سلام(بخوانیدوارسال کنید):
فرصت عمر
برخیز وباز پیش نگاهم قدم بزن
غم را زلوح سبز نگاهت قلم بزن
یک یا علی بگو و دوباره بلند شو
دستی بگیر برسر زانو ، قدم بزن
بال وپرت شکسته ولی بهر دلخوشی
بالی به پیش دیده ی اهل حرم بزن
ای گل بخند تاکه بهاری شود دلم
حال وهوای ابری غم را بهم بزن
بامن مگو که فرصت عمرت تمام شد
پیشم بمان و حرف ز رفتن تو کم بزن
برخیز و باز مثل همیشه گه نماز
بر روی عرش با نفس خود علم بزن
با خطبه های شعله ور خود هنوز هم
آتش به خرمن دل اهل ستم بزن
مادر دل «وفایی» غمدیده تنگ توست
جان علی مدینه ی مارا رقم بزن
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
صنوبری خمیده خدا نگهدارت
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطميه
در و دیوار و پهلو دوخت، آن شب
جنین و جانِ مادر سوخت، آن شب
ولایت پیشه ای، مابینِ آتش ...
به عالم عاشقی آموخت، آن شب
#منصوره_محمدی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطميه
ای خاک! بهار بیخزان باش ای خاک!
همسایهٔ ماه و آسمان باش ای خاک!
این یاسِ کبود، پهلویش مجروح است
با جانِ رسول مهربان باش ای خاک!
#یوسف_رحیمی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#مناسبت_های_ملی
#دهه_مبارک_فجر_انقلاب_اسلامی
مثنوی انقلاب -(بسم ربِّالنّورآغازِ کلام)
پردهیاول
بسم ربِّالنّورآغازِ کلام
می نویسم از پیامِ یک قیام
دشمن این ترویج را باورنداشت
خونِ مظلومان ،اثرخواهدگذاشت
حال،دشمن محورِ ناکامی است
شاهدِ بیداریِ اسلامی است
نهضت ما در جهان تکثیر شد
راهِ روح الله عالم گیر شد
روزگاری کشور ما خوار بود
تحتِ دستوراتِ استعمار بود
حاکمیبیغیرتوخودخواهداشت
نوکری با اسم ورسمِ شاه داشت
هرکه با بی بند وباری راه داشت
گوشة ایران تفرّج گاه داشت
شاه جز خوش خدمتی نیّت نداشت
جان ومالِ مردم امنیت نداشت
با شیاطین هرنفس مانوس بود
شرط بندی ها سرِ ناموس بود
گشته بود ایران عجب خوار و زبون
پایِ قانونِ کاپیتولاسیون
تاکه بُغضِ سینه ها آزاد شد...
شاعر: #قاسم_نعمتی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
شام غريبان حضرت زهرا س -(رفتى و خالى كرده اى دورو برم را)
رفتى و خالى كرده اى دورو برم را
رفتى و پاشيدى تمام لشكرم را
زينب سراغت را كه مى گيرد عزيزم
از شرم خود بالا نمى گيرم سرم را
رفتى...غرور مرد خيبر را شكستى
حالا بيا و جمع كن خاكسترم را
خانم من!حالا كه تو پرواز كردى
ديگر نمى بيند كسى بال و پرم را
زهرا نميدانى چه كردى با دل من
چشم انتظارم لحظه هاى آخرم را
هرشب حسن درخواب مى گويد مغيره
دست از سرش بردار..كشتى مادرم را
-
كنج خرابه مى رسد روزى كه دختر
با گريه مى گويد كه عمه..معجرم را..
از زجر مى ترسم..نگاهش ترس دارد
لرزه مى افتد از نگاهش پيكرم
شاعر: #آرمان_صائمی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
درد عشق
همدم کسی به مثل تو پیدا نمی شود
جز با تو درد عشق مداوا نمی شود
از لحظه ای که در پس در خوانده ای مرا
نبود دمی که دیده چو دریا نمی شود
گفتم مگر که دیده ی خود واکنی ولی
چشمی که کوچه دیده دگر وا نمی شود
از بس نظر به قد تو کردم کمان شدم
حتی هلال چون قد تو تا نمی شود
دیدی تو را به بستر و شرمنده تر شدم
جز استخوان و پوست تماشا نمی شود
زینب ز دیده اشک فشاند به بازویت
شاید که مرهمی شود اما نمی شود
دشمن پس از عیادت تو با اشاره گفت
زهرا دگر برای تو زهرا نمی شود
محمود اسدی(شائق)
#شعر_روضه #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_حضرت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمیه #شعر_مرثیه #محمود_اسدی_شائق
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
دلخسته
شبيه برگ درختان رو به پاييزى
بخند!گرچه تو با خنده هم غم انگيزى
كه گفته از منِ دلخسته رو بپوشانى؟
از اينكه چهره نشانم دهى بپرهيزى
سكوت كرده اى اما پر از صدايى تو
نگاه هاى تو گويد ز غصه لبريزى
چقدر خيره به سقفى؟بس است جان على
چقدر گريه كنم تا دوباره برخيزى؟
حسن به گوشه اى آرام اشك ميريزد
تو هم كه بر سر سجاده اشك ميريزى...
شده عذاب دلم گريه هاى پنهانت
بخند!گرچه تو با خنده هم غم انگيزى
آرمان صائمى
#آرمان_صائمى #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمی #شعر_فاطمیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
روزی ما
دست و پاگیرم ولیکن دست و پا دارم هنوز
هرچه هستم بازهم طبع گدا دارم هنوز
سفره ات را می تکانی روزی ما میرسد
گرچه سیرم کرده ای میل غذا دارم هنوز
لطف مادر بهترین تمثیل از لطف خداست
تا به زیر چادرت هستم خدا دارم هنوز
نان بپز نان تو خوردم که درستم کرده است
در تنور خانه ات دارالشفا دارم هنوز
خانه ات جارو کشی میخواست من جارو کشم!
کار اگر اینجا کنم یعنی بها دارم هنوز
گفته ام در قبر بگذارند روی سینه ام
دستمال گریه بر داغ تو را دارم هنوز
درنمازم هم به روی شانه ام شال عزاست
من به یمن شال مشکیتان عبا دارم هنوز
باهمان یک دست من را یاد کن بین قنوت
مستمندم بی کسم عرض دعا دارم هنوز
بازهم درخانه ام عطر فدک پیچیده است
چون که از خرمای باغت چندتا دارم هنوز
هرکجا ذکر تو شد برمن حسین الهام شد
درمیان روضه ات غار حرا دارم هنوز
مادر ارباب اذن کربلایم را بده
در دل دیوانه داغ کربلا دارم هنوز
من بدم می آید از درها که بد وا میشوند
نفرت از مسمار و از این چیزها دارم هنوز.
بعد تو دیگر علی را هیچکس خندان ندید
طعنه هم میزد کسی میگفت عزادارم هنوز
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمی #شعر_فاطمیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#شهادت
#شام_غریبان
#غزل
پس از سه ماه به او چشمِ کودکان اُفتاد
بلند شد برود راه ، ناگهان اُفتاد
پس از سه ماه به سمتِ تنور خود را بُرد
پس از سه ماه چه شد که به فکرِ نان اُفتاد
پس از سه ماه کمی خانه آب و جارو شد
رسید تا که دَمِ در در آستان اُفتاد
چهار کودکِ خوشحال را خودش میشُست
اگرچه در بدنش دردِ بی امان اُفتاد
غذا که پخت خودش ، فضه سفره را انداخت
دوباره لقمهی او دستِ این و آن اُفتاد
ولی نشد که فقط لقمهای خودش بخورد
چقدر فضه صدا زد که از دهان اُفتاد
میانِ بسترِ خود رو به قبله شد خانم
کشید پرده به رو روی نیمه جان ، اُفتاد
همینکه مادرِ پروانهها دو چشمش بست
همینکه نالهی طفلان در آشیان اُفتاد
دوید از دلِ مسجد به خانه ، مسجد دید
که چند مرتبه آقا نفس زنان اُفتاد
جماعتی که زنش را زدند میدیدند
چقدر روی زمین با سر آسمان اُفتاد
غروب از رویِ تل دخترش به پایین رفت
نگاه کرد نگاهش که بر سنان اُفتاد
گرفت چادرِ او زیرِ پا زمین خورد و
سرِ برادرِ او دستِ شامیان اُفتاد
#حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#شام_غریبان
#وداع
#غزل
میشویَمَت که آب شوم در عزایِ تو
یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو
قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن
تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو
گر وا نمیشدند گرههای این کفن
دق مرگ می شدند زِ غم بچههای تو
خون جایِ آب میچکد از سنگِ غسلِ تو
خون میچکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو
در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو
گُم شد میانِ خندهیِ مَردُم صدایِ تو
در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد
هرکس که بود نیمه شبی در دعایِ تو
حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا
رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو
تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است
آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو
#حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#شام_غریبان
#چارپاره
اَسماء بریز آب که قلبم مذاب شد
این مرد از خجالتِ این چهره آب شد
اسماء بریز آب که آتش گرفتهام
دیدی چگونه خانهی من هم خراب شد
من چند بار شُستهام و هَم نیامده
خونت هنوز میچکد از زخمِ تازهات
این سنگِ غسل شاهدِ پهلویِ سرخِ توست
ای خاک بر سرم چه کنم با جنازهات
دریاب حالِ کودکانِ خودت را ببینشان
با گریه آستین سرِ دندان گرفتهاند
حالا كه وقتِ بُردنِ تابوتِ مادر است
از من نشانِ خانهیِ سلمان گرفتهاند
حالا عزایِ کندن قبرت گرفتهام
حالا برای بردنِ تابوت ماندهام
این جایِ تیغ کیست که بر بازویِ تو است
این نقشِ دستِ کیست که مبهوت ماندهام
آه ای غرورِ من پس از این وقتِ تسلیت
لبخندها به دیدنِ یارِ تو میرسند
برخیز ذوالفقارِ نبردِ مرا ببند
فردا برایِ نبشِ مزارِ تو میرسند
باید که چند قبر برایت درست کرد
باید مرا به جای تو در قبر جا دهند
دست پدر رسید تو را گیرَد از علی
شاید که زخم آتش در را شفا دهند
#حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯