گرفتاری ما کجا، حوادث مقاومت کجا!
هممون در تکاپو بودیم امر رهبری رو لبیک بگیم.توی جوانه ی ما اون هفته اغلب مادران مشغله و گرفتاری داشتن،اما باز هم نتونستیم دست روی دست بزاریم.
گرفتاری ما کجا، حوادث مقاومت کجا!🥺
بیماری بچه های ما کجا! انفجارهای پر از خاک و خون لبنان کجا! 😭
توی بازارچه نصر یه غرفه برای جوانه گرفتیم.
قرار شد هرکی هرچی داره یا میتونه اماده کنه بیاره وسط ..
یکی از مادران گفت من کیک میپزم و خوراکی میارم.
یکی دیگه گفت سبزی پاک کرده میارم.
یکی از بچهها گفت من یه تومن میزارم، هر کاری که لازمه انجام بدین.
دیدیم برکت کارگروهی خیلی بیشتره فکرامونو ریختیم روی هم و چون تا بازارچه دو روز بیشتر نمونده بود، تصمیم گرفتیم ساندویچ فلافل درست کنیم.
وسایل را تهیه کردیم.درست شب بازارچه حالم بد شد و راهی درمانگاه شدم.مسئولیتها رو سپردم به باقی مادران وناراحت از اینکه توفیق حضور و کمک نداشتم.
بااینکه تعداد کم بود اما مادران به خوبی تونستن کار رو پیش ببرن. ساندویچها رو آماده کردن و به بازارچه بردن.
تا عصر نشده ساندویچها فروخته شد.😃
یکی دیگه از مادران هم پارچه چادر مشکی و مواد غذایی و کیک آورده بود و توی غرفه به فروش گذاشت.
سود حاصل از فروشمون تماماً سهم جبهه مقاومت شد.
دوست بانی مون یک میلیون تومان خودش رو دوباره به جریان انداخت، یعنی قرار شد هفته بعد دوباره با اون پول آش درست کنیم و بفروشیم و هزینه رو بفرستیم تا قدم کوچکی بشه برای پیروزی مقاومت انشااللّه🤲🏻
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت
#مادرانه_سبزوار
#حزباللهزندهاست
#شهیدسیدحسننصرالله
#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
همکاری ما چندنفر به نفع جبهه مقاومت
جلسه دورهمی مون که تموم شد با چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم که یه نفر پیشنهاد داد بیاین یه چیزی درست کنیم برای بازارچه نصر و سود حاصل رو برای کمک به جبهه مقاومت بفرستیم.همگی با این پیشنهاد موافقت کردیم و در نهایت به پخت مربای هویج رسیدیم.
شب توی گروه برنامه ریزی کردیم و شماره کارت گذاشتیم. هنوز چند دقیقه از گذاشتن شماره کارت نگذشته بود که از چند نفر واریزی داشتیم 🥺😍و با مبلغ جمع شده هویج و شکر و ظرف خریدیم. روز درست کردند مربا رسید و دوستان یکی یکی از راه میرسیدند بعضی از دوستان تحت هر شرایطی خودشون رو رسونده بودند...در این بین یکی همزمان بچه شیر میداد و یکی همزمان با آماده کردن هویج ها به بچه اش مشق میگفت ...
پسرم ازم سوال کرد:اینا برا خودمونه؟! گفتم: نه برای مردم لبنان و فلسطینه!
گفت: اوووووو اینا رو که نمیشه ببری...با هواپیما ببریم میریزه...اوووه خیلی دوره ....باز خودش میخندید....و من براش توضیح دادم که اینا رو میفروشیم، پولش رو بهشون میدیم و باز سوال میکرد پولشو با هواپیما میبریم؟! 😁
درحین کار با مادرای دیگه از چالش های مادر و فرزندی و مباحث تربیتی هم صحبت کردیم. پخت مرباها یه چند ساعتی طول کشید و روز بعد با دو نفر دیگه از دوستان مرباها رو توی ظرف ها ریختیم و تزیین کردیم و یک برگه بهش چسبوندیم رو برگه نوشتیم
" مربا نوش جان کنیید به امید چشیدن شیرینی ظهور در دنیای بدون اسرائیل "
روز پنجشنبه مرباها را به بازارچه نصر بردیم و با کمک همدیگه و البته بچه هامون،مرباهارو فروختیم هر کسی که رد میشد تزیین و نوشته ی مربا نظرش رو جلب میکرد و لبخند بر روی صورتش نمایان میشد.
و در پایان تمام مبلغ فروشمون رو به جبهه مقاومت تقدیم کردیم.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت
#مادرانه_سبزوار
#حزباللهزندهاست
#شهیدسیدحسننصرالله
#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
آقا گفتن...پس باید اطاعت میکردیم.
آقا گفتن...پس باید اطاعت میکردیم.
با بچه های جوانه مشورت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که کیک بپزیم و تمام پول فروشمون رو تقدیم جبهه ی مقاومت کنیم که ان شاءالله بمب بشه بخوره توی سر اسرائیل💣
هر کدوم از دوستان یکی از اقلام مورد نیاز پخت کیک رو تقبل کرد.
یسری لوازم هم باید میخریدیم که شب قبل از حساب جوانه خریداری شد 🛍
از صبحِ روزی که قرار بود کیک بپزیم،اخلاق پسندیده داشتم و یه نهار توپ هم بار گذاشتم چون میخواستم بچه هارو بذارم پیش شوهرم و میدونستم تا دیروقت هم طول میکشه 😅
حدود ساعت ۴ دور هم جمع شدیم،
اون روز مثل یک اردوی تفریحی بود 😍
شروع کارمون با دعای توسل بود و حین کار صلوات میفرستادیم.
کلی هم میگفتیم و میخندیدیم 😄
بچه ها با خودشون بازی میکردن که یهویی از سالن صدای جیغ و گریه میومد و دویدن چند مامان یهویی و با سرعت به سمت سالن رو مشاهده میکردیم 🤓🏃🏻♂
صاحبخونه ازمون پذیرایی هم میکرد 🍎🍇☕️
۵ تا قالب اول که رفت توی فر صاحبخونه سمنو و جوز و کمه و رب واسه عصرونه اورد،کلی چسبید 😋
البته من دستم توی خمیر بود دوستان برام لقمه میگرفتن 😂
سری دوم قالب ها پر شد و دوباره رفتن توی فر...
تا وقتی بپزه، با فوندانت هویج های کوچولو واسه تزیین کیک درست میکردیم🥕
در آخر که کیک ها سرد شدن بسته بندی کردیم و توی سبد چیدیم.
سبدمون پر شد و بقیه کیک ها جا نمیشد،صاحبخونه هم کاری براش پیش اومده بود و رفته بود بیرون.ازچهارپایه آشپزخونه بعنوان سبد استفاده کردیم و کیک هارو چیدیم داخلش 🙇🏻♀
ساعت نزدیک ۱۱ شب بود که بعد از تمیز کردن خونه ی صاحبخونه بساطمونم جمع کردیم و رفتیم خونه هامون.
قبل ازینکه بریم خونه،از همدیگه حلالیت طلبیدیم گفتیم با این ساعت خونه رفتن شاید دیگه همو ندیدیم 🤪
البته فرداش توی بازارچه مقاومت مادرانه سبزوار همو دیدیم😅
ان شاءالله خدا ازمون راضی باشه و ذره ای ریا توی نفسمون و کارمون نباشه🤲🏻
کیک هامونم تا ظهر فروش رفت 😍
انقدر ذوق کردیم و اون روز خوش گذشت که توی جوانه مون پیشنهاد شده دوباره کیک بپزیم و به نفع جبهه مقاومت بفروشیم...ان شاءالله 🤲🏻🍃
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت
#مادرانه_سبزوار
#حزباللهزندهاست
#شهیدسیدحسننصرالله
#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
51.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کمکهای جالب مادران سبزواری به جبهه مقاومت
ترشی درست میکردند تا به فرمان رهبرشان لبیک بگویند.
📣بشنوید از زهرا عباسی مسئول مادرانه سبزوار در برنامه تلویزیونی به توان مردم
#بازارچه_نصر
#به_توان_مردم
#جبهه_مقاومت
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت
@madaranemeidan
هدایت شده از مجمع بانوان "خط سوم" 🇮🇷
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «متفاوتترین» بازارچه سبزوار
✊ گزارش حسینیه هنر سبزوار از «بازارچه نصر» که با هدف خرید و فروش به نفع #جبهه_مقاومت، به همت بانوان "مجمع بانوان خط سوم سبزوار" برگزار شد.
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
https://eitaa.com/mb_khate3
چالش «شهین و مهین»؛ به نام سبزوار، به یاد فلسطین!
🔺وقتی مغولها به ایران حمله کردند و با غارت و کشتار، شهرها را تصرف کردند، بعضیها گفتند:نباید به متجاوزان اعتراض کرد. وقتی تسلیم شدنمان را ببینند، آسیبی به ما نمیزنند. آنها سکوت کردند اما مغولها به هیچکس رحم نکردند. اهالی سبزوار اما با بیل و کلنگ به جنگ مغولها رفتند. گرچه بسیاری از آنها کشته شدند اما با مقاومتشان، به حکومت مغولها پایان دادند.
🔺حالا چند قرن بعد از واقعه «سربداران» سبزواری، جمعی از بانوان این شهر در تشکل «مادرانه»، از روحیه ظلمستیزی پیشینیان خود مدد گرفتهاند و با طراحی چالشهای متنوع، تلاش میکنند قشر خاکستری جامعه را با جبهه مقاومت پیوند دهند.
🔺چالش «کالسکه»، «کلید» و «مقلوبه»، تعدادی از چالشهای این گروه برای تبیین مسئله فلسطین بوده.
🔺«شهین و مهین»، چالش ابتکاری این روزهای مادران فعال سبزواری است که با روایت قصه یک گندهلات و دو خواهر به نامهای شهین و مهین، به این سوال جواب میدهد که «سبزوار چه ربطی به دعوای فلسطین و اسرائیل دارد؟!»
🔸 متن کامل را در خبرگزاری فارس بخوانید
https://farsnews.ir/maryamsharifi/1729100237479478256
https://eitaa.com/madaranemeidan
این گزارش و مصاحبه خبرگزاری فارس از فعالیتهای مادران میدان سبزوار با عنوان؛
چالش شهین و مهین به نام سبزوار به یاد فلسطین در کانال "مادران میدان" در پیامرسان بله هم منتشر شده است.
لطفا پس از عضویت در کانال مادران میدان در پیامرسان بله، و مطالعه این مطلب در کانال، گزینه "پیشنهاد برای مجله" را نیز انتخاب بفرمایید.
@madaranemeidan
لینک کانال مادران میدان در بله ☝️
ابتدا در این کانال عضو شوید تا گزینه پیشنهاد برای مجله برای شما فعال شود.
https://eitaa.com/madaranemeidan
چالش پاکت اخبار ✉️
از دور که به سمت میز چالش میومدم دیدم چند نفر دور میز نشستن.🧐
نزدیک که شدم سه دختر نوجوون بودند. سلام کردن و گفتن میشه چالشهاتون رو برامون اجرا کنید؟
چرا که نه 😄
چالش مهین خانم و شهین خانم
آخرین اخبار و آلبوم عکس
کدومش؟
اخبار رو انتخاب کردند. پاکت اخبار رو دادم به یه کدومشون و گفتم باز کن و بخون 📨
" از این بعد، بودجه پیشگیری وزارت بهداشت، حذف ❌
دوربین های جاده ای و چراغ های راهنمایی رانندگی هم حذف ❌
استفاده از آفت کش ها تو کشاورزی ، حذف ❌
استفاده از قفل و دزدگیر تو ماشین ها هم ، ممنوع ⛔️
میخوندن و هر لحظه تعجبشون بیشتر میشد، وا مگه میشه؟!😳
" خب! نظرتون در مورد این اخبار چیه؟"
" خیلی عجیبه 🤯
اصلاً منطقی نیست .مگه میشه همه اینها نیاز و واجبه؟"
" به نظرتون دلیل این تصویب این قانونها چی بوده؟"
" نمیدونیم !🤔
شاید منفعت شخصی
شاید بیفکری
ما که هیچ دلیل منطقی براش پیدا نمیکنیم"
" خب پاکت دوم رو باز کنید. اونجا دلیل تصویب این قانونها را مسئولین توضیح دادند."
پاکت رو باز میکنن و میخونن.
" مسئولین اعلام کردند به علت هزینههای بالا ، این مواردِ پیشگیری حذف شده و در صورت بروز اتفاق و بحران و تصادف و سرقت و بیماری، همان زمان به فکر چاره میافتیم."
" خب حالا نظرتون چیه؟ "
" اصلاً منطقی نیست. مگه میشه بزاریم اول دزدی و تصادف بشه بعد بریم مشکلو حل کنیم؟
یا بزاریم مردم مریض بشن بعد بریم درمان کنیم؟
خب اصلاً شاید اون موقع دیگه درمانی وجود نداشت و بیماری کشنده بود.
تازه هزینهای که باید برای درمان بدیم چند برابر هزینه پیشگیری هست. "
" خب پس به نظرتون فکر میکنین پیشگیری کار بسیار عاقلانه ای هستش ، درسته؟ "
" معلومه خیلی واضحه "
" ولی عدهای معتقدند که هزینه برای پیشگیری اصلاً پول هدر دادن هست . چه نیازیه اصلا ؟
پولی که برای پیشگیری صرف میکنیم بریم تو جاهای دیگه خرج کنیم.
مثلاً میگن که چرا باید الان کمک کنیم به لبنان و فلسطین ، که دشمن به سمت مرزهای ما نیاد؟ خب میذاریم هر وقت دشمن اومد تو کشورمون جنگ شد، همون موقع میریم باهاشون مبارزه میکنیم. "
یکی از دخترا گفت خب آخه فرق میکنه
" چه فرقی میکنه؟ "
" خب اینکه یه جای دیگه جنگه بعد ما بریم خودمون رو قاطی کنیم به نظر من جالب نیست."
" یعنی تو بحث امنیت پیشگیری نیاز نیست؟ "
" خب چرا ولی ... "
" تو اینکه اسرائیل دشمن ایرانه و هدف اصلیش ایرانه شک داری؟ "
" نمیدونم راستش 🤷♀ من اصلاً از این چیزا سر در نمیارم بلد نیستم "
" توی اخبار هم نمیبینی؟ تو فضای مجازی ؟ "
" نه اصلاً پیگیری نمیکنم "
" تو خانواده چی؟ اطرافیان؟ اقوام؟ صحبت نمیکنن؟ "
" یه بار توی جمع صحبت شد، اصلاً دعوا شد، برای همین گفتیم دیگه صحبت نکنیم از این چیزا "
" خب خودت چی ؟ به عنوان یک انسان دوست نداری بدونی واقعیت چیه؟
چی درسته چی غلطه ؟
میدونی هزینه ۸ سال جنگ تحمیلی که تو ایران اتفاق افتاد چقدر بود برای کشورمون؟ حالا آمار شهدا و جانبازان دیگه بماند!
اگه بشه با یک هزینه خیلی خیلی کمتر جلوی اون اتفاق رو گرفت به نظرت عاقلانه نیست ؟ "
صحبت میکردم و گوش میداد و لابه لاش سوال میپرسید.
دوستاش هم جواب میدادن و با من همراهی میکردن.
گفتم میخوای آلبوم عکسها رو هم ببینیم؟ گفت آره
عکسها رو گذاشتم جلوشون .
گفتم این عکسا شما رو یاد چی میندازه؟
" وای دوران سخت کرونا!😭😫
" از اون دوران چی تو ذهنتون میاد؟ "
" اضطراب
استرس
قرنطینه
مدرسههای مجازی
دور شدن از اقوام
ماسک زدنهای لعنتی
هر روز آمار مرگ و میر
هر روز خبر موج جدید
بیکاریها ، بیپولیها
جشن و عروسی و مهمونی همه تعطیل "
" خیلی سخت بود، آره؟ "
" وحشتناک بود "
" خب اگه برگردی به سال ۹۸ قبل از کرونا و میگفتن میشه با هزینه کم ، جلوی شیوع ویروس رو گرفت ،حاضر بودی این مبلغ رو هزینه کنی؟ "
" ۱۰۰ درصد ، هر چقدر می تونستم حاضر بودم بپردازم "
" حالا چی ؟ برای کشیده نشدن جنگ به خاک ایران حاضری هزینه بدی؟"
" نمیدونم، حرفاتون منطقیه، احساس میکنم باید برم خونه و به حرفاتون فکر کنم. "
" خیلی ممنون ،دیگه وقتتونو نمیگیرم. "
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت
#مادرانه_سبزوار
#حزباللهزندهاست
#شهیدسیدحسننصرالله
#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
هدایت شده از خبرگزاری فارس
بهنام سبزوار، به یاد فلسطین!
🔹وقتی مغولها به ایران حمله کردند و با غارت و کشتار، شهرها را تصرف کردند، بعضیها گفتند: نباید به متجاوزان اعتراض کرد. وقتی تسلیم شدنمان را ببینند، آسیبی به ما نمیزنند. آنها سکوت کردند اما مغولها به هیچکس رحم نکردند. اهالی سبزوار اما با بیل و کلنگ به جنگ مغولها رفتند. گرچه بسیاری از آنها کشته شدند اما سرانجام مقاومتشان، به حکومت مغولها پایان دادند.
🔹حالا چند قرن بعد از واقعه «سربداران» سبزواری، جمعی از بانوان این شهر در تشکل «مادرانه»، از روحیۀ ظلمستیزی پیشینیان خود مدد گرفتهاند و با طراحی چالشهای متنوع، تلاش میکنند مردم را بیشتر با جبهۀ مقاومت پیوند دهند.
🔹چالش کالسکه، کلید و مقلوبه، تعدادی از چالشهای این گروه برای تبیین مسئله فلسطین بوده.
🔹«شهین و مهین» چالش ابتکاری این روزهای مادران فعال سبزواری است که با روایت قصه یک گندهلات و ۲ خواهر به نامهای شهین و مهین، به این سوال جواب میدهد که «سبزوار چه ربطی به دعوای فلسطین و اسرائیل دارد!»
🔗شما هم میخواهید بدانید چه ربطی دارد؟
اینجا را بخوانید
@Farsna
🚩🏴من امروز دخترم رو اینطوری راهی مهدکودک کردم...
بعد از اینکه اخبار اعلام کرد، سید مقاومت را شهید کرده اند، همه حال بدی داشتند.
بعضی ترسیده بودند از جسارت دشمن،بعضی خشمگین بودند از وقاحت دشمن، بعضی غمگین بودند از شهادت سید حسن و بعضی ناراحت بودند از زندگی روزمره خودشان و...
با خودم گفتم میتونم حداقل یک دیس حلوا بپزم که دخترم، فاطمه به پیش دبستانی ببرد.
حداقل کمی حواس بقیه جمع میشود...کمی فضای روزمرگی تحت تاثیر قرار بگیرد.
صبح که شد، زودتر بیدار شدم و بساط حلوا رو به پا کردم.
تند تند آرد را تفت میدادم و مواد را یکی از بعد از دیگری اضافه میکردم.
حلوا که پخته شد، کشیدم در ظرف و تزیین کردم.
عکس سید حسن را هم چسباندم به دیس حلوا و دادم دست دخترکم و راهی اش کردم.
با خودم به عکس العمل های احتمالی مربی ها و کسانیکه او را در مسیر میدیدن فکر میکردم...
تا اینکه بعد دو سه ساعت دیدم از کانال پیش دبستانی دخترم پیامی آمد. کانال را که باز کردم، دیدم مربی ها میزی با رومیزی مشکی آماده کرده اند و شمع گذاشته و دیس حلوا را هم روی میز گذاشته اند. بچه ها همه کنار میز نشسته اند و ظاهرا برنامه ای برایشان تدارک دیده اند.
وقتی رفتم دنبال دخترم بابت حلوا کلی تشکر کردند.
خوشحال شدم که عکس العملشان مثبت بود.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت
#مادرانه_سبزوار
#حزباللهزندهاست
#شهیدسیدحسننصرالله
#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan