eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت سلام الله علیها(سالروز وفات) 🌾🍂▪️🌾🍂▪️🌾🍂 تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای در آسمان صبر فروزنده کوکبی بین تمامی اُسرا رکن زینبی ای یادگار فاطمه ای دختر حسین همگام زینبینی و هم سنگر حسین هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش باشد صفای روضة شهر مدینه اش ............ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ  السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتََ الْحُسَیْنِ  السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ .......  ........... آیت الله ری شهری در کتاب شهادتنامه امام حسین علیه السلام(بخش یکم،فصل پنجم)  آورده اند:  امام حسین علیه السلام به شدّت به وى علاقه داشت. ....  سکینه را زنى خوش خو، عفیف، اهل شعر و ادب و از راویان حدیث شمرده اند. بزرگان قریش و بزرگان شعر و ادب در مجلس وى حاضر مى شدند. ...............  شیخ عباس قمی در کتاب فیض العلام  باب هفتم: در این روز، سال ۱۱۷ ه ق، در مدینه وفات یافت.  ..... (ابوالفرج) گفته که جناب (سکینه) در شب وفات کرد. حرکت جنازه از شب تا صبح تاءخیر افتاد، (محمد بن عبدالله) نفس زکیه، چهار صد دینار، عطارى را داد و عطر وعود خرید و در پیرامون سریر (سکینه) ..... سوزانید . .......... کفعمی عالم قرن هشتم هجری قمری در  «مصباح کفعمی ج1 فصل 49» آورده است: سکینه ی بنت الحسین گفت: چون حسین علیه السلام کشته شد، من او را در آغوش گرفتم و بی هوش شدم در آن حال شنیدم می‌فرمود:  شعیتی ما ان شربتم ری عذب فاذکرونی ای شیعیان هروقت آب گوارا نوشیدید پس مرا یاد کنید  او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی یا هروقت از غریب و شهیدی شنیدید ،پس برای من گریه کنید  پس ترسان برخاست و چشمش از گریه آزرده شده بود و لطمه بر روی می‌زد ناگهان هاتفی گفت:  بکت الارض و السماء علیه        بدموع غزیرة و دماء یبکیان المقتول فی کربلا              بین غوغاامة ادعیاء منع الماء و هو منه قریب           عین ابکی الممنوع شرب الماء یعنی: «آسمان و زمین بر او گریستند اشک فراوان و خون، گریه می‌کنند بر آن که در کربلا کشته شد میان مردم فرومایه و بد گوهر بی پدر، از آب او را منع کردند با آن که نزدیک آب بود، ای چشم گریه کن  بر کسی که از آب نوشیدن ممنوع شد! ................... (سینه زنی) ای چشم حسین بر جمالت  وی مظهـر فاطمـه، جلالت  تعظیم کمـال بــر کمـالت  تحسین رسول بر خصالت  بر قلب پدر سکینه‌ای تو در بیـت ولا امینـه‌ای تو تـو سـوره نـور اهل‌بیتی  تو شادی و شور اهل‌بیتی  در سینه سـرور اهل‌بیتی  تو نخلـه طور اهل‌بیتی  تو دختر مــاه و آفتابی آیینــه زینـب و ربابی گل بر تو، گلاب بر تو نازد عطشانـی آب بـر تـو نازد  آیـات حجـاب بر تو نازد  تنهـا نـه رباب بر تو نازد  حقـا کـه تو فخر عالمینی ممدوحـه زینب و حسینی
بهشت 🥀🥀✨🥀🥀✨🥀🥀 تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای در آسمان صبر فروزنده کوکبی بین تمامی اُسرار رکن زینبی دشمن ذلیل عزّو وقار سکینه است فریاد کربلای حسینی به سینه است در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا ایثار و استقامت و ایمان گزینه است هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای تو خصم را به بند حقارت کشیده ای روی تو آفتاب تماشای باب بود آئینه تمام نمای رباب بود در منطق تو معجزه نطق مرتضی پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود از سنگ و تازیانه که در شکوه نیستی در قتلگه ز بردن چادر گریستی در مجلس یزید که قلبت کباب بود دیدی میان طشت طلا آفتاب بود نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود فریاد و آه و اشک و غم از گریه تو سوخت حتی دل یزید هم از گریه تو سوخت گاهی صدای گریه اصغر شنیده ای گه ناله در شهادت اکبر کشیده ای گاهی به روی خار مغیلان دویده ای گه حنجر بریده به گودال دیده ای در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است الحق تو را مقاومت و صبر زینب است ای یادگار فاطمه ای دختر حسین همگام زینبینی و هم سنگر حسین در راه شام راهنمایت سر پدر منزل به منزلی تو پیام­آور حسین هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش باشد صفای روضه شهر مدینه اش تو مصحف حسین و بهشت است دامنت بر صفحه جمال فروزنده احسنَت پامال حرمتت شده از جور دشمنان با تازیانه آیه نوشتند بر تنت تو راز ناشنیده ز بابا شنیده ای تو قاصد پیام گلوی بریده ای ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو دشمن حقیر منزلت و اقتدار تو پیوسته باد باغ شهادت بهار تو تا روز حشر گریه “میثم” نثار تو قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای سرتا قدم جلال و وقار و سکینه ای   سازگار
ارباب سرجدا 🥀🍁✨🥀🍁✨🥀🍁 نقش جلیله دخترِ ارباب سرجدا بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا… کمتر نبود از هنرِ عمه های خود با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان مرهون نوحه های سکینه ست کربلا آن بانویی که عابدۀ اهلبیت بود با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی گفت از هزار داغ، یکی را برای ما وقت غروب بود و أذانی نمی رسید إلاّ صدای هلهلۀ لشگر دَغا دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه در لابلای شیون و غوغای ماجرا یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل یک فوج نیزه، معجرِ زنهای با حیا دست خودم نبود که فریاد میزدم معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان با دامنِ به شعله نِشسته ،سوی کجا؟ میگفت با تمام نواهای زخمی اش اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا این موجِ کربلا همه را غرق می کند مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا   ژولیده
4_6006051128213505781.mp3
5.94M
زنی و توسل به حضرت بنت الحسین سلام الله علیهما نفس آقا سید مهدی حسینی ✨✨🏴✨✨🏴✨✨ «آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» . @rozevanoheayammoharramsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت علیه السلام در کنار آب در ره ✨✨▪️✨✨▪️✨✨ شنیدستم  ز ارباب مقاتل حدیثی را که سوزد خرمن دل قضا را کاروان آل طاها که کشتیشان نشسته بود در گل کنار جوی آبی در ره شام برای استراحت کرد منزل همه لب تشنگان بازوی عشق که شرح تشنگی شان هست مشکل پی رفع عطش با ناله و آه زلال اشک را گشتند ساحل سکینه دختر سلطان خوبان کزو سوز عطش گردید کامل کند او پر ز آب یاد بابا لبانی تشنه بودش در مقابل چنین می گفت آن فرزانه دختر که گفتارش زند آتش به حاصل بر من برگو به وقت بودن باب کجا بودی کجا بودی تو ای آب چرا شرمی تو از داور نکردی حیا از روی پیغمبر نکردی به دشت کربلا ما تشنه بودیم چرا فریادها باور نکردی علی اکبر ما تشنه جان داد چرا رحمی تو بر اکبر نکردی تن قاسم به خون غلطید اما حیائی زان گل پرپر نکردی چرا سقای مار ا تشنه کُشتی چرا رحمی تو بر اصغر نکردی سر بابا جدا شد تشنه از تن چرا لبهای او را تر نکردی تو بودی مهر زهرا مادر ما چرا فکر دل مادر نکردی نه ما لب تشنگان آب جوئیم تمام آبها را آبروئیم
روضه-و-توسل-جانسوز_ویژه-وفات-حضرت-سکینه-سلام-الله-علیها-_استاد-حجت-الاسلام-میرزامحمدی.mp3
1.94M
و توسل جانسوز_ویژه وفات سکینه سلام الله علیها حجت الاسلام میرزامحمدی 🥀🥀✨▪️🥀🥀✨▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم @rozevanoheayammoharramsoghandi
و توسل جانسوز_ویژه وفات سکینه سلام الله علیها حجت الاسلام میرزامحمدی 🥀🥀✨▪️🥀🥀✨▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم * تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی “آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه …” به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد” دیگه نتونستن کربلا برگردن …” انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن” دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم ” همه سوار شدن” اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ….” الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود …”چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی ۱۳ ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ….* به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن …..” اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا …..“ قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن” بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد “یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها” تو خونه هاتون دیگه نمونید ….” چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ …..*فقط یه جلوش رو اشاره کرد” چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ….“ قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ….” چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی” زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد” سفره ی روضه رو پهن کرد … دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد … اومدن سراغ سکینه … گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد …. سر بریده ی بابای غریبم میان تشت … همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن……ای حسین ……… @rozevanoheayammoharramsoghandi