✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#حرکت_امام_حسین_از_مدینه
قصد کرده است از وطن برود
پنجمین رکن پنج تن برود
این حسین است که غریب شده
کاش می شد که با حسن برود
او به هر حال می شود عریان
چه نیازی ست با کفن برود
هر چه کردند جان معجر من
نگذاری که پیرهن برود
قسمت می دهم اجازه نده
شمر با پا روی بدن برود
نگذاری که نیزه کندی
جای پهلوش بر دهن برود
نکند بی حسین برگردی
نکند آبروی من برود
#علی_اکبر_لطیفیان
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#حرکت_کاروان_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلا
از زادگاه خویش کجا میروی حسین
این راه امن نیست چرا میروی حسین
با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی
سوی کدام شهر و بلا میروی حسین
آیا که داده وعدهی مهمان نوازی ات
با خانواده مستِ صفا میروی حسین
در روز روشن از که کنایه شنیده ای
کاین نیمه شب بدون صدا میروی حسین
از مژده ی سفر همه شادند کودکان
مرغان به زیر پر چو قطا میروی حسین
گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای
خود را سپرده ای به خدا، میروی حسین
بدرود ای عزیز، خدا باد همرهت
با اشک و، آه و، سوز و، نوا، میروی حسین
استاد. کلامی زنجانی
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
خروج از مدینه ی(4).mp3
423K
حرکت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به کربلا
یا ختم رسل هستم(نجل تو و ثار الله) ²
من می روم امشب از(شهر تو رسول الله) ²
می روم همراه اصحاب و یاران
تا کنم جانم را فدای جانان
یا جدا یا جدا یا رسول الله ²
زد ظلم و ستم های(دشمن شررم جدا) ²
از ظلم یزید دون(خون شد جگرم جدا) ²
در سینه جز رنج و محنت ندارم
چاره ای من به جز هجرت ندارم
یا جدا یا جدا یا رسول الله ²
کرده دل من جدا(یاد پدر و مادر) ²
یاد لگد دشمن(افتادن پشت در) ²
با چشمم غربت حیدر را دیدم
صدای ناله ی مادر شنیدم
یا جدا یا جدا یا رسول الله ²
بعد از حسنت بر من(ظلم و ستم افزون شد) ²
زین رنج و مصیبت ها(جدا دل من خون شد) ²
بنگر به حال من که بی شکیبم
تنها مانده ام بی یار و غریبم
یا جدا یا جدا یا رسول الله ²
یاری کنم از دینت(با بذل سر و جانم) ²
با لطف خداوندی(من کشته ی جانانم) ²
یا جدا می روم من از مدینه
با زینب رقیه کلثوم سکینه
یا جدا یا جدا یا رسول الله ²
با اهل حرم اصحاب(با خواهر غم پرور) ²
من رخت سفر بستم(با اصغر و با اکبر) ²
یا جدا داد از این غم جدایی
می روم تا شوم کرب و بلایی
یا جدا یا جدا یا رسول الله ²
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_شعبان
#کربلا
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
خروج از مدینه ی(5).mp3
244.5K
حرکت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به کربلا
بنگر تو ای مدینه،امام بی قرینه
با رنج و غصه و آه،رود از این مدینه
حسین غریب مادر ⁴
گوید به آه و ناله،با مادر حزینه
بهر حسین دعا کن،محزون شده ز کینه
حسین غریب مادر ⁴
دارد وداع آخر،با جد خود پیمبر
رود به سوی آن چه،خواهد خدای داور
حسین غریب مادر ⁴
آمده در بقیع و،گوید سخن حسن جان
برادر از مدینه،روم به سوی جانان
حسین غریب مادر ⁴
بنگر تو ای مدینه،رود حسین مظلوم
همراه اکبر و با،زینب و ام کلثوم
حسین غریب مادر ⁴
بنگر تو ای مدینه،خونین جگر رباب است
بهر علی اصغر،حسین دلش کباب است
حسین غریب مادر ⁴
بنگر تو ای مدینه،به همره سکینه
رود رقیه ی او،دگر از این مدینه
حسین غریب مادر ⁴
بنگر تو ای مدینه،دور از تمامی ناس
کنار مادر خود،ریزد سرشک عباس
حسین غریب مادر ⁴
بنگر تو ای مدینه،خون شده قلب زینب
با رفتن از مدینه،جانش رسیده بر لب
حسین غریب مادر ⁴
بنگر تو ای مدینه،ز شهر تو صفا رفت
حسین عزیز حیدر،به سوی کربلا رفت
حسین غریب مادر ⁴
حاج رضا یعقوبیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_شعبان
#کربلا
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
گزارشی بسیار لطیف و جانسوز از لحظات خروج امام حسین علیهالسلام از مدینه...
عبدالله بن سنان از پدربزرگش نقل میکند که وی گفت:
🥀 من با نامهای از مردم کوفه به نزد امام حسین علیهالسلام در مدینه رفتم. خدمت حضرت رسیدم و نامه را تحویل دادم و امام علیهالسلام آن را قرائت نمود و فرمود: سه روز به من مهلت بده. بنابراین من در مدینه ماندم تا اینکه امام علیه السلام تصمیم گرفت به عراق برود. من با خود گفتم: بروم و پادشاه حجاز (امام حسین علیهالسلام) و جلال و جبروت او را ببینم که چگونه از مدینه خارج می شود!
🥀 به درب خانه إمام حسین علیهالسلام آمدم، دیدم اسبها زین شدهاند و مردان ایستادهاند و امام حسین علیه السلام روی یک کرسی نشسته بود و بنیهاشم دور او تا دور او را گرفته بودند. امام حسین علیهالسلام در بین آنها چنان بود که گویی ماه کامل است در شب چهارده.
🥀 من حدود چهل محمل و کجاوه دیدم که آن ها را با پارچه های ابریشمی و نمادین تزئین كرده بودند. در همین زمان بود که امام حسین علیهالسلام به بنیهاشم دستور داد تا محارم خود را بر روی محمل ها و کجاوه ها سوار کنند.
🥀 در حالی كه من نگاه میكردم، دیدم جوانی از خانه امام حسین علیهالسلام خارج شد که قد بلند و تنومندی داشت و روی گونهاش، خال سیاهی بود و صورت او مانند ماه تمام بود. او، جوانان بنیهاشم را یک به یک کنار میزد و میگفت: کنار بروید؛ وقتی که آن جوان، از بین بنیهاشم، صَفی را شکافت.
🥀 دیدم که دو بانو از بانوان بنیهاشم از خانه خارج شوند و آن قدر با حیا و با وقار راه میرفتند که دنباله چادرشان بر روی زمین کشیده میشد. کنیزان، دور تا دور آن دو بانو را گرفته بودند تا اینکه به محمل ها رسیدند.
🥀 آن جوان رشید آمد و زانو زد و بازوان آن دو بانو را گرفت و در نهایت شکوه و جلال، آن دو بانو را سوار بر محمل کرد. من از برخی از مردم که در آن جا بودند پرسیدم که این دو بانو کیستند؟ گفتند: یکی از آن دو، زینب کبری و دیگری امّکلثوم، دختران امیرالمؤمنین علیهمالسلام هستند. پرسیدم آن جوان کیست؟ گفتند: قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیهالسلام است.
🥀 سپس دو دختر خردسال را دیدم که که گویی خداوند متعال انسانی همانند آنها را خلق نکرده بود. یکی از آن دو همراه زینب کبری علیهاالسلام سوار بر محمل شد و دیگری با ام کلثوم علیهاالسلام. من در مورد آنها سوال کردم، به من گفتند: آن دو دختر، سکینه و فاطمه دختران امام حسین علیهماالسلام هستند.
🥀 سپس جوان رشید دیگری بیرون آمد که او هم همانند یک ماه کامل بود. بانویی که دورتادور او را کنیزان گرفته بودند، همراه آن جوان بود که آن جوان زانو گرفت و آن بانو را نیز سوار بر محمل کرد.
من در مورد آن جوان و آن بانو سوال کردم. گفتند: آن جوان، علی اکبر، پسر بزرگ امام حسین علیهالسلام است و آن بانو، مادرش، امّ لیلاست.
🥀 بعد از او دیدم نوجوانی که صورت او، پارهای از ماه بود از خانه بیرون آمد و بانویی همراه او بود. در مورد او و آن بانو سوال کردم، گفتند: گفتند او قاسم بن الحسن علیهماالسلام و آن بانو، مادرش، همسر امام مجتبی علیهالسلام است.
🥀 سپس بقیه اطفال و کودکان حرم بر روی محمل ها سوار شدند. در این هنگام امام حسین علیهالسلام ندا داد:
📋 أينَ أخي؟ أين كَبشَ كَتيبتي؟ أين قمرَ بني هاشم؟
🔹 برادرم کجاست؟ پهلوان لشکر من کجاست؟ ماه بنی هاشم کجاست؟
🥀 اباالفضل العباس علیهالسلام در پاسخ امام علیهالسلام فرمود:
📋 لبّيك لبّيك يا سيّدي
🔹جانم! جانم! ای آقای من!
🥀 امام علیه لسلام به او فرمود: "برادرم ، اسب مرا بیاور. اباالفضل العباس علیهالسلام ذوالجناح را آورد و بنیهاشم دور تا دور امام علیه السلام گرفته بودند. قمر بنی هاشم، عنان اسب را گرفت و امام علیهالسلام سوار بر اسب شد و بعد از او دیگر بنیهاشمیان سوار بر مرکب شدند.
🥀 اباالفضل العباس علیهالسلام سوار بر مرکب شد و پرچم را به دست گرفت و در جلوی قافله حرکت کرد. در این هنگام، صدای اهل مدینه و بازماندگان از بنیهاشم به گریه بلند شد و میگفتند:
«الوداع، الوداع، الفراق، الفراق»
🥀 اباالفضل العباس علیهالسلام در جواب آنان فرمود:
📋 هٰذا وَاللّهِ يَومُ الفِراق و المُلتَقَى يَومَ القِيامَة
🔹آری به خدا، دیگر امروز روز جدایی است و دیدار بعدی ما رفت تا روز قیامت.
📚أسرارالشّهادة، ص۳۶۷
📚معاليالسّبطين، ج۱ ص۲۲۰
ای ساربان آهسته ران، کز دیده دریا میرود
از شهر زهرا نیمهشب، فرزند زهرا میرود
قلب سکینه مشتعل، اشکش به رخ، خونش به دل
با دیدهی دریائیاش، دنبال سقّا میرود
اصغر ز دامان رباب، پَر میزند بر دوش باب
با شوق پیکان بلا، همراه بابا میرود
آید زصحرا زمزمه، خون ریزد از چشم همه
سقّای آل فاطمه، عطشان به دریا میرود
زینب شده محملنشین، با نالههای آتشین
منزل به منزل کو به کو، صحرا به صحرا میرود
#ماه_شعبان
#شعبان
مناجات - حاج محمدرضا بذری.mp3
16.15M
🎧 مناجات با #امام_زمان (عج)
🎤 حاج محمدرضا بذری
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
امام سجاد (علیه السلام)
به چشمانت نمیآید که اهل این زمین باشی
گمانم شهروند آسمان چندمین باشی
برایت فرشهای پیش پا افتاده ناچیزند
تو با این منزلت باید که سجادهنشین باشی
تو و شب تا سحر گریه، تو و شب تا سحر سجده
بنا شد آنچنان باشی، بنا شد اینچنین باشی
خدا میخواست تا دین را به دستان تو بسپارد
به بیماری دچارت کرد تا فردای دین، باشی
به لطف آن همه داغی که در کربوبلا دیدی
تمام عمر باید چشم تر بر آستین باشی
برای من نخی از رشتۀ سجادهات کافیست
سر نخ دستم افتاده که تو حبل المتین باشی
تو و عشق تو و پیشانی ساییده از سجده
فقط شایستهات این است «زین العابدین» باشی
#سیده_تکتم_حسینی
#امام_سجاد (ع)
#کربلا
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
حضرت عباس (علیه السلام)
مشک تو اقیانوس را سیراب خواهد کرد
هُرم نفس هایت زمین را آب خواهد کرد
دریا برای دیدنت آغوش وا کرده ست
دیوانه ات، مرز جنون را جا به جا کرده ست
خورشیدی و سیاره ها دور تو می گردند
سلطانی و شاه و گدا دور تو می گردند
افلاک را گشتم ، نداری هیچ مانندی
یعنی تماشایی ترین خلق خداوندی
در آسمان کربلا زیباترین ماهی
مصداق عبد الصالحی، فانیّ فی اللهی
ای تکیه گاه آسمان، ای حافظ پرچم
بالاتر از دست تو دستی نیست در عالم
"حُر" را نگاه لطف تو مانند عابس کرد
در چشم تو نور علی را می توان حس کرد
با دیدنت دنیا زبانش بند می آید
روی لب ارباب مان لبخند می آید
پای تو می ریزد خدا دار و ندارش را
حیدر به دستت می سپارد ذوالفقارش را
نبض زمین و آسمان در دست های توست
بی شک تمام کهکشان ها زیر پای توست
باران عشقی! قبله ی امواج دریایی
هر جا که حرفی از جوانمردی ست آنجایی
در آسمان علقمه پرواز خواهی کرد
با دست های خود گره ها باز خواهی کرد
با دست هایی که برآنها بوسه زد حیدر
با دست هایی که شود گهواره اصغر . ..
قبل از ازل بودی... شبیه حیدر و زهرا
پلکی زدی و بعد از آن آغاز شد دنیا
با یک نگاهت آسمان را آفریدی، بعد
از روح خود در جسم این دنیا دمیدی، بعد
مشکی به دوش انداختی، سقا شدی... سقا
زانو زدی در پیشگاه زینب کبری
ای آنکه میگردی به گِرد محمل زینب
با دیدنت آرام می گیرد دل زینب
از پیشگاهت قطره، اقیانوس برگشته
کی سائلی از کوی تو مایوس برگشته
دست کریمت عالمی را بنده ی خود کرد
لبهای خشکت آب را شرمنده ی خود کرد
#احسان_نرگسی
#ماه_شعبان
#شعبان
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
[WWW.FOTROS.IR]ma1401120404.mp3
14.61M
🎧 تو آقای منی؛ دین و دنیای منی
🎤 حاج محمود کریمی
#میلاد_امام_حسین (علیه السلام)
#ماه_شعبان
#شعبان
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
ولادت امام حسین (علیه السلام)
دوباره گلشن آل عبا تماشایی است
بهار سبز بهشت ولا تماشایی است
فرشتگان زفلک تا به فرش پل بستند
مسیر فرش به عرش علا تماشایی است
به دست فاطمه هدیه رسیده از فردوس
نگاه او به رخ مرتضی تماشایی است
نماز شکر علی پیش دیده ی زهرا
میان ذکر خوش ربنا تماشایی است
به بام خانه ی زهرا فرشتگان جمعند
از این حضور مقدس، فضا تماشایی است
حسین آمده و صحنه ی ولادت او
به پیش اهل زمین وسما تماشایی است
امین وحی به پاس تهیت آمده است
پیام دادن او از خدا تماشایی است
نبی که بوسه به زیرگلوی او زد ،گفت
شروع و آخر این ماجرا تماشایی است
حسین آمدو جبریل زد صدا ،فطرس
بیا که حال تو دراین شفا تماشایی است
حسین آمده تا همدم سپیده شود
سپیده ای که به دست دعا تماشایی است
حسین آمد واین جلوه ی همیشه بهار
هماره درنظر اولیا تماشایی است
حسین آمدنش مژده ی تحول داشت
تحولی که دراین ماسوا تماشایی است
حسین آمدو فوج فرشتگان گفتند
امیر قافله ی نینوا تماشایی است
حسین آمده تا برحسینیان گوید
بهشت روی زمین ، کربلا تماشایی است
شب ولادت او حال بهتری دارید
دوباره حال وهوای شما تماشایی است
خدا گواست به وقت شفاعتش درحشر
چقدر دیدن او در جزا تماشایی است
سرود نور «وفایی»بخوان ،که این خورشید
میان چشمه ی خورشیدها تماشایی است
سید هاشم وفایی
#میلاد_امام_حسین (علیه السلام)
#ماه_شعبان
#شعبان
کانال مداحی و اشعار مناسبتی👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
حالات حضرت زهرا سلاماللهعلیها در ششماهِ باردار بودنِ آن حضرت به إمام حسین علیهالسلام ...
✓ طولانی امّا خواندنی 👌
مقداد بن أسود کِندی گوید:
🔹 روزی بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وارد شدم؛ دیدم که آن حضرت در میان حسنین علیهماالسلام نشست، ابتدا سر امام حسین علیهالسلام را روی زانوی راست خود و بعد سر امام حسن علیهالسلام را روی زانوی چپ خویشتن گذاشت و آن دو خوابیدند...
🔸مقداد گوید: من گفتم: «به نظر میرسد که امام حسین علیهالسّلام در نزد شما بزرگتر است!» رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
📋 إِنَّ لِلْحُسَیْنِ فِی بَوَاطِنِ الْمُؤْمِنِینَ مَعْرِفَةً مَکْتُومَةً ؛ سَلْ أُمَّهُ عَنْهُ
🔻«مؤمنین در باطن خود، معرفت خاصی نسبت به امام حسین علیهالسلام دارند. این مطلب را از مادرش بپرس.»
🔹 پس از این اتفاق من پشت در خانه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها رفتم. ناگاه دیدم کنیزی آمد و گفت: «ای برادر کِندی!» گفتم: «چه کسی به تو گفت که من پشت در خانهام؟» گفت: «بانویم به من گفت که مردی از قبیله کِنده، پشت در خانه ایستاده و در نظر دارد درباره نور چشمم حسین علیهالسلام، مطلبی را از من جویا شود.»
🔸 ... آنگاه وارد خانه شدم و از صدیقه کبری سلاماللّهعلیها سؤال نمودم: «مقام و منزلت إمام حسین علیهالسلام چگونه است؟» آن بانوی مکرّمه فرمود: «...هنگامی که امام حسن علیهالسلام متولد شد، یک روز رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به خانه ما آمده و به من فرمودند: در مقابل صورت تو نوری را میبینم. این نور علامت آن است که تو به زودی فرزندی به دنیا خواهی آورد که برای خلق جهان حجت خواهد بود.
🌿 هنگامی که یک ماه از حمل من به فرزندم حسین علیهالسلام گذشت، درد و حرارتی در خود احساس کردم. این مطلب را با پدرم در میان گذاشتم. پدرم یک کوزه آب خواست، دعایی به آن کوزه خواند و فرمود که از آن آب بیاشامم. وقتی که از آن آب آشامیدم، خدای رئوف آن حرارت و دردی را که احساس میکردم برطرف کرد.
🌿 ماه دوم از حمل من گذشت. پس از آن دچار اضطراب و حرکت جنین شدم. حسین علیهالسلام حرکت میکرد و من نمیتوانستم به خوراکیها و آشامیدنیها لب بزنم. خدای توانا به شکلی مرا محافظت کرد که گویا شیر میآشامیدم.
🌿 هنگامی که سه ماه از حمل من گذشت، خیر و برکت در منزل من فراوان شد.
🌿 در چهارمین ماه بارداریام، خدا وحشت مرا به وسیله انس با حسین علیهالسلام بر طرف کرد. من همواره در محراب عبادت بودم و جز در مواقعی که کاری داشتم، از عبادت غفلت نمیکردم. هر چه میگذشت خود را سبکتر احساس میکردم،همواره بر همین حال بودم تا اینکه ماه پنجم تمام شد.
📋 فَلَمَّا صَارَتِ السِّتَّةُ کُنْتُ لَا أَحْتَاجُ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ إِلَی مِصْبَاحٍ وَ جَعَلْتُ أَسْمَعُ إِذَا خَلَوْتُ بِنَفْسِی فِی مُصَلَّایَ التَّسْبِیحَ وَ التَّقْدِیسَ فِی بَاطِنِی
🔻 وقتی ماه ششم فرا رسید، دیگر در شب تاریک احتیاجی به چراغ نداشتم. هر گاه تنها در میان محراب عبادت بودم، از باطن خود صدای تسبیح و تقدیس میشنیدم.
🔸 هنگامی که نُه روز بیش از این شد، قدرت و قوت من زیاد شد. من این جریان را برای امّسلمه که یار و یاور من بود شرح دادم.
🌿 موقعی که ده روز اضافه شد، در عالم خواب دیدم که ملکی نزد من آمد و بال خود را بر پشت من کشید و از خواب بیدار شدم. برخاستم، وضو گرفتم و دو رکعت نماز بهجای آوردم.
🌿 برای دومین بار که به خواب رفتم، در عالم خواب دیدم مردی که جامههای سفید در بر داشت نزد من آمد و نشست. آنگاه بر صورت و پشت من دمید. من که هراسان شده بودم از خواب بیدار شدم، وضو گرفتم و چهار رکعت نماز بهجای آوردم.
🌿 برای سومین بار که خوابم برد، دیدم شخصی آمد و مرا نشاند و دعا و تعویذ بر من خواند.
🔹 صبح که شد، من لباسهای «حَمامه» کنیز خود را پوشیدم و به حضور پدرم که در اتاق امّسلمه بود مشرف شدم. موقعی که نگاه آن حضرت به من افتاد، آثار شادی و مسرّت را در صورت مبارکش مشاهده کردم و آن ترس و بیمی که دچارش شده بودم بر طرف گردید.
.
🔸 آنگاه جریان خوابهایی را که دیده بودم برای پدرم شرح دادم. پدرم به من فرمود: «مژده باد تو را! زیرا آن مرد اول دوست من عزرائیل بوده که موکّل است بر رحم زنان؛ مردم دوم میکائیل بوده که موکل رحم زنان اهل بیت علیهمالسلام است … آنگاه پدرم به گریه افتاد، مرا در بر گرفت و فرمود: «آن مرد سوم حبیب من جبرئیل بوده که خدای رئوف او را خدمتگزار فرزندان تو قرار داده است.» آنگاه من به منزل بازگشتم و پس از چندی إمام حسین علیهالسلام متولد شد.
📚الخرائج و الجرائج، ج۲ ص۸۴۱
#میلاد_امام_حسین (علیه السلام)
#ماه_شعبان
#شعبان
کانال مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313