ولی در زیر ۷ سال این ارتباط، این نیاز به ارتباط با والدین، از طریق بازی شکل میگیرد، پس تا اینجا چیزی که گفتیم در مورد نیاز به بازی این است که نیاز به بازی تقریباً از سه جهت دارای اهمیت است، اولاً برای بچهها کل زندگی بازی است و خیلی از نیازهایشان از جمله کشف، تجربه، یادگیری، خلاقیت، نوآوری از طریق بازی به
وجود می آید و از طریق بازی ارضا می شود.
نکته بعدی اینکه ارتباط با والدین از طریق بازی شکل میگیرد و نکته بعدی اینکه بعد از سه سالگی هم یکی از نیازهای اصلی بچهها، بازی با هم بازی هم سن و سال است که بچه ها از این طریق تعاملات اجتماعی را یاد میگیرند، گرچه که همبازی را در این سن و سال غالبا پدر و مادر انتخاب میکنند، و نظارت غیرمستقیم والدین بر بازی و همبازیها باید وجود داشته باشد ولی اینطور هم نباشد که ما فقط انتظار داشته باشیم که فرزند ما فقط با یک نفر یا دو نفر که خیلی هم با آنها سازگار است بازی بکند، نه اشکال ندارد اگر از نظر موارد خاص اخلاقی و تربیتی یک بچه مشکل ندارد ولی حالا با بچه ما ناسازگاری هم دارد،خیلی خوب است که در بازی با هم تعامل را یاد بگیرند، ارتباط با کسی که با نظر من مخالف هست را یاد بگیرد، ارتباط با بچه ای که ممکن است از نظر ما زورگو باشد،کم رو باشد و...، چون بچهها از طریق این بازی ها تعاملات اجتماعی را یاد میگیرند، برخورد با روحیات مختلف را یاد میگیرند، سنخیت دادن خودشان را با دیگران یاد میگیرند پس از این جهت هم، بازی یکی از نیازهای اصلی بچه ها است، پس تا می توانیم شرایط بازی آزادانه را برای بچه ها فراهم کنیم، بازی ای که بچه ها به راحتی بتوانند کشف کنند ،تجربه کنند،خلاقیت داشته باشند،نه بازی ای که ما فقط بخواهیم خط دهی کنیم که این کار را انجام بده یا انجام نده،ب ا این وسیله این جور بازی کن، این کاردستی را این طوری انجام بده، بازی ای که بچه ها بتوانند، آزادانه و رها بازی کنند، خیلی وقت ها، خیلی از افراد مفهوم آزادی زیر هفت سال را این طور برداشت می کنند که مثلاً زیر هفت سال ما بچه مان هر چی گفت بگوییم چشم ،نه، این اصلا به این معنا نیست،و اصلا قرار نیست ما زیر هفت سال ،هر چی بچه گفت ما بگوییم چشم، قرار است بچه در ارتباط با نیازهایش آزاد باشد، یعنی آن نیازهای واقعی اش را بتواند آزادانه به دست بیاورد و انجام بدهد.
بچه ها در هفت سال اول باید در حیطه نیازهایشان آزاد باشند،یعنی آن نیازهایی که دارند،براورده بشود ولی نه خواسته هایشان ،نه هر چیزی که گفتند، نه هر چیزی که خواستند، در این صوت ها راجع به این موضوعات مفصل صحبت کردیم،
همهی شما عزیزان را به خدای بزرگ میسپارم.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_سیزدهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
🖤بسم الله الرحمن الرحیم 🖤
به نام خداوند بخشنده مهربان
#متن_صوت_چهاردهم_نیازها
➖همراهان عزیز کانال مادرانه های مشترک سلام وقت شما بخیر
➖باز هم تشکر میکنم از اینکه لطف میکنید و صوتها را از کانال خارج نمیکنید.
➖ در خدمت شما هستم با قسمت چهاردهم از صوتهای نیازها
➖ خیلی ممنونم که این صوتها را بسیاری از مادران کانال با دقت گوش میکنند. نتایجی که به من اعلام می شود همانطور که از قبل هم پیشبینی میشد، با گوش کردن این صوتها هر مادری میتواند خودش به جای اینکه بگوید فرزند من این رفتار را دارد،چه کنم ؟! ریشه یابی کند و ببیند که چرا فرزندش اصلاً این رفتارها را دارد و چه نیازی از نیازهای واقعی که اساس فطرت انسان است برطرف نمیشود.
➖ من هم تمام تلاشم این است که این صوتها را به دور از تکلفات و پیچیده کردن موضوع با مثالهای ساده بگویم و گاهی چند ساعت از من وقت میگیرد و آن موضوعی که در ذهنم هست را روی کاغذ پیاده سازی میکنم و مثال ها را بالا و پایین میکنم تا یک چیزی در بیاید که هر مادری با هر سطح دانشی، با هر سطح اطلاعاتی، حتی اگر یک صفحه هم راجع به مثلاً مسائل تربیتی مطالعه نکرده باشد، به راحتی متوجه صحبتهای من بشود.
➖نیازهای متعددی را تا اینجا گفتیم از نیازهای فیزیولوژیکی مثل خوراک، پوشاک، مسکن و بعد نیازهای دیگری مثل تعلق و دوست داشته شدن، امنیت، استقلال، شخصیت، اعتماد به نفس، عزت نفس، محبت، توجه، شادی، رضایت، کنجکاوی، احترام، یادگیری، کشف، نوآوری و در قسمت قبل نیاز به بازی و نیاز به ارتباط.
➖خیلی از این نیازها با هم در هم تنیده بودند، با هم همپوشانی داشتند و امروز هم میخواهیم راجع به یک نیاز فوق العاده مهم صحبت بکنیم که اتفاقاً با خیلی از نیازهای قبلی هم که راجع به آنها صحبت کردیم هم پوشانی دارد.
➖نیاز به رنج، یادتان هست که در صوتهای قبلی من اشاره کردم که خیلی از نیازهای انسان، در زندگی طبیعی و منطبق بر طبیعت، بدون اینکه انسان اطلاعاتی داشته باشد و دانشی داشته باشد برطرف میشد، یعنی بدون اینکه مادر بداند که بازی دست ورزی نیاز فرزندش است، سبک زندگی طبیعی، سبک زندگی که مدرن و صنعتی نبود، انسانها را وادار میکرد به دست ورزی، یعنی وقتی همه چیز در خانه تهیه میشد از پخت نان، آبلیمو گرفتن آبغوره گرفتن، رب گوجه، حتی گوشت را در هاون سنگی کوبیدن زمانی که چرخ گوشت نبود، میوه خشک کردن، میوه چیدن و... حتی من خودم بخاطر دارم که ما در بچگی به علت کار پدر و مادرم در یک منطقه ای زندگی می کردی که منطقه محروم بود، در آنجا به این صورت بود که اگر میخواستیم مرغ بخوریم باید می رفتیم یکی از مرغ های حیاط خودمان یا خانه های روستایی که خیلی زیاد مرغ و خروس داشتند، را دنبال میکردیم می افتادیم و آن را می گرفتیم بعد به خانه میآوردیم، سر میبریدند. یادم هست که مادرم،تشت آبجوش می گذاشتند و پرهای مرغ را ما می کندیم این همه کار فقط برای خوردن یک وعده مرغ،😉 ما چقدر با خوشحالی مینشستیم دور مادر،که بشینیم و پرها را یکی یکی جدا کنیم. اصلا سبک زندگی این بود، خودش یک نوع دست ورزی بود ولی ما اطلاع نداشتیم، شاید مادرم هم اطلاع نداشت که این بازی دست ورزی است، الان وقتی به خیلی از مادرها میگویم یکی از درمان های مشکلات فرزندان شما بازی دست ورزی هست،بارها شده مادر از من میپرسد که،مگر بچگی ما دست ورزی بود؟
مگر مادرهای ما بازی دست ورزی بلد بودند،نه آنها اصلا نمی دانستند،بازی دست ورزی چی هست!!
➖ولی سبک زندگی آنقدر صنعتی و مدرن نبود و همه چیز اینقدر آماده نبود، خیلی چیزها در خانه، حالا در زندگیهای روستایی که بیشتر،در زندگی شهری هم بود، خیلی از مواد غذایی مثل ترشی، مربا خیارشور،در خانه تهیه می شد، انقدر دستگاه های غذاساز نبود، چقدر خانم ها از رنده استفاده می کردند، همه ی این ها که بچه ها هم از کودکی کنار والدین انجام می دادند و استفاده می کردند،دست ورزی بود، بدون اینکه بدانند دارند دست ورزی انجام می دهند، ولی الان سبک زندگی مدرن ما را به سمت و سوی دیگری برده است، پس ما احتیاج داریم که این موارد را بدانیم و به فطرت خودمان رجوع کنیم.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_چهاردهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
➖رنج هم یکی از همان نیازهایی است که در نسلهای قبل غالباً بدون اینکه بدانند رنج نیاز کودک است، کودک در رنج میافتاد.
➖ ببینید مفهوم رنج با مفهوم عذاب متفاوت است، عذاب چیزی است که عقوبت است، یک کار بد انجام شده ما میخواهیم یکی را محاکمه بکنیم و یک عذاب و یک به اصطلاح مجازات را برای او در نظر میگیریم ولی رنج فرق میکند.
➖ این رنج، این سختی کشیدن، باعث تعالی روح می شود. خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که تعالی انسان با اینکه راحت باشد و همه چیز برای او آماده و فراهم و مهیا باشد محقق نمیشود، من اینجا برخلاف صوتهای قبلی که هیچ وقت از هیچ کتابی استفاده نکردم ، اینجا چند جمله از کتاب تربیت چه چیز نیست را میخوانم که قبلاً هم در کانال این کتاب را گذاشته بودم، ببینید میگوید:
« میداند که کمک کردن و یاری کردن به کودک قدرت اتکا به خود و منبع خودکفایتی را از بین می برد، اما باز دست از دست گیری تضعیف کننده برنمیدارد، میداند که ایجاد نیاز، ایجاد سوال، ایجاد خلا و ایجاد تشنگی برای کودک سازندهتر مفیدتر و بارورتر است اما باز رفع نیاز می کند.»
➖ البته این جملهای که آوردم، نیاز در این جمله به آن نیازی که ما در صوتهای نیازها میگوییم متفاوت است، رفع خلع میکند و سیراب می کند، یعنی همین که مثلاً ما نگذاریم کودک لباسش را خودش بپوشد و در این لباس پوشیدن کمی به سختی بیفتد، رنج بکشد. این به ضرر او هست، در نیاز استقلال اینها را گفتیم.
➖ این نیاز رنج هم با نیازهای دیگر هم پوشانی دارد، مثلاً یکی از مثالهایش همین است ما نباید کودک را کتک بزنیم و یا توهین کنیم،یا کارهای دیگر که بارها در کانال راجع به آن صحبت کردیم ولی آنها عذاب و مجازات هستند ،ولی وقتی م کودک را نمیگذارم چهاردست و پا از پله ها بالا برود، درست است کمی رنج بیشتری میکشد، سختی بیشتری میکشد، اما این برای او لازم است. به نیاز استقلال او هم کمک میکند.
« کمک کردن و یاری کردن به کودک قدرت اتکا به خود و منبع خود کفایتی را از بین میبرد» .
➖غذایش میریزد، نمیتواند قاشق را درست ببرد داخل دهانش، رنج می کشد، اذیت میشود، غذایش میریزد روی زمین ،ولی من نمیگذارم این اتفاق بیفتد. خودم میخواهم زود غذا را دهانش بگذارم ،باز از این مورد مثال هایش در صوت های قبل زیاد است، مثلاً ممکن است که بخواهد کودک اول دبستانی کتابش را جلد کند یا کار دیگری برای مدرسه انجام بدهد مثلا کاردستی درست کند،یا مثلاً تمرین دوخت دارند، بچههای کلاس اول اوایل مدرسه میبینیم سختش است یک سری کارها را مستقل انجام دهد حتی بعضا گریه می کنند. اذیت میکند، میخواهم سریع برایش انجام بدهم تا این رنج را نکشد ولی نمیدانم که آن چیزی که کودک ما نیاز دارد همین رنج هست، همین سختی کشیدن است.
باز یک جمله دیگر از این کتاب:
« بزرگترین اشتهاآور گرسنگی است، بزرگترین عامل تحریک هوش، ایجاد عطش است، اما به قدری به او میخوراند و میآشاماند که کودک به حالت تهوع دچار میشود، می داند حساسیت بیش از حد نسبت به کودک مسئولیتهای درونی و خودجوش را از او دور میسازد و از او موجودی بیتفاوت و بی مسئولیت میسازد اما باز به جای او احساس مسئولیت میکند. به جای او اضطراب دارد، به جای او تصمیم میگیرد، به جای او زندگی میکند میداند اگر قدری نسبت به مسئولیتهای فرزندش بیتفاوت شود زمینهای فراهم میشود تا فرزند او نسبت به مسئولیتهایش حساس شود، اما باز ول نمیکند و همچنان او را طفولی وار اداره میکند.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_چهاردهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
➖ یکی از مواردی که من خیلی به آن فکر میکنم، یعنی میتوانم بگویم که اغلب روزها حداقل چند دقیقه ذهنم راجع به این موضوع درگیر است که زمانه حاضر آن رنج کشیدن طبیعی که نسلهای قبل داشتند، وجود ندارد. هم سطح رفاه، هم سطح امکانات مالی، چه در جامعه و چه در خانوادهها خیلی پایینتر بود و بچهها ناخودآگاه بدون اینکه اصلاً پدر و مادر بدانند که رنج چقدر برای بچههایشان مفید است،رنج میکشیدند،رنج گرسنگی می کشیدند، رنج نداشتن لباس، رنج مدرسه نرفتن، خیلی از ما از اطرافیانمان خیلی از این مثال ها را شنیدیم یا دیدیم که مثلاً برای اینکه والدین را راضی بکنند مدرسه بروند چقدر رنج میکشیدند، راه دور میرفتند، چقدر سختی میکشیدند همه این سختیها خوب است، متاسفانه همیشه دچار افراط و تفریط میشویم. همان پدر مادرهایی که رنج کشیدند، سختی کشیدند و بزرگ شدند میگویند که میخواهیم که فرزندمان هیچگونه رنج و سختی نکشند، و در رفاه کامل باشند و بعد میگویند که ما هیچی نداشتیم به همه جا رسیدیم ولی برای این بچهای که ما همه چیز فراهم کردیم و نگذاشتم آب توی دلش تکان بخورد ببین به هیچ جا هم نرسیده که هیچ، حتی مقابل پدر و مادر هم می ایستد،چرا؟
➖ چون نگذاشتیم این بچه رنج و سختی بکشد، رنج و سختی خیلی وقتها لازم است. ببینید من به این موضوع خیلی فکر میکنم که حالا در سبک زندگی خودم چطور می توانم بچه ها هم در آسایش و رفاه کامل نباشند و سختی بکشند و با سختی کشیدن صبر را یاد بگیرند.
➖شما هم حتماً فکر کنید چون سبک زندگیها متفاوت است. ممکن است مثلاً سبک زندگی من به گونه ای باشد که به طبع آن فرزند من رنجها و سختیهایی را بکشد و بدون اینکه من برای آن برنامه ای داشته باشم، ولی یک وقت من میبینم انقدر من دارم در رفاه کامل و یا شرایط ایده آل ، فقط هم رفاه مالی نیست، زندگی میکنم که اصلاً فرزند من تحمل یک ذره سختی کشیدن را پیدا نمیکند، آن وقت میتوانم از چیزهای خیلی خیلی کوچیک شروع کنم. مثلاً تا فرزند من در ماشین در خیابون میگوید تشنهام، ما فکر میکنیم که وظیفه ما به عنوان پدر و مادر خوب این است که اولین سوپرمارکت ماشین را کنار بزنیم و یک آب معدنی بخریم و تشنگی فرزندمان را برطرف کنیم، و اگر مثلاً این کار را نکنیم خیلی سنگدل و بیرحم هستیم چه پدر مادر بدی هستیم!!
➖ نه گاهی لازم است بر اساس تحمل بچه، بر اساس سن بچه مثلا بکوییم ما ۱۰ دقیقه دیگر به خانه میرسیم، میگوییم میدانم که تشنه هستی، بدرفتاری نمیکنیم مثلا: باز مثلاً ما از در خانه آمدیم بیرون شروع شد، نق و نوق شروع شد،
مامان جان میدانم که تشنه هستی تشنگی سخت است، ولی ما ۱۰ دقیقه دیگر میرسیم خانه، یک وقت هست ما غر می زنیم ، چرا این حرف را میزنی، چرا اینکار را می کنی، سریع هم خواسته را برآورده می کنیم.
➖این یک مثال خیلی خیلی ساده بود. اینکه گفتیم قبلاً بدون اینکه والدین متوجه باشند نیازها برطرف میشد،من یادم هست زمان بچگی خود ما اصلاً آب معدنی به این شکل نبود، ما درخیابان اگر به مادرمان میگفتیم تشنهایم یک لیوان در کیفشان بود میگفتند نگاه کنید جایی آبسردکن میبینید، جایی مثلاً نوشته سقاخانه و یا سلام بر حسین ، بگردید پیدا کنید ما در خیابان با همان تشنگی میدویدیم ببینیم جلوی در یک مغازه ای یک کلمنی گذاشته یا یک آبسردکن، آبسردکن هم خیلی وقتها نبود ،یک لوله آبی پیدا می کنیم.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_چهاردهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
➖پس ببینید همین امکاناتی که مثلاً ما هر چند متر یک سوپری میبینیم و در همه سوپری ها آب معدنی گذاشته شاید به نفع بچه ما نباشد، حتی به ضررش باشد.
باز یک جمله از کتاب را میخوانم:
« بهترین نعمت رشد دهنده برای کودک محرومیت و مشکلات سازنده است، اما باز او را در نعمت آسایش و در گهواره رفاه به طور گلخانهای نگهداری میکند. میداند که بهترین گنج، رنج است، بالاترین ثروت قناعت است، شیرینترین وصل هجر است و راحتترین لحظه، لحظه کار است، اما باز دلش رضا نمیدهد و بینیازی را در جمع آوری مال و ثروت را در گنج خواهی و راحتی را در بیکاری میجوید.
نه اینکه بچه را بخواهیم عذاب بدهیم، تنبیه کنیم، طرد کنیم و آن چیزهایی که در صوتهای قبلی گفتیم مشکلات سازنده، تا او یاد بگیرد چگونه در سختیها و دشواریها خود را بیابد و به مهارتهای پیچیده دست یابد.
➖ همیشه همه امکانات فراهم نباشد، بچه ما اگر یکی از آن امکانات نبود نتواند کاری انجام بدهد. پس ببینیم هر کدام از ما با توجه به سن و سال فرزندانمان تعداد فرزندمان، سبک زندگی خودمان، شرایطمان، بنشینیم به این فکر کنیم که واقعاً بچههای ما آیا نیازشان به رنج، به رنج کشیدن برای تعالی روحشان برآورده میشود یا نمی شود، آیا من کاری میکنم که فرزند من راحت و بیکار بشیند و هیچ کاری نداشته باشد. آیا من کاری میکنم که فرزندم هر چیزی که می خواهد در لحظه فراهم شود و بر هر چیزی که گفت راحت در اختیارش باشد؟ یا نه، برای به دست آوردن خیلی چیزها باید خودش سختی بکشد، رنج بکشد، نه اینکه عذاب بکشد،حتماً فکر کنید و دقیق هم فکر کنید به تفاوت رنج و عذاب. رنجی که سازنده هست از سن و سال پایین تا بالا.
یک کودک دو ساله هم میتواند رنج بکشد همین که جورابش را میخواهد خودش پا کند، ربع ساعت درگیر هست من نیایم خودم سریع انجام دهم. مثلا نوجوان من پیاده برود مدرسه و بیاید، با دوچرخه مدرسه برود،اینها مثالها برای هر کس با شرایط خودش فرق میکند. مثلا یک قسمت از مسئولیتهای خانه، خرید خانه، به عهده فرزندم باشد. در برخی موارد حتی اگر شرایط مالی اش را دارم بگذارم بچهها یک مقداری سختی بکشند یک مقداری رنج بکشند، بعد گفتیم همه ی این نیازها در کنار هم یک مجموعه کامل هستند، این رنج وقتی بچه را اذیت نمیکند وقتی دلنشین است که در کنارش استقلال است عزت نفس است، اعتماد به نفس است محبت است، احترام است، توجه است، ارتباط است، همه اینها که در کنار هم هستند،نه تنها آن وقت رنج اذیت نمیکند، تازه فرزند شما به دنبال شما هم می آید ،و دوست دارد حتی خودش به استقبال رنج می رود.
➖ هر کدام از ما به این فکر کنیم که مثالهایش چیست،شاید ما خیلی شرایط مالی خوبی داریم شرایطش برای ما فراهم هست که مثلاً هر شب غذای خیلی عالی داشته باشیم،یک شب هم غذای حاضری داشته باشیم، یک شب هم اصلاً مثلاً شام نخوریم حالا داریم بازی میکنیم اصلاً شام نمی خوریم، یک شب مثلاً میگوییم نان می خوریم، ببینید شرایط برای همه فرق می کند، شاید یک نفر بگوید شرایطم هر شب همین هست، خیلی وقت ها بدون اینکه پدر و مادر متوجه باشند بچه خودش دارد یک سری رنجهایی را میکشد و اتفاقاً خیلی هم کمک کننده است.
یک کتابی را یک بار استاد سلطانی معرفی کردند به نام «گذری در کوی نیک نامان»،این کتاب تعداد خیلی زیادی از بزرگان معاصر کشورمان در همه زمینهها از روحانیون، اساتید دانشگاه در زمینههای مختلف، پزشکان خیلی معروف، شاعر، نویسنده و کلا کسانی که در رشته خودشان خاص بودند،توانستند تحولی ایجاد کنند، نه حالا هر پزشکی که فقط مریض میبیند، پزشکی که کارش خاص بوده، یک مورد که در ذهنم هست مثلاً یکی از پزشکان پزشکی بودند با وجود اینکه وضعیت مالی خیلی خوبی داشتند، قبل از انقلاب در یکی از مناطق پایین شهر مطب داشته و چنان تبحری داشتند که وزرا می آمدند مطب ایشان و خیلی به ایشان پیشنهاد می دادند که مطبت را بیاور بالای شهر،که ما نخواهیم بیاییم پایین شهر تهران، و ایشون قبول نمیکردند. یک خانه قدیمی در یکی از محلات فقیرنشین تهران داشتند، آنجا مطبشان بوده و بعد ایشان کارشون اینجور نبوده که مریضها به نوبت بروند داخل. ایشان هر مریضی که میرفتند بیرون می آمدند در اتاقشان می ایستادند و به آنهایی که در صف انتظار بودند یک نگاه میانداختند و بر اساس اینکه تشخیص میدادند معاینه چه کسی ضرورت بیشتری داره میگفتند شما بفرمایید داخل، بعد خیلی از وزرا با ایشان بد بودند ، وزیر مملکت نشسته بوده، حالا ایشان یک فرد با لباس مندرس و فقیر میگفتند شما بفرمایید داخل ،
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_چهاردهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
➖ انقدر طبابتشان خوب بوده که نمیتونستند بگویند این دکتر رفتارش بد است ما دیگر به او مراجعه نمیکنیم.
این کتاب افرادی را معرفی میکند که در زمینه رشته خودشان خاص بودند، تحول ایجاد میکردند، در مورد زندگی هر کدام از این بزرگان چند صفحه نوشته شده تمام اینها در کودکی و در زندگی رنجهایی کشیدند. خیلی از موارد رنجشان رنج مالی نبوده، برخی اصلاً خودخواسته خودشان را به این رنج انداختند. یعنی فرد امکانات خیلی خوب زندگی کردن از لحاظ مالی و سایز شرایط را هم داشته ولی خودش مثلا کل زندگی اش را بخشیده و در رنج زندگی کردن را انتخاب کرده است و بعد به چه جایگاهی رسیده. این کتاب خیلی کتاب جالبی است، چون فقط هم اینطور نیست که شخصیتهای مذهبی باشند،نه، در همه رشتهها حتی فکر کنم از شخصیتهای برتر موسیقی هم درو این کتاب هست، در زمینه پزشکی و شخصیتهایی مثل شهید چمران، دکتر حسابی، شخصیتهای دینی در این کتاب هست و خیلی جالبه است که وقتی همه اینها را میبینیم اینکه همه اینها که توانستند در زمینههای مختلف پیشرو و تحول آفرین باشند این رنج جز جدا نشدنی از زندگیشان بوده است، حالا گاهی خواسته گاهی ناخواسته، ولی رنج واقعا لازم هست و الان چون شرایط زندگی خیلی مدرن و صنعتی شده و ناخواسته غالب از این رنجها از زندگی بیرون رفتند،البته به جای آن در زندگی مدرن عذاب ها خیلی زیاد شده است.
➖چون که این رنج منطبق با فطرت ما هست، عذاب ها با فطرت ما منطبق نیست و اذیت مان می کند به خاطر همین ما باید روی این هم دقت بکنیم که همه چیز آماده و آراسته باشد مثلا همه کارهای فرزندم را انجام بدهم، حتی در سن مدرسه دغدغه مادران این است که بچهها به سختی نیفتند. این کارو نکنیم بچهها سختشون می شود این برای بچهها سخته بچهها با این موضوع اذیت میشوند.
« بزرگترین و رنجآورترین درد آدمی بیدردی است، اما باز به دنبال زندگی بیدردسر برای خود و فرزندانش میگردد»
ببینید اردوهای جهادی که جوان ها و نوجوان ها می روند چقدر رنج دارد، چقدر سختی دارد، ولی چقدر به تعالی اینها کمک میکند،چقدر کمکشان میکنهگد برای خودسازی ،پس روی این موضوع حتماً فکر کنید ببخشید صوت امروز خیلی خیلی طولانی شد ولی دلم میخواست یک طوری مطلب را بگویم که خوب جا بیفتد،به آن فکر کنید و بنویسید. من خودم خیلی مینویسم که من برای فرزندان و خودم با سبک زندگی که دارم چطور میتونم اینها را از رنج کشیدن دور نکنم، حالا برای یک نفر تغییر در عادات غذایی هست،یک وقت تغییر در عادات خواب هست،یک وقت تغییر در مسئولیت هایی است که به بچه می دهیم ،روی این موضوع فکر کنید و مثالهایش را برای خودتون در بیاورید.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_چهاردهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
به نام خداوند بخشنده مهربان
متن صوت نیازها قسمت پانزدهم
همراهان گرامی کانال مادرانههای مشترک وقت بخیر
ممنون از اینکه مرا همراهی می کنید و صوت ها را از کانال خارج نمیکنید.
نیاز دیگری که باید راجع به ان صحبت کنیم که کم و بیش در صوتهای قبل هم به آن اشاره شد، نیاز به حرکت است.
قبلاً در کانال راجع به این موضوع صحبت کردیم که حرکت به خصوص زیر ۶ سال و به خصوص در دوره ۲ تا ۶ سال باعث رشد سلولهای مغزی میشود. آن چیزی که رشد سلولهای مغزی را، که درک ریاضیات و درک هندسه را بالا میبرد حرکت است نه نشستن بچهها سر کلاس آیمت!
یعنی ما اگر میخواهیم کودکانی داشته باشیم که در ۶ سال دوم در مدرسه درک ریاضی داشته باشند و در فهم مفاهیم ریاضی مشکل نداشته باشند، نیاز نیست که او را سه سالگی به کلاس آیمت بفرستیم. او باید بین ۲ تا ۶ سالگی هر چقدر که نیازش هست و هر چقدر که میخواهد تحرک داشته باشد. هر چقدر این تحرک بیشتر شود، سلولهای مغزی که برای درک مفاهیم ریاضی هستند، تعدادشان بیشتر میشود، رشدشان بیشتر میشود و آن وقت کودک در دوران دبستان در درس ریاضی به مشکل بر نمیخورد.
غالباً من این سوال را از مادرهایی که می گویند، فرزند خیلی در فهم ریاضیات مشکل دارد می پرسم که بین ۲تا ۶ سالگی چقدر تحرک داشته است.
حتی بارها برای من پیش آمده، که مادر میگوید که من فرزندم را وقتی سه سالش بود، کلاس آیمت گذاشتم انقدر آن زمان خوب بود! الان نمیدانم چرا اصلاً در ریاضیات مشکل دارد. اصلا حواسش نیست، انگار ریاضی را نمیفهمد!!
نه اینجور نیست که حواسش نباشد. نمیتواند، دست خودش نیست، چون آن سلولهایی که باید با حرکت کودک رشد میکرد، رشد کافی نداشته.
یکی از نیازهای اساسی کودک برای سلامتی جسم و سلامتی روح و رشد مغزی حرکت است ولی متاسفانه سبک زندگی و شرایط و حساسیت بیجای والدین باعث میشود که بچهها خیلی در حرکت محدود بشوند،خانه ها آپارتمان نشینی شده، تا کودک تکان میخورد همسایه تذکر می دهد، شرایط بیرون بردن را اغلب نداریم، مثل گذشته که بچهها در کوچه و حیاط همه مشغول حرکت و بدو بدو و از درخت بالا رفتن و اینها نیستن، این حرکت هم فقط دویدن نیست حرکات مختلف مثل دویدن،لی لی کردن پریدن، پرتاب کردن از چیزی بالا رفتن، خزیدن، جهیدن و... همه اینها هست که به رشد مغزی بچهها کمک میکند و نیاز آنهاست.
وقتی این نیاز کودکان ارضا نشود خمود می شوند، بیحوصله می شوند و خودشان هم نمی فهمند که الان مشکل کار کجاست ؟
کودکی که به تحرک نیاز دارد، وقتی ما مجبورش میکنیم که یکجا بشیند و حرکت کافی نداشته باشد، این به صورتهایی بروز میکند. مثلا مادر می گوید فرزندم تلویزیونم نمیبیند، در خانه رفتار نامناسب هم نداریم، ولی نمیدانم چرا اینقدر پرخاشگری میکند!! چرا اینقدر خمود و کسل است !! چرا میگوید حوصله ندارم!!
بعد خیلی از مادرها سوال میپرسند که خانم شرافت میزان لازم تحرک کودک بر اساس سن او چقدر است ؟ چقدر در روز باید بدود؟
اصلاً این میزان قابل اندازهگیری نیست. بچههای مختلف با هم فرق دارند. بعضی از بچه ها ۸ الی ۹ ساعت بدوند هم برای آنها کم است،و باز نیاز دارند که فعالیت حرکتی داشته باشند. بعضی از بچهها نیاز کمتری به تحرک دارند.
ولی دقت کنید، نمی شود مثلاً من گوشی بدهم دست بچه یا صبح تا شب، تلویزیون روشن باشد، و بعد بگویم کودک من نه نیاز ندارد، چون علاقهای نشان نمی دهد. این موضوع اصلاً تاثیر چیز دیگری است. این کودک خمود شده است. بر اثر همان مطالب که در مطلب #تلویزیون_موبایل_تبلت گفتیم دیگر حوصله دویدن ندارهگد، نه اینکه که نیازش را ندارد.
پس اگر ما درست عمل کردیم میتوانیم بفهمیم که آیا واقعا نیاز کودک من مثلاً به این حرکتها چقدر است و آیا تامین میشود یا خیر!
ولی اگر کودک من یک شرایطی دارد که یک سری عوامل بیرونی دارند او را از ان نیازش دور می کنند، مثلاً تا کودکم میخواهد بدود،می گویم نه نه ندو، الان میخوری زمین! الان آسیب میبینی! الان همسایه می آید!! سر و صدا میشود!! یا مثلاً کودک آنقدر به تلویزیون و گوشی وابسته است،که دیگر این کودک از نیاز واقعی خودش دور شده است.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_پانزدهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
ولی اگر شرایط مناسب باشد، مثلا مادر می فهمد کودکی که در طی روز حرکت نداشت، شب دارد خرابکاری می کند،یا مثلاً الان نیاز دارد که بدود، در چنین حالتی است که میتوانم بفهمم که نیاز این کودم به تحرک تقریبا چقدر است. ولی مطمئن باشید هر چقدر کودکان در هفت سال اول تحرک بیشتری داشته باشند، در ۷ سال دوم آرامتر میشوند، در درس قویتر میشوند، ادراک بهتری خواهند داشت، در فهم مسائل بهتر عمل میکنند، چون مغزشان رشد کرده است.
یک نکته دیگر این است که وقتی میگوییم در خانه مان امکان تحرک وجود ندارد، باید جایگزینش را فراهم بکنیم،کودکان گناهی ندارند که شرایطشان اینطور شده، قبلا خیلی خوب بود که بچهها در حیاط یا در کوچه بازی میکردند و مادر هم به کار خودش میرسید، ولی الان نمیشود از بچهها انتظار داشت که از آن نیاز واقعی خودشان دور بشوند. اگر ما در خانه نمی توانیم به دلیل اعتراض همسایه ها یا ... حرکت داشته باشیم،این زمان را بگذاریم و بیرون از خانه بچه ها حرکت را داشته باشند، مثلاً میتواند دویدن باشد، پیادهروی کردن باشد، طبیعت رفتن باشد کوهنوردی باشد،دوچرخه سواری باشد. هر کس با توجه به شرایطش هر نوع حرکتی را که برایش ممکن است تا حد امکان فراهم کنیم.
در هفت سال اول کودکان را به حرکت عادت بدهیم. ببینید وقتی جسم کودکان حرکت کرد روحشان هم حرکت میکند. یکی از لازمه های حرکت روح ،حرکت جسم است.جسمی که خیلی خمود و بیحرکت و ثابت باشد، روحش هم قدرت لازم برای پرواز کردن به سمت هدفی که برای آن آفریده شده را ندارد.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_پانزدهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿
به نام خداوند بخشنده مهربان
➖ همراهان همیشگی کانال مادرانههای مشترک سلام عرض میکنم وقت بخیر
➖ به قسمت آخر صوتهای نیازها رسیدیم. ممنون از عزیزانی که از ابتدا صوتها را گوش کردند، همراهی کردند، نظراتشان را گفتند و صوتها را پیادهسازی میکنند، تا اینجا نیازهای متعددی را گفتیم. چند مورد دیگر هم هست که به نظرم می آید با سایر نیازها همپوشانی دارد.
➖صوت های نیازها را به این دلیل در کانال گذاشتم که مادران بسیاری با حالت استیصال به من پیام میدهند که خانم شرافت، کلافه شدم، خسته شدم، دیگر نمیدانم چکار کنم، فرزندم لجبازی میکند، گریه میکند، مشقش را نمی نویسد، از پوشک گرفتن مشکل دارم و....
من بارها اوایل راه اندازی کانال که تعداد کمتر بود و میرسیدم که سوالها را تک به تک پاسخ بدهم با مادرها قدم به قدم میرفتیم جلو، تا ببینیم که واقعاً کدام نیاز برآورده نمیشود. با صوتهای نیازها مادر میتواند گوش بکند، یادداشت نویسی بکند و ببیند که کجاها مشکل دارد و آنها را برطرف کند و دیگر نیازی نیست که حالا بخواهد از دیگری بپرسد که فرزند من این اشکال را دارد من چکار کنم.
➖ یک نکته را هم بگویم قرار نیست ما بتوانیم، ۱۰۰ درصد این نیازها را به صورت کامل برآورده کنیم، بالاخره انسان هستیم, خطاهایی داریم، اشتباهاتی داریم، بعضی موارد از دستمان بر نمی آید،در بعضی موارد عدم هماهنگی بین والدین وجود دارد و...
➖ اشکالی ندارد اینطور نیست که لازم باشد که همه اینها به طور کامل برآورده بشود، هیچ وقت هم اینطور نمیشود.
➖بالاخره خطاهایی هست، ولی همین که ما تلاشمان را میکنیم و همین که آن مادری که دریک مسئله با فرزندش به مشکل برخورده میگوید: دیگر اصلاً من نمیتوانم چه کار کنم، گوش کردن به این صوتها خیلی از آن موارد را خودش به راحتی میتواند برطرف بکند حالا حداقلش این است که اگر نتواند برطرف هم کند دلیلش را میفهمد، حداقل به فرزندش حق میدهد. دیگر اینطور نیست که فکر کند: قصد فرزندم اذیت کردن من است، بلکه مادر متوجه میشود که فرزند من این نیازش برآورده نمیشد، حالا من میتوانم برایش کاری انجام دهم یا نه؟!
➖مثل این است که ما ندانیم که طرف مقابل ما یک فرد نابیناست، مرتب به او میگوییم: بگو این چند تاست ؟ بگو چند تاست ؟ او میگوید نمیدانم نمیدانم، ما عصبانی میشویم، ولی وقتی بدانیم که او یک فرد نابیناست نه تنها عصبانی نمیشویم بلکه از کار خودمان خجالت میکشیم، چرا من این فردی که واقعاً توانایی این کار را نداشت انقدر اذیتش کردم، در مورد نیازها هم همینطور است، وقتی من متوجه بشوم که فرزند من فلان نیازش واقعاً دچار مشکل است، مثلا آن زمانی که نیاز به استقلال داشت من اصلاً من به او اجازه ندادم کارهایش را خودش انجام بدهد، عزت نفسش و اعتماد به نفسش را من له کردم، حالا هم نمیگویم که این بچه انقدر لجبازی میکند، فقط قصدش اذیت و آزار من است، نه این بچه نیازش برطرف نشده دارد با نوع رفتارش به ما هشدار میدهد به ما اخطار میدهد با این رفتارش با این لجبازیش با این پرخاشگریش، با این گوشه گیریش، با این گریههای مداومش و...
➖بالاخره وقتی خطا در یک سیستم هوشمند رخ میدهد، این سیستم هوشمند به وسیله ای به ما اعلام خطا میکند که من آن چیزی که نیاز من بوده به من نرسیده است. شروع کنم قدم به قدم نیاز اصلی اش را برآورده کنم.
➖ مشکلی که ما داریم این است که غالباً وقتی نیاز اصلی را برآورده نمیکنیم،مشکل را با ضد نیازها یا با خواستهها پاسخ میدهیم. مثلاً فرزند ما نیاز به بازی دارد نیاز به حرکت دارد، نیاز به هیجان دارد، ما این نیازها را نمیتونیم پاسخ بدهیم یا نمیخواهیم یا اطلاع از آنها نداریم، بعد این نیازها را مثلا با چه چیزی پاسخ میدهیم؟
مثلا با اینکه تلویزیون را روشن کنیم فرزند ما مداوم پای آن بنشیند، حالا این تلویزیون نه تنها نیاز کودک من به بازی، به حرکت، به شادی و نشاط را برآورده نمیکند، خیلی از نیازهایش را هم دچار اختلال میکند و آسیب جدی میزند همانطور که در ۱۴ قسمت مطالب #تلویزیون_موبایل_تبلت گفتیم،کودم من را بیحوصله میکند، خلاقیتش را از بین میبرد و...
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_شانزدهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
➖پس بسیاری اوقات ما نه تنها یک نیاز را پاسخ نمیدهیم، بلکه برای اینکه به هشدار و علائم سیستم هوشمند کودک پاسخ بدهیم، از چیزی ضد آن نیاز استفاده میکنیم، این بدترین حالت ممکن است.
➖ دقیقاً تفاوت با نسلهای گذشته همین است، مثلاً نسلهای گذشته ممکن بود که حالا از نیازها اصلاً اطلاع نداشتند ولی یک سری نیازها در سبک زندگی غیر مدرن و سبک زندگی طبیعی همانطور که در صوتهای قبل گفتیم، خودش برآورده میشد. مثلاً نیاز به حرکت، نیاز به دست ورزی، نیاز به بودن در طبیعت و آرامش گرفتن از طبیعت، اینها برآورده میشد. نیاز به همبازی، در مورد همبازی هم در صوت های قبل صحبت کردیم، و یک سری ضد نیازهایی که این روزها استفاده میشود هم نبود که بخواهد استفاده شود. مثل تلویزیون، مثل گوشی، یا شرایطش فراهم نبود.
➖ الان خیلی از والدین نیاز فرزندشان را با خریدهای زیاد حالا چه خوراکی، چه لباس، چه اسباب بازی میخواهند جبران کنند، خوب در نسلهای گذشته از لحاظ شرایط اقتصادی، از لحاظ شرایط کشور این امکان برای اکثر مردم وجود نداشت که مثلاً برای یک بچه این امکانات را فراهم بکنند و به خاطر همین این ضد نیاز میرفت کنار، ولی الان میبینیم مثلاً ما با کودک دعوا کردیم که نیاز شخصیتش، اعتماد به نفسش ،عزت نفسش را خدشهدار کردیم بعد این مشکل را میخواهیم با خرید اسباب بازی و خوراکی و... جبران کنیم، یک اسباب بازی بخرم از دلش در بیاورم، یک شکلات بخرم از دلش در بیاورم، یا مثلاً از همینها برای تهدید بچه استفاده میکنیم، این کار را نکن تا مثلاً برات بستنی بخرم. پس حواسمان باشد ما معمولاً وقتی نیازها خدشهدار میشود، خود برآورده نشدن نیازها یک مسئله است، اینکه ما می آییم برای اینکه آن مشکلات را بپوشانیم و راه حل مقطعی یا مسکن میدهیم. و مسکن ها را معمولاً ضد نیاز انتخاب می کنیم. مثلا کودک دارد اذیت میکند، ما به جایی که بفهمیم نیاز واقعی او چیست، می آییم سریع گوشی را به دستش میدهیم، سریع تلویزیون را روشن میکنیم، سریع قول یک جایزه به او میدهیم، و از یک ضد نیاز استفاده میکنیم و وقتی کودک به ضد نیازها عادت کرد، ترک دادن او خیلی سخت است، چون هرچه بیشتر خواستههای کودک برآورده شود در این زمینه حریصتر میشود. یعنی میبینیم آن کودکانی که اسباب بازی بیشتری دارند، خوراکیهای مثلاً سوپری که بچهها دوست دارند اینها حریص ترند، صبح، ظهر و شب اصلاً غذای خانه را هم نمیخواهند بخورند، چون دیگر عادت کرده و حریص و حریصتر و حریصتر شده
➖پس عدم تامین نیاز را با ضد نیازها جبران نکنیم. این خیلی مهم است. بله آنها مسکّنهای مقطعی هستند، مثلاً مادری که فرزند کوچک زیر یک سالش که تازه شروع کرده به غذا خوردن، غذا نمیخورد او نیازش چیست؟ نیازش ارتباط با غذاست، نیازش بازی با غذا است، خوب نمیخورد همه را ریخت روی زمین یا مالید به صورت خودش، زد به سر خودش، اما نخورد!
میخورد، فرصت میخواهد، دو ماه، سه ماه، چهار ماه، بعضی از بچهها، پنج شش ماه فقط با غذا بازی میکنند. من باید یک شرایط ایمنی را به وجود بیاورم، زیرانداز بزرگ انداختم، ظرف غیر نشکن گذاشتم، خودمم نشستم اطرافش دارم با او حرف میزنم که مثلاً حواسش پرت نشود راه بیفتد برود ولی کم کم به خوردن آن غذا هم عادت میکند، ولی زمان میبرد. ولی من مادر نگران، مادر مضطرب، مادری که فکر میکند حالا اگه بچه یک روز غذا نخورد چه اتفاقی میفتد! سریع می آیم از یک مسکّن استفاده میکنم، تا او این غذایش را بخورد. گوشی را روشن میکنم، یک انیمیشن یا یک کلیپ یا فیلم نوزادی خودش را میگذارم، حالا آن بچه که مسخ در گوشی می شود، من هم شروع میکنم غذا کردن در دهانش، یعنی اینجا نیازش که برآورده نشد، به یک ضدنیاز نیز عادت کرد. این بچه من غذا نمیخورد، چرا؟
چون خوشش نمی آید، مادر قاشق دهانش بکند، من این صحنه را بارها دیدم کودک پشت دست مادر می زند، اگربه مادر بگوییم که بگذارید خودش بخورد! کمادر می گوید : نه نه نمیتواند، لباسش کثیف میشود، یا مثلا در مهمانی مادر میگوید خانه میزبان کثیف می شود، خوب برای مهمانی هم میتوانیم زیرانداز ببریم، زیرانداز خودمان را ببریم که نخواهیم به کسی زحمت بدهیم، ولی بعد این کودک میخواهد برود، مامان میگوید: بیا بیاو سریع گوشی را از کیفش در می آورد و کودک هم با یه حالت مسخ شدهای مینشیند، مادر هم خوشحال است که تند تند تند این غذا را در دهان کودکش میگذارد. 😔
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_شانزدهم_نیازها
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
به نام خدا
متن صوت نیازها ( ادامه قسمت شانزدهم )
➖ وقتی نیازها برطرف نمیشود، عدم تامین آن نیازها از یک طرف و از طرف دیگر با توجه به سبک زندگی مدرن ما اکثراً به سمت تامین ضد نیازها میرویم. این موضوع آسیبش بیشتر از تامین نشدن آن نیاز است. یعنی یک ضرر این است که مثلاً من نیاز استقلال فرزندم را در غذا خوردن، در لباس پوشیدن،( در هر سنی، هر استقلالی که میتواند داشته باشد ) به او نمیدهم، این خودش یک مسئله است، یک خطاست، یک نقصان هست، اینکه من می آیم برای اینکه به فرزندم در غذا خوردن استقلال ندهم با گوشی به او غذا میدهم، با تلویزیون به او غذا میدهم، و آسیبهایی که آن غذا خوردن در حالت مسخ شدگی با رسانه دارد، بدتر از عدم تامین نیاز استقلال است.
➖ مثلاً من اگر با فرزندم بازی نمیکنم، هم اینکه بازی و حرکت ندارد یک نقصان است و هم اینکه مثلاً من به جای اینکه نیازش را به بازی و حرکت تامین بکنم، می آیم بازی کامپیوتری و بازی موبایلی را در اختیارش میگذارم که از عدم حرکت آسیبش بدتر و بیشتر است. حالا اگر فقط از نوع آسیب گوشی و موبایل هم نگویم، مثلاً من سر فرزندم داد و بیداد کردم، شخصیتش را له کردم، عزت نفسش را از بین بردم، نیاز تعلق و دوست داشته شدنش را از بین بردم، به او گفتم من دیگر مامانت نیستم، دوستت ندارم، اینها را گفتم، ولی بعد عذاب وجدان سراغم آمده و دلم برایش میسوزد و میگویم که بیا برویم آن عروسکی که دوست داشتی، آن ماشینی که دوست داشتی را برایت بخرم، برای چی؟؟ برای اینکه به او ثابت کنم من خیلی دوستش دارم. پس ببینید این که ما از روش غلط استفاده میکنیم برای از بین بردن آسیب عدم تامین نیاز، خودش آسیب خیلی بزرگتری است.
چرا این کار را میکنیم؟؟
➖ چون به دنبال راه حلهای فوری هستیم. مثلاً اگر رابطه ام با فرزندم خراب شده اصلاح این رابطه از روش درست، زمان میبرد، ولی پایدار و ماندگار و عمیق است. ولی من صبر و حوصله ندارم، من دلم میخواهد زود این جبران بشود، نمیخواهم خیلی زمان بگذارم، نمیخواهم صبر و حوصله کنم، مثلاً فرزندم را شدیداً دعوا کردم، حالا عذاب وجدان گرفتم به جای اینکه بیایم این رابطه را ترمیم کنم، ممکن است، بسته به اینکه عمق فاجعه چقدر بوده، ممکن است یک هفته، دو هفته ،یک ماه، دو ماه، ۶ ماه طول بکشد،بستگی دارد که چه مدت زمان من راه خطا رامیرفتم، به جای اینکه بیایم اصلاح بکنم، چه کار میکنم؟؟
مثلاً شروع میکنم برای بچهام وسایل زیاد خریدن،
یا مثلاً من یک مادر شاغل هستم و میدانم که فرزندم به من احتیاج دارد و وقتی به خانه می آیم خیلی ناراحت هست، به جای اینکه برای او وقتی به خانه میرسم و خستگی من رفع شد، برای فرزندم وقت بازی اختصاصی بگذارم، باهم ارتباط درستی داشته باشیم، این کمبود را مثلاً با خرید هر روزه یک خوراکی، یک اسباب بازی، یک هدیه، که در بدو ورود به خانه در دستم باشد جبران میکنم.
➖ پس خیلی وقتها این کار انجام میشود، یک زمانهایی هم هست که تغییر سبک زندگی باعث شده که نیازهای اصلی تامین نشوند و به جای آن ضد نیازها تامین شوند.
➖ مثلاً سبک زندگی آپارتمان نشینی باعث شده که بچهها خیلی زیر ذره بین والدین باشند، یک روز با مادران گروه مادرانه های مشترک شیراز رفته بودیم یک دورهمی در یک باغ. حدود ۵۰ تا مادر نشسته بودیم و بچهها رفتند سمت دیگری در باغ و ما اصلاً آنها را نمیدیدیم. بچه ها بر اساس ردهبندی سنی خودشون با هم گروه گروه شده بودند.
بیش از ۷۰ الی ۸۰ کودک رفتند بازی و مادرها هم داشتند از دغدغه ها و نگرانی ها از من سوال میکردند، به مادرها گفتم الان ببینید، بچهها جلو چشم ما نیستند و ما آنها را نمی بینیم، اگر آنجا دارند حرف زشت میزنند، اگر آنجا دارند با هم دعوا میکنند، اگه نشستند با گل باغچه بازی میکنند، اگر دارند به هم چیزی پرتاب میکنند، ما آنها را نمیبینیم و با خیال راحت داریم اینجا صحبت میکنیم، ولی فکر کنید که اینها بیایند کنار ما و درست روی همین زیراندازی که ما نشستیم دعوا کنند و خاک بازی کنند و...، آن وقت ما چقدر تذکر میدهیم، دست در خاک و گل نکن، دعوا نکن، این حرف را نزن، زشت است، عیب است و....!!!!
➖ببینید خیلی خیلی بیش از حد بچهها زیر ذره بین ما قرار گرفتند، یکی از دلایلش سبک زندگی آپارتمان نشینی است که کودک جلو چشم پدر مادر است. بچهها کمتر در کوچه بازی مبکنند، با همسایهها بیرون میروند، اینها نیست و خانهها هم کوچک است. بچهها هم حتی در حیاط نیستند که دائم جلوی چشم والدین نباشند.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_شانزدهم_نیازها ( ادامه قسمت شانزدهم )
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
یک مسئله دیگر هم که باز برمیگردد به سبک زندگی، کم شدن تعداد فرزندان است، که وقتی بچهها تعدادشان کم باشد، خیلی بیشتر زیر ذره بین والدین قرار می گیرند و خودشان هم بیشتر سمت والدین می آیند و تقاضای بازی با والدین را دارند، پس ببینید این موارد خیلی مهم است.
مثلاً یک روز ما رفته بودیم بیرون با یکی از دوستان ما داشتیم صحبت میکردیم. در آن پارکی که ما نشسته بودیم یک تپه ی شن و ماسه ای بود که برای کار ساختمانی خالی کرده بودند. پسر من مدام از این تپه شن بالا میرفت و با کفشش میزد زیر این شن ها و خاک به پا میکرد. مدام این شن ها را می ریخت و حدود یک ساعت این کار را انجام میداد، ما داشتیم صحبت می کردیم. من همان جا به دوستم گفتم وقتی بدون اینکه به او بگویی این بازی را انجام بده، بدون اینکه جایزهای در کار باشد، بدون اینکه دوستی در کنار او باشد، خودش دارد این بازی را انجام میدهد، پس یعنی این بازی نیازش است، یعنی این بازی به او لذت و آرامش میدهد. الان اگر در خانه بود چه کار میکرد؟ یک لگد میزد زیر بشقاب، یک لگد میزد زیر ظرف میوه، یک لگد زیر لیوان آب، و چالشهای فراوان بوجود می آمد. پس خیلی از این مشکلاتی هم که ایجاد میشود ناشی از این است که آن نیازی که تامین نشده به جایش ضد آن نیاز دارد تامین میشود.
امیدوارم که این صوت های نیازها برای شما مفید واقع بشود و من را هم از دعای خیرتان فراموش نکنید. تجربیات خود را هم در مورد صوتهای نیازها با من در میان بگذارید.
#متن_صوت_نیازها
#متن_صوت_شانزدهم_نیازها ( ادامه قسمت شانزدهم )
✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak