eitaa logo
کانون آموزش مداحان
27.9هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
25.2هزار ویدیو
262 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
ای قامت قیام همه انبیاء دهر قد قامت‌ِالشهاده به لب در اذان شدی داغ علیِ اکبر و عباس و خیمه‌ها در هر بلا شکسته شدی تا کمان شدی خون قطره قطره در جگرت بیکرانه شد تا که سه شعبه آمد و چون ناودان شدی پس در رکوع خون دلت را به حکم عشق دادی به باد و رشک همه آسمان شدی بعد رکوع و بعد قیامت چه سر بلند در سجده مانده‌ای و چنین جاودان شدی ای راز برملا شده آسمان حسین سر الصلاة عاشقی عاشقان شدی شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زخم روی تنت آن‌روز که لب وا می‌کرد مرهم از پنجره‌ی بُهْت تماشا می‌کرد تا بیایی و قدم‌رنجه به گودال کنی نیزه بر قامت رعنای تو قد تا می‌کرد دخترت مویه کنان پشت سرت می‌آمد خواهرت موی کنان داشت تمنا می‌کرد شوق یعنی وسط نطق تو سرنیزه‌ی شمر سر بوسیدن لبهای تو دعوا می‌کرد عید اعدای تو‌بود و پسر ذی‌الجوشن چکمه‌ی تازه در آن هول و‌بلا پا می‌کرد سخت اگر ذبح شدی معرفت آهن بود همه دیدند که خنجر چه تقلا می‌کرد آه ای زاهد بی پیرهن کربوبلا چه کسی چون تو چنین پشت به دنیا می‌کرد اگر این کار جنون نیست بگو پس ز چه روی مو پریشان حرمت روی به صحرا می‌کرد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بغض گلو و اشک یتیم بعد از تو شور شام غریبان برای من بغض گلو و اشک یتیمان برای من شمشیر و تیر و نیزه و خنجر برای تو در قتلگاه پیکر بی جان برای من قرآن بخوان به صوت دلارای هاشمی خون گلوی قاری قرآن برای من در قتلگاه خنده ی دشمن برای تو در خیمگاه دیده ی گریان برای من لب تشنه دست و پا زدی و دست و پا زدم عریان شدی و این دل ویران برای من وقتی که پشت هم به سرت نیزه میزدند حال و هوای روضه ی هجران برای من رگهای نا مرتب و درهم برای تو جمع اسیر بی سرو سامان برای من خورشید خیمه از دل مقتل نظاره کن وقت غروب گریه ی پنهان برای من با بوسه ای که سنگ جفا زد به صورتت سوز و نوا و آه فراوان برای من همراه شمر و خولی و نامحرمان شدم ای وای ازین بلا غم دوران برای من سیلی به روی غنچه ی باغ تو میزنند روی کبود لاله و ریحان برای من از آن زمان که اصغر شش ماهه جان سپرد اشک رباب خسته و حیران برای من تو روی خاک گرم بیابان مقطعه در بین راه حسرت جانان برای من سعید مرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
السالم ای بدن بی سر گرما دیده السالم ای سرمجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تو را ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هربلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سربریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات !ترک روی لبت را لب دریا دیده؟ خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سربابا دیده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 ۱۴۰۱ علیه السلام گفت بسم الله و ساقط گشت عرش از روی زین راویان گفتند: افتاده است از سمت یمین می‌زنندش آن کماندارن به تیر سهمناک واین عربها دستهاشان پر ز سنگ سهمگین امت پیغمبرند اینان که سنگش می‌زنند این چنین از احمد مختار شد شرمنده دین آن‌که روزی جایگاهش سینه‌ی محمود بود حال بین مسلمین سر می‌گذارد بر زمین عرشیان را نیست پروا از حوادث پس چرا چشم های خویش را بسته‌ست جبریل امین فضه آنجا بود اما لحظه‌ی ذبح حسین مادرش فریاد می‌زد یا امیرالمومنین! این حسین توست زیر نیزه‌ی تیز سنان این حسین توست زیر چکمه‌ی شمر لعین این حسین توست خلقی می‌کِشندش آن‌چنان این حسین توست جمعی می‌کُشندش این‌چنین این حسین توست عریان روی خاک افتاده‌است این حسین توست؛ راسش را به روی نی ببین از نجف برخیز و بنگر رشته‌های گردنش پاره شد در زیر تیغ خصم؛ یا حبل المتین! تکه های پیکر او زیر سم اسب‌هاست پاره‌ی پیراهنش در دست های آن و این جسم بی سر را که جانی نیست بین پیکرش خود دلیلش چیست پس این ضربه‌های آخرین در هجوم بی امان کوفیانِ دزد و هیز دخترانش را پناهی نیست غیر از آستین دخترت بر روی خاک افتاد و دورش دشمن است یا علی! برخیز هنگام عبا آوردن است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آه از غم فراق آه از غم فراق و شفای نداشته فریاد میزنم به نوای نداشته راحت رسید و سخت مرا تازیانه زد دردسر است قوت پای نداشته رخت اسیری است تنم چاره ای نبود شرمنده ام ز رخت عزای نداشته عباس کو بلند کند از زمین مرا پای مرا شکست عصای نداشته امشب به خاک سرد سرم را گذاشتم من را کجا کشید سرای نداشته گفتم نکش حجاب سرم را کشید و برد ماییم و داغ مقنعه های نداشته لطف تو بود موی سپیدم عیان نشد.. خون گلو به جای حنای نداشته با دستهای بسته قنوتم مصیبت است خون گریه کن دست دعای نداشته سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
داغ عشق دردا که درد و ماتم تو بی طبیب ماند در گوش پاره، نالهء امن یجیب ماند وقتی که شعله های تو در سینه گُر گرفت از داغ عشق، بر دل عالم لهیب ماند ای راوی حماسهء سرهای سربلند! تنها حکایتی ز تو از بوی سیب ماند مبهوت مانده چشم ترم بر نگاه تو پر می زند دلم به دم قتلگاه تو سرباز کرده عقدهء دیرینهء دلت ای پاره پاره تر بدنت از حمایلت سنگ صبور، آیهء مستورِ غرقِ خون! گویا نشسته مادرت اینجا مقابلت شد سینهء غیور تو سینای انبیاء آن سینهء شکسته به دستان قاتلت شد خشکتر لب تو ز خاک کویرها شد پیکرت ردیفِ سنان ها و تیرها ای کاش، رنگ آینه زنگار می گرفت ای کاش، روز همچو شب تار می گرفت کم کم شفق، به مغرب سرها رسیده بود وقتی که شعله دامن بیمار می گرفت حال عقیله بسکه زمین خورده، گشته بود چون بانوئی که دست به دیوار می گرفت بر گوش می رسید کماکان صدای تیغ پیراهنی دریده شد از ضربه های تیغ باران تیر بود و فضا غرق دود بود بر روی خاک، تشنه لبی در سجود بود وقتی به نیزه رفت سر سربدارها دیگر رخ رقیه و زینب کبود بود رو سوی شام و کوفه روان بود روی نی ماهی که مقتدای مسیح و یهود بود از گیر و دار شورِ اذان ها، اقامه رفت جسم حسین ماند ولیکن عمامه رفت رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سالار زینب(س) رفتن برای تو شد و ماندن برای من بالای نی برای تو ، شیون برای من هجده سر بریده از الان مال تو هشتاد و چار دخترک و زن برای من باران سنگ کاش نیاید به سوی تو یک شهر تازیانهٔ دشمن برای من خاکستر از حوالیِ روی تو دور باد افتاد اگر که شعله به خرمن برای من من قول داده ام بروم هر کجا تویی در ماتمِ فراق تو مردن برای من بر من بتاب ، نور دل دیده ام حسین با نایِ بوتراب شکفتن برای من حامد آقایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کمی آرام برو کمی آرام برو کم شود این خون جگری برده ای دل زهمه کاش زمن جان ببری من هنوزم به دلم مانده تماشات کنم چقدر زود شد ایام وصالت سپری با تن پر پر اکبر چه وداعی کردی بی عصا مانده ای ودست به روی کمری تک تک اهل حرم دست به دامان تواند سرپیری چقدر ناز تو باید بخری مثل زهرا به سرت شانه کشیدم ای کاش که نیفتد سر گیسوی تو دست دگری نا امیدم که تو را باز ببینم اما روی تل منتظرم تا که بگیرم خبری ساربان مینگرد بد به دلم افتاده می روی کاش که انگشتر خود را نبری چادر خاکی من را نتکان گریه نکن که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری موسی علیمرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سالار زینب(س) با خنده با تحقیر خنجر را گرفته بر سینه اش زانو زده سر را گرفته ای کاش رو به قبله اش میکرد نامرد یک دست مو یک دست خنجر را گرفته چه خوب زهرا هست وقت احتضارش آقا دودستی دست مادر را گرفته یک ضربه! دوضربه! نه باید پشت و رو کرد زیر گلویش بوی خواهر را گرفته هم فاطمه چشمان حیدر را گرفته و هم علی چشم پیمبر را گرفته هی صورت ارباب را بر خاک میزد لج کرده قول کیسه زر را گرفته زینب! برو جایی که شمر اصلا نباشد بیرون بیاید زود معجر را گرفته.. تقسیم شد جسمش میان ده سواره هر مرکبی یک جای پیکر را گرفته دیگر نه عباس است نه اکبر، ببینند خلخال طفلان چشم لشکر را گرفته سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آجرک الله با گریه دستم را به ساغر می رسانی ایام هجران را به آخر می رسانی بیزارم از آن سفره که دورش نباشی رزق مرا در روضه بهتر می رسانی وقتی که خانه، خانهء جدّ تو باشد شخصاً گدا را تا دم در می رسانی امروز که داغ همه داغ حسین است تسلیت ما را به مادر می رسانی قطعاً تو در شش گوشه سرگرم طوافی کِی این زیارت را به نوکر می رسانی عمریست صبح و عصر، گریان حسینی اینگونه بر ارباب، لشکر می رسانی وقتی که روضه، روضهء گودال باشد خود را به سختی سمت منبر می رسانی آقای ما هم تشنه بود و هم گرسنه ما را به زخم روی حنجر می رسانی ساعت حوالی سه، شمر آمد به مقتل نبض زمان را پای خنجر می رسانی ده اسب اعضای تنش را برده بودند ما را به یک نه! چند پیکر می رسانی بالای نیزه بود و زینب داد می زد: تو مطمئناً پاره معجر می رسانی رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عزیزم دارد زمین برای تنت تنگ می شود گودال دست و پا زدنت تنگ می شود مادر! در ازدحام لگدهای این و آن جایم کنار این بدنت تنگ می شود دیدم نشسته نیزهء دشمن به حلق تو دیدم دهانهء دهنت تنگ می شود بسکه وسیع می شوی از سم اسب ها خیلی سریع پیرهنت تنگ می شود پاشو که ساربان تو انگشت می بُرد وقتی که حلقهء یمنت تنگ می شود دارند غارت حرمت می کنند و حیف راه به خیمه آمدنت تنگ می شود زخمی که هست بر جگرم باز می شود با چکمه روسری حرم باز می شود رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*