eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
پیر شد خانوم ِ خانه... حیف شد... رفت با غربت شبانه...حیف شد... دید جای دلخوشی آزار از- فتنهٔ دوره زمانه... حیف شد... حیف شد آن دستِ خیّر شد کبود با غلاف و تازیانه، حیف شد... روی پهلو شب به شب سر باز کرد زخم ها دانه به دانه... حیف شد... همدم و سنگ صبورش را علی(ع) بُرد حیران روی شانه... حیف شد... بیقرارانه سپردش دستِ خاک بی مزار و بی نشانه... حیف شد... بی توقع، با کسالت، زود رفت با محبت! بی بهانه... حیف شد... بچه ها عادت به مِهرش داشتند مادریِ عاشقانه، حیف شد... بعد از این دیگر مبدّل شد به اشک خنده های کودکانه، حیف شد!... شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای یاسِ سربلند!، نبینم شکسته‌ای ای کوهِ سرفراز!، نبینم که خسته‌ای ای که همیشه، سروِ قدت، استوار بود!، در بسترت، مباد، ببینم، نشسته‌ای ای لاله‌ی جوانِ علی، ای شهیدِ عشق، مظلومه‌ام، که بارِ سفر، زود، بسته‌ای!، با مرتضی بمان و خداحافظی نکن اصلاً نگو که، از همه دنیا، گسسته‌ای از رویِ پا نیفت!، ستونِ فلک تویی، هرچند قدخمیده و بازوشکسته‌ای دستی بلند کن به دعا، بهرِ ماندنت، ای دست‌گیرِ من، تو مگر دست‌بسته‌ای؟! شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا سَمیع و بصیرُ یا سبحان یا حسیب و حبیبُ یا حنان یا قوی و غفورُ یا غفار یا مجیر و منیرُ یا منان تو صلابت به کوه بخشیدی رکن اصلی اقتدار تویی تو به گل داده ای طَراوت را آفریننده بهار تویی همه جا می شود تو را حس کرد تو خودت را به ما نشان دادی بارش آموختی به این همه اَبر تو سخاوت به آسمان دادی یاد دادی به نور تابیدن درس دادی به غنچه خندیدن أشهَدُ أنَّ نیست معبودی جز تو شایسته پرستیدن ای تو آئینه، ای صداقت محض ای تَجَّلی دهنده آفاق مور تا حور نان خورت هستند اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا رزاق بی تو اصلا چگونه باید مُرد بی تو اصلا چگونه باید زیست تو حبیب همه ولی مانده ایم آن که محبوبه تو باشد، کیست؟ فاطمه علَّت است خلقت را فاطمه حرمت است حرمت را فاطمه فاطمه است، بی کم و کاست فاطمه زُهره است ظلمت را فاطمه عِصمت است بر مریم فاطمه عِفَّت است بر هاجر فاطمه عِزَّت است بر کعبه نه فقط کعبه بلکه بالاتر زینت فرش و قبله عرش است از نگاهش فرشته می ریزد غنچه هم بی اراده زهرا از دل خاک بر نمی خیزد آب مهریه اش، زمین قُرُقَش پرده دارش سَماء، مَلک بنده اش دامنش پرورش دهنده حُسن ای به قربان پنج فرزندش کاش حالا که نوبهار شده کاش حالا که غنچه روئیده کاش حالا که جان گرفته زمین کاش حالا که سبز پوشیده از مزارش نشانه ای هم بود تا برایش گلاب و گل ببریم آه مادر ببخش، شرمنده چقدر ساده از تو می گذریم راه را گم نمی کنم هرگز به شبم آفتاب اگر بدهی به من إذن بهشت را دادی به سلامم جواب اگر بدهی اَلسَّلام ای مَلیکه مَلَکوت اَلسَّلام ای نَجیبه لولاک اَلسَّلام ای جَمیله جَبروت اَلسَّلام ای حَبیبه افلاک بی تو حتی بهار پاییز است با تو تحویل می شود هر سال بتکان خانه دل ما را ای شکوه مُحول الأحوال *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از خجالت تا ابد پیشانی حیدر تر است مرگ، بعد از تو برای مرد تو شیرین تر است رفتی ای ام ابیهای نبی اما بدان مرتضی هم مثل زینب بعد از این بی مادر است چشم میدوزد به در هرکس عزیرش میرود من ولی میسوزم از اینکه نگاهم بر در است ای وجودت ساحلِ امن دل طوفانی ام کشتی غم های حیدر بعد تو بی لنگر است فضه هم دارد از اینجا میرود، حق میدهم زندگی،در خانه ی بی فاطمه زجر آور است تو تمام قوت زانوی من بودی ببین اینکه افتاده است از پا پهلوان خیبر است هرکه می افتد زمین با ذکر من پا میشود چاره بیچارگان است اینکه حالا مضطر است خسته ام دختر عمو حرفی بزن چیزی بگو این غریبی که سر قبرت نشسته حیدر است خانه من که نشد، این قبر خاکی لااقل خانه امنی برای دختر پیغمبر است محسنم را هم بغل کن جای من زهرای من بر دلم مانده است داغ غنچه ای که پرپر است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هلال می‌شود از بار ماتمش قد ماه به خاک می‌چکد اشک و به عرش می‌رود آه به زیر چوبه‌ی تابوت، شانه ای لرزان درون سینه پر از بغض ماتمی جانکاه هوای باغچه ی خانه را خزان زده است که عمر مادرمان شد شبیه گل کوتاه چقدر غصه ز چشم پدر سرازیر است؟ نگاه می‌کند از گوش چشم جانب چاه صدای سوخته‌ی در هنوز می‌آید که روز من شده از دود آه شام سیاه گذشتن از دل کوچه دوباره مشکل شد از اتفاق پر از خاطرات بستن راه شب است و هفت نفر در سکوت می‌خواند به عزت و شرف لا اله الا الله شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دنیا به چشمش ازتوبهتر را نخواهد دید عالم دگر مثل تو دلبر را نخواهد دید دیگر علی بعد از تو روز خوش نخواهد داشت دیگر کسی لبخند حیدر را نخواهد دید با حافظ قرآن بگو فکر کفن باشد از صبح فردا روی کوثر را نخواهد دید آری حسن دلخوش به غسل نیمه شب بود میگفت علی بازوی مادر را نخواهد دید حیدر سه دفعه تا در خانه زمین افتاد مردی چنین در شعله همسر را نخواهد دید هرکس تورا رنجاند بانو مطمئن باشد روز جزا روی پیمبر را نخواهد دید شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نشسته غمت کنج روز و شبم چقد خونه بی تو شده بی صفا عزیزدلم! فاطمه(س) رفتی و علی(ع) مونده و گریۂ بیصدا ندیدم از اونها به جز دردسر همونها که جز حق ندیدن ازم عزادار کردن من و یک شبه تو و محسنم رو گرفتن ازم نخواستی ازم چیزی و هیچوقت به غیر از یه چیزی که شد قاتلم نمی خواستی کاش تابوت ازم به این کار راضی نمیشد دلم همون شب که برگشتم از دفن تو کشیدم با گریه تویِ کوچه آه دیگه خونه ای که شده شعله ور نیازی نداره به پرچم-سیاه تو رفتی شبونه، به جز داغِ تو فقط از یه چیزی شدم اذیت نبستم «درِ» خونه مون و ولی نیومد کسی واسۂ تسلیت غم ِ بچه ها رو کشیدم به دوش ولیکن یه چیزی عذابِ منه حسن(ع) خیلی بیتابه! تو گریه هاش با دستاش تویِ صورتش میزنه گرفتم تو آغوشم اما چجور؟! بگیرم ازش اضطراب و تب و... چقدر آرزو داشتی و نشد- بمونی عروسش کنی زینب(س) و... دلش سوخته! مونده تو خاطرِش که مابینِ دیوار و «در» سوختی با دست ورم کرده واسه حسین(ع) روزِ آخری پیرهن دوختی! شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ مسعود یوسف پور دست دستاس تو نان داد همه دنیا را کرمش برد پی شغل گدایی ما را قرص خورشید همان نان سر سفره ت بود رفت تا پر کند از گندم تو بالا را پرورش داد در این فاصله ی هجده سال نظرِ امّ ابیهایی تو بالا را سایه ات نیز نیفتاد به دیوار محل سایه ات نیز ندید آدم نابینا را یک نخ از وصله ی آن چادرتان کافی بود که مسلمان بکند کل یهودی ها را خواست روشن بشود عرش ، خدا فرمان داد بنویسند در اطراف زمین زهرا را بنویسند تو را زهره ی تابان علی بنویسند که خورشید تویی جان علی بنویسند تو را مادر پیغمبر ها بنویسند تو را عشق همه حیدر ها بنویسند که از صبح ازل تا امروز نرسیده ست به پایین قدومت پر ها ذوالفقار علی و تیغ کلام تو یکیست خطبه ای خواندی و لرزید همه پیکر ها بهتر آنکه بنویسند چه شد افتادی یا چه شد شعله کشیدند ز داغت در ها بنویسند چه شد فضّه خذینی گفتی بگذارید بدانند چه شد نوکر ها تنگیِ کوچه پر و بال تو را اذیت کرد وای از افتادنِ یکمرتبه ی مادر ها ردّ خون مرده گیِ بال و پرت خوب نشد تو زمین خوردی و حالِ پسرت خوب نشد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ سید محمد میر هاشمی ای بهار عطوفت ای زهرا ای شهید محبت ای زهرا مشعل عاشقی ز تو روشن ای چراغ هدایت ای زهرا رحمت واسعه تو می باشی بی کران ، بحر رحمت ای زهرا عشق تو می رهاند انسان را از حضیض مذلت ای زهرا ای که همپایه ی نبی باشی به مقام و به رتبت ای زهرا کوچک از بهر قامت روحت خلعتی نبوت ای زهرا تا خدایی تو راه طی کردی در مسیر حقیقت ای زهرا تو خدایی ، پیمبری ؛ نه ، نه ای امام کرامت ای زهرا هیجده عالم وجودت را هیجده دوره فطرت ای زهرا منشا هر کمال و خیری تو ای سراپا عنایت ای زهرا علم کامل صحیفه ات باشد ای سپهر فقاهت ای زهرا چون تو در عالم جوانمردی نیست یک با مروت ای زهرا موج می زد همیشه در همه جا در وجودت متانت ای زهرا اشبه الناس بر نبی بودی به جمال و جلالت ای زهرا ای که بودی برای پیغمبر دختری با درایت ای زهرا بر نبی مهربان تر از مادر بودی ام رسالت ای زهرا مایه ی فخر خالق سبحان سر بلندی خلقت ای زهرا بر سر مرد و زن خداگونه داری آری تو منت ای زهرا قله های کمال را فاتح بس که داری تو همت ای زهرا همه مردان به پیش تو خاموش ز تو گشته به حیرت ای زهرا که دفاع از حریم خود کردی درس آموز غیرت ای زهرا سردی ابتذال از نامت گرمی نور عفت ای زهرا بیتت آن خانه ی گلی باشد زادگاه امامت ای زهرا خطبه هایت کلام ربانی همه لبریز حکمت ای زهرا بی وضو نام تو نشاید گفت دارد این آیه حرمت ای زهرا نام پاکت چو در میان آید دل شود پر حلاوت ای زهرا تو همانی که روح ایثاری ای خدای عطوفت ای زهرا چشم اهل مدینه بر دستت جود و احسان ، مرامت ای زهرا سائلی رد نشد ز درگاهت بس که کردی اعانت ای زهرا سائل کوی تو منم ، دارم طلب استعانت ای زهرا ای که پیراهن عروسی خود هبه کردی ز رافت ای زهرا بارها نان کودکانت را داده ای با سخاوت ای زهرا بارها خود گرسنه خوابیدی بهر سیری امت ای زهرا هر یتیم و اسیر و مسکینی بهره مند از عطایت ای زهرا بس که انفاق مال و جان کردی آیه آمد به شانت ای زهرا هیچ کس جز علی تو را نشناخت ای گل با طراوت ای زهرا تو و مولا دو جسم و یک روحید روح تابی نهایت ای زهرا ای نمازت نیاز بیت الله کعبه ی آل عصمت ای زهرا عالم دل ز عشق تو دارد شور و شوق و ارادت ای زهرا کاش بودم پرستوی کویت کن دعایم اجابت ای زهرا کاش من هم شبیه تو بودم در کمال شجاعت ای زهرا داشتم در وجود خود از تو کاشکی یک علامت ای زهرا از در خانه ات چنان سلمان طلبم استقامت ای زهرا چادر وصله دار مشکی ات پرچم مهدویت ای زهرا ز طرب خانه ی دلم بگذر هله پیر طریقت ای زهرا به خداوندیت قسم مادر کن نگاهی به طفلت ای زهرا دست بشکسته ی تو می باشد دستگیر قیامت ای زهرا چشم محشر به نور تو خیره بس که داری مهابت ای زهرا شیعه ات از پل صراط آنجا بگذرد در سلامت ای زهرا می رهد دل ز آتش عصیان گر کنی یک اشارت ای زهرا ای بسیجی شهر پیغمبر پاسدار ولایت ای زهرا رزم تو در مدینه ی غربت شد حدیث شهامت ای زهرا کرده ای با نثار خون دلت رهبرت را حمایت ای زهرا تو گذشتی ز هستی ات آری بیمه کردی شریعت ای زهرا ای سکوتت بنای هر فریاد بانوی با اصالت ای زهرا مرقد مخفی ات کند رسوا دشمنت تا قیامت ای زهرا یاس دین بودی و خزان دیدی در هجوم عداوت ای زهرا لال آید به محشر آن کس که بر تو کرده جسارت ای زهرا وای حق تو و علی بردند غاصبان خلافت ای زهرا خصم رو در رویت ذلیل آری داشتی بس که هیبت ای زهرا روز بیعت تمام یثرب دید خصم را در حقارت ای زهرا به خدا که تو سیف الاسلامی بس که کردی رشادت ای زهرا چه کسی بر رخ تو سیلی زد ؟ که نمود این شرارت ای زهرا ؟ ای شفیعه به یوم وانفسا شیعه را کن شفاعت ای زهرا سه صله خواهد از تو این دل خون یک ، ثبوت سیادت ای زهرا کوثرا آن دو حاجت دیگر کربلا و شهادت ای زهرا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ سید پوریا هاشمی شأن دستی که دخیل است به کوثر بالاست.. دست این دست به دامن شده محشر بالاست.. سوختن آب شدن بی کس و بی یار شدن سختی عشق همینست رهش سربالاست.. آنچه ساقی ازل داد همان مینوشم.. رتبه مستی ما از تب ساغر بالاست.. چون که خاک قدمت شد شرفش بخشیدند.. تا قیامت به همین مرتبه این سر بالاست ما فقط زیر پر چادرتان آرامیم.. حس وابستگی طفل به مادر بالاست.. هرچه دارند به خانه به گدا میبخشند.. خب طبیعیست شلوغی دم در بالاست.. قبل تو ننگِ عرب، داشتن دختر بود بعد تو میل به آوردن دختر بالاست عالمی گفت که این خطبه تمام دین است لطف زهراست فقط شیعه سرش گر بالاست.. همه زندگی ات را به امامت دادی.. از زمین خوردن تو پرچم حیدر بالاست.. بر روی شهپر جبرئیل فقط جای تو بود.. شاهد بندگی تو ورم پای تو بود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ وحید محمدی دل خوشی یعنی خدا را داشتن در بهشت لطف او جا داشتن بین سینه حب مولا داشتن مادری مانند زهرا داشتن دل خوشی یعنی دو دنیا مال ماست روز محشر فاطمه دنبال ماست بندگی یعنی عبادات شبش ذکر تسبیحات بر روی لبش سجده های غرق نور زینبش آن حجابی که رسید از مکتبش بندگی یعنی حجاب فاطمه سجده های ناب ناب فاطمه عشق یعنی خنده های فاطمه پر گرفتن در هوای فاطمه نوکری کردن برای فاطمه با امید یک دعای فاطمه عشق یعنی یک نگاه مادری سر پناهی در پناه مادری زندگی یعنی سکوتی پر سرور انعکاس نور در سیمای نور و بساط عاشقی ها جور جور دور باد از زندگیشان چشم شور زندگی یعنی بهشت بندگی بندگی کردن برای زندگی سادگی یعنی به کم ها ساختن در تنور خانه نان را ساختن و حصیری زیر پا انداختن نه به دنیا و طلا دل باختن سادگی یعنی دو لیوان گلی وصله نعلین مولایم علی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ رضارسول زاده تا آسمانی هست پرواز است بالی هست در دل امیدی هست تا راه وصالی هست شکر خداوندی که با تو آشنایم کرد در سجده می افتم که نورت این حوالی هست درک مقامات تو و ذهن بشر ، هیهات دل خوش به این ماندیم که خواب و خیالی هست سلمان شدن که نیست ساده ، کار می خواهد سه قرن اول انتظار خاکمالی هست تو رحمت محضی و فیضت می رسد دائم تا که نگاه لطف تو بر این اهالی هست ما از تو ممنونیم ذره پروری کردی قابل نبودیم و تو بر ما مادری کردی راز شب قدری و قدرت را خدا داند تو سرالاسراری و این را مصطفی داند یعنی خدا شیرازه ی خلقت تو را خوانده وقتی تو را محور بر آن جمع کسا داند حیدر نبود ، هم کفو تو پیدا نمی گردید شان تو را تنها علی مرتضی داند از انبیا هم عصمت تو هست بالاتر آری خدا این رتبه ی خیرالنسا داند ؟ اول نمود اقرار ای مادر به فضل تو هر کس که خود را سائل آل عبا داند با عشق تو بانو گره خورده حیات ماست روز قیامت مهر تو برگ نجات ماست تو آسمان و یازده خورشید دنبالت وقت سلوکت می رسد پیش خدا بالت نامی ز حورالعین در آیات انسان نیست این هم یکی از صد هزاران وصف اجلالت وحی است گویا ، احترامت واجب عینی است وقتی که می پرسد نبی هر روز احوالت شیرین ترین میوه هایت را به ما دادی جبریل شد جبریل با یک میوه ی کالت ما فکر دنیا و تو فکر محشر مایی ما آرزومان چیست و تو چیست آمالت ! "حی علی خیر العمل" یعنی ولای تو یعنی که نیکی کردن بر بچه های تو بوی خدا آید ز هر جا بگذری خانم وقت عبادت از خدا دل می بری خانم وقتی سفر می رفت پیش تو دلش می ماند تو باعث دلتنگی پیغمبری خانم تو ازدواجت با علی امری الهی بود خوشحال بودی که برای حیدری خانم مریم زمان خود زنی برتر به عالم بود تو از زنان هر دو عالم برتری خانم گویند مردم کاش ما هم فاطمی بودیم روزی که تو فرمانروای محشری خانم پیش خدا خوش باش جای تو به دنیا نیست با آن کمال اینجا برای روح تو جا نیست نزد خدا دارای عز و اعتباری تو ام ابیها شاه بیت روزگاری تو تو حجت الله بر امامان هستی ای مادر می ماند آدم با مقاماتی که داری تو تیغ دو دم یا که سپر ، حیدر نمی خواهد شیر خدا را  هم سپر ، هم ذوالفقاری تو اما علی را باورش کی بود تا بیند در هر کجای خانه اش لاله بکاری تو محشر به هم می ریزد از یک سو حسین بی سر از یک طرف هم دست عباست می آری تو بر رشته های چادر تو دست اندازیم بر این مقام نوکری آن روز می نازیم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مثل هر شب خواب را در بسترش تنها گذاشت رفت پای جانمازش؛ روی دنیا پا گذاشت با قیامش آسمان می‌رفت زیر چادرش قابِ قوسینِ رکوعش عرش را هم جا گذاشت سجده‌اش را بُرد آنجایی که جز مسجود نیست سر به خاکِ سجده‌دارِ مسجدالزهرا گذاشت با صدای آب آب؛ از عرش، باران شد چکید رفت بالای سرِ لب‌تشنه‌اش دریا گذاشت باز تا نان‌آورش برگشت از شب‌گردی‌اش مرهمِ اشکی به زخمِ شانه‌ی مولا گذاشت گرچه رویش سرخ بود از ردّ سیلی‌های اشک گوشه‌ای هم جا برای خنده‌ی حاشا گذاشت در هجومِ سنگ‌ها با آنکه بار شیشه داشت پای اینکه نشکند آیینه جانش را گذاشت مشکِ‌‌ اشکش را غمِ روز مبادا آب کرد گریه‌هایش را برای روز عاشورا گذاشت چارده قرن است، می‌گردد زمین دنبال او آرزوی تربتش را بر دلِ دنیا گذاشت 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل که افتد آه میگیرد چمن را بیشتر خندهٔ در بسترت آزرده من را بیشتر از سکوتت آب گشتم اینکه رسمِ مهر نیست غیر از آن عجل وفاتی گو سخن را بیشتر از فدک،سرخیِ گلهایش نصیب تو شده روی تو سوزانده من را و حسن را بیشتر روز،خاموش است از بغضش حسن،اما به شب میپرد از خواب و میگوید نزن را بیشتر با چه زحمت بهر من مهمانِ آن آتش شدی دیدمت بر جان خریدی سوختن را بیشتر حاجتِ تو بعد از این نه سال،حالا این شده آور آن تابوت که پوشد بدن را بیشتر با همین دستانِ خسته بر حسینش دوخته پس مواظب باش زینب پیرهن را بیشتر روضه ای می خوانم و رد میشوم مولا ببخش میخ در حتما دهد آزار زن را بیشتر حامد آقایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تحمل کردنش سخت است و عهدِ کودکی را گر تو هم جای خودت باشیّ و هم جای پُرِ مادر  خودت را جای من بگذار گو این بی نوا دختر چگونه سر کند آن را بدونِ سایه ات مادر تو را میخواهمت هر شب که تسکینِ دلم باشی در این سیلابِ غم مادر تو حلِِّ مشکلم باشی ز بس بوسیده ام هر شب گلِ چادر نمازت را دلم یک لحظه میخواهد ببوسم روی نازت را چه دردی می کشیدی در تمامِ لحظه های شب ندیده کس به غیر از تو وَ غیرَ از دخترت زینب چه ضربت ها که تو خوردی ز دستِ مردمانِ پست به پهلو استخوانِ تو از آن ضربِ لگد بشکست تویی که میخِ سوزان را درونِ سینه ات داری تویی که گونه های تو چو سَیلی خون شده جاری تو را در خاک و خون دیدم میانِ غربتِ کوچه که در بینِ جِدار و در به خون پرپر شده غنچه دلم خورشید میخواهد بیا یک شب به خوابِ من  زنَد بوسه به چشمانت دلِ پُر التهابِ من هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در حریم خانه ماندی اعتکاف این است این سوی مسجد شعله‌ور رفتی، مصاف این است این خطبۀ تو واژه واژه ذوالفقار دیگری‌ست جلوۀ آن تیغ پنهان در غلاف، این است این از امام از کعبه گفتی، بستی احرام دگر بی‌امان دور علی گشتی! طواف این است این رو گرفتی پیش نابینا، حیا آن است آن نیمه‌شب تابوت می‌خواهی، عفاف این است این می‌رسد روزی که چشم آسمان روشن شود بر مزارت کعبه می‌گوید مطاف این است این 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش واشد، نمی‌گویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هر چه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به شب نشسته چرا آسمان بازویت؟ چه کرده اند مگر با توان بازویت؟ به زور تیغ، دهانِ غلاف را بستند که برملا نشود داستان بازویت شبیه بغض و غرور و دل علی انگار شکسته از دوسه جا استخوان بازویت تمام چرخه خلقت میفتد از حرکت همین که درد میفتد به جان بازویت **** چگونه دق نکنم در عزای بازویت فدای لرزش دستت، فدای بازویت جهان که دست به دامان توست جای خودش دخیل بسته وَرَم هم، به پای بازویت به فکر موی حسینی ولی چه سخت شده بلند کردن شانه برای بازویت برای جان به لب آوردن علی کافیست مرور هر شبه ی ماجرای بازویت 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود یک مرد هم نبود بگوید در آن میان نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود از شدت خجالت از هم در این سه ماه راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود جای تمام شهر برایش علی گریست جای تمام شهر علی غرق آه بود نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه تنها کسی که گوش به او داد چاه بود رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش راه عبورش از وسط قتلگاه بود شعر از گروه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تنها شديم گر چه به ظاهر خدا كه هست نفرين نكن به خاطر حيدر دعا كه هست مرگ از خدا براي چه دائم طلب كني ديگر نخواه مرگ خودت را شفا كه هست گفتي علي سلامت اگر بي جواب ماند غصه نخور كنار تو خيرالنسا كه هست حالا چرا براي رفتنت اصرار ميكني در خانه ام هر آنچه نباشد صفا كه هست تا پشت در ميايي و شرمنده ميشوم ديگر نيا عزيز دلم مجتبي كه هست نان پخته اي كه اشك مرا در بياوري زحمت نده به دست شكسته غذا كه هست دارم براي غربت تو گريه ميكنم درمان اگر چه نيست برايم دوا كه هست حال علي بد است بمان در كنار ما بودن كنار نور خدا حق ما كه هست بودي امانت پدرت دست مرتضي تو بگذري خجالتم از مصطفي كه هست... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در شعله ور شد غنچه اش را در خطر دید میخواست برگردد ولی دیوار نگذاشت سعی فراوان کرد حتی بین آتش در را نگه دارد ولی مسمار نگذاشت... شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💖💖💖💖💖 بهشت زیر پای تو فاطمه فاطمه بر عرش بود قائمه فاطمه آن نور خدای ودود فاطمه گر نبود هستی نبود که سر مستودع در فاطمه در صلواتش شده مخفی همه بین همه اسرار جهان را نهان به یوسفش مهدی صاحب زمان فاطمه آن جلوه ی الله ونور دم به دم آن جلوه ی در کوه طور فاطمه سر حلقه ی عشق وجود فاطمه آن نور خدای ودود در صلواتش بنگر رازها فاطمه یعنی همه اعجازها فاطمه یعنی جلوات علی وان صلواتی که بود منجلی فاطمه حیدر به حقیقت احد فاطمه احمد همه نور صمد فاطمه را فاطمه دان فاطمه عشق ز او شد متجلی همه ای همه اسمای خدا فاطمه وآن همه اسرار خفا فاطمه با صلوات همه قدوسیان فاطمه حجت بنموده بیان هر صلواتی که فرستی سحر هدیه کن به محضرش ای پسر فاطمه را در صلواتت ببین بین صلواتت شده نقش آفرین بوسه بزن به زیر پایش همی با صلواتت به سحر هر دمی فاطمه جان مادر خیر الانام بر تو دمادم صلوات و سلام فاطمه عالم همه مخمور تو تشنه ی آب و رخ مستور تو فاطمه ای آب حیات جهان در عطش آب تو لب تشنگان حیدر کرار سمن بوی تو خقته جهان در شب گیسوی تو چادر تو لیله ی قدر جهان موجب آسایش بر خفتگان طلعت خورشید ز رویت بود آب همان شهد سبویت بود با صلواتم به طلوع سحر مدح تو گویم پی شمس و قمر شمس و قمر از تو طلب کرده نور نور علی نور ز رب غفور فاطمه آن جلوت کوثر بود کز گل او جهان معطر بود آن صلواتش همه لا لایی است موجب آسایش و شیدایی است بر صلواتش همه شیدا شوید منتظر یوسف زهرا شوید طلعت مادر به رخش بنگرید نور جمالش همه یاد آورید فاطمه در طلعت یوسف ببین تبارک الله احسن الخالقین فاطمه یا فاطمه گو مست شو هم صلوات از لب زهرا شنو حامدم و مدح تو گویم مدام با صلواتم به همه صبح و شام حامد اصفهانی 15دی ماه 1400*آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*صلی الله علیک یافاطمه الزهرا (س)* 🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 *"کاش در با حضرت زهرا مدارا می نمود"* *یا که خود را حائل ام ابیها می نمود ....* *تا نباشد ضربه ای بر پیکر پروانه را ...* *یا که خود از یاس بی همتا مجزا می نمود* *گل کجا و هجمه ی زخم در و دیوار ها؟* *کوثر مظلومه ای این گونه معنا می نمود* *دیده ای کس زیر پا برگ گلی را له کند* *یا که آتش بر در گلخانه بر پا می نمود؟* *پس چرا سوزاندن آن درب و دل و پروانه را* *آن چنانچه ضربتی بر پیکر زهرا نمود* *حضرت مظلومه،! آه از محسن و مسمار و در* *دیده تا عمق زمان این غصه نجوا می نمود* *پشت در پهلو شکست اما علی را ول نکرد* *پای عشق و عاشقی این گونه امضا می نمود* *تا خدا خود می نویسد شرح حال غصه را* *قلب‌ قُطب عالم امکان معزا می نمود* *مثل شمعی می چکید اما دریغ از لغزشی* *همچنان خود را غریق چشم اعلی می نمود* *در وفای عهد خود باید که از جان هم گذشت* *کَی علی چون فاطمه در واقع پیدا می نمود؟* *صبر اگر طاقت ز کف بنهاده احوالش سزاست* *لحظه ای چشم وفا را غرق دریا می نمود* *حال ما دلدادگان هم کمتر از پروانه نیست* *این مصیبت غصه ها از ما هویدا می نمود* *شاعر: عابدی (دلداده)* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نطق مرا لطف تو بنموده باز فاطمه جان جز تو کنم احتراز ای که به من لطف و کرم کرده ای قلب مرا خود تو حرم کرده ای مادر هستی ز ازل بوده ای باب جنان بر همه بگشوده ای خاک و غبارت به یقین توتیا سرمه ی بینایی چشمان ما دل به تو دادیم همه از ازل عشق به تو معنی خیر العمل بر تو همه ما ز ازل حامدیم لطف تورا بر همگان شاهدیم نام تو زهرا شده تسبیح عشق نام تو مشکات و مصابیح عشق حضرت زهرا گل باغ رسول دفتر شعرم تو بفرما قبول با صلواتم به سحرگاه خویش از غم و اندوه نگردم پریش با صلواتم که فرستم سحر مدح تورا گفته به اشعار تر با صلواتم جلوات تورا یاد کنم حضرت خیر النسا با صلواتم چو توسل کنم باغ پر از چهچه بلبل کنم مدح تو می گویم و اولاد تو با صلواتم چو کنم یاد تو نام محمد ببرم دم به دم نام علی گو یم و شادی کنم نام تورا حضرت خیر النسا یاد کنم وقت حدیث کسا نام حسین و حسن و زینبت می شنوم با صلوات از لبت جلوه ی توحید تویی فاطمه هم تو معادی تودر آن خاتمه شفیعه ی بر همه ی انس وجان عالم هستی ببری در جنان زهره ی زهرایی و نور بتول ام ابیهایی و دخت رسول بهر ولایت تو همان همسری عطای حقی که همان کوثری تو سر مستودع فیها یقین جلوه کنی بر همه مستضعفین مفتعلن مفتعلن مفتعل گشت هماهنگ طپش های دل دل شده از شوق وصالت حرم وز سر مهر تو شده محترم حامد مدح تو شدم هر سحر مدح تو را گفته به اشعار تر بهر عزای تو شدم روضه خوان سیل سرشکم شده اینک روان فاطمه جان به حق مولا علی خود برسانم به لب ساحلی به بحر غم غوطه ورم کن نظر خود برهان مرا ز رنج و خطر یک نظرت مرا شفاعت کند به محشرم مرا کفایت کند حضرت زهرا تو نظر کن مرا عنایتی کن ببرم کربلا حامد اصفهانی ات را ببین شد به عزای فاطمی دل غمین حامد اصفهانی 15 دی 1400 غروب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هر وقت، یادش می‌کنم، باران می‌آید با بردنِ نامش، به جسمم، جان می‌آید هرکس که در روضه، برایش گریه کرده روزِ قیامت، با لبی خندان می‌آید من قطره اشکی ریختم، او قول داده: هنگامِ مردن، در پیِ جبران می‌آید تا یک قدم برداشتم، من را بغل کرد خیرِ کثیر، از سوی او، اینسان می‌آید باید بگویم: خوش به حالِ دردمندان، از دستِ پرمهرش، اگر، درمان می‌آید شب‌های جمعه، از حریمِ غرقِ نورش بویِ بهشتِ ایزدِ منان، می‌آید ...از روی نیزه، در جوابِ سنگ‌باران دارد صدای آیه‌ی قرآن می‌آید عادل حسین قربان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*