#قسمتاول
بسم الله الرحمن الرحیم
و خدایی که در این نزدیکیست
هفته ۹ بارداری بود که به واسطه یکی از دوستانم با کانال و گروه مادرانه آشنا شدم اوایل کاملا تفریحی و تفننی در کانال جستجو میکردم به خاطر اینکه مدتی بود با طب اسلامی آشنا شده بودم همواره پیگیر مطالب کانال بودم اولین بار وقتی فیلم یکی از سزارین ها را در کانال مشاهده کردم به این نتیجه رسیدم که در اتاق عمل چه بلای بزرگی به سرم می آید و همین قضیه انگیزه ای شد تا در مورد زایمان طبیعی بعد از سزارین تحقیق کنم.
همین طور که پیش می رفتم بیشتر از قبل به مطالب کانال تسلط پیدا میکردم و سعی میکردم و آنها را رعایت کنم.
و مهمتر از همه گزارشهای زایمانی که در کانال میخواندم انرژی انگیزه بیشتری به من میداد تا بتوانم به این موضوع فکر کنم
تمام دوران بارداری با خواندن گزارشهای زایمان به انتها رسید هر بار که این گزارشها را میخواندم انرژی منفی که از طرف اطرافیان به ما وارد میشد خنثی میشد هیچ وقت فکر نمیکردم که خودم روزی یکی از #هیجانانگیز ترین گزارش ها را برای کانال ارسال کنم.
بالاخره انتظار به سر رسید با رعایت دستورالعمل های کانال یک بارداری آرام به هفته ۳۶ رسید.
و من به خانم شریفی برای تدابیر زایمان آسان پیام دادم یکی از اشتباهاتی که من کردم اعتماد به حرف دکتری بود که به من گفت اگر شرایط خوب پیش برود قبول می کنم زایمان وی بک تو را انجام دهم.
دو هفته از انجام تدابیر زایمان آسان گذشته بود که شبها گهگاهی درد به سراغم می آمد
اوایل با استراحت و گرم نگه داشتن دردها ساکت می شد تا اینکه یک شب که درد داشتم با تصور اینکه این درد ها هم ساکت خواهد شد دردها را تحمل می کردم تا اینکه ساعت ۴ بامداد سه شنبه کیسه آب پاره شد وقتی به خانم شریفی پیام دادم تدابیر جدید رو برام ارسال کردند و تا شب مرتب تحت نظر تدابیر را انجام میدادم
روز اول بعد از پارگی کیسه آب دردهاخیلی زیاد نبود تا شب که دردها زیاد شد.
با اینکه نفس گیری عمیق و ماساژ داشتم اما فاصله درد ها زود به زودبود تصور کردم دیگه به مراحل پایانی دردهای زایمانی رسیدم و به خانم شریفی پیام دادم؛
ساعت ۱۱ شب تا جواب دریافت کنم ما راهی بیمارستان شدیم.
و شد آنچه نباید میشد🙄
وقتی گفتم که زایمان های قبلی من سزارین بوده و از ساعت ۴ صبح کیسه آب پاره شده پرسنل بیمارستان شروع کردند به دعوا کردن که چرا اینقدر دیر آمدی بچه در خطر است( دیگه بماند که به فهم و شعور من هم توهین کردندکه تحصیلات چیه و از این حرفها ) و همین الان باید به اتاق عمل بروی و سزارین کنی
به من می گفتند کی به تو گفته که میتونی بعد از دوبار سزارین طبیعی زایمان کنیم وقتی میگفتم دکتر متخصص زنان گفته می تواند این فرصت را به تو بدهم؛ هیچکدامشان نمیپذیرفتند
حتی خود متخصص زنان در آن ساعت پاسخ تلفنش را نداد و بعد از مدتی که زنگ زد وقتی گفتند شما به ایشون گفتید میتونه وی بک بکنه؟گفت چون نیامده زیر نظر خودم و زیر نظر من ورزش نکرده من نمی پذیرم که ویبک ایشون رو انجام بدم😔
که این هم بهانهاش بود چون اصلا نمیخواست این کار را بکند و گفت من اصلا سزارینش هم نمیکنم ...
تمام عوامل اتاق عمل از دکتر بیهوشی، دکتر زنان که البته رزیدنت بود را خبر کردند ساعت یک نصف شب. همینجور که داشتند از جنین ضربان قلب میگرفتند گفتند افت ضربان دارد و ضربان از ۱۴۰ به ۹۰ رسیده طوری پرستار ها نگران و مضطرب بودند که این نگرانی و اضطراب شان من را به این نتیجه رساند که جان فرزندم از سزارین شدن مهمتر است پس برخلاف میل قلبی نامه رضایت سزارین را امضا کردم😏😏
#گزارش_زایمان38
@madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام