«خوب بودن مثل بچهها...»
#ز_جعفری
(مامان دو دختر ۶ و ۴ ساله)
از سالهای قبل سحرهای ماه مبارک، گاهی دخترم از سروصدای من و باباش (با وجود همهٔ تلاشها برای ساکت بودن😅) بیدار میشد و چند لقمهای با ما سحری میخورد 🍽 و دوباره همونجا کنار سفره میخوابید.
امسال علاوه بر اون بیدار شدنهای گاه و بیگاه، سوالاتش هم در مورد روزه جدیتر شد: ⚠️
- خدا کجا گفته که ما باید روزه بگیریم؟
- چرا نباید چیزی بخوریم وقتی خیلی گرسنه میشیم؟
- اون روز اون آقاهه تو ماشینش چرا آب میخورد؟
- و...
در نهایت هم یک روز اصرار اصرار که منم میخوام روزه بگیرم.😳 البته بعضی سحرها میگفت ولی صبح که بیدار میشد خیلی زود دلش صبحونه میخواست و طاقت نمیآورد و چیزی هم یادش نمیموند از برنامهٔ سحر!
اما اون روز از اون روزا بود!🤪 بعد از خوردن صبحانه تازه یادش افتاد که با ما سحری خورده و بدجور شاکی شد که چرا یادم ننداختی چیزی نخورم و گریه زاری که من میخواستم روزه باشم...😬
هر چی میگفتم آخه مامانجون خودت گفتی صبحانه رو زودتر بیارم، تازه قبلش از تشنگی آب هم خوردی، خدا هم میدونه که برای شماها سخته و گفته لازم نیست روزه بگیرین تا بزرگ بشین و تواناییتون بیشتر بشه، گوشش بدهکار نبود!🤯
یکدفعه یاد روایات مربوط به روزه بودن چشم و گوش و زبان افتادم. بهش گفتم میدونستی یه جور روزهٔ دیگه هم داریم؟! یعنی مثلاً اگر آدم کوچیک باشه یا مریض و نتونه روزه بگیره، اما خیلی کارها هم هست که میتونه انجام بده و مثل آدمهای روزهداری که چیزی نمیخورن خدا هم همونقدر بهشون جایزه بده! 💫
با چشمهای گردشده پرسید مثلاً چه کارهایی؟
گفتم مثلاً: کمک کردن به بقیه، دروغ نگفتن و حرف زشت نزدن، اذیت و ناراحت نکردن بقیه، قرآن و نماز بیشتر خوندن و...
کمی فکر کرد و باشهای گفت و رفت! و منم شکر خدا کردم که بخیر گذشته.😅
ظهر اون روز برای خرید مختصری رفتیم مغازه و بعد، طبق معمول همیشه پارک کناری تا کمی بچهها بازی کنن. روی نیمکت نشسته بودم که دخترم با ذوق اومد پیشم و گفت: مامان الان یه دختره کفشش رو درآورده بود و نمیتونست بپوشه من بهش کمک کردم!🤩
من که جریان صبح رو به کلی فراموش کرده بودم خندهام گرفت و آفرین جانانهای بهش گفتم و خداروشکر کردم.
موقع نماز دیدم بدون اینکه من چیزی بگم، جانمازش رو کنار من پهن کرد و دو رکعتی نماز کودکانه بهجاآورد و بعدم از روی کتاب دعای من چند تا سورهای که حفظ بود رو خوند و آخرش گفت اینم از قرآن امروزم مامان!💓
چند ساعت بعد در کمال ناباوری دیدم اسباببازی مورد علاقهش که بسیار هم روش تعصب داره😏 دست خواهر کوچیکترشه! با تعجب از دختر کوچیکم پرسیدم اجازه گرفتی اسباببازی آبجی رو برداشتی؟ که با هیجان گفت آبجی خودش بهم داد، گفت هر چقدر دوس داری بازی کن!😳
پهن کردن کامل سفرهٔ افطار هم (که متأسفانه با وجود تلاشهای بسیار هنوز خیلی براشون جانیوفتاده و بهش عمل نمیشه) از عجیبترین کارهای اون روزش بود.😄
سر افطار اومد نشست کنار سفره و گفت: من امروز خیلی سعی کردم کارهای خوب زیاد انجام بدم، به وسایل آبجی هم بدون اجازهش دست نزدم، خیلی خوشحالم چون انجام اینکارها برام خیلی راحتتر از نخوردن بود.🥰
منم که تو دلم خدارو عمیقاً شکر میکردم محکم بوسش کردم و گفتم کاشکی ما بزرگترها هم مثل شما بچهها اینقدر تو انجام کارهای خوب و دوری از بدیها زرنگ بودیم.🥹
پن: ابوعبداللَّه صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«إِذَا صُمْتَ فَلْيَصُمْ سَمْعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ شَعْرُكَ وَ جِلْدُكَ وَ عَدَّدَ أَشْيَاءَ غَيْرَ هَذَا وَ قَالَ لَا يَكُونُ يَوْمُ صَوْمِكَ كَيَوْمِ فِطْرِك»
هر گاه روزه گرفتى، بايد گوش و چشم و مو و پوست و همهٔ اعضايت روزه بگيرد. ابوعبداللَّه گفت: بايد روزِ روزهات مانند روزهاى ديگرت نباشد.
کافی شریف ج ۴ ص ۸۷
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
رسول الله (صلی الله علیه و آله):
خداوند عزّ و جلّ فرماید: ای ملائکهٔ من، شما را گواه مىگیرم که من پاداش روزهٔ رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.
و مىفرماید: اى بندگان من! [هر چه مىخواهید] از من بخواهید که به عزت و جلال خودم سوگند امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا و آخرت خود بخواهید عطا مىکنم.
قَالَ: فَیقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: فَإِنِّی أُشْهِدُکُمْ مَلَائِکَتِی أَنِّی قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَهُمْ عَنْ صِیامِهِمْ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ قِیامِهِمْ فِیهِ رِضَای وَ مَغْفِرَتِی وَ یقُولُ: یا عِبَادِی سَلُونِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا تَسْأَلُونِّی الْیوْمَ فِی جَمْعِکُمْ لِآخِرَتِکُمْ وَ دُنْیاکُمْ إِلَّا أَعْطَیتُکُمْ
رسید ایّامِ ما بر عیدِ فطرت
نصیب ما نما غفران و رحمت
اگر کم بود طاعت، خود ببخشا
به حقِ احمد و قرآن و عترت
مهدی محمدی
عید بندگی، عید سعید فطر، فرخنده و مبارک باد.💐
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
🔅 مادران شریف ایران زمین برگزار میکند: 📚 پویش کتابخوانی «خاطرات مرضیه حدیدچی، دباغ» زندگینامه
سلام 🌹
عیدتون مبارک 💖
بالاخره پویش کتاب فروردین ماه هم تموم شد و از بین دوستانی که کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ) رو کامل خوندن، قرعه کشی کردیم 😍
حالا بریم سراغ برگزیدههای قرعه کشی 👇🏻
✅ دو برندهی اشتراک یک ساله طاقچه بینهایت:
خانم فاطمه صابری و خانم فاطمه توکلی
(این هدیه رو یکی از مخاطبین به نیت سلامتی و فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نذر کرده بودن❤️)
✅ و برندگان جایزه نقدی ۵۰ هزار تومانی، خانمها:
۱. مهناز الماسی
۲. فاطمه کاویانی
۳. زهرا خلیلی
۴. زهرا ابراهیمی
۵. فاطمه مهرابی
مبارکشون باشه ❤️
انشاءالله بزودی جوایزشون تقدیم میشه.
🔸در مجموع ۱۲۱ نفر این کتاب رو کامل خوندن.
🔸 ۳۲ نفر از نسخه صوتی، ۵۶ نفر از نسخه الکترونیکی و ۳۳ نفر هم از نسخه چاپی کتاب استفاده کردن.
کانال پویش کتابخوانی مادران شریف ایران زمین:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
📚 مادران شریف ایران زمین برگزار میکند:
پویش کتابخوانی اردیبهشت ماه
خاطرات دو مادر شهید عزیز، مادر یک شهید مدافع امنیت و مادر سه شهید دوران دفاع مقدس ...
📚 کتاب آرام جان
و
📚 کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است.
🏆 بعد از اتمام هر کتاب، از بین دوستانی که کتاب رو کامل خوندن، قرعه کشی میکنیم و ۴ تا جایزه ۵۰ هزار تومانی داریم برای هر کتاب.
🌹🌹
🔸 از ۱ تا ۱۶ اردیبهشت:
کتاب آرام جان رو باهم میخونیم.
خاطرات مادر شهید محمد حسین حدادیان
که همین چند سال پیش به دست طرفداران دراویش گنابادی در تهران، غریبانه به شهادت رسیدن.
🔸از ۱۷ تا ۳۱ اردیبهشت:
کتاب درگاه این خانه بوسیدنی ست
خاطرات مادر شهیدان خالقی پور
ماجرای زندگی مادر سه شهید دوران دفاع مقدس که بسیار صبور و مهربان و دوست داشتنی هستن.
🔶 یه گروه جمع خوانی هم داریم که روزانه بخشی از کتاب رو باهم میخونیم و دربارهش گفتگو میکنیم.
برای عضویت توی گروه، کتاب رو تهیه کنید و روی پیوند زیر بزنید:
b2n.ir/Pooyesh_Ordibehesht
📚 روش تهیه کتابهای پویش اردیبهشت ماه:
🔹خرید نسخه الکترونیکی و نسخه صوتی کتاب آرام جان:
کد تخفیف ۵۰ درصد: madaran
(به ترتیب ۵ و ۷ هزار تومان)
www.faraketab.ir/b/24337?u=82039
🔹خرید نسخه الکترونیکی و صوتی کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» :
کد تخفیف ۵۰ درصد: madaran
(هر کدام ۸ هزار تومان)
www.faraketab.ir/b/25538?u=82039
🔹نسخه چاپی این دوتا کتاب رو میتونید با ۲۵ درصد تخفیف تهیه کنید:
کد تخفیف: madaran
🔗 manvaketab.com/subhomelist/19/61/
🔹 اگر هزینه سبد خریدتون (بدون لحاظ تخفیف) به ۱۵۰ هزار تومان برسه، ارسالش هم رایگان میشه.
میتونید کتابهایی که قبلا توی پویشهای کتابخوانی مادران شریف خوندیم رو از اینجا تهیه کنید یا بقیه کتابهای سایت رو ببینید و انتخاب کنید:
🔗 manvaketab.com/subhomelist/19/62/
🏆 امروز توی کانال مون قرعه کشی برای هدیهی نسخه صوتی و الکترونیکی کتاب آرام جان رو داریم🤩
تشریف بیارید اینجا👇🏻
🔸 کانال پویش کتاب مادران شریف ایران زمین
🔸 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
«ماه عسلِ خانوادگی ما 😍»
#ح_تقی پور
مامان #فاطمه_سادات یکسال و ۹ ماهه
از وقتی یادم میاد روزهای ماه مبارک رمضان برامون شیرینترین و قشنگترین روزهای زندگی بود.
آنقدر شیرین که من و خواهرم، ماه عسل واقعی رو ماه رمضان میدونستیم.
چون تمام چیزهایی که اوقات دیگه ممنوع بود، تو این ماه برای بچهها آزاد بود.
از خوردن تنقلاتی مثل چیپس و پفک گرفته
تا بیدار موندنهای شبانه به بهانهٔ سحری خوردن.
و این خوشگذرونیها وقتی به اوج می رسید که دخترخالهام که همسن ما بود، چند روزی مهمونمون میشد.
یادم هست مادرم برای اینکه روزه گرفتن برای ما بچهها لذتبخش باشه، گاهی با زبان روزه تا دم اذان پای گاز بود تا چیزهایی که ما دوست داریم درست کنه. از غذاهای مورد علاقه بگیر تا ژله و انواع دسر.🍟🥪🍲🥘
حتی یکبار وقتی ۹ ساله بودم و تازه مکلف شده بودم هوس شیربرنج کردم .مادرم با اینکه میدوستن من اهل شیر برنج نیستم، بازهم برام درست کردن.بعد افطار من حتی یک قاشق هم از اون نخوردم.
بعد از یکماه روزه داری شیرین، عیدی عید فطر بود که تلخی تمام شدن این ماه خوب خدا رو در کاممون دوباره شیرین میکرد.🎁
عیدی که از تمام عیدیها و هدیههایی که در طول سال میگرفتیم، قشنگتر و بهتر بود و بنا به نیاز و علاقهمون تهیه میشد.
اسباببازی و عروسک یا لباس و لوازم التحریر و...🛴🎠👚👗🎒
شب عید فطر با شنیدن این جمله از بابا که: 《دخترای من عیدتون مبارک!》عشق میکردیم
از روزه داری مون، از حجابمون، از نماز خوندنمون...
گاهی با خودم فکر میکنم اگه تلاش پدر و مادرم برای لذتبخش کردن دستورات دینی و ایجاد حس نشاط معنوی برای ما نبود، من و خواهر و برادرم هیچوقت اونقدر مشتاق ماه رمضان نبودیم.
اگه مادرم مثل خیلی از مادرهای معمولی بجای تشویق، ما رو از روزه گرفتن نهی میکردن، شاید هیچوقت این لذتها و حس شیرین بندگی رو تجربه نمیکردیم.
لذتهایی مثل چیدن سفرهٔ خوشرنگ و لعاب افطار که تزئینش با ما دخترا بود.🍱
لذت نون تازهٔ توی سفره که داداش زحمتشو کشیده بود.🥖🍞
لذت عیدیهای قشنگی که مامان و بابا برامون گرفته بودن.🎁
لذت نماز عیدفطر پشت آقا و ...
و من امروز که مادر شدم
از خدا خواستم کمکم کنه تا من هم مثل پدر ومادرم بتونم ماه رمضان رو برای دخترم و بچههای بعدیم ماه عسل کنم. (ان شاالله )
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_بهروزی
(مامان محمد ۶ ساله، علی ۴ ساله، آیه ۷ ماهه)
من تا یه هفته پیش:
«بچهٔ سوم خیلی راحتتر از اولی و دومیه.😌 خصوصاً برای ما که بعد از دو تا پسر، حالا خدا بهمون دختر داده. دختر هم آرووووم☺️،دلبررر🥰
کاری نداره که،بیدار میشه، شیرشو میخوره، یهکم دلبری میکنه، عوضش میکنم و بعد هم میذارمش تو ننو و میخوابه.
هرچی باشه تجربهٔ یه مامان سومی هم بیشتره،😎
غریزهٔ مادریام دقیقتر شده😌 و بهتر میفهمم بچه الان چی میخواد، با رفع نیازش تا مدتی آرومه و منم به کارهای دیگه میرسم.
خلاصه اصلاً به اندازهٔ محمد و علی سخت نگذشته این مدت.»
***
از قضا هفتهٔ پیش پسرا طی یه تصمیم انتقام جویانه🤪 اعلام کردن که میخوان خونهٔ مامانبزرگا بمونن و با ما برنمیگردن قم.
ما هم خیلی استقبال کردیم. چی بهتر از این؟
میریم چند روزی بدون خرابکاری و بههمریزی و وروجک بازیهای پسرونه به کارهای خونه و حیاط میرسیم.🤩
با آرامش و فراغ بال لیست کارهای عقب مونده رو یکی پس از دیگری تیک میزنیم✅ و دست پر برمیگردیم دنبال پسرا.😉
غافل از اینکه...
من تو این چند روز یه مامان سومی باتجربه و باغریزهٔ قوی مادرانه نبودم،😭
بلکه مامان یه تکفرزند بودم.🤦♀
همهٔ خاطرات روزهای مامان اولی بودنم زنده شد.
مگه این دختر میذاشت کاری بکنم؟
نصف روز گذشت...😕
شب شد...😐
هییییچ کاری انجام نمیشد.🤯
کار خونه بماند! نماز هم نمیذاشت بخونم، دستشویی رفتن که محال بود.
خلاصه که سه روز آیه خانم نوبتی بغل من و باباش بود تا به ما ثابت کنه حضور پسرای وروجک و خرابکار و بههمریز، مهمترین عامل خوشگذرونیهای بعد از فرزند سوم بوده!😄
و اونی که دلبر و جذابه دختریه که میشینه و از تماشای شرارتهای داداشا بهوجد میاد و یادش میره مادری هم داره.😁
بعد هم اونقدر دستبه ست میشه که از خستگی هلاک میشه و میره تو ننو و خواب.😴
هیچی دیگه!
دست از پا درازتر برگشتیم تا پسرا رو ببریم خونه، بلکه وسط شلوغکاریهاشون یه کم کارهای عقب موندهٔ خونه رو انجام بدیم.🥴🤪
پ.ن: البته این وضعیت برای شرایط سنی فعلیشون هست. شاید بعداً اوضاع تغییر کنه.😉
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
#پ_بهروزی (مامان محمد ۶ ساله، علی ۴ ساله، آیه ۷ ماهه) من تا یه هفته پیش: «بچهٔ سوم خیلی راحتتر از
#پیام_شما
دقییییقا منم اینم...
۷ سالهی کلاس اولی، ۴سال و ۹ ماهه و ۱ سالهی در حال راه افتادن...
پسرم وقتی آبجی هاش هستن حداقل به من یه وقتایی فرصت کار کردن میده اما امان از وقتی که دخترا نباشن بد اخلاقی بهانه گیر و چسبیده به من بطور ۲۴ ساعته...
که اجازه ی هیییییییچ کاری نمیده...
اما در کل بازم من بر این باورم که بچهی سوم خیلی لذت بخشه، مخصوصا برای مامانای که اولی و دومی پشت هم بودن
اولی رو آدم بخاطر بی تجربگی و حساسیتهای گاها بیش از اندازه و استرسها واقعا اون طور که باید کیف نمیبره یعنی میبره اما همش آدم دلش میلرزه
دومی که برای من ۲ سال و ۶ ماه فاصله داشتن خیلییییییی سخت گذشت...
استراحت کم...اولی هنوز مستقل نبود اونم وابسته بود به اندازه دومی یا بیشتر حتی مراقبت میخواست تازه از پوشک گرفته بودم تو ماه ۷ بارداری ...شوهر سختگیر تو غذا و کار و تمیزی خونه...شیرم کم بود به خاطر استراحت کم....
اما گذشت و خداروشکر میکنم به خاطر داشتنشون و الان باهم خیلی کیف میکنن دو تا خواهر؛ اما بچه سوم نه استرسی داری نه حساسیت بیمورد دو تا خواهرا کمکت هستن و تو خیلی از کاراشو مستقل اند....دختر بزرگم که کلا مستقله و خانم شده و بسیاااار مسئولیت پذیر...
و الان با اینکه کارم زیاده تو خونه مواقع خستگی دارم مثل همه مامانا اما واقعا بچه ی سوم خیلیییییی کیف میده انگار ۱۰۰ برابر لذت داره
بچه ی سوم من خدا خواسته بود و اصلا هم قصدش رو نداشتیم اما الان میگم خدایا شکرت که گذاشتی تو دامنم.....الان راحتتر به بچهی ۴ ام فکر میکنم...
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
❓آزادی دادن به بچهها واجبه یا مستحب؟🤔
❓اگر اجازه ندیم آزاد باشن و محدودشون کنیم، چی میشه؟🤐
✅ پاسخ کتاب من دیگر ما رو بخونید.👆🏻
#من_دیگر_ما
#از_لابهلای_کتابها
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif