eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار شب چهارم محرم   به روی دست دلِ بی قراری آوردم بغل بغل غزل آه و زاری آوردم   برای اینکه به دست آورم دلت آقا نگاه ملتمس و گریه داری آوردم   من این دو حلقه به گوش کفن به تن کرده به پیشگاه تو با شرمساری آوردم   تو را به چادر خاکی مادرت سوگند قبول کن که به امیدواری آوردم   دو پیش مرگ تو را از قبیله ی طاها در این همایش خون یادگاری آوردم   سهیم کن جگرم را به غصه ی فرزند دو پاره ی جگرم را به یاری آوردم   به جنگ این همه لشگر به رمز یا زهرا ز خیمه لشگر حیدر تباری آوردم   همه بضاعت زینب همین دو قربانی ست برای غربت و آهی که داری آوردم   فدایی گلوی اصغرت که می گردند دو دست بوس تو را بهر کاری آوردم   رقیه دلهره دارد ز برق خنجرها برای دختر تو جان نثاری آوردم   برای رفتن تا شهر شام همراهت ستاره های شب نی سواری آوردم ** *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
دوطفلان زينب(س) داغ تو در میان دلم لانه می کند داردغروب، گریه ی جانانه می کند "تنهاترین! به ذکر مصیبت نیاز نیست من را نسیم نام تو دیوانه می کند" هرآنچه رشته ام همه را پنبه کرده است نازی که در خیام تو دردانه می کند شانه به شانه تو ببین ایستاده ام چنگال باد موی تو گرشانه می کند هدیه برای تو دو گل آورده ام حسین این هدیه چاره می کندت یا نمی کند؟  امید بسته ام به غمت سرسری مگیر زینب که هست،  تو مدد از دیگری مگیر  تنهای درد پوش، گل لاله کوب من ای امتداد سرخ نگاهت غروب من می بینمت در اوج بلا آب می شوی ای چشمه چشمه آینه ی بی رسوب من عباس، کشف کرب ز وجه  تو می کند تو پاک می کنی ز دل من کروب من گرچه مقابلم همه بدهای عالمند اما خوشم کنار توأم ای تو خوب من باید شکسته خوانده شود این نمازشب وقتی که در نماز نباشی تو روبه من   معراج زینب است چو لاهوت چشم تو سرتا به پا قنوتم و مبهوت چشم تو  کوتاه می کنم سخنم را برای تو ای شیرپاک خورده دو تاشان فدای تو احرام بسته ام که شوم محرم غمت ای کعبه همیشه ی من،  کربلای تو تقصیر عشق چیست که دربند زینب است؟ سرها نوشته اند بیفتند پای تو من زنده می شوم چو بمیرند این دوتا... چون بنگرم به قامت ازغم دوتای تو؟ باید که نامشان بشود پرچم غمت درچارمین شب دهه های عزای تو این حرف حرف آخر من  بود والسلام بی تو نفس کشیدن من می شود حرام *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
جان من نذر روضه‌هایِ حسین می تپد قلب من برای حسین این دو قربانی‌اَم به جای خود پدر و مادرم فدای حسین بچّه های عقیله‌یِ سادات نذر یک موی بچّه های حسین نیزه و تیر و تیغ حمله کنید به دو دلبندِ من به جای حسین غیرت‌ُالله هایِ دامن من سِپر اهل نینوایِ حسین بر روی نیزه‌ها سرِ دو شهید سهم این یار مبتلای حسین دست و پا می زند تَهِ گودال می خورم تازیانه پای حسین همسفر با حریمِ بی حرم است سارقِ خاتم و عبای حسین پای سرنیزه سنگ خواهد خورد ندبه‌خوان خرابه‌های حسین  حسین ایمانی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
امان از دل رباب رباب لشگر خود را به دست اقا داد خدا کند نرود پیش اش آبروی رباب علی بهانه گرفت جای آب تیر  آمد سفید شد همان لحظه تار موی رباب غروب روز دهم بعد عصر عاشورا کسی نبود نباشد به جست و جوی رباب تمام نفرتم از خنده های حرمله بود همان که قهقهه میزد به های و هوی رباب خدا کند که نباشد سر علی اصغر سری ز نیزه زمین خورد رو به روی رباب  محمدمهدی نسترن *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
حرمله خیر نبینی به عزیز دل خیمه نظرش افتاده هلهله باز به جان جگرش افتاده مانده ام تیر مگر قحطی صید آمده است که به یک حنجر کوچک گذرش افتاده حرمله خیر نبینی دو‌ نشان را زده ای پسرش را زدی اما پدرش افتاده دو علی داشت از این عمر که درهم شده اند بعد از این اشک هم از چشم ترش افتاده اربا اربا نشده این علی اهل حرم بدنش مانده ولی حیف سرش افتاده ناصر دودانگه *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
بیچاره مادرش بالا گرفت دستش و شد گرم گفتگو رحمی نکرد بر لب شش ماهه هم عدو تیر سه شعبه آمد و زد بر بوسه بر گلو شد رنگ خون، سفیدی قنداق طفل او جان داده بود طفل پدر نیز جان نداشت قدری که تا به خیمه رسد هم توان نداشت می سوخت در حرارت این داغ آفتاب بیچاره مادری که شد از شرم آب، آب پاشیده بود حنجر و پاشیده تر رباب او مانده بود و خانه ی عمری که شد خراب می رفت غم سراغ دل قافله ....نگو داغی گذاشت برجگرش حرمله ...نگو جان می دهد پس از پسرش یا می آورد ؟ غم پیش پای او اگر ، اما می آورد این وضع ، حال حرمله را جا می آورد زیر عبا گرفته علی را می آورد سرمست هلهله شده راه عبور او افتاده گیر خنده ی لشکر غرور او آرام ماندنش به مراعات همسر است آورده با خودش بدنی را که پرپر است باید چگونه گفت به خیمه که مضطر است گریه کنید مجلس ترحیم اصغر است جانی نداشت آن که خودش کوه زاده بود انگار که پسر ، پدر از دست داده بود با خون دل رسید به تشییع پیکرش بوسه گرفت از لب و رگهای حنجرش سالم نداد عزیز حرم را به مادرش آهی کشید خیمه و دق کرد خواهرش بی کس شدند، اهل حرم داغدیده اند خیل ملک برای تسلا رسیده اند شرمنده اند ، قبر برایش محقر است خاک است که از این غم جانکاه بر سر است وقت وداع کردن با چند خواهر است غمگین ترین نوا دم لالای آخر است باید رباب را به کنارش بیاورند تاج گلی برای مزارش بیاورند ناصر دودانگه *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
یا رضیع الحسین بر آن تاریکیِ مطلق زَر آورد به روی دست طفلی مضطر آورد نیازش چند قطره آب شد که سه شعبه بین حرفش سر درآورد چه بود اینکه برید از گوش تا گوش نبیند خیر با خود خنجر آورد اگر خون علی را آسمان برد خدا بر مقتل خود جوهر آورد علی را خاک کرد ، اما پلیدی ز پشت خیمه با نیزه سر آورد رباب آتش گرفت ، آتش بگیرد عدو گهواره را بی اصغر آورد همینکه آب را آزاد کردند همه شش ماه اش را یاد کردند  حامد آقایی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
سفیدی گلویش ز تشنگی متوسل به آب دیده شدم به پیش مادر بی شیر سرفکنده شدم برای یاری من مهد هم تکلم کرد میان مهلکه یارب غریب خوانده شدم نقاب بر رخشان کوفیان زده بودند قتیل برق نگاهی بد و کشنده شدم برای بارش باران دعایشان کردم برای جرعه آبی اسیر و رانده شدم هنوز صحبت من ناتمام بود اما که شاهد سخنانی تکان دهنده شدم سفیدی گلویش را چگونه حرمله دید برید تیر و من از این جهان بریده شدم سه شعبه تیز و عدو ماهر و گلو کوچک اسیر چنگ چنین فرقه درنده شدم تحیر من از این بود مردم عالم که خویش شاهد حلقوم تیرخورده شدم کسی نبود که گیرد تو را ز آغوشم هزار مرتبه مُردم دوباره زنده شدم سپردمت به دل خاک های این صحرا و در کنار مزار تو آرمیده شدم  جواد کلهر *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
طفل رضیع بالا گرفت دستش و شد گرم گفتگو رحمی نکرد بر لب شش ماهه هم عدو تیر سه شعبه آمد و زد بر بوسه بر گلو شد رنگ خون، سفیدی قنداق طفل او جان داده بود طفل پدر نیز جان نداشت قدری که تا به خیمه رسد هم توان نداشت می سوخت در حرارت این داغ آفتاب بیچاره مادری که شد از شرم آب، آب پاشیده بود حنجر و پاشیده تر رباب او مانده بود و خانه ی عمری که شد خراب می رفت غم سراغ دل قافله ....نگو داغی گذاشت برجگرش حرمله ...نگو جان می دهد پس از پسرش یا می آورد ؟ غم پیش پای او اگر ، اما می آورد این وضع ، حال حرمله را جا می آورد زیر عبا گرفته علی را می آورد سرمست هلهله شده راه عبور او افتاده گیر خنده ی لشکر غرور او آرام ماندنش به مراعات همسر است آورده با خودش بدنی را که پرپر است باید چگونه گفت به خیمه که مضطر است گریه کنید مجلس ترحیم اصغر است جانی نداشت آن که خودش کوه زاده بود انگار که پسر ، پدر از دست داده بود با خون دل رسید به تشییع پیکرش بوسه گرفت از لب و رگهای حنجرش سالم نداد عزیز حرم را به مادرش آهی کشید خیمه و دق کرد خواهرش بی کس شدند، اهل حرم داغدیده اند خیل ملک برای تسلا رسیده اند شرمنده اند ، قبر برایش محقر است خاک است که از این غم جانکاه بر سر است وقت وداع کردن با چند خواهر است غمگین ترین نوا دم لالای آخر است باید رباب را به کنارش بیاورند تاج گلی برای مزارش بیاورند ناصر دودانگه *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
حدیث روضه حدیث روضه ی دردآوری که برگشته رسیده تا حرم مادری برگشته تنش مقابل لشگر سرش به سمت حرم چه معجزات که دارد سری که برگشته! گمان کنم نشناسد رباب طفلش را شکاف خورده سر اصغری که برگشته ز شعبه شعبه تیر سه شعبه معلوم است سه جور ذبح شده حنجری که برگشته حسین دست گلش را صحیح و سالم برد ولی رسیده به خاکستری که برگشته خداش صبر دهد داغ دو پسر دیده خمیده شد پدر مضطری که برگشته رباب را کسی از پشت خیمه دور کند پی سر آمده این لشگری که برگشته نشد که آن سر کوچک به نیزه بند شود مگر کمک بدهد معجری که برگشته سید پوریا هاشمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
گهواره ای کوچک مثل علی اکبرم میشد جوان ای کاش میگفت صبح و شب برای من اذان ای کاش مثل اباالفضلم علم بردوش می آمد میشد بلای جان جمع دشمنان ای کاش یا اینکه مثل قاسم احلی من عسل میگفت یا جمله ای با شیرین تر از آن ای کاش میگفت بابا و دل از اهل حرم میبرد مثل رقیه میشد او شیرین زبان ای کاش دور از نگاه دشمنان ، زیر عبای من میشد سفیدی گلوی او نهان ای کاش بعد علی اکبر دوباره قد من خم شد میرفت سمت دیگری تیر از‌کمان ای کاش ای کاش آن لحظه زمان می ایستاد آخر می ایستاد آخر در آن لحظه زمان ای کاش این‌تیر میفهمید ای کاش اصغرم طفل است این تیر با او بود قدری مهربان ای کاش خون عزیزم را سپردم دست او امروز قدر امانت را بداند آسمان ای کاش هی یک‌قدم رفتم به سمت خیمه برگشتم سمتم‌نیاید مادرش مویه کنان ای کاش گهواره ای کوچک برایت ساختم در خاک از نعل های تازه باشی در امان ای کاش  احمد جواد نوآبادی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
قنوتِ مادرِ تو برای خشکی لبِ تو آب گریه می‌کند کویر، سینه می‌زند سراب گریه می‌کند قنوتِ مادرِ تو بی‌جواب ماند و بعد از آن برایش آسمانِ مستجاب گریه می‌کند نخند روضه‌ی عطش!؛ لبِ تو زخم می‌شود بحالِ زخمِ خنده‌ات رباب گریه می‌کند چرا به رنگِ حنجر من است، چشم‌های تو ؟! نپرس، مادرت سرِ جواب گریه می‌کند همینکه از اسارتش دو قطره روضه می‌چکد بحالِ دستِ مادرت طناب گریه می‌کند رباب سوخت، از حرارت و به زیر سایه‌اش نشسته از خجالت آفتاب گریه می‌کند بخواب، با تکان‌تکانِ گاهوارِ نیزه‌ات نبین که مادرت میان خواب، گریه می‌کند در آسمانِ روضه‌ات دوباره خیس شد لهوف فراتِ چشمِ ماست، یا کتاب گریه می‌کند ؟!  رضا قاسمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*