eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
23.8هزار ویدیو
223 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای بانی هیئت اباعبدالله احیاگر نهضت اباعبدالله ما را به برادرت سفارش بنما ای خواهر حضرت اباعبدالله ای آنکه تویی زینت مولا، زینب ای نائبه حضرت زهرا، زینب مانند مدافعان کویت ای کاش من هم بشوم شهید تو یا زینب با خطبه ی خویش آتش افروخته ای کاخ همه ی ستمگران سوخته ای در وصف تو فرمود علی بن حسین: تو عالمه ی درس نیاموخته ای اگرچه ماتمش عظماست زینب بسان کوه پابرجاست زینب مصیبت های او پایان ندارد همیشه یاد عاشوراست زینب ✍ . 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
🕯🥀🍂 🥀 مصیبت هم گریبان‌چاک‌زد از داغ هجرانش که او ام‌ّالمصائب بود جان ما به قربانش قیام کربلا مدیون صبر و خطبه‌های اوست مصفا کرد نهضت را به اشک همچو بارانش شکست و خم شد و افتاد از پا باغبان عشق که در یک روز پرپر شد همه گل‌های بستانش چو حیدر خطبه‌خواند و کرد ویران کاخ‌ظالم را زبان حقّ او شد پیش دشمن تیغ برّانش به‌ظاهر دست او در بند ظلم و کینه بود اما جهان ظلم و جور و کینه شد در بند زندانش پس از داغ برادر میل آب و نان نبودش هیچ که اشک چشم شد آب و فغان و ناله شد نانش چنان با تار و پود جان او ممزوج بود ایمان که ایمان کرده صد اقرار بر توحید و ایمانش حیا و حجب و عفت وام‌دار چادر پاکش شکیب‌و صبر و مهر و قهر در خیل‌غلامانش ندارد مثل و مانندی، به آه سینه‌اش سوگند زنی چون او نمی‌آید، به گیسوی پریشانش سلام ما بر آن قلب صبور و جسم رنجورش درود ما بر آن عزم و قیام و عقل و عرفانش خدایا، ما فدایی‌های راه و مکتبش هستیم به‌زودی قسمت‌ما کن شهادت پیش‌چشمانش 📝 محمدتقی عارفیان سلام‌الله‌علیها 🥀 🕯🥀🍂 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
حس می‌کنی زمین و زمان گریه می‌کنند وقتی که جمع سینه‌زنان گریه می‌کنند این سو داغ اکبر و آن سو غم حبیب در ماتم تو پیر و جوان گریه می‌کنند این سیل، سیل اشک عزادارهای توست چون ابر با تمام توان گریه می‌کنند تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ما شبیه زنان گریه می‌کنند با یاد آن نماز جماعت که خوانده‌ای گلدسته‌ها اذان به اذان گریه می‌کنند در ماتم اسارت زینب عجیب نیست سرها اگر به روی سنان گریه می‌کنند ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
🌹جانم فدای زینب(س)🌹 هر زمانی یاد زینب میکنم از ته دل ناله بر لب میکنم یاد سوز ناله اش در کربلا از جگر می سوزم و تب میکنم 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
«گر دل شنود صدای زینب دیوانه شود برای زینب»* محبوب خدا و اهل بیت است هر کس که شده گدای زینب سلطان اجابتِ دو عالم شد ملتمس دعای زینب دیدیم رضای پنج تن را در آینه‌ی رضای زینب عباس و علی اکبر و قاسم جان همگی فدای زینب اطفال تمام شیعیانند قربانی بچه‌های زینب چشمان فلک ندیده داغی جانسوزتر از عزای زینب خون گریه کند بقیة الله در روضه‌ی کربلای زینب آرام دل تمام دنیاست چون ذکر خدا صدای زینب سر می‌شکند ز داغ یارش هر کس که شد آشنای زینب می‌گفت سری بریده با چشم: من را بزنید جای زینب ✍ * بیت از مرحوم حاج احمد آرونی(آرام دل) 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
. زينب و كوچه و بازار ؛ خدا رَحم كُند زينب و شاميِ بي عار ؛ خدا رَحم كُند زينب و بي احتراميّ يهودِ شامي زينب و حلقه ي اَشرار ؛ خدا رَحم كُند زينب و دشمنِ هيز و ماجراهايِ كنيز زينب و مجلسِ أغيار ؛ خدا رَحم كُند زينب و حَراجِ گوشواره ، حَراجِ مَعجر ... در برِ چشمِ علمدار ؛ خدا رَحم كُند زينب و محلّه ي بَرده فُروشان و غمِ ... آنهمه چشمِ خريدار ؛ خدا رَحم كُند زينب و نامَحرمان ، زخمِ زبانِ شاميان زينب و اينهمه آزار ؛ خدا رَحم كُند زينب و سكينه و رقيّه ي خورده كُتك ... زينب و رُباب و اَنظار ؛ خدا رَحم كُند زينب و نيمه شب و دفنِ سه ساله ي حَرم زينب و خجالتِ يار ؛ خدا رَحم كُند ‌.................................... . زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه آبروریزی این شهر کم از شام نبود کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد دختر حیدر کرار ، امان از کوفه نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه سختی حبس به دیده نشدن می‌ارزید سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد" پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد با عصا بر لب و دندان حسینش میزد . 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من که می‌آمد صدای ناله‌های پنج‌تن از من از آن‌جایی که وابسته‌ست جان من به جان تو جدا کردند سر از تو؛ جدا کردند تن از من میان معرکه هم زخم، هم جان‌باختن از تو میان خیمه‌ها هم سوختن، هم ساختن از من تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من گلوی زیر خنجر از تو؛ دست و پا زدن از من دلم خوش بود با پیراهنت آن‌هم به غارت رفت پس از تو رَخت بَر بسته‌ست شوقِ زیستن از من غریبم آن‌چنان در سرزمین مادری بی تو که می‌پرسد نشانی‌های زینب را وطن از من "ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق" کسی نشنید جز "توصیف زیبایی" سخن از من از آن بُت‌خانه‌ها چیزی نماند آن‌جا که بر می‌خاست طنین تیشه‌ی پیغمبرانِ بُت‌شکن از من منم حُسنِ خِتام باشکوهِ داستان تو پس از این اسوه می‌سازند اساطیر کهن از من ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
تو کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو فهم رسا، نارسا چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو هیچ گلی ندیده خندیدنت به غیر لحظهٔ حسین دیدنت دایهٔ تو ز کودکی غم شده قامت غم در غم تو خم شده کتاب عشق و عقل تألیف توست مُهر به لب، زبان ز توصیف توست تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو تو برده‌ای فیض حضور همه تو بوده‌ای سنگ صبور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود تو عین عرفان وِرا نور عین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی حسین امید خلق در عالمین ولی به هر غم، تو امید حسین نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
بیا بر قله‌ی هستی لوای عدل برپا کن بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن چرا از چشم خود تنهای تنها اشک می‌ریزی؟ بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن بیا اشک خجالت پاک کن از دیده‌ی سقّا بیا از خون دل بر تشنه‌کامان دیده دریا کن بیا با عمّه‌هایت جستجو کن در بیابان‌ها گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن بیا و گریه کن بر یاس‌های نیلی زهرا بیا روی کبود عمّه‌هایت را تماشا کن بیا خونْ پاک کن با اشک از پیشانیِ جدّت بیا قرآنِ ثارالله را بر نیزه معنا کن بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
|⇦•به سر رسید... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به سر رسید دگر داستان غربت من کجایی ای سبب خنده ی ولادت من عزیزِ مادرِ من یار با محبت من همیشه دیدن روی تو بوده عادت من مریضِ درد فراقم بیا عَیادت من چقدر بار مصیبت به شانه بردم‌ من *امشب بیشتر از همه ی شما، شهدای مدافع حرم گریه میکنن،اونایی که غیرتشون اجازه نداد حتی یه کاشی از کاشیای حرم حضرت زینب ،بخواد کم بشه جونشون رو گذاشتن تو این مسیر، اگر اینا بودن نمیگذاشتن بدن عمه ی سادات غریبانه دفن بشه... بی بی گفت حسین جان!یه نفر نیست دیگه بخواد زیر تابوتمو بگیره، هم بچه هام هم برادرام هم بچه های برادرام همه جلو چشمم پرپر شدن حسینم...* خدا گواست که یکسال و نیم‌ مُردم‌ من چه غصه ها که برای تنت نخوردم‌ من تو روی خاک و به بادها سپردم‌ من مرتبت کنند ای نخل سرو قامت من *با رفتنت حسین جان طوری شکسته شدم که حتی عبدالله جعفرم منو نشناخت.سر داخل محمل خودم کرده بود از من سوال میکرد. صدا زد بی بی ! شما خانوم من زینبو ندیدی؟ گفتم عبدالله حق داری منو نشناسی، تا خودمو معرفی کردم اولین سوالش این بود بی بی !چرا انقدر شکسته شدی ؟؟گفتم عبدالله جات خالی بود جلو چشمای خودم، داداشم دست و پا میزد..* تو رفتی و غمِ داغ تو بر جبین افتاد چقدر پشت سرت خواهرت زمین افتاد به ضربِ تیر گلوی تو از طنین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد دمِ شهادت تو شد دمِ شهادت من «من اونروز تو گودال جون دادم حسین جانم» زخاطرم نبرم چشمهای گریان را نگاه حسرت و سوزِ دل یتیمان را به کوفه طرز پذیرایی ز مهمان را سرت به نیزه تلاوت نمود قرآن را شکست رأس تو از دست رفت طاقت من شدیم وارد شامِ خراب، یادت هست؟ به بازوی من خسته طناب،یادت هست؟ به آستین که گرفتم حجاب، یادت هست؟ تو را زدند به قصد ثواب، یادت هست؟ زدند لطمه به روی تو و به عزّت من در مجلس یزید، سر داخل تشته، روایت نوشته ابی عبدالله چشمای نازنینش، داخل تشت شروع کرد دور تا دور مجلسو دیدن ، همه رو داره میبینه، اما تا نگاهش افتاد به خواهرش زینب، دید بااین وضع، تو مجلس نامحرم، یوقت دیدن حسین ،چشماشو بست یعنی خواهر خجالت زده اتم. از گوشه ی چشم ابی عبدالله اشک جاری شد. همه رو گفتم باهات داداش، بزار یه دونه از سختترین مصیبتهای این سفرم برات بگم..* منو غم و منو ناله ،امان از این غربت کفن نداشت سه ساله امان از این غربت فدک نبود و قباله امان از این غربت رُخش کبود چو لاله امان از این غربت «گذاشت داغ، روی داغِ بی نهایت من» *نوشتن دوجا فقط عمه ی سادات نماز نافله اش رو نشسته خوند یکی شبِ شام غریبان، زیر یک خیمه ی نیم سوخته بود وقتی همه رو جمع کرد زیر این خیمه، یک به یک سر شماری کرد دید سه ساله نیست یک مرتبه از جا بلند شد فرمود:خواهرم، ام‌کلثوم ،باید بریم دنبال بچه ی ابی عبدالله، چقدر این خانوم این مسیر و رفت بین دشمن و برگشت، یه لیفِ خرما آتش زدن، ام کلثوم جلو جلو، عمه ی ساداتم پشت سر، شاید دست رو شونه ی ام کلثوم‌گذاشته، یوقت دیدن صدای ناله اش داره از گوشه ی گودال میاد...«سندش کتاب سحاب رحمت. » یوقت دید این بچه کنار بدن بی سر بابا نشسته، هی صدا میزنه ابتا، ابتا،...عمه ی سادات تعجب کرد. تو این صحرا،چطور این بچه،ندیده که کجا باباش رو زمین افتاده؟!بغلش کرد میبوسیدش،هی میگفت عزیز دلم ،آخه چطور گوشه ی گودال اومدی؟چطور باباتو پیدا کردی؟صدا زد: عمه! من میگفتم أبتا...،یوقت دیدم از اینجا صدایی میاد نَفسی، جونم عزیزدلم.. جون از پاهای عمه ی سادات رفت، دیگه نتونست نماز نافله رو ایستاده بخونه ،نشسته خوند، یجای دیگم وقتی این بدنو داخل قبر گذاشت نگاه کرد همه ی بدن کبوده، وقتی بدن رو دفن کرد جان از پاهای زینب رفت....* 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
YEKNET.IR - roze - vafat hazrate zainab 1401 - taheri.mp3
8.01M
|⇦•به سر رسید... و توسل حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
|⇦•چرا به یاد لبت.. و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم مرا ببخش عزیزم، که آب می نوشم *هر کسی دلش توی یه روضه رفت دیگه، انشاءالله همونم دستت رو بگیره یکی میگه رباب، یکی میگه بی بی زینب، هر کسی یه جایی دلش رفت دیگه...* *پیراهنِ حسینش رو تو بغل گرفته.. گفت :داداش!..* چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم مرا ببخش عزیزم ،که آب مینوشم مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت مصیبت پسر تو، نشد فراموشم *هنوز یادم نرفته وقتی صدام زدی، خواهرم بچه ام رو بیار، کدومو؟علی اصغر،علی اصغر که خیلی کوچیکه دادش،بیارش،هنوز یادم نرفته چطوری بچه رو سردست گرفتی داشتی حرف میزدی با لشکر...«آه خیلی بدِها مثلا داری حرف میزنی تو کلامت میپرن..» چند جا تو کلام ابی عبدالله پریدند... اول جا اونجایی بود که ابی عبدالله علی اصغر رو سر دست گرفت داره حرف میزنا حرمله پرید تو کلام حسین یه جا دیگه هم داره حرف میزنه "یا غیاث المستغیثین" سنان نیزه رو برداشت.... «آی حسین حسین حسین ...» میانِ روضه ی بزم یزید فریادم به یادِ شامِ غریبان اگر که خاموشم عزیزِ فاطمه خیلی برای من سخت است تو پاره پیروهنی، من لباس میپوشم غزل نوشته ام از غم قصیده می‌خوانم به جای واژهٔ غم را کشیده می‌خوانم از آنکه عفّت زهرا، شجاعت حیدر درون او به تبلور رسیده می‌خوانم به تیغِ تیزِ زبان، زنده کرده مکتب را از آن معلمِ مکتب ندیده می‌خوانم آب ز قامتی که الف بود و دال شد از داغ ز کوهِ صبر که از غم، خمیده می‌خوانم از آن عقیله که کتابت کربلا حتی کسی شکستن او را ندیده می‌خوانم ز بوسه ای که به زیرِ گلو نشست از آن امانتی که به سائل رسیده می‌خوانم از آنکه شاهدِ عینی ماجرا بوده همانکه بر روی تل شد شهیده، می‌خوانم آخ نفس نفس زده زینب رسیده تا گودال از این به بعد بریده بریده می‌خوانم ح جابجا شده حا و سین و یا و نون میان جزر و مد تیغ های تشنه ی خون خروش موج بلا رهسپارِ ساحل شد میان عاشق و معشوق شمر حائل شد برای پستی دنیا بس است تا محشر همین که با پسرِ سعد او مقابل شد * آخه بی بی اومد بالای تل صدا زد آی پسرسعد! "اما فیکم مسلم" بین همه ی جمعیت یه مسلمون پیدا نمیشه ....* جدال خنجر کندی و حنجر خشکی گریز حضرت ارباب در مقاتل شد شنیده بوده علی در رکوع بخشیده میان سجده رسید و برید و سائل شد کتاب خاطره هایش ورق ورق میشد دمی که وارد گودال بعد قاتل شد ببین که بر سرِ پیکر رسیده که حتی برای زینبِ کبری شناخت مشکل شد *هرچی نگاه به این بدن میکرد نمی شناخت هی صدازد: "أَأنت اخی؟!" ماها نمیفهمیم این حرفها ینی چی.. مگه میشه یه خواهر برادرش رو نشناسه ؟بالاخره از لباس، از سر، از بدن تشخیص میدن. اما همچین که رسید تو گودال دید بدن زیرو رو شده. نه سری، نه یه تیکه لباسی، همه رو بردن همه رو غارت کردن دست بریده سر بریده ارباً اربا...* ای حسین... نبود و عقده ی سالم برای بوسه زدن دوباره اولِ حبلِ الورید نازل شد کسی هنوز نفهمیده عمق فاجعه را چگونه زینب کبری سوار محمل شد آنقدر زیز نعل ها پا خورد مثلِ پیراهن تنش تاخورد روزه اش را سنان شکست آخر نیزه ای را به جای خرما خورد تشنه بود آب خواست اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯