eitaa logo
کانون مداحان
27.1هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
22.8هزار ویدیو
215 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سه ماه می شود این چشم ها نخوابیده ست سه ماه شمس جمالت به من نتابیده ست چه اتفاق کبودی ست در حضور علی سه ماه چادرت از سر جدا نگردیده ست دوباره زخم تنت روضه های باز شده؟ که این همه به لباست بنفشه روئیده ست بخند راحت جانم که بعد خنده ی تو کسی به غیر مغیره به من نخندیده ست سه ماه زینب مان داد می زند مادر چه پیش آمده گوش تو را که نشنیده ست؟ صدای خنده ی همسایه ها، دل زینب چقدر روی سرش سنگ طعنه باریده ست شکسته است غرورم شبیه پهلویت شکستنم خبرش بین شهر پیچیده ست از آستانه ی در هر زمان گذر کردم هزار مرتبه مُردم کسی نفهمیده ست *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از تابش مستقیم هم میسوزد در سایه‌ی یاکریم هم میسوزد زخمی که به رویِ مادرم افتاده از رد شدن نسیم هم میسوزد ..... بالی که شکست ، آشیانه نرسد مرغی که زمین خورده به لانه نرسد از من که گذشت مادری باز ای کاش بر شانه‌ی کودکش به خانه نرسد ...... آئینه‌ی قیمتیِ بابا برخیز ای زخمیِ غیرتیِ بابا برخیز حالا چه جوابی بدهم در خانه ای وای امانتیِ بابا برخیز ...... بر زخمِ دلم به خنده‌ات نیش نزن ای دست ، قلم شوی از این بیش نزن او طاقتِ برگِ گُل ندارد نامرد تو سنگی و او آینه کُشتیش نزن ........ پا را به رویِ چادرش ای پَست نزن ما را تَهِ این کوچه‌ی بن‌بست نزن دستت شکَنَد مرا بزن سخت ، ولی نامرد به ناموسِ علی دست نزن *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چرا مادر نماز خویش را بنشسته می‏‌خواند؟! ز فضّه راز آن پرسیدم و، گویا نمی‌‏داند! نفَس از سینه‏‌اش آید به‌سختی گشته‌معلومم که بیش‌ از چندروزی پیش ما مادر نمی‏‌ماند! به جان من، تو‌ لب‌بگشا مرا پاسخ‌بده فضّه! که دیده مادری از دختر خود رو بپوشاند؟! الهی! مادرم بهر علی جان داد، لطفی کن که جای او، اجل جان مرا یک‌باره بستاند! به چشم نیمه‌باز خود،نگاهم می‏‌کند گاهی کند از چهره تا اشک غمم را پاک، نتواند! کنار بسترش تا صبح‌دم او را دعا کردم که بنشیند، مرا هم‌ درکنارخویش بنشاند بسی آزار از همسایگانش‌ دید و می‏‌بینم دعا دربارۀ همسایگانش بر زبان راند! *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مادری از نفس افتاده و غوغا شده است وسط همهمه گم ناله زهرا شده است فی بیوت اذن الله فراموش شد و پای آلوده ترین ها به حرم وا شده است آتشی که همه جا آب زمینش زده است بانی سوختن ِ خانه دریا شده است بین این چل نفر و آتش و مسمار و غلاف بر سر کشتن ریحانه چه دعوا شده است ناله زد فضه خذینی پسرم را کشتند یل شش ماهه فدای سر بابا شده است دست خیبر شکن و بند ؟ خدا رحم کند قامت فاطمه از شرم علی تا شده است ای یهودی مدینه تو مسلمانی کن اسدالله ، درین معرکه تنها شده است فتنه قد کرده عَلَم ، غیر دو تن یا که سه تن همه ی شهر درین حادثه رسوا شده است معجر فاطمه یک بار دگر غوغا کرد بند با معجزه از دست علی وا شده است بند شد باز ولی حرمت سادات شکست وقت دلواپسی زینب کبری شده است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد در آتش زده شد ضربدرِ ضربه‌ی پا خواست تا دفع کند ضربِ دَرَش را که نشد تاکه در خورد به او داد علی در آمد هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد *** تاکه فهمید کشیدند علی را بردند رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد  قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد... خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هرگاه دیده تر من گریه میکند اشکم به ماه منظر من گربه میکند با هر نفس که میکشم من زخم سینه ام بر زخم های دیگر  من گریه میکند با شانه شکسته زدم شانه موی او دیدم چو ابر دخترمن گریه میکند چون میکند نظاره به مسمار در حسین گوید که وای مادر من گریه میکند زانو بغل گرفتن حیدر زد اتشم میسوزم او برابر من گریه میکند سخت است مرد گریه کند پیش همسرش غربت ببین علی بر من گزیه میکند من گریه می کنم به غم غربت علی او هم به حال مضطر من گریه میکند میزد مرا مغیره و دیدم به چشم خویش با دست بسته شوهر من گریه میکند ای کاش بین کوچه حسن همرهم نبود کاین سان کنار بستر من گریه میکند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به سینه ام چه گذشته که دختر خود را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم . . علی در آن همه دشمن مرا صدا می زد ولی من از پس در فضه را صدا کردم ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را ولی ز دست امامم طناب وا کردم استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دیوار سنگ و سطح زمین سنگ و کوچه سنگ نامرد سنگ و با دل سنگش به ما رسید دست سیاه از سر من بی هوا گذشت دستی به روی مادرمان بی هوا رسید دیوار سنگ و سطح زمین سنگ و دست سنگ از هر سه خورد از همه زخمی جدا رسید *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست مهدی رحیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قاتلت گفت که دشمن شکنش را کشتیم خوب شد پای علی سینه زنش را کشتیم نه فقط فاطمه با او حسنش را کشتیم می زند داد به لبخند زنش را کشتیم "تا که در مسجد و بازار مرا می بیند" حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غم که آوار می شود اِی وای درد بسیار می شود اِی وای خواب دُشوار می شود اِی وای سُرفه خونبار می شود اِی وای روضه تکرار می شود اِی وای غربتِ بی حَدَش به یادش هست هِق هقِ مُمتدَش به یادش هست پسرِ ارشدش به یادش هست قاتلی که زَدَش به یادش هست تا که بیدار می شود اِی وای کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد لا اقل بی خبر زمین نَخورَد پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد که چنین زار می شود اِی وای شهر صد رنگ بود و مادر بود نیَتِ چَنگ بود و مادر بود کوچه‌ای تَنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود اِی وای خواست پیشَش سپر شود که نشُد سدِ چندین نفر شود که نشُد مانعی در گُذَر شود که نشُد قَدِّ او بیشتر شود که نشُد حرفِ انظار می شود اِی وای وای از ازدحام و نامحرم آه بیت الحرام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم چشم خونبار می شود اِی وای کَمَرَش را گرفت برخیزَد پسرش را گرفت برخیزَد چادرش را گرفت برخیزَد تا سرش را گرفت برخیزَد همه جا تار می شود اِی وای از زمین خوردنش شکسته شده هفت جایِ تنش شکسته شده حسن از دیدنش شکسته شده هم علی هم زنش شکسته شده  وقتِ دیدار می شود ای وای با رُخِ خیس و چهره ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مَردَش نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش سنگِ دیوار می شود ای وای حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*نوحه فاطمی* *زعرش خدا آیداین زمزمه* *ندای سلامٌ علی فاطمه* _________ *خداخصلت است و پیمبرسرشت* *امینی چه درالغدیرش نوشت* *بُوَدفاطمه آبروی بهشت* *کند برمحبان دعا فاطمه* _________ *بروزقیامت٬ قیامت کند* *بسوی خدا عرض حاجت کند* *که از فاطمیون شفاعت کند* *برای بهشت خدافاطمه* _________ *همان گل که شد درجوانی خزان* *بُوَد داغ او بردل باغبان* *بدستش بُوَد اختیارجنان* *کند شیعیان را جدافاطمه* _________ *زسیلی به رویش نشانه زدند* *به پهلوی او درب خانه زدند* *به بازوی او تازیانه زدند* *به راه علی شد فدافاطمه* _________ *به پشت درخانه می زدنفس* *که یافضه مُردم بدادم برس* *بیامحسنم پَرکشید ازقفس* *علی رانمی زد صدافاطمه* _________ *عجب حق اورا ادأ کرده اند* *عطا کرده بودو خطا کرده اند* *گُلش را زشاخه جداکرده اند* *کشید آه واغربتا فاطمه* _________ _*شاعر: حاج محمد نعیمی قم*_ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*