eitaa logo
مادرانه
9.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
69 فایل
وابسته به گروه مادرانه ؛ مادرانه حق کپی و بهره برداری با لینک کانال مجاز است. t.me/madarane_2 تلگرام عضویت و طرح پرسش در گروه مادرانه امکان پذیر است☟☟ https://eitaa.com/joinchat/2921267247Cb2f27698d8
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و خدا قوت به خانم شریفی دلسوز و مهربان و تیم پرتلاششان 🌻هرکس به خدا توکل کند از غیر او بی نیاز شود 🌞 من خانمی ۳۸ ساله هستم که در هفته ی ۱۲ بارداری هستم خداروشکر صاحب یک فرزند پسر پنج سال و نیم و دارای مدرک فوق لیسانس رشته مهندسی کامپیوتر واقعیت من سه سال بعد ازدواج اقدام به بارداری نمودم و این سه سال رو قصد داشتم شاغل شوم⁉️ که در اواخر این سه سال قسمت شد در دانشگاه تدریس کنم در سال سوم ازدواج باردار شدم ولی برنامه ریزیم این طور بود که بچه ی دومم رو بعد یکسال و نیم شدن فرزندم به دنیا بیاورم ولی... به دلیل حساسیت ها به انجام چکاپ قبل زایمان و برقراری شرایط ایده آل و انتظار برای ریشه کنی کرونا و راهنمایی غلط خانم دکتری که به من گفتن زخم رحم دارم این امر اتفاق نیفتاد 😔😔😔😔 نهایتا با گروه مادرانه آشنا شدم و همه ی این اتفاقات رو پای قسمت گذاشتم و سعی کردم درس لازم رو بگیرم و بیشتر در زندگیم خدارو حاضر ببینم و معنای توکل رو بیشتر درک کنم انشالله که بتونم واقعا 😉 شروع به اصلاح تغذیه اصلاح مزاج و اصلاح آب و غذا و توصیه هایی که خانم شریفی نازنین داشتن نمودم من مشکل یبوست و نفخ داشتم و قادر به نگهداری وضو نبودم 🙈 👌جالبه بدونید با خوردن نمک و آویشن و آب فاتر تا ۸۰ درصد موفق شدم و برام جالب شد و این مسیر رو ادامه دادم اصلاح روغن هم نمودم دستاورد جالب بعدی پریود هفت روزه ی من که ۴ یا ۵ روزه شده بود با رعایت ممنوعات دوران پریودی برگشت و عدم استفاده از آب رو نتیجه اش رو دیدم تخلیه ها رو بجز حقنه رو تا حدی انجام دادم؛ یک دوره حجامت عام و ساکرال من و همسر گلم انجام دادیم که در اینجا از همکاری های ایشون هم کمال تشکر رو دارم ☺️ دم کرده ی سنجد دمنوش همیشگی مان بود چون دوست داشتیم دوقلو باردار شوم و این فاصله ایجاد شده بین فرزندمان جبران شود و هم این که دیگه طاقت پسرم تمام شده بود و مدام گریه می کرد و آرزو می کرد بزرگ نشود چون می گفت من نتونستم با خواهر و برادرام بازی کنم و اصلا دوست ندارم بزرگ شوم😢 من و همسرم مدام شاهد این صحنه های گریه فرزندمون و دعاهایی که می کرد و از خدا درخواست خواهر و برادر زیاد داشت بودیم سخت ترین قسمت ماجرا همین گریه های پسرم بود و آرزوهایی که داشت که چرا کسی نیست من باهاش صحبت کنم ،بدوم، بازی کنم😢😘 خلاصه ما در ماه رمضان امسال با کنار گذاشتن تمام حساسیت ها و توکل به خدا اقدام نمودیم و الحمدالله الان باردارم و خداروشکر به نظرم با تدابیر و تخلیه هایی که قبل بارداری داشتم به نسبت فرزند اولم خیلی ویار کنترل شده ای دارم...خداروشکر شاید باید من با این سبک زندگی آشنا می شدم و شاید درک معنای توکل... هرچه که بود حتما قسمت و صلاحمان در این بوده 😉 برای همه ی عزیزان آرزوی بهترین رزق ها رو در بهترین زمان ها دارم امیدوارم که قبل از این که فرصت رو از دست بدهیم در مسیر درست قرار بگیریم وگرنه تجربیاتمان خیلی گران تمام خواهند شد و بیشتر مایه ی عبرت دیگران خواهیم شد و باعث حسرت خودمان 😳 بسپاریم امور رو به او که خالق هستی و ما هست و بریم جلو و ما خانم ها باید حواسمان باشد که وظیفه ی اولین وظیفه مان است و وقتی وارد زندگی شدیم بیشتر مسئولیت داریم و نباید پیش بریم و از فرزند و همسرمون بزنیم که کارمون برکت لازم رو نخواهد داشت و مطمئنا دست اندازها زیاد خواهد شد و نتیجه ی لازم حاصل نخواهد شد یا حق