مدار مادران انقلابی "مادرانه"
#زاینده_است_چشمهی_زهرایی_رسول #باور_مكن_که_سورهی_کوثر_تمام_شد اواسط بارداری گفتند این بچه مشکل د
من و همسرم زار و نزار در مسیر بیمارستان علی اصغر بودیم که یکی از آشنایان تماس گرفت و با کلی گلایه میانههای صحبتش به من گفت: "دیدی خیالات برت داشته بود!
گفتی راه رفتن بچه رو از مادرش گرفتی.. پس چی شد؟!
این چه ارزشی داشت اگر قرار بود حالا به این روز بیفته؟!
از اول راه نمی رفت که بهتر بود..
سقط میکردی که بهتر بود.."
حال من خراب بود و خرابتر شدم.
رسیدیم به بیمارستان حضرت علیاصغر، دونفر دیگر از اقوام که در جریان ماجرا بودند هم زنگ زدند و جویای حال بچه شدند. وقتی فهمیدند چه اتفاقی افتاده، شبیه همان حرفها را زدند.
دلم خیلی شکست...
رفتیم اتاق دکتر آزمایشها و عکسهای پسرم را نشان دادیم. تا دیدند گفتند: "نخاع آسیب دیده، بخش مغز و اعصاب بستری بشه تا تزریق کورتون رو شروع کنیم."
تا قبل از این فقط قرص حاوی کورتون میخورد.
گفتم: "آقای دکتر، بچهام خوب میشه؟!"
گفت: "فقط دعا کن دستهاش حرکت کنه."
همسرم اجازه بستری کردن نداد. بچه را آورد و گذاشت داخل ماشین.
توی راه انگار داشت با خودش حرف میزد، یکمرتبه گفت: "خودت بخشیدی، خودت دادی، خودت هم نگهش دار... خودت هم برشگردون، ولی سالم سالم برگردون..."
شروع کرد به گریه. ماشین را گوشه خیابان پارک کرد و گفت: "بیا دوتایی باهم توی ماشین حدیث کسا بخونیم"
بعد از خواندن حدیث کساء گفت: "بیا برای ما، شما مادری کن..."
وسط دعا خواندن ما پسرم بیدار شد و مدام میگفت: "بستنی میخوام"
همسرم از ماشین پیاده شد و پسرک را گذاشت توی پیادهرو. گفت: "راه برو تا دم مغازه تا برات بستنی بخرم."
پسرم اصلا نمیتوانست روی پاهایش بایستد. به زمین میافتاد، گریه میکرد و میگفت: "من نخوام! نخوام!"
مدام من را صدا میکرد و میگفت: "نخوام..."
همسرم مانعم شد که پیشش بروم. پسرم چند دقیقه بعد مثل بچهای که تازه راه افتاده، راه رفت...
راه رفت و اصلا انگار دردی نداشته و به فاصله سه روز همه چیز خوب خوب خوب شد.
مادری کردن حضرت مادر که برای ما اثبات شد.
کاش رزق امسال ما افزون شدن این عشق و ارادت قلبی باشد و شیفتگی فرزندانمان به مادر اصلیشان...
#طلیم
با ما در *جان و جهان* همراه باشید:🌱
https://ble.ir/janojahan
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *