بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#مصیبت_کوچه
روی خاک وروی خاشاک تنت افتاده
به زیرمشت ولگدها بدنت افتاده
قنفذ ازیک طرف ومغیره ازسوی دگر
میزدندت در آن کوچه،تنت افتاده
ضرب پا ولگد وسیلی و دشنام زدن
بین آن کوچه پره، پر زدنت افتاده
گوکه این معرکهها دروسط کوچه ز چیست
چند دکمه از آن پیروهنت افتاده
لشکرکفر به امید زدن آمده بود
زیره شلاق، عقیق یمنت افتاده
پهلویت فاطمه بشکست ازآن ضربه ی در
وسط شعله ی آتش بدنت افتاده
#شعر_روضه
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم..:
بدنت سوخت تنت راوسط در دیدم
جای ضرب لگدومشت به پیکر دیدم
چکنم نیست کسی تاکه کنم درده دلی
رفتی وبی تو غم و غصه مکرر دیدم
شده بیتاب دگرازغم گلهابلبل
یاس گلخانه تورا خسته و پرپر دیدم
ماجرای توواین کوچه ی مرا آزرده
تنگی کوچه وشلاق به همسر دیدم
دیدگانم وسط کوچه تورا می نگریست
کی رود زخاطرم،آنچه که آخر دیدم
دیده ام دیده هرآنچه که نبایدمی دید
وسط کوچه خودم رابین لشکر دیدم
دیده ام فاطمه را دروسط کوچه زدند
من خودم رفتن اومیان لشکر دیدم
وای من سختی کوچه، همین بس باشد
قتل صبر همسر و محسن پرپر دیدم
فاطمه بودغمم را همه بر عهده گرفت
لیک حالاپی اوغرق نواگردیدم
آنقد زد وسط کوچه که زهرا افتاد
تنِ بیهوش درآن کوچه ی مضطر دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم زهر
چادر سوخته وپاره ی همسردیدم
بین دربود که ناموس خدا خورد زمین
خنده و هلهله در دیار کافر دیدم
سخت تر از همه چشمم به مغیره افتاد
زینبم را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده حیدر به طناب است ولی
درپی یاری خود به کوچه همسر دیدم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
دگرازماندنم ای شیرخدا خسته شدم
دگراززندگی وسیل بلاخسته شدم
یا رب از گوشه این خانه دگرخواهم رفت
چونکه از این همه بیداد و جفا خسته شدم
منه، زهرا ز خدایم طلب مرگ کنم
اجلا بر سر من زود بیا خسته شدم
پهلووسینه ی من ازدر و دیوارشکست
من از این در به دری ها به خدا خسته شدم
من براین هق هق وبراشک شب عادت کردم
ولی از دوری محسن بخدا خسته شدم
دل من خون شده از مردم این شهر،خدا
چونکه افتاده ام از شور و نوا خسته شدم
سهم زهرای توشد، سیلی و شلاق و کتک
دگراز سفره و این آب و غذا خسته شدم
ناسزا گفت مرا دروسط کوچه کسی
دگرازقنفذ بی شرم و حیا خسته شدم
ساعد دست مرا دروسط کوچه شکست
من زدیدار مغیره،به خدا خسته شدم
بسکه دنبال علی رفتم خوردم به زمین
بسکه خوردم کتک ازمغیره ها خسته شدم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خاکستر این لانه اصلا دیدنی نیست
آتش در این کاشانه اصلا دیدنی نیست
در پیش چشمان ترِ یک شمع خاموش
افتادن پروانه اصلا دیدنی نیست
وا میشد این در رو به اقیانوس و امروز
پشت در این خانه اصلا دیدنی نیست
دستان ساقی بسته و ساغر شکسته
خون بر درِ میخانه اصلا دیدنی نیست
وقتی بیفتد چادر خاکی، خدایا!
هم از سر و هم شانه اصلا دیدنی نیست
بر صورت معصوم یک زن جای یک دست
ـ یک دست نامردانه ـ اصلا دیدنی نیست
باور کنید افتادن یک مرغ زخمی
بین چهل دیوانه اصلا دیدنی نیست
«من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم…»
نه رفتنِ جانانه اصلا دیدنی نیست
قاسم صرافان
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اگر چه سایهای از دخترت به جا مانده
رسیدهام که بگویم قرارِ ما مانده
رسیدهام سرِ خاکی که سایه بانش ریخت
نِشستهام؟ نه قد و قامتم دو تا مانده
یکی دو روز فقط صبر کن؛ کنارِ توأم
که چند نیمه نفس بینِ ما دو تا مانده
دلم برایِ علی شور می زند تنها
برای او فقط این یارِ بی صدا مانده
مسیرِ خانهمان تا مزارِ تو سُرخ است
جراحتیست که در پهلویم به جا مانده
مدد زِ شانه طفلم گرفته میآیم
به چهرهام اثرِ دستِ بیحیا مانده
هنوز هم همه سرفههای من خونی ست
هنوز هم به رخم ردِّ شعلهها مانده
تمامِ روز فقط حرفِ زینبم این است
که رویِ چادرِ تو چند جایِ پا مانده
بس است شِکوهام و داغهایِ من بگذار
نمک به زخم زنم داغِ کربلا مانده
نشسته بینِ خرابه در انتظارِ پدر
دو پلکِ بی رمقش سمتِ نیزهها مانده
زبان گرفته که سربارِ عمّهاش شده است
از آن شبی که از آن قافله جدا مانده
صدایِ عمّه خود را دگر نمیشنود
فقط نه این چقدر زیرِ دست و پا مانده
به عمّه گفت که عمّه بِگرد مییابی
به قَدِ من به گمانم که بوریا مانده
حسن لطفی
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای که خیال رفتن از این خانه داری
بعد از تو زینب می نماید خانه داری
نُه سال با تو زندگی چیز کمی نیست
بعد تو من می مانم و دل بیقراری
بعد تو من می مانم و یک شهر دشمن
اصلاً تو جای من خودت طاقت میاری؟
از گریه های هر شبت بیزار هستند
حتی درون خانه ات بی اختیاری
چشم تماشای تو را حتی ندارند
با اینکه تو با هیچ کس کاری نداری
پهلوی مجروحت شده باعث که شب ها
تا صبح بین بسترت لاله بکاری
دیگر خبر دارند حتی بچه هایت
با پلک های خسته ات شب زنده داری
پا می شوی با زحمت بسیار اما
دیدم که دستت را به پهلو میگذاری
شد کار من زانو بغل کردن ولی تو
کاری نداری جز همین لحظه شماری
بعد از تو زینب می نماید خانه داری
ای آنکه میل رفتن از این خانه داری
محمدحسن بیاتلو
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باز هم اي دختر پيغمبرِ اكرم بمان
مرهم درد علي، اي درد بي مرهم بمان
زندگي رو به راهي داشتم چشمش زدند
كوري چشم همه با شانه هاي خم بمان
دست هاى تو شكسته ش هم پناه مرتضي ست
تكيه گاه محكم من، پشت من محكم بمان
اين نفس ها شكسته قيمتش جان من است
زنده ام با يك دمت پس لطف كن يك دم بمان
با همين دستى که دارى باز دستم را بگير
پيش اين مظلوم اى مظلومه عالم بمان
كم ببوس اين دست هايم را خجالت مي كشم
من حلالت مي كنم اما تو هم يک كم بمان
آه آه تو مرا به آه آه انداخته
جاي كم كم رفتن از پيش علي كم كم بمان
آب ها از آسياب افتاد، خوبت مي كنم
تو فقط يک چند روزي بيشتر پيشم بمان
از تو و از ديدن تو توشه كم برداشتم
يار هجده ساله! هجده سال ديگر هم بمان
روي تو گر چه ورم كرده ولي با آن خوشم
با همين روي بهم پيچيده و مبهم بمان
رفته رفته كار من دارد به خواهش مي كشد
التماست مي كنم، چيزي نمي خواهم بمان
علی اکبر لطیفیان برای ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا س
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رفتی و پژمردنم و ندیدی
رفتی زمین خوردنم و ندیدی
تو كوچه ها راه من و می بندن
همه دارن به شوهرت می خندن
یه فكری هم به حال بچه ها كن
یه سر بیا زندگیم و نیگا كن
اگه بیای منم قرار می گیرم
میرم برات چند تا انار می گیرم
اگه بیای با دل بی غم می ریم
اصلا از این مدینه باهم بریم
بازم بمون و دست به پهلو بگیر
عیبى نداره از على رو بگیر
كارم شده یه گوشه ای ببارم
بچه هات و سر خاكت بیارم
دل من از همه كنار می گیره
حالا علی دست به دیوار می گیره
میشه بیای دو قطره زمزم بدی
یه ظرف آب بیاری دستم بدی
چه مادری ز دخترم گرفتند
خواب و ز چشمای ترم گرفتند
این چادر پاره منو می كشه
این خون گوشواره منو می كشه
بلند شو دستات و حنا بذارم
تابوتتو بگو كجا بذارم؟!!
تو خونه یاد اون روزا می افتم
برم بیرون تو كوچه ها می افتم
بی مادری نصیب دخترم شد
خبر داری چه خاكی بر سرم شد
خیر نبینه اون كه به ما جفا كرد
ما دو تا رو از همدیگه جدا كرد
تو چشم تو زد چشم و پرآب كرد
خونش خراب كه خونه مو خراب كرد
نقشه كشیدن مبتلامون كنن
كی فكر می كرد یه روز جدامون كنن
علیاکبر لطیفیان
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ما نوکر و تحت نظر حضرت زهرا
مشمول دعای سحر حضرت زهرا
ما را بنویسید گدا… یا که نه اصلا…
دیوانه … وَ یا در به در حضرت زهرا
او مادر ماهاست، همین است بولله
پس ما همه «دختر پسر» حضرت زهرا
فخرم همه این است، که در مجلس روضه…
خوانند، مرا کارگر حضرت زهرا
بر چارقدش حضرت جبریل، دخیل است
این چادر مشکی ست، پَر حضرت زهرا
فرزند به بار آوَرَد همچون حسنینش
این است کمی از هنر حضرت زهرا
زهراست فقط تاج سر حضرت حیدر
حیدر بشود تاج سر حضرت زهرا
خاموش شود آتش جانسوز جهنم
با قطره ای از چشم تر حضرت زهرا
ای کاش که بودیم، در آن روزِ دوشنبه
در پشت همان در، سپر حضرت زهرا
این مصرع آخر شده حرف دل نوکر
ای کاش که ما رم بخره حضرت زهرا
رضا قاسمی
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بحر نزول رحمت حق آیه میشوی
گریان برای حاجت همسایه میشوی
بانو بس است این همه گریه که میکنی
داری خیال میشوی و سایه میشوی
اذکار آسمانی تسبیح مرتضی
پر پر شدی چقدر مفاتیح مرتضی
مردم توجهی به کلامم نمیکنند
قدری حیا ز شأن و مقامم نمیکنند
جای همه بیا و جواب مرا بده
حالا که کل شهر سلامم نمیکنند
هفتاد روز مبهم و مسکوت مانده ای
از آن دوشنبه فاطمه مبهوت مانده ای
با صد امید گفتی و گهواره ساختم
اما حالا به فکر روکِش تابوت مانده ای
ردِّ خزان به چهره ات ای یاس مانده است
وضعت هنوز فاطمه حساس مانده است
خیلی دلم شکسته بدان میکُشد مرا
خونی که روی دسته ی دستاس مانده است
دیشب سر نماز شبت گریه ام گرفت
با آه آهِ روی لبت گریه ام گرفت
وقتی قنوت نیمه شبت نیمه کارِ ماند
بر دستهای با ادبت گریه ام گرفت
زهرا غم مرا چه کنم تا که حل کنی
زهری که مانده بر جگرم را عسل کنی
بغضی نهفته موی حسن را سفید کرد
قدری نمیشود حسنت را بغل کنی
دیدی دعای مضطرمان هم اثر نکرد
امن یجیب دخترمان هم اثر نکرد
قرآن به سر گرفته حسن با برادرش
حتی امید آخرمان هم اثر نکرد
حاج منصور ارضی
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تو زخم دیده ای
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش
ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
بر تار گیسوان تو جای لب رضاست
این گیسوی مطهر خود بر زمین مکش
اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا
صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش
اینان ز دست و پا زدنت کیف می کنند
طاقت بیار و پبکر خود بر زمین مکش
بر روی نازنین لب تو خاک و خون نشست
پس آیه های کوثر خود بر زمین مکش
شکر خدا که نیست تماشا کند رضا
گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش
در کربلا پدر به پسر التماس کرد
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
بس کن حسین آبروی خویش را مبر
زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش
کار عباست بردن این جسم زینبا
با گوشه های معجر خود بر زمین مکش
قاسم نعمتی
#شعر_روضه #شعر_شهادت_ابن_الرضا
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه ام را دوست داری
هرقدَر محتاج اینجا با خجالت میرسد
پابه پای این خجالت ها به عزت میرسد
کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم
دل همینکه خُرد شد باران رحمت میرسد
گریه ام را دوست داری گریه بهتر میکنم
اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد
جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر
میرسد بنده به هرجا از محبت میرسد
من مسلمانم مسلمان امیرالمومنین
طفل از آقایی بابا به شهرت میرسد
دست ما بررشته چادر نماز مادر است
فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد
غالبا ازسوی مادر لطف بی حد میرسد
غالبا از ما به مادر شر و زحمت میرسد
هرزمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک
بس که این ارباب ما خیرش به رعیت میرسد
حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین!
بوی اسپند محرم بوی هیئت میرسد!
تا محرم چند روزی مانده!یعنی زنده ام؟
راستی عمرم به عاشورای حضرت میرسد؟!
جای پای حضرت صدیقه را بوسیده است
خوش بحال هرکه لبهایش به تربت میرسد
کاش بودم زیر سقف آسمان کربلا
رحمت ارباب ما آنجا به غایت میرسد
گرچه انگشتش بریده دستگیر عالم است
منجی ما از ته گودال غربت میرسد
داد میزد که نرو فریادمیزد که نزن
خواهرش تا دید شمر بی مروت میرسد
یک لباس کهنه دارد درنیاور از تنش
لعنتی!از خیمه زنها غنیمت میرسد
نیزه داران رفته اند و پیرها جا مانده اند
منتظر هستند تا کی وقت غارت میرسد
سید پوریا هاشمی
#شعر_روضه #شعر_عرفه #شعر_مناجات #عرفه_1401
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه ام را دوست داری
هرقدَر محتاج اینجا با خجالت میرسد
پابه پای این خجالت ها به عزت میرسد
کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم
دل همینکه خُرد شد باران رحمت میرسد
گریه ام را دوست داری گریه بهتر میکنم
اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد
جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر
میرسد بنده به هرجا از محبت میرسد
من مسلمانم مسلمان امیرالمومنین
طفل از آقایی بابا به شهرت میرسد
دست ما بررشته چادر نماز مادر است
فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد
غالبا ازسوی مادر لطف بی حد میرسد
غالبا از ما به مادر شر و زحمت میرسد
هرزمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک
بس که این ارباب ما خیرش به رعیت میرسد
حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین!
بوی اسپند محرم بوی هیئت میرسد!
تا محرم چند روزی مانده!یعنی زنده ام؟
راستی عمرم به عاشورای حضرت میرسد؟!
جای پای حضرت صدیقه را بوسیده است
خوش بحال هرکه لبهایش به تربت میرسد
کاش بودم زیر سقف آسمان کربلا
رحمت ارباب ما آنجا به غایت میرسد
گرچه انگشتش بریده دستگیر عالم است
منجی ما از ته گودال غربت میرسد
داد میزد که نرو فریادمیزد که نزن
خواهرش تا دید شمر بی مروت میرسد
یک لباس کهنه دارد درنیاور از تنش
لعنتی!از خیمه زنها غنیمت میرسد
نیزه داران رفته اند و پیرها جا مانده اند
منتظر هستند تا کی وقت غارت میرسد
سید پوریا هاشمی
#شعر_روضه #شعر_عرفه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حسین من
من به جز این روضه ها جایی ندارم خانه؛ نه!
کفتر جلد تو جز اینجا ندارد لانه؛ نه!
دیدن معشوق، طبعاً باعث دیوانگیست
می شود آیا تو را دید و نشد دیوانه؟ نه!
از همان بدو تولد عاشقت گشتم حسین
داستان عشق من با تو نبود افسانه؛ نه!
در طریق نوکری جُون است پرچمدار من
نوکری را میدهم بر منصب شاهانه؟ نه!
من گدایی میکنم از تو فقط یک چیز را...
از تو میخواهم نگاهت را و آب و دانه نه!
فیض اشک من فقط با چای بعدش کامل است
هست جز فنجان چای روضه ات پیمانه؟ نه!
اربعینم لنگ امضای رقیه مانده است
کار من حل می شود بی اذن آن دُردانه؟ نه!
با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من
به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه!
تو همیشه موی من را شانه می کردی پدر
خوب میدانم که این دفعه نداری شانه؛ نه!
علی میرحیدری
#شعر_روضه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بر درگهت آمدم الهی
بر درگهت آمدم دوباره
با جرم و خطای بی شماره
گویم به دو چشم پر ستاره
(بر درد دلم تویی مخاطب
ما را به علی ببخش یا رب)
ما را سر سفره راه دادی
از لطف به ما پناه دادی
یک عالمه اشک و آه دادی
(مهمان توییم در دل شب
ما را به علی ببخش یا رب)
گفتی که بیا به میهمانی
از فیض کریم جا نمانی
با این همه لطف و مهربانی
(این بنده ی تو نشد مودب
ما را به علی ببخش یا رب)
گفتی که بیا و بخشش از من
از تو گره و گشایش از من
دلخسته بیا نوازش از من
(این نفس ولی نشد مهذب
ما را به علی ببخش یارب)
دانی چه شد و چکار کردم
از درگه تو فرار کردم
من لغزش بی شمار کردم
(پیمانه ی جرم شد لبالب
ما را به علی ببخش یارب)
با این همه بی حیایی من
گستاخی و بی وفایی من
اعمال بد و ریایی من
(تو لطف نموده ای مرتب
ما را به علی ببخش یارب)
لطفت که مرا گرفت تحویل
کردی تو به عفو بسکه تعجیل
عصیان به ثواب گشت تبدیل
از شرم چرا نکرده ام تب
ما را به علی ببخش یارب
از درگه تو شرف گرفتم
دامان تو را به کف گرفتم
اذنِ سفرِ نجف گرفتم
(حالا که علی علی است بر لب
ما را به علی ببخش یارب)
یا رب به تمام حق نَوَردان
ما را به علی شاه مردان
دور سر مرتضی بگردان
(تا اینکه شوم کمی مقرب
ما را به علی ببخش یارب)
صد شکر که آبرو نبردی
ما را بغل خودت فشردی
ما را به حسین خود سپردی
(تا اینکه شوم حسین مذهب
ما را به علی ببخش یا رب)
سوگند به داغِ شاه عطشان
بر آن سرِ روی نی نمایان
بر اشک مخدراتِ گریان
(سوگند به اضطرار زینب
ما را به علی ببخش یارب)
مجتبی شکریان
#رمضان_1402 #شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی #شعر_مناجات
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
امواج طوفانی
امواج طوفانی به جان ساحل افتاد
ای رود جاری”،سمت این دریا نیایی نامه نوشتم که بیا..،امن است کوفه! ای کاش دستم می شکست آقا..،نیایی چشم ترِ امروز من از بی کسی نیست من سوگوارِ آهِ فردای تو هستم دندان مسلم را شکانده سنگ کینه... دلواپس دندان زیبای تو هستم نرخ حیا بسیار ناچیز است در شهر پای دو دِرهَم آبرو را می فروشند این قومِ در ظاهر مسلمان فکر عِیش اند... دین خدا را هم به دنیا می فروشند مانند بابایت علی در هرگذرگاه بی حرمتی از کوفیان پست دیدم گفتم که ای وای از دهانت..،گریه کردم تا نیزه ای دست سنان مست دیدم میخانهها از لات های مست پُر شد دور اراذل های مِیخوارش شلوغ است پیران اینجا هم خیال جنگ دارند خیلی سرِ نجار بازارش شلوغ است تمرین تیراندازها با مشک آب است خیلی سفارش کن یل آب آورت را این حرمله بدجور تیر انداز خوبی است... حتماً بپوشانی گلوی اصغرت را کوفه برای اکبرت نقشه کشیده یک بی مُرُوَّت گرز سنگینی خریده جانم به قربان سرت..،امروز دیدم خولی سربازار خُورجینی خریده به همسران پابه ماه خویش..،مردان با روسریها..،گاهواره قول دادند این نامسلمان ها به دختربچه هاشان انگشتری و گوشواره قول دادند فکر و خیال شهر جانم را گرفته اندیشه ی مسموم دارد کوچه هایش اهل و عیالت نیاور کوفه آقا خیلی نگاه شوم دارد کوچه هایشبُغضً لِحِیدر”..،این چُنین پیداست گویا از کینه ی بابات مالامال هستند این ها برای ذبح تو برنامه دارند اینها به فکر کَندَن گودال هستند آن خنجر کُندی که دست شمر دیدم... از حنجرت چیزی نمی ماند عزیزم آن نعل هایی که به سُم اسب بستند... از پیکرت چیزی نمی ماند عزیزم بردیا محمدی #بردیا_محمدی #شعر_روضه 🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بین کفار شدم حافظ ایمان خودم
همه رفتند و منم بر سر پیمان خودم
گوشه ی خلوت خود روضه به پا داشته ام
شده ام گریه کن شام غریبان خودم
خسته و تشنه لبم کوفه ندارد مردی
از غریبی شده ام دست به دامان خودم
ترسی از مرگ ندارم اگر اذنم بدهد
کوفه را فتح کنم با دم طوفان خودم
همه ی غصه ام از آمدن قافله است
ترسم از غربت مولاست نه از جان خودم
بسکه دلواپس زخمی شدن او هستم
رفته از خاطر من زخم فراوان خودم
خیزرانی که برای لب او ساخته اند
کاش میشد بخورد بر لب و دندان خودم
گفته بودم که بیا، حال به جبران خطا
میدهم جان خودم را سر ایمان خودم
عالیه رجبی
مهدی کبیری
#شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_مسلم
🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
رو دوشم غم تموم عالمه
واسه این غم بمیرم بازم کمه
حالا من چطور به روت نگا کنم
بردن ابرومو پیش فاطمه
کوچه هاش برو بیایی نداره
اینجا تنها شلوغی توبازاره
همه خنجراشونو تیز می کنن
الا شمری که تیغ کندی داره
اینجا فکر همگی سیم و زره
بحثشون همه رو قیمت سره
الهی که نشنوه اینو رباب
سرشیرخوار از همه گرونتره
اگه حالا توی زنجیر افتادم
توی کوچه ها زمین گیر افتادم
مثل مادر تو بی پناه شدم
توی تنگی کوچه گیر افتادم
الهی که غم تورو پیر نکنه
تورو غصه ها زمین گیر نکنه
الهی علی اکبرت حسین
توی تنگی کوچه گیر نکنه
اینجا غم از در و دیوار میباره
کوچه بنی هاشم زیاد داره
مادرت یه کوچه دید ای وای اگه
زینبت تو کوچه هاش پا بزاره
الهی که من فدای دخترات
دور نکن سقارواز مخدرات
حرف گوشواره و خلخال شنیدم
فکر سوغاتن تموم دشمنات
موسی علیمرادی
#شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_مسلم #شعر_شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
غریبانه قدم میزد
غریبانه قدم میزد میان کوچه ها تنها
سفیر افتاد بین کوفیان بی وفا تنها
نماز خویش را خواند و نگاهی پشت سر انداخت
نمیشد باورش خوانده ست تعقیبات را تنها
به جز آن زن که مردانه رسید و میزبانش شد
رها کردند مسلم را غریبه آشنا تنها
دلش میخواست بهر دلبرش پیغام بفرستد
میا کوفه اگرهم آمدی تنها بیا تنها
میا اینها به فکر انتقام حیدر اند از تو
که کینه از علی دارند ای خون خدا تنها
بمیرم ای عزیز فاطمه در گودی گودال
تو ماندی و سنان و زجر و شمر بی حیا تنها
سر پیراهنت دعوا شد اما راس پاکت را
سرفرصت رسید و ذبح کردَش از قفا تنها
یکی تیر و یکی تیغ و یکی سنگ و یکی نیزه
شنیدم پیرمردی گفت من دارم عصا تنها
چه سرهایی که روی نیزه ها سر برد طاقت را
چه تن هایی که جا ماندند زیر دست و پا تنها
بمیرم آنکه آدم آن که عالم زیر دینش بود
از این دنیا نصیبش شد فقط یک بوریا تنها
محمود یوسفی
#شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_مسلم #شعر_شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل #شعر_شهادت_سفیر_اباعبدالله_الحسین
🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نیا کوفه نیا کوفه
با شعله های جانگداز فتنه و نیرنگ
سوزانده در این کوچه ها بالِ مرا کوفه
نامه نوشتم..،بشکند دست سفیر تو
کج کن مسیرت را نیا کوفه نیا کوفه
بغضً لِحِیدر”..،بُغض بابای تو دارند در سینه هاشان انتقامی کُهنه می جوشد من هر کسی را دیدم اینجا..،در خیال خویش دارد عبایت را دمِ گودال می پوشد این گریه ها را پای ترس از جان خود مَگذار هرشب برای ماتمت باریده ام آقا دندان من قربان دندان های زیبایت... دست سنانِ مست نیزه دیدهام آقا میخانه ها از لات های کوفه پُر گَشته است این لااُبالی ها بلای جانِ من هستند بی حُرمتی مبنای دورِهَمنشینیهاست... این مست های پست خیلی بد دهن هستند حرف و حدیثِ مردهای جنگیِ این شهر اَسرار خونینی برایَم برملا کرده جانم به قربان سرت..،امروز از بازار این خولیِ نامرد خورجین دست و پا کرده سرنیزه ی شمشیرسازانِ سربازار از قامت رعنای عبّاست خبر دارد تیغی که کُنج حجره اش آهنگری می ساخت دست علمدار تو را زیر نظر دارد با دقّتی که تیر تیراندازشان دارد آبی میان مشک لبریزی نمی ماند با آن سه شعبه که به دست حرمله دیدم... از حنجرِ ششماهه ات چیزی نمی ماند چشمانِ شوری دارد این پسکوچه های نحس لطفاً بپوشان صورت زهراخِصالت را حرف از کنیزی می زنند این قومِ لامذهب آقا..،نیاوَر با خودت اهل و عیالت را مِقراض دست بانوان شهر میبینم دلواپسیِ اکبرت کُشته است مسلم را اینها خیال حمله بر اهل حرم دارند دربهدری دخترت کُشته است مسلم را بی چشم و رو تر از همهزجر” است آقاجان سربهسرِ طفل سهساله می گذارد..،آه وقت غنیمت بُردنِ از خیمه های تو حتّی به معجرپاره هم رحمی ندارد..،آه پیران شهرِ کوفه هم آماده ی رزم اند در دست..،جای نیزه و خنجر..،عصا دارند این ها برای ذِبح تو برنامه ها چیدند این ها خیال کندنِ گودال را دارند بردیا محمدی #بردیا_محمدی #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_مسلم #شعر_شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل 🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
عشق حسین
از عشق تو شدهست، فراقت نصیب من
جانم به لب رسید و به سر شد شکیب من
لطفی نما، به گوشهنگاهی، دوا بده
بیمار چشمهای توام، ای طبیب من
گر حرف عشق میزنم، آقای من، بدان
تنها تویی که معنی عشقی، حبیب من
گردد روان سرشک من از دیده، آن دمی
کاید به یاد، روضهی تو ای غریب من
خواهر رسید تا به کنارت، چه دید؟! آه...
صَلّیٰ عَلَیْکْ، ای مَهِ خَدُّالتَّریب من
یک جای سالمی، به همه پیکر تو نیست
زینب شود فدای تو، شیبالخضیب من
انگشتر تو هست، چرا دست ساربان؟!
افتاده دست شمر، چرا خاطراتمان؟!
پدرام اسکندری
#پدرام_اسکندری #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان
🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
عزیزم حسین
سبو غیر کوثر ندارد حسین
از این گریه بهتر ندارد حسین
خجالت نکش منتّش را بکش
شکایت ز نوکر ندارد حسین
عزایش عزای عظیم خداست
غمش حداکثر ندارد حسین
مرا تا نبرده حرم، اربعین
قدم از قدم برندارد حسین
طریق الحسین بر کسی بسته نیست
حسینیه اش در ندارد حسین
حسن سفره دار نجف کربلاست
که این سفره، آخر ندارد حسین
سپرده به عباسِ خود، کار را
که کاری به محشر ندارد حسین
صدایم زده از سرِ نیزه با
صدایی که جوهر ندارد حسین
فقط روبروی ضریحش خوشم
ضریحش برابر ندارد حسین
علی اکبرش شبه پیغمبر است
چو او شبه حیدر ندارد حسین
تنش را به روی عبا جمع کرد
جز این چاره دیگر ندارد حسین
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه
🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تا خدایی خدا! در دل وجان است حسین...
ما پناهنده به اوییم امان است حسین
یک حسین گفتم و غمها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین
بیشتر از خود ما غصه ما را خورده
شکر دارد!پدر سینه زنان است حسین
تا براین سینه زدی بار گناهت را شست
بیشتر سینه بزن!خانه تکان است حسین
اوصدا کرده که امشب همه اینجا هستیم
مردی اش بیشتر از حد بیان است حسین
وارد روضه شدی محضر زهرا هستی
روضه هایش بخدا عین جنان است حسین..
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان
🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
برکت جامت
ساقیا ما همه از برکت جامت مستیم
یازده مرتبه از بردن نامت مستیم
آنچه از دست تو جاری ست شرابی ست طهور
شکر در سایه ی الطاف امامت” مستیم
محو در روشنی گنبد زردت مثل
یاکریمان نشسته سر بامت مستیم
” نَحنُ کَهفُ لِمَنِ التَجَاَ اِلَینا گفتی
عمری از لذت فحوای کلامت مستیم
به همان کرببلایی شدن مان سوگند
هم چنان با یکی از پنج علامت مستیم
می نخورده همه اصحاب تو اقا مست اند
می نخورده همه چون ابن هشامت” مستیم
وَ تَصَدَّق... همه هستیم ابوهاشم” تو
سال ها با کرم و لطف مدامت مستیم
نان تو باده ی ما کاسه ی تو ساغر ماست
تا سحر با نمک سفره ی شامت مستیم
ساقیا مرحمتی پشت در میکده ایم
به امیدی به در خانه ی تو آمده ایم
شیعه از پرچم تو حوله ی احرام گرفت
حرم الله حریم حرمت نام گرفت
قبله ی قبله تویی کعبه به تو رو زده است
حجرالاسود از ایوان طلا وام گرفت
خضر اولاد علی ! آب حیاتش دادی
هر که از دست کریمانه ی تو جام گرفت
فقه را با نفست بار دگر جان دادی
احتجاجات تو گرد از رخ اسلام گرفت
جاثلیق از سر اعجاز تو مشتش رو شد
و دعای تو فقط بود به هنگام گرفت
بی گمان زیر سر معجزه ی چشم تو بود
شیر درنده اگر در قفس ارام گرفت
اسم و رسمش وسط صحن تو از یادش رفت
عاشقی که لقب زایر گمنام گرفت
غافل از هم و غم شیعه نشد مهدی تو
از سجایای پسندیده ات الهام گرفت
وای از آن دم که نگهبان تو گستاخی کرد
وای از آن لحظه که تصمیم به دشنام گرفت
وارث سینه ی آزرده ی زهرا نفست
موقع گفتن تکبیره الاحرام گرفت
در مناجات شب اخر خود افتادی
پیش چشمان تر همسر خود افتادی
گریه ی چشم ملک از قبل مهدی بود
چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود
ناله کردی همه با مهر جوابت دادند
تشنه بودی و سپس جرعه ای آبت دادند
اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند
بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند
پیکرت تابش سوزنده ی خورشید ندید
بوریا جای کفن دور خودش دید ؟ ندید
سامرا با سپر و سنگ و سنانت نزدند
پیرمردان که عصایی به دهانت نزدند
سامرا صحبتی از گودی گودال نشد
سینه ات زیر سم اسب که پامال نشد
سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت
آه... ناموس تو آقا به اسارت که نرفت
علیرضا خاکساری
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان #شعر_روضه #شعر_شهادت_امام_حسن_عسکری
🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
حسین جان
جلوه اي هرگز ندارد حي سبحان بي حسين
نيست تفسيري براي حي رحمان بي حسين
ما مريض تربت اش هستيم از صبح ازل
دردهاي ما نخواهد داشت درمان بي حسين
كل هستي كل عالم هست ملك شخصي اش
پس نبايد گفت از ملك سليمان بي حسين
در دو دنيا بي دعايش خشك سالي ميشود
ابرها هرگز نمي بارند باران بي حسين
زندگي يا مرگ هر دو با غم او قيمتي ست
پس نمي آيد به كار عاشقان جان بي حسين
خون او شد باعث احياي دين مصطفي
هيچ كس هرگز نخواهد شد مسلمان بي حسين
زخم شد پلك امام هشتمم از داغ او
طی نشد روز و شب شاه خراسان بي حسين....
محسن صرامی
#شعر_روضه #شعر_مدح_اباعبدالله_الحسین #شعر_مدح_امام_حسین
🔻مقدمتان را به این کانال 18 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯