eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
24هزار ویدیو
229 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سرود ولادت امام حسین امام سجاد حضر _عباس علیهم السلام -(چشمه ها جاری شدن بارونیه امشب مدینه هواش) بند1 چشمه ها جاری شدن بارونیه امشب مدینه هواش آسمون و کهکشونِ بی کرون زانو زده پیش پاش توی آسمونا امشب لب فرشته ترانه خونه جبرئیل واسه زیارت دل بیتابش داره بهونه اومده کعبه ی حاجات اومده روح مناجات ان یکاد و قل هو الله رو لب مادر سادات یاحسین بند2 ماه زیبای بنی هاشم رسید عالمی دیوونشه کار صدتا حاتم از امشب دیگه گدایی خونه‌ شه میخونه شلوغه امشب آخه رسیده ساغر سرشار مستمو دست خودم نیست میخورم امشب به در و دیوار اومده سید سالار اومده ساقی و سردار اومده باب حوائج آی گدا کاستو بردار یا ابالفضل ای یل ام البنین بند3 اومده بازم علی بن الحسین دلا چراغونیه افتخارِ کشور ایرانه که مادرش ایرونیه خنده رو لب حسینه آخه دوباره شده پسر دار از بهشت ملائکه گل میارن امشب برای دیدار باز رسیده شب میلاد اومده سید سجاد با نفس های بهاریش خونه دل شده آباد یا علی بن حسین بن علی شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مولا که دو چشم حیدری وا می کرد یک لحظه نظر به هر دو دنیا می کرد اما گهِ سِیر قامتت یا عباس با گردش سر، تـو را تماشا می کرد او با تو که تمرین منظم می کرد تصویر جوانی اش مجسم می کرد اما عجبا که ذوالفقار حیدر در پیش غضب‌های تو سر خم می کرد یک جلوه ز نور اهل بیت عباس است تکبیر سرور اهل بیت عباس است نامی که طلاکوب نمودست خدا بر تاج غرور اهل بیت عباس است 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قلم در صفحه وصف یاس بنویس شب عید است از عبّاس بنویس رقم زن وصف یار نازنین را گل نورسته ی امّ البنین را قلم بنویس ماه انجم است این ولایت را حسین دوّم است این قلم بنویس با میلاد خورشید رخ ماه بنی هاشم درخشید قلم بنویس خیر النّاس آمد گل امّ البنین عبّاس آمد برای یار حقّ یار آفریدند ابوالفضل علمدار آفریدند مدینه بار دیگر گشته گلشن امیرالمؤمنین چشم تو روشن خداوند تعالی گوهرت داد تعالی الله حسین دیگرت داد که مِهر و مه به یک دیدار دیده؟ دو یوسف بر سر بازار دیده به خورشید ولایت ماه دادند به ثارالله، ثارالله دادند زآغوش پدر، دامان مادر دلش پر می زند سوی برادر برادر گشته محو چشم مستش پدر گل بوسه بنهاده به دستش قمر پیش رخ آن ماه پاره قمر نبود بود کم از ستاره علی با فاطمه زآن گشت همسر که آرد مثل عبّاس دلاور در او می دید کو هستِ حسین است به خود می گفت این دستِ حسین است به چشم خویش دید آقائی اش را علم بگرفتن و سقّائی اش را به خود می گفت شیر از شیر باید به دست این پسر شمشیر باید ادب از دامن امّ البنینش شجاعت از امیرالمؤمنینش دل مادر به نورش منجلی بود نگاهش بر حسین بن علی بود زبس آن فاطمی خو را ادب بود کلامی با حسینش زیر لب بود به او می گفت عبّاسم فدایت گل زهرا گل یاسم فدایت پسر آورده ام یار تو باشد تن تنها علمدار تو باشد مهی آوردم ای شمس ولایت که دورت گردد و گردد فدایت لب جان بخش خود را باز کرده به گهواره سخن آغاز کرده که من یار وفادار حسینم علمدارم علمدار حسینم الهی اوست عشقم، اوست دردم پر و بالم بده دورش بگردم سلام ای یوسف مصر ولایت سرم، چشمم، تنم، دستم، فدایت غلام نجل زهرای بتولم قبولم کن، قبولم، کن قبولم تو را عبدو سپاهت را امیرم اگر چه طفل شیرم طفل شیرم مرا شیر شجاعت داد مادر وجودم را حسینی زاد مادر منم شعله غم تو پنج و تابم منم تشنه تویی دریای آبم مرا بر تو فدایی خوانده مادر مرا دور سرت گردانده مادر به شیری تشنه ی جام بلایم بود دل در هوای کربلایم وجودم از ولادت همدم توست دو چشمم عاشق تیر غم توست الا ای شیر زاد شیر داور حسین دوّم زهرا و حیدر کثیر السّجده ای و اشجع النّاس تو عبّاسی تو عبّاسی تو عبّاس تو جندالله اکبر را امیری تو در شب عابد و در روز شیری علمداری، سقّایت، پاسداری ادب، ایمان، شجاعت، بردباری مروّت، عشق آقائی ست از تو علمداری و سقّائی ست از تو تو ماه دامن امّ البنینی تو فرزند امیرالمؤمنینی تو پرچمدار احباب الحسینی تو جان زینبی باب الحسینی تویی دستی ولی دست خدایی زپا افتاده پا بست خدایی تو ذبح عید قربان حسینی تو پاره پاره قرآنن حسینی ولایت بوسه بر دست تو داده محبّت بر روی پایت فتاده عرب دیوانه ی ماه جمالت ادب یک لاله از باغ کمالت نیایش عاشق و دلداده توست نماز شب گُل سجّاده ی توست شفاعت سجده بر خاک تو آرد شجاعت انس با تیغ تو دارد چراغ آسمان گلدسته هایت وفا خشتی زایوان طلایت جوان مردی غلام آستانت تمام کربلا در داستانت تو رفتی پای در دریا نهادی مروّت را، ادب را، درس دادی به دریا قصّه ی تاب تبت ماند به قلب آب هم داغ لبت ماند تو در آیینه ی دریا، چه دیدی که آتش در دل آب آفریدی سرشک از دیده در دریا فشاندی دو دریا را به یک دریا نشاندی نخورده آب، چشمت بود بر آب گمانم عکس اصغر بود در آب جهاد و جنگ تو با نفسِ سرکش شراری گشت و دریا را زد آتش فدای همت و ایثار و صبرت که گردد آب دریا دو قبرت نه تنها اشگ «میثم» تشنه ی توست تو دریایی و عالم تشنه ی توست 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): آسمان جلوه ای اگر دارد از نماز شب قمر دارد شب ميلاد تو همه ديدند نخل ام البنين ثمر دارد آمدی و حسين قادر نيست از نگاه تو چشم بر دارد كوری چشم ابتران حسود چقدر فاطمه پسر دارد ای رشيد علی نظر نخوری شهر چشمان خيره سر دارد باب حاجات ، كعبه ی خيرات بر تو و قدو قامتت صلوات ای نسيم پر از بهار علی ماه در گردش مدار علی چقدر مشكل است تشخيصت تا كه تو می رسی كنار علی با تو يک رنگ ديگری دارد شجره نامه ی تبار علی دومين حيدر ابوطالب صاحب غيرت و وقار علی به شما ميرسد ذخيره ی طف همه ی ارث ذوالفقار علی ای علمدار و سر پناه حسين حضرت حمزه ی سپاه حسين كاشف الكربی و تمنا من دستهای هميشه بالا من تو بر اين خاكها بكش دستی اگر اين خاک زر نشد با من سر سال است مرد مسكينم مكش از دست خاليم دامن چقدر فاصله است ای دريا از مقام ظهور تو تا من تو بزرگ قبيله ی آبی تو غديری ، فراتی اما من خشكسالم ، كوير بی آبم روزگاری است تشنه ميخوابم كمرت جايگاه شمشير است لب تو جايگاه تكبير است سر ما را بزن همين امروز صبح فردا برای ما دير است هيچ كس روبه روت نيست مگر آن كسی كه ز جان خود سير است سيزده ساله حيدری كردی پسر شير بيشه هم شير است گيرم افتاده است روی زمين دست تو باز هم علمگير است پسر شاه لافتی عباس ای جوانی مرتضی عباس از نگاه كبوتری وارم به مقام تو غبطه ميبارم سر من را اگر بگيری باز به دو ابروی تو بدهكارم ارمنی هم اگر حساب كنی دست از تو بر نميدارم بده آن مشک پاره ی خود را تا برای خودم نگهدارم بی سبب نيست گريه ی چشمم حسرت صبح علقمه دارم با تمامی شور و احساسم آرزومند كف العباسم زلف ما را ز مشک وا نكيند لب ما را از آن جدا نكنيد پای ما را به جان خالی مشک در حريم فرات وا نكنيد دست بر زيرتان نمی آرد آبها اينقدر دعا نكنيد تيرها روی اين تن زخمی خودتان را به زور جا نكنيد تازه طفل رباب خوابيده جان آقا سر و صدا نكنيد تا كه از مشک پاره آب چكيد رنگ از چهره ی رباب پريد 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): باد از جانب صحرا خبری آورده آسمان قید نزولش خدمه باران است ابرهامان همه در معرض اشک شوق اند و زمین چشم به راه قدم باران  است بر روی خاک پر وبال ملائک پهن است از مسیر گذر اُمِّ بنین آمده اند همه دور سر این ماه پسر می گردند دست بوس پسر اُمِّ بنین آمده اند در توان چه کسی هست که با آمدنش خلق را وجه ی او سر به سجود آورده فاطمه بنت اسد اُمِّ اسد گردیده کودکی های علی را به وجود اورده خانه با آمدنش رونق بسیار  گرفت باغ را عطر گل یاس بهاری  کرده سالها منتظر آمدنش زینب بود روی او فاطمه سرمایه گذاری  کرده نه فقط شیعه به او باب حوائج گوید از دخیل نگهش گَبر مسلمان  گردد دست او پنجره فولاد همه ادیان است او اشاره کند ایران همه سلمان گردد 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
‌((سلام)) ■نخستین جلسه کلاس آموزش مداحی در سال 98 ازسری کلاسهای خیمه حسینی گلستان شهدا ■بصورت رایگان ■امروزدوشنبه 98/1/19 ■ساعت 3 بعدازظهر ■خیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان ■اهداء اشعار سرود میلاد امام حسین(ع) ■ذاکرین عزیز لطفا به ساعت شروع کلاس(3بعدازظهر) توجه فرمایند و رأس ساعت در کلاس حاضر شوند.
«قارون» هرگز نمی دانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند ما را به آسانی مستغنی میکند... و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است... و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید... و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید ... و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد ... بگونه ای زندگی می‌کنیم که حتی پادشاهان عصر هم اینگونه نمی زیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم ! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم ! خدایا قدرت شکرگوئی در حرف و عمل را به ما عنایت فرما🙏 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قرار بود دل من دوباره در زده باشد به رسم عشق به این خانواده سر زده باشد حسین اگر که نباشد بهشت , حق بده نوکر به ریشه های درخت دلش تبر زده باشد کسی که قصد حسینی شدن نموده نباید به بام سینه ی خود پرچم خطر زده باشد شنیده اند که میخواست مثل فطرس عاشق کبوتر حرمت نیز بال و پر زده باشد برای خاک کف پا شدن بناست که دستت به روی هر مژه ام مهر رفته گر زده باشد زمین کرب و بلایت اگر که آخر دنیاست همین که خاک کف پای توست تربت اعلاست بناست از دل عاشق زکات را بپذیرد و از دو دیده دو رود فرات را بپذیرد بعید هست که از آن کسی که نوکر او نیست خدای عزِّوَجَل هم صلات را بپذیرد میان عاشق و معشوق ; اشک راه نجات است حسین اگر که همین ارتباط را بپذیرد حسین رمز نجات است و کشته مرده ی عشقش شنیده اند که باید حیات را بپذیرد کسی که مهر نمازش ز خاک پای تو باشد قرار نیست دگر کائنات را بپذیرد زمین کرب و بلایت اگر که آخر دنیاست همین که خاک کف پای توست تربت اعلاست بگو به خلق جهان سرِّ بی کران شدنت را اگر که درک کنند ابتدای هر سخنت را از ابتدای تو تا روز حشر مردم عالم شنیده اند همیشه دم از علی زدنت را بنای خواندن روضه نداشتم ولی انگار ربوده است کسی از تن تو پیرهنت را ستاره ها همگی جمع میشوند که شاید کمی درست شمارند زخم های تنت را به احتمال قوی گم نمیشود کمی از تو اگر قرار دهد بین بوریا بدنت را قرار هست که زینب برات روضه بگیرد بناست خواهرت از داغ روضه ی تو بمیرد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دل از دست عشقت امانی ندارد بدون شما زندگانی ندارد قلم را تو دادی به دستم ولی قلم بی نگاهت توانی ندارد کبوتر شدم در هوای لطیفت نباشی دلم اسمانی ندارد هوادار عشق توام انچنان که وجودم بدون تو جانی ندارد پرستار تنهایی ام شعر و اشک است دعایم غم اب و نانی ندارد کسی که تو در قلب او خانه داری دگر هیچ دل ناگرانی ندارد چه خوب است پیری با تو حسین جان اسیر تو دیگر جوانی ندارد مگر میشود کربلایت نباشد مگر عاشقی امتحانی ندارد مسیر شما تا خدا هر چه باشد بجز روضه ها نردبانی ندارد چه اقبال خوبی ست اقبال ما شدیم عاشقت خوش بر احوال ما چه خوب است اینکه گدایی تان شده روزی عمر امثال ما دل اسمانی ما مال تو کمی تربت کربلا مال ما عجب روزگار غریبی شده تو میگردی انگار دنبال ما پر و بال معراج ما گریه است ملک هم ندارد پر و بال ما نفس در نفس پر شده از شما شب و روز و هر ماه و هر سال ما فرشته بسی غبطه ها میخورد به اشک شب روضه بر حال ما جدایی از کربلا را چرا نوشتند بر برگه فال ما دل بی شما مثل مشتی گل است گل زیر پایت بهشت دل است حسینیه ای دارم از اشک و اه که از هر چه غیر از شما غافل است از این سجده ها ما مسلمان شدیم در ان قبله ای که به تو مایل است در این روزهایی که به روزن است دل ما به دیوانگی شاغل است چه خوشبخت هستیم ما نوکران که اقایی ما در این منزل است نماز مسافر شبیه دلم شکسته فقط کربلا کامل است به ناز نگاهت کنار امدم کنارت نباشم نفس مشکل است دلم مثل فطرس پرش سوخته نگاهم نگاه تو را سایل است ببین حال فطرس چه بهتر شده ملک بود و حالا کبوتر شده کبوتر شده در هوای شما که از هر فرشته اگر سر شده و این ارتفاعی که او میپرد فقط بر پر او مقدر شده پر از اسمان است نامت حسین زمین با تو یک عرش دیگر شده به این چشم هایی که از کودکی به محراب در روضه پر پر شده به این سینه هایی که از شدت کبودی عشقت معطر شده به این قلب ها که پلاک تو اند اگر اربا اربای اکبر شده به این حنجری که علی اصغری ست که اتشفشانی مصور شده به این چهره هایی که تب خال زد ز خورشید بر نیزه دلبر شده به ان خواهری که پس از کربلا نگهبان نخ های معجر شده فزون گشته عسر و هرج یا حسین دعا کن برای فرج یا حسین ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآ . تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد توحید در نهایتِ خود آشکار شد با روی کار آمدن رویت،آفتاب؛ از کار سَروَری جهان برکنار شد اینگونه صبح سوم شعبان به خاطرت هر سال از طلوع خودش شرمسار شد یعنی که با طلوع تو پنجاه و هفت سال خورشید در غروب خودش خانه دار شد با علت سپید و سیاهی چشم تو پلکت دلیل گردش لیل و نهار شد درمجلسی که گیسوی تو درس میدهد بوی بهار موی تو شرح بِحار شد نام حسین پهن شد و بین سین آن جبریل شد زمینی و فُطرس شکار شد ترویج گشت در شب میلادت این مَثَل گاهی گلی بهانه ی فصل بهار شد گفتم «حسین» پس همه‌ی قُم قُمار شد گفتم «حسین» مِی وسط خُم خُمار شد با یا غفور و یا احد و یا صمد نشد با «یاحسین» نَفْس ولیکن مهار شد «وحشی بافقی» اگر «اهلی» شد از تو شد «انسانی» فخیم غمش «سازگار» شد هم یا حسین بوی «گلاب وگل» آفرید هم یا حسین ریشه ی «نخل» چهار شد مجبور بودم از تو بگویم در این غزل این جبر درنهایتِ امر،اختیار شد دستی که سجده تکیه برآن کرد پیش تو درکربلا ز خاک درآمد مِنار شد نگذاشت هیچگاه عبا روی دوش خویش هرکس به روضه ی علی اکبر دچار شد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): منم عاشق و مبتلای حسین عروجم فقط کربلای حسین غریبه شدم بادوعالم ولی شدم تا ابد آشنای حسین نوشته روی صفحه قلب من شده آفر‌یده برای حسین فدایم فدایم فدای حسین گدایم گدایم گدای حسین نمی ارزد عالم بدون حرم نمی ارزد عالم ورای حسین خدارا فقط شاکرم روزوشب نفس می کشم در هوای حسین بزرگان عالم همه نوکرند درخانه بچه های حسین حسینی بمان و حسینی بمیر امیری حسین و نعم الامیر به فطرس بگو بالت آورده اند دوباره سرحالت آورده اند تمام ملکهای درعرش را دراین لحظه دنبالت آورده اند حسین آمده تا شفایت دهد ازاین پس به اجلالت آورده اند بگو آی نوکر،غلامیش را قبولی اعمالت آورده اند تورا تاابد مقتدا یاحسین جهان را پر شالت آورده اند من از کودکی ام پدر مادرم مرا سمت تمثالت آورده اند مرا دست برسینه تاخانه ات همیشه به این حالت آورده اند من از اولش در پناه توام غلام غلام سیاه توام به عرشم‌رسانده ست خاک‌درت نفس های هردم‌گدا پرورت تووقتی که بانی مجلس شوی خدا می نشیند سر منبرت گمان می کنم ساختند عرش را زخاک قدوم علی اکبرت کسی که بزرگ دوعالم شده شده قبل از آن نوکر اصغرت به رسوایی اش معترف بود شام که ویران شد از برکت خواهرت خودت روز محشر نظرمی کنی قیامت بپا می کند نوکرت تودستی که  باشد بسویت دراز کرم‌می کند فاطمه مادرت همه‌دست در دست هم داده اند که بالا بماند در عالم سرت سرم را فدای سرت می کنم پسرهام‌را نوکرت می کنم به مدح تو لوح و قلم ساختند به دست تو جودو کرم ساختند برای علمداری خیمه ات برای ابالفضل علم ساختند توو زینبت را برای علی دقیقا شبیه بهم ساختند یقین از دم‌یاحسین و حسن دودم بهر تیغ دودم ساختند تورا اوج اوج همه اوج ها مراهم غبار قدم ساختند حسینیه های تو را تا ابد همان سایه های سرم ساختند همه واقفند اینکه از اولش به عشق تو اصلا حرم ساختند گدایی این خانه کار من است غلامت شدن افتخار من است نباشد سری از تو سردار تر نباشد دلی از تو دلدارتو گرفتارتو هستم وبازهم می ارزد که باشم گرفتار تر نداری تو در آسمان و زمین کسی مثل زینب وفادارتر قسم‌میخورم که نداریم ما  کسی رازعباس علمدار تر کسی که غلام غلامت نشد الهی شود خارتر خارتر به بازار عشق و ارادت به تو خدای تو باشد خریدار تر بجایش مراکربلامی بری نگاهم شد از گریه هربار تر من از کودکی عاشقت بوده ام قبولم‌نما گرچه آلوده ام چرا نیزه ها باتو لج می کنند بگو که چرا باتو لج می کند بدون شک اینها که باتو بدند سرمرتضی باتو لج می کنند الهی بمیرم که خولی و شمر سر نیزه را باتو لج می‌کنند تووقتی که افتاده ای برزمین نزن دست و پا باتو لج می کنند تو به اسب ها آب دادی ولی همه نعلها باتو لج می کنند چرا سی هزاران نفر پشت هم هجابه هجا باتو لج می کنند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مستی از جام تو سرمنزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوة دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم دردبیچارة این لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدارا عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبة دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوة یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغروپیمانه حسین هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ مارا به حریم تو نموده راهی نوکر خانة تو عارفِ بالله شود علی اکبربشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصة خاطرخواهی زلف ِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردودل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خودرا دریاب اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدند بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چواویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯