#فرزند_پروری
#فرزندپروری
🌙قصه شب 😴
حرف زشت😟
یک روز بعد از ظهر خرسو به خرسک زنگ زد و از او دعوت کرد تا با هم بازی کنند 🐻
خرسو گفت : « عروسک هایت را هم با خودت بیاور تا بازی کنیم. بعد هم با هم فیلم تماشا می کنیم. » خرسک از مامانش اجازه گرفت و عروسک هایش را در کالسکه بچه گذاشت و با عجله به سمت خانه خرسو راه افتاد. 🏡
خرسو دم در منتظر او بود. آخرین باری که خرسک به خانه خرسو آمد ، با هم مامان بازی کردند. این دفعه هم دنباله همان بازی را ادامه دادند.☺️😊
بعد از کلی مامان بازی و سر و صدا رفتند فیلم تماشا کنند. خرسو گفت: « نگاه کن این فیلم را برادرم کرایه کرده. بیا تماشا کنیم. »📀
خرسک گفت : « باشه. » اسم فیلم مشکلات در مدرسه خرس ها بود و برای آدم بزرگ ها ساخته شده بود.
فیلم درباره نوجوانان و مدرسه بود. خرسک چیزی از فیلم نفهمید. بچه هایی که در فیلم بازی می کردند ، از دست هم عصبانی و ناراحت می شدند ولی خرسک نمی دانست چرا ! 🤔
آن ها سر به سر هم می گذاشتند و لباس های همدیگر را مسخره می کردند. 😠
آن ها حرف هایی می زدند که خرسک نمی فهمید. وقتی عصبانی یا ناراحت می شدند چیزهایی می گفتند که خرسک تا حالا نشنیده بود.😡
او فکر کرد این حرف ها چیزی شبیه « مزخرف ! » یا « بد » اما به زبان آدم بزرگ هاست. یکی ، دو تای آن ها را با خودش تکرار کرد.😥
به نظرش خیلی جالب بودند. بعد از فیلم خرسک و خرسو کمی دیگر با هم بازی کردند و بعد خرسک به خانه آمد.
🏠
سر میز شام خرسک فیلم را برای بابا ، خرسه ، مامان و برادر خرسی تعریف کرد و گفت که چطور بچه ها در مدرسه عصبانی یا ناراحت می شدند و سر به سر هم می گذاشتند و لباس های هم دیگر را مسخره می کردند.😱
برادرش گفت : « من این فیلم رو دیدم. ولی فکر می کنی برای سن تو مناسب است ؟ » به خرسک برخورد و گفت : « نخیر ! خیلی هم خوشم آمد.
او دستش را بلند کرد تا نشان دهد که فیلم چقدر برایش جالب بوده که دستش به لیوان خورد و لیوان افتاد و شیر روی میز ریخت. خرسک خواست بگوید « اه » ولی یکی از حرف های توی فیلم یادش افتاد و آن را تکرار کرد. مامان ، بابا خرسه و برادر ساکت شدند و با دهان باز به خرسک خیره شدند.😮😲😨
خرسک به فکر فرو رفت. مامان نفس زنان گفت : « چی گفتی ؟ » خرسک مِن مِن کنان گفت : « یادم رفت. »😧 زبان بابا بند آمد و دستش با چنگال خشک شد و توی هوا ماند. مامان پرسید : « این را از کجا یاد گرفتی ؟ » 😠
خرسک گفت که این ها را در فیلم شنیده است. مامان خرسه گفت : « حرف هایی که توی فیلم شنیدی حرف های بدی هستند ، حرف هایی که هیچ خرسی نباید به زبان بیاورد. زبان ما همیشه باید زبانی دوستانه باشد. ☺️
خرس های خوب هیچ وقت از این حرف ها نمی زنند و تو هم اگر می خوای خرس خوبی باشی نباید از این حرف ها بزنی. »
بابا گفت : هر کسی باید فیلم های مناسب خودش رو ببینه .💿💻
خرسک از مامان و بابا خرسه عذرخواهی کرد و به آنها گفت که دوست دارد بچه خوبی باشد.😊
مامان و بابا هم او را بوسیدند و مامان برایش قصه قشنگی تعریف کرد .
✨تقدیم به بچه های خوب و نازنین🌸🍃
#قصه
#قصه_شب
@madarane_fatemi
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
073-BaziBaPedarBozorg-www.MaryamNashiba.Com.mp3
زمان:
حجم:
2.17M
#قصه_شب
💠 بازی با پدربزرگ
🔻موضوع: فرصت دوباره
شبت بخیر قشنگم😍😘
@madarane_fatemi
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈