلاً جون دادن با حسین،اصلاً درد یادش میره،زخم یادش میره،همتون اهل روضه اید،آقا لحظه ای از کنار حُر بلند نشد،تا حُر جون داد،بعد حُر رو گذاشت،خیلی از شهدای کربلا رو همین کارو کرد،نوشتن به دو دلیل می اومد بالا سر اصحاب و یارانش،دلیل اول این بود:عشقی که بین ارباب و بین اون اصحاب وجود داشت،حضرت می دونست اینا آرزوشونه اینا حسین رو ببینن،میشناخت یارانش رو،دلش نمی اومد کسی منتظر بشه،دلیل دوم خیلی سختِ گفتنش،میشناخت دشمن رو،خباثتِ دشمن رو خبر داشت،میدونست دشمن برا قهرمان بازی،دشمن برا تضعیف روحیه،زنده زنده سرها رو از بدن جدا میکنه،لذا خودش رو میرسوند،سر یاراش رو بغل می گرفت،کسی جلو نیاد،میذاشت راحت جون بدن،چشماش رو می بست،نذاشت کسی رو زنده زنده سر ببرن...
اما امان از اون لحظه ای که خودش افتاد رو خاک،هنوز داشت نفس می کشید، "و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" حسین......دستت رو بیار بالا،"بالحسین...." شب حُر و شبِ اصحابِ،الان وقت توبه است،توبه ی ما با حسین پذیرفتنی است، "بالحسین الهی العفو...."
خیلی لحظه ی آخر، لحظه ی مهمیه،ان شاء الله دَم جون دادنمون کسی باشه سرمون رو برداره از رو خاک، سر همه رو بلند کردی،رو دامن گرفتی،یه نفر نبود سرت رو از رو خاک،برداره...نه یه نفر بود، اون یه نفر هم سه ساله بود،یه جوری سر رو از روی خاک خرابه برداشت،سر خاکی رو گذاشت تو بغلش،هی نگاه کرد دید لب ها پاره پاره است،با گوشه ی معجرش خونها رو پاک کرد،خاکارو پاک کرد،نگاش به رگ های بریده افتاد...حسین..."اللهم عجل لولیک الفرج"...
#سید_مهدی_میرداماد
#چهارم_محرم
#محرم
#روضه #حضرت_حر_علیه_السلام
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
@madahi_۲۰۲۱_۰۸_۱۲_۲۱_۲۱_۵۸_۲۷۵.mp3
6.36M
▪️✨▪️# مگه چی میشه که گلای من
حاجمحمود #کریمی
🏴 #چهارم_محرم
روضه خانگی - طفلان حضرت زینب(س) - 680.mp3
14.59M
#پدر و مادر من فدای مادر پدرت...
▪️✨▪️روضه #طفلان_حضرت_زینب سلام الله علیها
مجلس آیت الله #بهجت(ره)
✨حاج محمد #خرم_فر
🏴#چهارم_محرم
4_5805654572726749877.mp3
2.82M
منتظرالمهدی:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه چهارم محرّم شیر بچّههایِ حضرت زینب سلام اللّه علیها
زیرِ عَلمِ ثاراللّه
اَمنترین جایِ جهان است
یازینب سلامُاللّه
نوحهیِ سینهزنان است
قیامِ کربلا به نامِ زینب است
گریهکنِ شما غلامِ زینب است
یا جَبلُ الصَّبر یا جَبلُ النّور
ذکرم زینب از گهواره تا گور
عقیلةالعرب ۴
زیرِ عَلمِ حسینیم
مثلِ گلهایِ عقیله
ما در حرمِ حسینیم
با روضههایِ عقیله
مسیرِ زینبی فقط شهادت است
فدایِ بانویی که با ولایت است
زینبِ کبری کوثرِ قیام
تمثالِ زهرا علیها سلام
عقیلة العرب۴
زیرِ عَلمِ اباالفضل
به کربوبلا میرویم
از نجف تا نینوا
همراه آقا میرویم
به نیّتِ شهید به نیّتِ امام
میدهم اربعین رو به حرم سلام
سلامٌ علیٰ اِمامُ الغریب
وَ شَیبُالخضیب وَ خَدُّالتّریب
غریب مادرم۴
#محرم #چهارم_محرم #نوحه_زمینه #طفلان_زینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#شب_چهارم_محرم
#ابناءالزینب
سبک غم بساطینی .....
اثرِ شیرِ .... مادر همینه جنگاوریم
از نسلِ جعفر هستیم امّا هر دو حیدریم
تأثیرِ شیرِ مادرِ ما رو ببین
جگر داریم مثلِ یلِ اُمُّالبنین
فداییانِ .... مکتبِ عشقیم
ما آبرویِ .... ماهِ دمشقیم
آه
دایی حسین جان /۳/
با شیرِ مادر شد سینههایِ .... ما حسینیه
تو که میخوندی روضهیِ زهرا هر فاطمیه
یادمون دادی که غیرتی بمونیم
ما جون میدیم امّا دایی نمیتونیم.....
باشیم تو خیمه آلِ امیّه
بزنه چنگ به مویِ رقیّه
آه
دایی حسین جان /۳/
مونده تو حرم تا که نبینه مادرِ مضطر
عرقِ شرموُ .... رویِ جبینِ .... زردِ برادر
تو چرا حسینم شرمنده باشی
من ندارم دیگه رزمنده داداشی
چشمِ امیدم به پهلوونه
الهی عبّاس واسهت بمونه
آه
یا ابوفاضل /۳/
#نوحه_زمینه #چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#حسین_ایمانی ✍
.👇
.
#زمینه
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
سبک سلامِ یاسین .....
دو فاطمی و دو حیدری و ....
دو زینبی نذرِ کربلا /۲/
سرِ دو تا گلپسرِ خواهر
فدایِ مویِ سرِ شما /۲/
زینب نمرده نگو زِ غربت
هر چه که دارد خواهر فدایت
برایِ تو فدایی آوردم
هر دو عزیزم را کفن کردم
سالار زینب /۳/
عزیز برادرم
دو غیرتی دارم از تبارِ ....
شیرِ نبردِ بدر و حنین /۲/
من شیرشان دادهام که باشند
شمشیرزنِ لشکرِ حسین /۲/
با پر وُ پهلو نیزه بگیرند ....
قبل از غروبِ روضه بمیرند ....
بهتر از اینکه ببیند این چشمان
همسفرم با خولی و زجر و سنان
سالار زینب /۳/
عزیز برادرم
در خیمه ماندم تا که نبینم
از من خجالت تو میکشی /۲/
دیگر مگو از غربت که داری
خواهرِ مظلومه میکشی /۲/
مادر تو را به خواهر سپرده
نگو غریبی زینب نمرده
تا پایِ جانم با ولا هستم
من هم سربازِ کربلا هستم
سالار زینب /۳/
عزیز برادرم
#نوحه_مسجدی
#نوحه_زمینه #چهارم_محرم
#ابناءالزینب
#حسین_ایمانی ✍
.👇
307633923_-812497555.mp3
2.76M
#نوحه_سنتی مسجدی
( زمزمهیِ قدیمی )
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
سبک امشب شهادتنامهیِ ....
هل مِن معین خواندی دلم از غصّهیِ دلبر شکست
دیگر نگو از بیکسی جانانِ من خواهر که هست
سالارِ زینب یاحسین /۴/
این دو پسر نذریِ یک مویِ سرت اِی دلربا
گفتی غریبی هر دو را کردم کفن خواهر که هست
دو حیدری دو فاطمی دو شیرِ میدانِ جهاد
هستیِ من نذرِ ولایِ بوُالحسن خواهر که هست
سالارِ زینب یاحسین /۴/
در معرکه نیزه اگر پهلویِ آنها را شکافت
شد پارهپاره جسم و شد خونین دهن خواهر که هست
دور وُ بَرت خالی که شد از لشکر و یار و رفیق
پیشِ حرامیها دم از غربت نزن خواهر که هست
سالارِ زینب یاحسین /۴/
یک گوشهیِ گودال اگر از هوش رفته مادرم
راحت تو دستوپا بزن اِی بیکفن خواهر که هست
گفتند بییاور شدی پیراهنت را میبرند
شد هتکِ حُرمت پیکرِ بیپیرهن خواهر که هست
سالارِ زینب یاحسین /۴/
#نوحه_مسجدی
#زمزمه #چهارم_محرم
#حسین_ایمانی
#سبک_امشب_شهادتنامه_ی