✍
دودمه حضرت رقیه (س)
این سر نیزه نشین بین طبق، مادریَ است
رجزش حیدری است
دختر فاطمه هم فاطمهء دیگریَ است
رجزش حیدری است
#رضا_دین_پرور
#محرم
#امام_حسین (ع)
@madahionline_313
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
تکیه کردم بر همه بر روی دیواری که نیست
یخ فروشم یخ فروش اینجا خریداری که نیست!
آه! چاه جمکران، دلتنگ دیدارم چقدر
نامه هایم را نبردی پیش دلداری که نیست
گر نمی آیم به چشم تو همین حالا بگو
من شکایت دارم از این وقت دیداری که نیست
دوستت دارم ولی حق می دهم طردم کنی
دوستی با عاشقِ بد قول، اجباری که نیست
ای کسی که تا گرفتارم به دادم می رسی
به خدا خیلی گرفتارم، گرفتاری که نیست
نوکرم بر نوکرانِ نوکرانِ نوکرت
نوکری ها در قبال لطف تو، کاری که نیست
بین عشاق حرم گفتم گنهکارم ولی
زود گفتی صبرکن! اینجا گنهکاری که نیست
آبرو ریزی نشد چون فاطمه فوراً گذاشت
دستمال گریه را بر چشم نَمداری که نیست
یک خطا کردم هزاران سال راهم دور شد
ورنه تا شش گوشه اصلاً راه بسیاری که نیست
صحبت از راه است... زینب خسته از راه آمده!
پیرتر برگشته است از راه همواری که نیست
گریه کرد و بر سر و بر معجرخود خاک ریخت
با برادر شکوه کرد از کوچه بازاری که نیست
همچنان برگ خزان انداخت خود را بر زمین
گفت اذیت کرد ما را زجر بیماری که نیست
گفت امانت را نخواهی، مانده در ویرانه ها
دخترت دق کرده بعدِ تشت و تالاری که نیست
#رضا_دین_پرور
@madahionline_313
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غزل
به من رسیده دو چشم تر از حسین و حسن
کلام وحی شده منبر از حسین و حسن
خراب روضه شدم آمدم به میخانه
رسیده جام و می و ساغر از حسین و حسن
برای آنکه خدا را بیاورم هیئت
نداشتم به خدا بهتر از حسین و حسن
زمین به دست حسن، آسمان به دست حسین
به عرش می رسد این نوکر از حسین و حسن
نشسته زیر کسا بین شان رسول الله
که ارث برده علی اکبر از حسین و حسن
بهشت را به گدایی هر دوشان بفروش
نخواه چیز کمی دیگر از حسین و حسن
تویی که کرببلا رفته ای به عشق بقیع
چه توشه ای ببری آخر از حسین و حسن
طبیعی است که با فاطمه طرف بشود
حساب اگر نبرد محشر از حسین و حسن
بپرس فضه چه از فاطمه شنیده علی
یک آیه کم شده از کوثر... از حسین و حسن
چو وضع خانه او صورتش به هم خورده
که رو گرفته چنین مادر از حسین و حسن
کشیده خورد و کشیده شد و کشیده آه
کشیده است خجالت در از حسین و حسن
#رضا_دین_پرور
@madahionline_313
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#شهادت
سخت است مردی گوشه زندان بیفتد
در غربت و در وادی هجران بیفتد
زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت
پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد
می خواند با خود روضه موسی بن جعفر
تا خنده از لب های زندانبان بیفتد
دور از وطن جان داده آقا تا دوباره
شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد
تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند
قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد
سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی
نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد
در پادگان بوده ولی هرگز ندیده
لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد
اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند
تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد
این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است
اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد
شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را
تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد
از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد
انگشترش در دست ساربان بیفتد
#رضا_دین_پرور
@madahionline_313
4_5900066548122390947.mp3
10.04M
#امام_زمان (عج)
#جمعه
کشیدم از عذابِ دوریت چه دردسرهایی
گلاویزم ز هجرانت همیشه با خطرهایی
به دریای غرور و کبر افتادم، مرا دریاب
عزیز فاطمه! تو منجی درمانده ترهایی
به دور سفرهء مهمانی تو پادشاهانند
ولی دنبال سائل ها و اینگونه نفرهایی
گناه از غفلت ما بود، چوبش را شما خوردی
ز دست نوکرانت میخوری خونِ جگرهایی
خبر داری سراغم را کسی دیگر نمی گیرد!
می آمد کاش روزی از وصال تو خبرهایی
منم که بیشتر از بچه ها محتاج احسانم
تویی که مهربان تر از تمامی پدرهایی
بغل کردی مرا در خواب و بوسیدم عبایت را
هنوز آن خواب خوش دارد، به جان من اثرهایی
دو دستم بسته شد امّا، نخوردم بر درِ بسته
صدایت کردم و دیدم، همینجا پشت درهایی
بیاور نسخهء من را! علاجم جز زیارت نیست
برایم دوری از کرببلا دارد ضررهایی
سخن از هجر باشد...خواهری دور از برادر نه!
چه سنگین است روی شانه ها بار سفرهایی
از آن صبحی که معصومه نبوسیده رضایش را
سراغش آمده هر نیمه شب درد کمرهایی
سراغش آمده درد کمر، نامحرم اما نه!
عقیله رفت بین جرّ و بحث رهگذرهایی...
#رضا_دین_پرور
مداحی و اشعار فاطمیه 👇👇
🆔 @madahionline_313
19.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آلوده دامنی را بین #نجف خریدند
تا قطره های باران، از ناودانْ طلا خورد
هرکس علی ندارد ، دستش نمک ندارد
ای خوش به حال آنکه با مرتضی غذا خورد
#رضا_دین_پرور
مداحی و #اشعار_مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
مناجاتی با سبک کجایید ای شهیدان خدایی
به یاد همه شهدا علی الخصوص #شهید_سید_رضی_موسوی
ز هرچه غیر یار، استغفرالله
ز جهل آشکار، استغفرالله
نمی آیم به کار، استغفرالله۲
شدم بی اعتبار، یاربی العفو
اجرنا من النار، یاربی العفو
آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر
بجز اشک سحر، چیزی ندارم
ضرر کردم ضرر، چیزی ندارم
مرا مُفتی بخر، چیزی ندارم۲
به هجرانم دچار، یاربی العفو
اجرنا من النار، یاربی العفو
آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر
پُر از گمراهی ام، هدایتم کن
پریشانم، نجف را قسمتم کن
مرا آماده ی، شهادتم کن۲
منم چشم انتظار، یاربی العفو
اجرنا من النار، یاربی العفو
آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر
کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
کجایید ای سبکبالان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
همه رفتند و تنها مانده ام من
ز دیدار حسین جامانده ام من
جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان
پگاه من حسین، ماهم حسین است
گواه من حسین، راهم حسین است
پناه من حسین، آهم حسین است۲
بحق داغ یار، یاربی العفو
اجرنا من النار، یا ربی العفو
آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر
بحق خواهری، که معجرش سوخت
میان شعله ها، موی سرش سوخت
سه ساله دختری، دور و برش سوخت۲
نشد آتش مهار، یاربی العفو
اجرنا من النار، یاربی العفو
آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر
صدا زد با پرِ آتش گرفته
به یاد آن درِ آتش گرفته
کجایی مادرِ آتش گرفته۲
که هستی بی مزار، یاربی العفو
اجرنا من النار، یا ربی العفو
آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر
#رضا_دین_پرور
#سید_رضی_موسوی
مداحی و اشعار مناسبتی 👇👇
🆔 @madahionline_313
✍
#حضرت_زینب (سلام الله علیها)
#ولادت_حضرت_زینب (س)
زینب رسیده پای پیمبر بایستد
از شوق روی فاطمه حیدر بایستد
زینب رسیده باز که قرآن بخواند و
چشمش به روی سوره کوثر بایستد
زینب رسیده است که وقت تنزلش
قلب فرشته در صف محشر بایستد
زینب رسیده زینت اسم علی شود
اسمش کنار واژه ی مادر بایستد
زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است
باید قبول کرد که زهرای دیگر است
قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی
زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی
در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی
این دستِ خالی است یکی و گدا یکی
زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم
"ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی"
تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید
می گیرد از هزار دم ربنا یکی
با او یکی یکی به خدا می رسیم ما
دور ضریح کرببلا می رسیم ما
باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند
یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند
از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست
سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند
موران کنار بارگهت صف کشیده اند
بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند
وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه
اصلا" چرا که زیره به کرمان بیاورند
دوران غربت تو گذشته اشاره کن
عباس های لشکر دوران بیاورند
ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است
بعد از حسین، قافله سالار زینب است
#رضا_دین_پرور
کانال مداحی و اشعار فاطمیه ←↓👇
🆔 ➺ @madahionline_313