بیوقفه بیمقدمه هیئت گرفتنیست
هیئت گرفتنیست سعادت گرفتنیست
از موقع ورودیه تا آخر دعا
هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنیست
وضو میگیریم و سلام میدهیم و به توصیه ولیّ امرمان، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای پیروزی جبهه مقاومت میخوانیم و در سیزدهمین جلسهی حضور بر سر خوان کرامت اهل بیت علیهمالسلام، مهمان روایت «نَفَحات اُنس دانی ز چه روی دوست دارم؟» به قلم «آزاده رحیمی» میشویم.
به #روضه_روایت خوش آمدید.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۱
از طریق پیوند زیر میتوانید در گروه «روضه و روایت» عضو شده و وارد تماس گروهی شوید.
ble.ir/join/AJBxGBHAgm
#مداد_مادرانه
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
-111796480_2113116972.mp3
10.78M
رسانهی امام باشیم ...
«دشمنان نظام جمهوری اسلامی خیلی زود فهمیدند که با شیوههای سختافزاری نمیشود انقلاب را شکست داد؛ رفتند سراغ شیوههای نرمافزاری...
«مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم، مخصوص مردها نیست؛ شامل زنها هم میشود»؛ کاملاً درست است. یکی از امور مسلمین که باید به آن اهتمام ورزید، عبارت است از همین وسوسهها و تدابیر موذیانه و شیوههای دشمنیِ روشهای نرم و جنگ نرم برای انحراف از ارزشها در بسیاری از مسائل و عمدتاً مسائل مربوط به بانوان و زنان، که این را متوجّه باشید.»
🎵 تحلیلی بر بیانات رهبری
در دیدار با اقشار مختلف بانوان ۱۴۰۳/۹/۲۷
#بیست_و_چهارمین_جلسه_امامخوانی
#اهتمام_به_امور_مسلمین
#دیدار_با_بانوان
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
#نشستـمجازی
پیامبر اکرم (ص): من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.
«هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.»
✓ یکی از دغدغههای اصلی ما در مجموعهی مدار مادران انقلابی، بحث شناخت امام و قرار گرفتن در مسیری ست که امام برای تعالی انسان، به ما نشان میدهد.
بنابراین؛ یکی از موضوعات برنامهی چهارشنبهها #سلسلهـنشستـامامـشناسی است که ماهی یک بار به آن میپردازیم إن شاالله.
این هفته، «چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت ۱۰ صبح»
در خدمت «خواهر عاطفه محمد باغبان»
پژوهشگر و مبلّغ منظومهی فکری امام خامنهای
با موضوع «اسلام زنده؛ اسلام مرده» هستیم.
إن شاالله جلسهی مفیدی جهت آگاهی بخشی و معرفت افزایی هر چه بیشتر ما باشد.
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
#نشست_مجازی "زن و مرد از لحاظ ارتباطات معاشرتی، محدودیّتهایی دارند؛ این جزء خصوصیّاتی است که اسلام
گزارش_داده_کاوی_پیرامون_مساله_حجاب_4_دی1403_1.pdf
2.01M
گزارش داده کاوی پیرامون مسأله حجاب
نشست چیستی و چرایی قانون عفاف و حجاب
خواهر محدث تک فلاح
چهارشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۳
#نشست_مجازی
#سلسله_نشست_زنـدر_هندسهـانقلابـاسلامی
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
گزارش داده کاوی پیرامون مسأله حجاب نشست چیستی و چرایی قانون عفاف و حجاب خواهر محدث تک فلاح چهارشن
وظیفه ما در قبال قانون عفاف و حجاب چیست؟.mp3
5.06M
#پادپخش
وظیفهی ما در قبال قانون عفاف و حجاب
✓ بخشی از نشست چیستی و چرایی قانون عفاف و حجاب
خواهر محدث تک فلاح
چهارشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۳
#نشست_مجازی
#سلسله_نشست_زنـدر_هندسهـانقلابـاسلامی
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
#نشست_مجازی
"اگر جامعه دارای ولایت شد، چه میشود؟... در یک کلمه بگویم: مردهایست که دارای جان خواهد شد. همین یک کلمه کافیست."
امام خامنهای ۱۳۵۳/۰۷/۲۱
مدار مادران انقلابی، برگزار میکند:
چهارمین نشست از سلسله نشستهای امام شناسی
با موضوع:
اسلام مرده؛ اسلام زنده
مهمان: خواهر عاطفه محمدباغبان
پژوهشگر و مبلغ منظومه فکری امام خامنهای.
چهارشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۳ - ساعت ۱۰ صبح
در نرمافزار قرار:
https://gharar.ir/r/2ebeab9f
منتظر شما عزیزان هستیم.
#سلسله_نشست_امام_شناسی
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
#نشست_مجازی "اگر جامعه دارای ولایت شد، چه میشود؟... در یک کلمه بگویم: مردهایست که دارای جان خو
خانم باغبان ۱۲ دی ماه.m4a
33.94M
#صوت
چهارمین نشست از سلسله نشستهای امام شناسی
با موضوع: اسلام مرده؛ اسلام زنده
مهمان: خواهر عاطفه محمدباغبان
پژوهشگر و مبلغ منظومه فکری امام خامنهای
چهارشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۳
بخشی از نکات جلسه:
🔸 اسلام مثل مردهای هست که با اصل ولایت جان میگیرد.
🔹 حدیث داریم، اگه مردی تمام شبها تا صبح بیدار بماند، و تمام طول سال، روزها را روزه بگیرد، ولی ولایت نداشته باشد تمام اعمالش بیهوده و بی ثمر هست. نه تنها از لحاظ اخروی هست بلکه در همین دنیا هم از لحاظ اجتماعی بی ثمر هست.
🔸 فکر میکنیم ولایت یعنی صرفا محبت و اعتقاد داشتن به اهل بیت. یک وجه مشترکی بین همه معنای لغوی ولایت هست، اتصال، همبستگی، پیوستگی هست، حضرت آقا معنی ولایت رو پیوستگی بیان میکنند.
✓ ابعاد ولایت:
🔹 بُعد اول: پیوستگی بین شیعیان یا پیوندهای داخلی اعضای یک جامعه.
🔹بُعد دوم: گسستگی از جبهههای خارجی. به شکل فرا دست بودن باهاشون ارتباط داشته باشیم، نباید به ما تسلط داشته باشند.
🔹بُعد سوم: عامل پیوستگی بین افراد و عامل گسستگی با افراد غیر خودشون، رهبر جامعه و تشکیلات هست. پيوستگي ولی یعنی چی؟ پیوستگی فکری و عملی با ولی داشته باشیم.
#نشست_مجازی
#سلسله_نشست_امام_شناسی
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
خدایا؛
در لیلة الرغائبت؛
دلها و جانها و نیتهایمان را وصل کن به دریای بیکرانهی رحمتت...
و همچون سردار دلها که عزت را از تو طلب کرد و ابهت دشمنان، لحظهای پاهایش را در راه تو سست نکرد، به ما نیز همت و توان و توفیق عملِ خالصانه، برای لگدمال کردن هیمنهی آمریکا و اسرائیل عنایت فرما.
و نگذار فریب کفار و منافقین، لحظهای ما را از مسیر حق و مقاومت خارج کند.
و به ما همت و توان و توفیق بندگی عنایت فرما تا همچون شهید تهرانی مقدم که آرمانش نابودی اسرائیل بود، تا نابودی کل استکبار لحظهای آرام ننشینیم و جانهایمان را در راه استقرار حکومتت بر کل عالم، فدا کنیم.
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
تصمیم قلبی
آجرهای زرد سهسانتی با کاشیهای سنتی گُل و بوتهدار سرمهای و سبز و زردرنگ، چشمنواز است. مخصوصا اگر حاشیه محراب با آیه قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ .... تزئین شده باشد. تصور کن همهی اینها جمع شود در مسجدی نقلی که چند پله و پرده و درِ شیشهای، همهجایش را به هم دوخته و فرش سجادهای کرم و آبیرنگ زیر پا دیده شود. اما من تصویری زیباتر از اینها سراغ دارم و آن محمدطه شش سالهای ست، با لباس راه راه افقی، وقتی کنار مردی که پدرش نیست، چهارزانو نشسته و گوش جان میسپارد به کلام روحانی هیئت، چشم در چشم او. صحنهای که جای سَرانداختن روایتهای دلبری دارد.
فاصلهام با محمدطه زیاد است. چشمانم را ریز میکنم تا بهتر ببینمش. در زومترین حالت دوربین گوشی، عکسی از او میگیرم. مادری که کنارم نشسته بر سینه میکوبد و قربان صدقه پسرش میرود.
محو محمدطه هستم که متوجه میشوم ریحانه صحن مسجد را با کلاس ژیمناستیک اشتباه گرفتهاست. در میان مادر و بچههای ریز و درشت بالا و پایین میپرد. دل پرده را میلرزاند و با دخترعمهاش قسمت زنانه و مردانه را به هم میدوزند. لبم را میگزم و به اطرافم نگاه میکنم. شتاب میگیرم ولی به آنها نمیرسم، نه خودم و نه صدایم. با همهی هیجانات برونریزی شده دخترم، ما هیچ کارت قرمزی دریافت نمیکنیم. همه چیز عادیست و شاید همین است دلیل دلبستگیام به هيئت ماهانه و خانوادگی حصنالزهرا.
پیش از سخنرانی و مولودیِ روزِ مادر، گعده مادرانه برپا میشود. مادرها در جایجای گعده از این طرف و آن طرف حرف نمیزنند. حرفهایشان حول مقاومت، واحد است. خانم موسوی از سفر خود به لبنان میگوید: «اینکه مردم لبنان و اعضای حزبالله چطور با خون دل پای کار مقاومت ایستادگی کردند و مقاومتِ نظامی تنها یکی از شاخههای مقاومتِ حزبالله و لبنان بوده.»
گرم صحبتهای خانم موسوی هستم که گریههای حلما باعث میشود بلند شوم و قدمهایم را به اتاق بچهها تندتر کنم. بچهها به کمک مربیِ خوشرویی مشغول ساخت پرنده هستند. پرندهها هم با باز و بسته کردن پرها در حال ذکر. حلما حالا خیالش راحت است که کنارش نشستهام. چشمانم که به کاردستی دخترها میافتد انگار در رگم خون تازه میریزند. بغلشان میکنم و گونههایشان را میبوسم. تک تک بچهها را برانداز میکنم و به آینده آنها خیره میشوم. بعدا فهمیدم در اتاق طبقه بالایی هم با ماکارونیهای پخته رنگی کاردستی درست کردهاند.
صدای سرود از بلندگوی مسجد، زنگ پایان انواع کاردستی را مینوازد. بچهها که حالا در چند ردیف کنار هم ایستادهاند، از عمق جان شعر میخوانند و حرکات خانمِ جوانِ روبهرویشان را تکرار میکنند. بعد از سرود و عکس دستجمعیِ بچهها، وقت رویارویی بچهها با بیست کیک خانگی است، که حالا به قطعات کوچکتر با خامه صورتی گلداری تقسیم شدهاند و کلمهی تصمیم قلبی به همراه دو قلب کوچک روی میز خودنمایی میکند. بیتفاوت از کلماتِ روی میز، هر کدام تکه کیکی برمیدارند و باز هم اتاق بازی و عموزنجیرباف و خندهی معصومانهای که تمامشدنی نیست.....
نفس عمیقی میکشم که ریههایم از عطر قرمهسبزی صحن مسجد پر میشود. به نظر میرسد تا پاسی از شب مهمان هیئتیم. خانمی مهربان با سینی بزرگ چای به سمتم میآید و میگوید: «مخصوص چای نخوردهها.» مردمک چشمانم میخندد.
گوشی را از کیف بیرون میآورم تا ببینم ساعت چند است که قلابم به عکس محمدطه گیر میکند. دوست داشتم بدانم تصمیم قلبی او چیست؟ یعنی نشستن پای منبر روحانی هیئت و شنیدن از تفکر مقاومت برایش از اتاقِ بازی و کاردستی ماکارونی و پرنده شیرینتر است؟ نمیدانم. محمدطه همهی معادلات ذهنیام را به هم ریخته است. شاید هم او مثل شهیدان همسن و سالش در دیرالبح و رفح و غزه و لبنان باور دارد که جبههی مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود شود. مقاومت یک ایمان است. یک تفکر است. یک تصمیم قلبی و قطعیست. (بیانات امام خامنهای، ۱۴۰۳.۹.۲۱)
شاید تصمیم قلبی مادر پیش از تولد پسرش، نذر محمدطه برای پیروزی حزبالله بوده است.
🖊 فاطمه شعبانی
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
روایت روضههای ما
شمعهای مشکی را در شمعدانهای لاله قرمز گذاشتم. سیبهای سرخ را در سینی مسی گِرد چیدم و گلهای داوودی سفید را داخل گلدان بلور.
شیرینیها را که در ظرف میچیدم یادم آمد بیانات رهبر را پیرینت نگرفتهام.
تا آمدن مهمانهای روضه یکی دو ساعتی وقت داشتم. سرمای هوا بود یا آلودگی نمیدانم، هر چه بود ساعت یک ظهر چهار تا خیابان را پیاده بالا رفتم تا یک دفتر فنی پیدا کردم که باز باشد و بتوانم پیام رهبر به کنگره هفت هزار زن شهید کشور را روی کاغذ چاپ کنم.
در این چند سال که دوستان مادرانهای، مقید به خواندن صحبتهای آقا بودند و جلسات بیاناتخوانی را با جدیت پیگیری میکردند هیچ وقت حوصله نکرده بودم همراهشان شوم.
نهایت تلاش من این بود که عناوین و گزیدههای هر سخنرانی را از اخبار بشنوم.
اما اولین بار که در نشست فعالین مادرانه، گعده بیاناتخوانی را تجربه کردم لذت خواندن متن سخنرانی به دلم نشست.
در آن جلسه، متن سخنرانی رهبر در دیدار با شعرا را خواندیم. مطالب را دستهبندی کردیم و نمودار کشیدیم.
کار شیرین و جذابی بود.
مرتبه دوم وقتی بود که برای جلسه روضه دعوت شده بودیم منزل یکی از دوستان مادرانهای!
حدیث کسا را دور هم خواندیم. استکانهای چای که جمع شد، زهرا چند برگ کاغذ و خودکار آورد و لینک بیانات را فرستاد در گروه.
محتوای روضه، خواندن صحبتهای رهبر بود.
آنجا هر دو سه نفر با هم گروه کوچکی شده بودیم. یکی متن را از روی موبایل میخواند و دیگری روی برگه نکات را مینوشت و دستهبندی میکرد. هر چه پیش میرفتیم بیشتر ذوق میکردم و هر بار بلند میگفتم: «وای این جمله عالیه، چقدر دقیق!»
آن روز بود که مهر الگوی سوم زن به دل من هم نشست و در دسته علاقهمندیهایم قرار گرفت.
حالا اما اولین بار بود که میخواستم در روضه خانگیمان بیاناتخوانی داشته باشیم. شب قبل فکر کرده بودم چطور میشود حواس مهمانها را به بحث جمع کرد؟ ترسیدم اگر قرار شود از روی گوشی بیانات را بخوانیم، حوصلهشان نکشد و همانطور گوشی بدست گروههای مجازی را چک کنند و دل به بحث ندهند!
به ذهنم رسید متن سخنرانی را پیرینت بگیرم و دست مهمانها بدهم که تمرکزشان بر بحث ببشتر باشد.
بر خلاف انتظارم مهمانها همگی سر وقت آمدند! جلسه را با قرائت آیات ابتدایی سوره واقعه شروع کردیم و بعد از آن حدیث کسا خواندیم.
حضور دوستان مادرانهای باعث دلگرمیام بود که طرح بیاناتخوانی را شروع کنیم. از مرضیه خواستم تا من به اتاق بچهها سر میزنم و سامانی میدهم درباره روضههای بر مدار حضرت زینب سلامالله توضیح بدهد. خانم همسایه فکر کرده بود شاید جلسه مخصوص مادرانهایها است و نباید میآمده!
لبخند رضایت که روی صورت مادر همکلاسی مطهره نشست، فهمیدم مرضیه کارش را خیلی خوب انجام داده.
دور هم گرد نشستیم و شروع به خواندن خطوط برگهها کردیم. یکی یکی نکاتی که جالب بود را بلند میگفتیم و دربارهاش حرف میزدیم.
از زنانی که تماشاچی نبودند و قدم در راه عمل گذاشتند و در نقش معماران ایران جدید ظاهر شدند.
صدای خنده و بازی از اتاق بچهها بلند شده بود که به این جمله رسیدیم:
زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود.
با لیلا و محدثه خندیده بودیم و اعلام کرده بودیم چند تا صحبت دیگه از حضرت آقا بخوانیم تمام عناوین برنامههای مادرانه کدگشایی میشود!
معصومه سینی چای را که وسط حلقهمان گذاشت رسیده بودیم به اینکه: میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصهی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.
روی همین یک جمله میتوانستیم ساعتها بحث کنیم و حرف بزنیم.
صدای قرآن خواندن پیش از اذان مغرب که از مسجد کنار خانهمان بلند شد دوستان یکی یکی آماده نماز شدند. در حین وضو گرفتن و پهن کردن سجاده هنوز هم بحث درباره الگو بودن زن مسلمان انقلابی برای زنان جهان به گوش میرسید.
موقع خداحافظی یکی از مهمانان پرسید به نظرت میشه من هم هفته دیگه در منزلمون این مدل روضه را برگزار کنم؟
چشمانم برقی زد و با اطمینان جواب دادم چرا که نه؟! و قول دادم برای برگزاری روضهاش هر کمکی بتوانم انجام بدهم.
🖊 آزاده رحیمی
کانال روضههای بر مدار حضرت زینب (س)
در پیامرسان بله
@roze_madari
#روایت_روضه
#رسانه_امام_باشیم
#روضه_های_خانگی
#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه
#روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
www.madaremadari.ir
ble.ir/madaremadary
eitaa.ir/madaremadary